دلسوزي را کنار بگذاريد و تربيتش را عزيز بشمريد!
در حديثي از امام محمد باقر(ع) روايت شده که فرمودند: بدترين پدران کساني هستند که در نيکي و محبت نسبت به فرزندان ، از حد تجاوز کنند و به زياده روي و افراط بگرايند.
مطمئناً هيچ يک از ما پدران و مادران آرزوي داشتن فرزندان لوس و پر توقع نداريم و حتي در بسياري از مواقع تلاش میکنیم که اين شرايط را فراهم نسازيم . اما...
در بسياري اوقات اين موضوع ندانسته و از روي ناآگاهي پديد میآید و زمينه را براي تربيت اين نوع از افراد مهيا میکنیم. آنگاه شاکي میشویم که چرا فرزندمان در مواجهه با مسائل ساده اما چالش برانگيز و يا حتي در مقابل روابط ساده و دوستانه توانايي حل مسئله و راه حل اندوزي ندارد و خيلي سريع خودش را میبازد.
کودک ما از زمانهایی خيلي زود ،پيش از يک سالگي خواستههای خود را به انواع و اشکال مختلف بيان میکند . در اين سنين بيشترين منبع حمايتي که درخواستهای کودک را پاسخ میدهد و به او میآموزد که هميشه حامي و پاسخ گوي اوست پدر و مادر است.
موضوع دلبستگی ايمن که از مطمئنترین و ضروریترین نوع دلبستگی است و باعث ايجاد نوعي اعتماد متقابل والدين و فرزندان میشود و بعدها سبب اعتماد فرد به منابع ديگر قدرت و افرادي میشود که با آنها در ارتباط است ، از همين سبک ارتباطي شکل میگیرد .
کودک با دلبستگی ايمن در حضور پدر و مادر با داشتن نوعي آرامش خاطر قادر است به کنجکاوي و کندوکاو محيط بپردازد و بعدها اين آرامش را با حضور ذهني آنها و حمایتهای بجاي آنها تداعي کند. کودک دلبسته ايمن حتي میتواند در نوع رابطه خود با خداوند نيز نوعي اعتماد را براي هميشه بنيان نهد و نوعي آرامش را از پيوند به منبع قدرتي که همواره حمايتگر و حامي است ، در خود ماندگار کند.
از تکرار جملاتي مثل نبايد انجام بدي چون مامان دوست نداره يا چون مامان ميگه يا چون خوب نيست ، پرهيز کنيد. اين نوع ادله ضعف شما را در اقناع کردن فرزندان و در ضمن سوء استفاده از جايگاه مادري را میرساند.
اين حمايت و پاسخ گويي در روابط والد- فرزندي تا چه زماني بايد ادامه يابد؟
روانشناسان معتقدند که کودک در يک يا دو سال اول ، اعتماد خود را به محيط از طرق پاسخ گويي به نیازهایش کسب میکند. لذا اگر کودکي بر فرض در شش ماهگي از محبت و عواطف پرستاري دائم و مهربان و متعهد محروم باشد و يا در قبال گرسنگي مجبور باشد زمان زيادي را منتظر بماند ، اين عوامل میتواند زمينه بیاعتمادی او را به محيط و اطرافيان در سالهای آينده فراهم سازد.
اما از سنين حدود 2 سالگي پدر و مادر وظيفه دارند او را با شرايطي متفاوت آشنا سازند. از همان زماني که کودک تواناي درک سخنان و گفتههای والدين هست بايد به او بياموزيم که همه خواستهها برآورده شدني نيست. البته شايد درصد چنين خواستههایي خيلي زياد نباشد اما مطمئناً جايگاهي را در ميان درخواستهای کودک خواهد داشت.
مسلم بدانيد در اين زمانها اگر با کودکي در سنين پايين مواجه هستيد بايد به طرق جذاب و سرگرم کننده تمرکز او را به موضوعي ديگر جلب کنيد
در چنين مواقعي شما والدين عزيز میتوانید با استفاده از شیوههای مختلف چنين آموزشهای ویژهای را ارائه دهيد. دقت کنيد که خصيصه لازم و ضروري براي اين آموزش وجود قاطعيت همراه با مهرباني در شخصيت شماست. دلسوزي را کنار بگذاريد و تربيتش را عزيز بشمريد.
مسلم بدانيد در اين زمانها اگر با کودکي در سنين پايين مواجه هستيد بايد به طرق جذاب و سرگرم کننده تمرکز او را به موضوعي ديگر جلب کنيد . در اين سنين کودکان خيلي راحت میتوانند تمرکز خود را منتقل کنند . حتي استدلال خود را براي مخالفت میتوانید از طريق بازیهای نمايشي نشان دهيد . در سنين بالاتر اين استدلالها میتواند جدیتر و منطقیتر بيان شود .
از تکرار جملاتي مثل نبايد انجام بدي چون مامان دوست نداره يا چون مامان ميگه يا چون خوب نيست ، پرهيز کنيد. اين نوع ادله ،ضعف شما را در اقناع کردن فرزندان و در ضمن سوء استفاده از جايگاه مادري را میرساند. کودکان بايد باور کنند که مخالفت شما براي آنها و يا محيط اطراف مضر است.
روش ديگري که بسيار مؤثر و آينده ساز است کمک گرفتن از آنها براي تصميم گيري است.معمولاً تحميل نظرات لجبازي مستمري را در کودکان جاودان میکند. اما اگر اين رويه را در برخورد با کودک ثبات ببخشيد که در مورد مسائل فکر کند و او را به پرسشهایی که پاسخ آره يا نه را به دنبال ندارد بلکه او را به تأمل وامیدارد ترغيب کنيد، خلاقيت او را نيز تقويت نمودهاید .
میتوانید بهعنوان راهنما موارد مشابه مسئله را براي او تداعي کنيد و به بررسي پیامدهای او بپردازيد . از احساساتش در آن زمان سؤال کنيد و خلاصه اجازه دهيد بدون ارزش گذاري شما، از بارشهای ذهني خود براي مسئله گشايي استفاده کند. و حتي در مواقعي غير خطر ساز امکان آزمايش و خطا را به او بدهيد . فراموش نکنيد قرار نيست لجبازي را به آموزش دهيد بلکه با رفتارهای منطقي، مديريت احساسات را بهصورت منطقي به فرزندان میآموزید. و در جاي خود محبت را به او ابراز میکنید. رفتار شما بايد براي کودکتان قابل پيش بيني باشد و او بايد با مخالفت شما بداند که اجازه چانه زدن و سروصدا را ندارد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید