الف. تکريم والدين
يکي از دستورهاي ارزشمند قرآن و اهل بيت(ع) به مسلمانان تکريم والدين است. اين مطلب در چهار سوره قرآن بهصورت مستقل آن هم بدون فاصله، بعد از مسئله مهم توحيد آمده است.
علاوه بر اين، در جاهاي مختلف کتاب خدا، در مورد اين مهم، تذکراتي داده شده که در مجموع بيانگر اهمیت فوقالعاده تکريم والدين است.
پيام اين آيات در يک نگاه کلی اين است که هر مسلماني موظّف است پدر و مادرش را – بهویژه در دوران بيماري و سالمندي - گرامي بدارد.
گفتار کريمانه، گفتگوي نرم و مهرآميز، سخن خوب و شايسته از جمله اشارات قرآني در تکريم والدين است.
اين امر در سيره اهل بيت(ع) نيز بهخوبی انعکاس يافته است.
روايات زير گوياي اهميت فوقالعاده تکريم والدين در سيره اهل بيت (ع) است.
منصور بن حازم میگوید: از امام صادق (ع)پرسيدم: أيّ الأعمال أفضل؛ کدام عمل برتر از همه اعمال است؟
حضرت فرمود: «الصلوة لوقتها و بّرالوالدين والجهاد في سبيل اللّه؛ نماز خواندن در وقت خودش و نيکي کردن به پدر و مادر و جهاد در راه خدا».
در روايتي ديگر، فردي درباره حقوق والدين از رسول خدا(ص) سؤال کرد: حضرت فرمود: «لايسمّيه باسمه و لا يمشي بين يديه و لا يجلس قبله و لا يستسبّ له؛
پدر را به نامش نخواند و جلو او راه نرود و پيش از او ننشيند و زمينه ناسزاگوهایی ديگران را براي او فراهم نکند».
علاوه بر اين، از منظر اهل بيت (ع) حفظ حرمت و رعايت «حقوق والدين غير مؤمن» و «والدين از دنيا رفته» نيز مورد توجه قرار گرفته است. اشارات تاريخي زير براي تثبيت بيشتر مطلب ارائه گرديده است:
1. جواني در حال احتضار بود. او نمیتوانست شهادتين را بر زبان جاري کند. رسول خدا(ص) متوجه مشکل آن جوان شد.
مادرش را طلبيد و رضايتش را گرفت. آن گاه جوان توانست شهادتين را بگويد. پيامبر(ص) خطاب به او دستور داد تا چنين دعا کند: «يا من يقبل اليسير و يعفو عن الکثير اقبل منّي اليسير واعف عنّي الکثير إنّک أنت الغفور الرّحيم». آن جوان اين دعا را فراگرفت و زير لب زمزمه کرد و خداوند گناهانش را بخشيد.
2. جريان همغذا نشدن امام سجاد(ع)با مادر بزرگوارش نمونهای ديگر از تکريم والدين از منظر اهل بيت (ع) است. آن حضرت تمايلي نداشت تا با مادرش در يک ظرف غذا بخورد.
شخصي پرسيد: شما که بهترين مردم در نيکي و احسانيد، چرا با مادرتان غذا نمیخورید؟ امام فرمود: دوست ندارم دستم بر غذايي سبقت بگيرد که مادرم آن را اراده کرده است.
3. زني نزد پيامبر(ص) آمد. حضرت از ديدن او بسيار خوشحال شد و عبايش را زير پاي او انداخت و در حالي که تبسّم بر لب داشت، با او به گفتگو پرداخت.
بعد از آنکه آن زن مجلس پيامبر را ترک کرد، برادر آن زن به حضور حضرت مشرّف شد؛ ولي رسول خدا(ص) بسان خواهرش با او برخورد نکرد. به حضرت گفتند: چرا همان رفتار را با برادر نداشتي؟ فرمود: احترام بيشتر من به خواهر به اين دليل بود که او بيش از برادرش به پدرش نيکي میکرد.
ب. تکريم همسر
اهل بيت (ع) با همسران و خانواده خود نيز رفتار کريمانه داشتند. رفتارهايي که هم بيانگر کرامت انساني زنان - به طور عموم - است و هم گوياي کرامت همسر، خانه و خانواده. کلام نوراني زير بيانگر اهميت همسرداري از منظر اهل بيت (ع) است. رسول خدا(ص) فرمود: «خَيرُکم، خيرُکم لِنِسائِهِ و انا خيرُکم لِنِسائي؛
بهترين شما (و خوشرفتارترين شما) با زنانش است و من بهترين شما با زنانم هستم».
و نيز در جاي ديگر فرمود: ««خَيرُکم، خيرُکم لأَهْلِهِ وَ أَنَا خَيرُکم لأَهْلَي ؛ بهترين شما، بهترين شما با خانواده است و من بهترين شما با خانواده هستم».
همچنين در مورد تکريم همسر از رسول خدا(ص) نقل شده است: «وَ مَنِ اتَّخَذَ زَوجَةً فَلْيکرِمْهَا؛ هرکس همسري برگزيد، بايد وي را تکريم کند».
1. مشورت با همسران
آن ملکوتيان خاک نشين با خشوع و خضوع تمام گاه و بيگاه آستين همت بالا میزدند و متواضعانه و بیادعا در کارهاي خانه به همسرانشان کمک میکردند. نمونه زير همياري رسول خدا(ص) با خانوادهاش را به تصوير میکشد:
«رسول خدا(ص) در کارهاي خانه به خانواده کمک میکرد، گوشت میبرید و متواضعانه کنار سفره غذا مینشست. انگشتان خود را میلیسید. هرگز آروغ نمیزد. خود از گوسفندانش شير میدوشید. لباس و کفش خود را وصله میزد و کارهاي شخصي خود را انجام میداد.
خانه را جارو میزد. شتر را میبست و علف میداد. موقع آرد کردن و خمير گرفتن، به خادم کمک میکرد. خودش وسايل مورد نياز را از بازار میخرید و تا منزل حمل میکرد.
وسيله طهارت و وضويش را شبانه با دست خود آماده میکرد. با فقرا و نيازمندان مینشست و با بيچارگان همغذا میشد و با دست خود به آنها غذا میخوراند».
نيز از امام حسين (ع)نقل شده که فرمود: از پدرم در مورد برنامه زندگي رسول خدا(ص) سؤال کردم. فرمود:
«کانَ دُخُولُهُ لِنَفْسِهِ مَأذُوناً لَهُ في ذلک فاذا آوي إلي منزلِهِ جَزَّأَ دُخُولَهُ ثلاثة أجزاء: جُزءٍ لِلّه، و جُزءٍ لأهْلِه و جُزءٍ لِنَفْسِه... ؛ به منزل رفتنش در اختيار خودش بود.
اوقاتش را در منزل به سه قسمت تقسيم میکرد: قسمتي را براي عبادت خدا، قسمتي ديگر را براي اهل بيت و افراد منزل و بخش سوم را به خود اختصاص میداد...».
از ديگر مسائل که در شيرين ساختن زندگي، بسيار مؤثر است و انجام آن، بيانگر حفظ کرامت انساني زنان است، مشورت کردن با آنهاست.
بديهي است که در زندگي خانوادگي و اجتماعي اتفاقات بسياري میافتد که انسان بهتنهایی قادر نيست از عهده آن برآيد. و پس شايسته است در چنين مواردي زنان و مردان به کمک يکديگر بشتابند.
يکي از راههاي همکاري و مساعدت، مشورت و نظرخواهي است. بنابراين بهتر است که انسان در مسائل خانوادگي با زنان و همسران مشورت کند و از آنها نظر بخواهد. مشورت کردن با زنان – بهویژه در مسائل ازدواج - در فرهنگ و سيره اهل بيت (ع) بسيار تأکيد شده است.
از رسول خدا(ص) نقل شده که فرمود: «البکر تستأمر والشيب تشاور قيل يا رسول اللّه ان البکر تستحي. قال: سکوتها رضاها؛ با دوشيزگان و بانوان، در مورد ازدواجشان مشورت کنيد؛ پرسيدند: يا رسول اللّه! دوشيزگان حيا میکنند. فرمود: سکوت آنان علامت رضايت آنهاست».
2. آراستگي براي همسران
يکي از وظايف همسران، آراستن خود براي يکديگر است. در غير اين صورت انسان به افراد اجنبي متمايل میشود و تمايل و دل سپردن به اجانب، موجب سقوط در دامن گناهان، و گناهان مقدمه نابودي و ضايع شدن کرامت انسان است. به نمونه زير توجه کنيد:
«حسن بن جهم میگوید: امام کاظم (ع)را ديدم که محاسنش را رنگ کرده بود و بسيار آراسته به نظر میرسید. پرسيدم: فدايت شوم! چرا محاسنت را رنگ کردهای؟ فرمود: آري، آراستگي و آمادگي مرد، موجب حفظ عفت زن میشود. همانا برخي از زنها به علت اينکه شوهرانشان به نظافت و آرايش بیاعتنا هستند، از مرز عفت خارج میگردند».
سپس آن حضرت افزود: آيا دوست داري که همسرت را آن گونه (ژوليده) بنگري که او تو را آن گونه بنگرد؟
گفتم: خير. فرمود: زن نيز دوست ندارد مردش را آن گونه (کثيف و نامرتب) بنگرد؛ زيرا که: مِن أخلاقِ الأنبياء التَّنَظُّفُ وَ التَّطَيّبُ وَ حَلْقُ الشَّعر».
3. به سفر بردن همسران
از ديگر جلوههای تکريم زنان، همسفر شدن رسول خدا و پيشوايان دين با همسرانشان است. آن بزرگواران براي حفظ حرمت و تکريم انساني همسرانشان، آنها را در شرايط خاص به سفر میبردند. در حين سفر نيز زنان مورد تکريم اهل بيت(ع) قرار ميگرفتند. رفتارهاي عادلانه ميان آنها و به همه آنها بهاندازه بها دادن و... بيانگر کرامت انساني آنهاست. رسول خدا(ص) گاه برخي از همسرانش را در برخي سفرها با خود میبرد. بدين منظور، براي آنکه کدورتي در بين آنان به وجود نيايد، قرعه میزدند. روايتي به اين مضمون از عايشه نقل شده است: «کان رسول الله إذا أراده سفراً أقرع بين نسائه فايتهنّ خرج سهمُها خرج بها...؛ هرگاه رسول خدا اراده سفر میکرد، ميان همسرانش قرعه میانداخت و نام هرکس بيرون میآمد، او را به همراهش میبرد».
حقوق همسر
همسر از منظر قرآن و اهل بيت(ع) داراي حقوقي است. در نگاه کلی، برخي از حقوق زن بر مرد را میتوان چنين دسته بندي کرد:
الف) حقوق مالي
يکي از وظايف شوهر، تأمين زندگي همسرش در حد متعارف جامعه است. اين مطلب در يکي از سخنان امام صادق (ع) چنين جلوه يافته است: «عِيالُ الرَّجُلِ أُسَرَاؤُهُ فَمَنْ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيهِ نِعْمَةً فَلْيوَسِّعْ عَلَي أُسَرَائِهِ فَإِنْ لَمْ يفْعَلْ أَوْشَک أَنْ تَزُولَ تِلْک النِّعْمَةُ؛ همسر و خانواده اسيراني در دست مرد هستند. پس کسي که خدا به او نعمتي داده، به اسيران خود وسعت دهد. اگر اين کار را نکند، خداوند نعمت را از او میگیرد».
از امام رضا(ع)نيز روايت شده که فرمود: «ينبغي للرّجل أن يوسّع علي عياله لئلاّ يتمنّوا موته؛ شايسته است که انسان بر خانواده خويش در زندگي وسعت دهد تا آرزوي مرگ او (مرد) را نکنند».
اين نکته تاريخي میتواند بيانگر اهميت تأمين معاش و توسعه زندگي زن و اهل خانه باشد و پرواضح است که تأمين مسکن و محل زندگي زن نيز زير مجموعه حقوق مالي زن است.
ب) حقوق زنا شويي
آن گاه که صيغه عقد بين زن و مرد خوانده شد، نسبت به يکديگر داراي حق و حقوقي میشوند. يکي از اين حقوق، مسائل مربوط به زناشويي است. بر زن و مردي که همسر يکديگرند، واجب است که اين حقوق را برآورده سازند و خود را مديون ديگري قرار ندهند. کلام نوراني زير که از امام سجاد(ع)نقل شده، به بخشي از اين حقوق اشاره دارد:
«و أما حق الزّوجةُ فإن تعلم أنّ اللّه عزّوجلّ جعلها لک سکناً و أنساً فتعلم أن ذلک نعمة من اللّه عليک فتکرمها و ترفق بها و إن کان حقک عليها أوجب؛ حق زن آن است که بداني خداوند همسر را مايه آرامش و انس قرار داده و نيز بداني که همسر نعمت الهي بر تو است. پس او را گرامي بدار و با او مهرباني کن؛ اگرچه حق تو نيز بر او لازم است».
و نيز حسن بن زيات بصري میگوید: با دوستم بر امام باقر(ع)وارد شديم. حضرت در اتاق تزيين شده نشسته بود و بالاپوشي گل دار و نقشدار بر تن داشت. محاسن خود را اصلاح کرده و به چشمان خود سرمه کشيده بود. سؤالهايمان را پرسيديم. در هنگام وداع فرمود: اي حسن! فردا تو و دوستت نزدم بياييد. فرداي آن روز نيز به محضر امام رسيديم. اين بار حضرت در اتاقي نشسته بود که جز حصير، فرشي نداشت. پيراهن خشني پوشيده بود. رو به دوستم کرده، فرمود: «برادر بصري! ديروز بر من وارد شدي و من در اتاق همسرم بودم. ديروز نوبت او و اتاق، اتاق او، وسايل اتاق هم براي او بود. او خود را برايم آراسته بود و من نيز بايد همانند او، خود را براي او ميآراستم. به دلت چيزي نسبت به من نگذرد!»
حسن بن زيات میافزاید: دوستم گفت: فدايت گردم! به خدا سوگند بر دلم چيزي گذشت، اما اکنون خدا آن را از ميان برد و دانستم حق در همان است که گفتي.
ج) مهريه همسر
از ديگر جلوههای حقوق مالي زن، پرداخت مهريه اواست. اين حق را خداوند بر ذمّه مرد نهاده است
کساني که اين نکته مهم حقوقي را سبک بشمارند و به اداي آن بیتوجهی کنند، مورد نکوهش اهل بيت (ع) قرار گرفتهاند. حديث زيباي زير، گوياي همين حقيقت است:
«عن أبي عبداللّه (ع)قال: من أمهر مهراً ثم لاينوي قضائه کان بمنزلة السارق؛ کسي که مهریهای براي زنش قرار دهد و آن گاه نخواهد آن را بپردازد، بهمنزله دزد است».
پديدآورنده: سيد علي نقي مير حسيني
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید