يک علامت سؤال؟.....
آيا؟
تا چه حد؟
به چه کيفيت؟
لزومي دارد؟
رابطه قبل از ازدواج بايد سالم و با شناخت نسبي دو طرف صورت پذيرد چون ميزان آشنايي هر اندازه بيشتر باشد در آينده امکان فروپاشي زندگي مشترک کمتر خواهد بود...
● تهديد سلامت رواني به دليل نبود شناخت پيش از ازدواج
پيشنهاد برخي مسئولان درباره ترويج ازدواج موقت جوانان و الگوهاي مذهبي روابط قبل از ازدواج، سبب بروز اظهارنظرهاي مختلفي شد.
واقعيت آن است که در جامعه نميتوان پردهاي ضخيم ميان دختران و پسران کشيد، اما ميتوان چگونگي رابطه صحيح را برايشان ترسيم کرد.يکي از چالشهايي که جامعه امروز ايران با آن روبهرو است، موضوع ارتباط دختر و پسر پيش از ازدواج است؛موضوعي که با عنوان دوستيهاي قبل از ازدواج مطرح شده و شايد منظور رابطهاي است که بعضاً بهعنوان سرآغاز ازدواج نيز بهحساب ميآيد.
اما چرا برخي، بر دوستي و آشنايي پيش از ازدواج اصرار ميکنند و عدهاي آن را براي استحکام ارزشهاي اصيل خانواده مضر ميدانند؟ آيا روابط پيش از ازدواج ميان دختر و پسر به ازدواج لطمه ميزند يا کمک ميکند زوج پيش از آغاز زندگي مشترک آشنايي بيشتري با يکديگر پيدا کنند ؟
روابط دو جنس مخالف پيش از ازدواج در ايران در سالهاي اخير به موضوعي بحث انگيز در بين مسئولان و محافل دانشگاهي تبديل شده است. کشش دروني به جنس مخالف و ميل به دوستي موضوعي طبيعي است، اما نکته مهم اين است که آيا ارتباط و دوستي، نيازهاي روحي و رواني را برطرف ميکند يا اينکه بر مشکلات ميافزايد.
▪ دکتر حميدرضا حسين شاهي، پژوهشگر اجتماعي معتقد است، مفهوم دوست داشتن در زندگي جزو مواردي است که نميتوان آن را انکار کرد و در بهداشت رواني کاملاً مؤثر است و کساني که عشق ميورزند از سلامت رواني بالاتري برخوردارند. او ادامه ميدهد: نخستين شرط يک ازدواج موفق نيز سلامت روان است که باتحمل و مدارا قوام مييابد.
▪ حسين شاهي در مورد ويژگيهاي يک رابطه سالم ميگويد: در اين رابطه افراد براي يکديگر ارزش قائل هستند و براي خود مرزهاي شناخته شدهاي دارند و مشکلات خود را با آرامش و بدون دخالت دادن ديگران حلوفصل ميکنند و اينکه يکديگر را حمايت عاطفي ميکنند که اين خود موضوع بسيار مهمي در زندگي اجتماعي است.
● همديگر را چگونه بشناسيم
رابطه قبل از ازدواج بايد سالم و با شناخت نسبي دو طرف صورت پذيرد چون ميزان آشنايي هر اندازه بيشتر باشد در آينده امکان فروپاشي زندگي مشترک کمتر خواهد بود.
▪ عبدالرضا مصري، وزير رفاه و تأمين اجتماعي و رئيس سابق کميسيون اجتماعي مجلس ميگويد: در بسياري موارد دختران و پسران در ارتباطات پيش از ازدواج خود براي هم خاليبندي ميکنند، دروغ ميگويند و ژستهاي غيرواقعي ميگيرند، ولي بعد از ازدواج یکییکی تمام اين خاليبنديها مشخص ميشود و براي طرفين قابل تحمل نيست.
«تمام اين ژستها که زماني بهمنظور جلب نظر طرف مقابل صورت ميگرفت، بعد از ازدواج ديگر بايد قالب واقعيت به خود بگيرد و زماني که اين مسئله رخ نميدهد، اختلاف بروز ميکند.»درباره ارتباط و پيوند دو جنس مخالف پيش از ازدواج بهطور کلي سه ديدگاه مطرح است:
۱) ديدگاهي که هر گونه ارتباط پيش از ازدواج را آزاد و بدون مانع ميداند (رويکرد ليبراليستي)، به بيان ديگر هيچ گونه حد و مرزي براي اين پيوندها وجود ندارد و آزادي مطلق حاکم است. پيروان اين ديدگاه مدعياند، ناراحتیهایی که بر سر بشر آمده است از ممنوعيتها و ترسها و وحشتهاي ناشي از محروميتهايي است که در ضمير باطن بشر جايگزين شده. برتراند راسل، فيلسوف اجتماعي معاصر، نيز در اخلاق نويني که پيشنهاد ميکند، همين مطلب را اساس قرار ميدهد.
۲) ديدگاه ديگر هر گونه ارتباط و پيوند با جنس مخالف پيش از ازدواج را مردود دانسته و نکوهش ميکند.اين ديدگاه درست در مقابل رويکرد ليبراليستي است.برتراند راسل، در کتاب زناشويي و اخلاق نيز ميگويد: «عوامل و عقايد مخالف ارتباط پيش از ازدواج در اعصار خيلي قديم وجود داشته، بدين ترتيب يک نهضت عمومي رياضت در دنياي قديم ايجاد شد و حتي تا امروز در برخي نقاط ادامه دارد.»
۳) ديدگاهي که بر اساس آن نه آزادي مطلق و رها پذيرفته شده است و نه محدوديت و منع هر گونه رابطه، بلکه ارتباط بين دو جنس مخالف در يک چارچوب مشخص تعريف شده است که ديدگاه برخي فقهاي شيعي نيز ناظر به نگرش سوم است. بيتوجهي به روابط جوانان آثار مخرب گستردهاي دارد که خدشهدار کردن سلامت رواني در جامعه يکي از سطوح آن است و مسئولان نبايد بيتوجه از کنار اين مسائل بگذرند.
افزايش جمعيت، اعتلاي سطح تحصيلات، بالا رفتن هزينههاي زندگي و گسترش ارتباطات در کنار افزايش نياز به همزيستي دو جنس مخالف در نسل جوان امروزي، نابسامانيهاي بسياري را موجب شده است.
● روابط پيش از ازدواج کدامند؟
▪ دکتر «حسين باهر»، استاد دانشگاه شهید بهشتی، به ما میگوید: عدهاي قبل از ازدواج به شکل سنتي رابطه برقرار ميکنند و به عبارتي ارتباط به معناي امروزي آن را شايسته نميدانند و ملاک شناخت خود را خانواده و آشنايان و در نهايت تصميم بزرگترها ميدانند که ميتوان اين سبک را بيشتر به روستاها معطوف دانست.
اين جامعهشناس تأکيد ميکند: گروه ديگري نيز تا حدودي مرزهاي سنت را شکسته و از محدوده آن فراتر رفتهاند ولي دچار انحراف از اصول سنتي نشدهاند و اين روش در ميان ساکنان شهرها و بسياري از شهرستانهاي کشورمان رايج است. اين در حالي است که با بررسي تاريخ اجتماعي ايران ميتوان رشد يک فرهنگ ويژه در چهار دهه گذشته را بررسي کرد که هر چه به زمان معاصر نزديکتر ميشويم روابط سنتي قبل از ازدواج کاهش مييابد و دنياي صنعتي روش جديدي را بر جوانان تحميل ميکند.
باهر، ضمن تفکيک ميان شيوههاي ارتباط ، شيوه ارتباط فرهنگي را که از آن بهعنوان ارتباط دانشجويي ياد ميکند، روشي با درصد ورود غفلت کمتر ميداند و ميگويد: ورود عوامل نامطلوب و انحراف انگیز در شيوه مدرن بيشتر به چشم ميخورد. به گفته اين عضو هیئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي ، هم اکنون شيوههاي ناسالم روابط دختر و پسر کمتر از ۳۰ درصد مجموع روابط قبل از ازدواج را تشکيل ميدهد ولي به لحاظ گستردگي آثار آن در افکار عمومي بيشترين وقت تحقيقاتي و بررسي کارشناسانه را نيازمند است.
او با ارائه تعريفي از رابطه سالم ميان دختر و پسر در آستانه ازدواج ميگويد: روابطي که با هدف ازدواج و با رعايت فرهنگ انساني بهصورت کنترل شده و با نظارت خانوادهها برقرار شود را ميتوان روابط سالم دانست که در گذشته به شکل عقد موقت برقرار ميشد و امروزه بهعنوان نامزدي مطرح است. او بر توجه هرچه بيشتر به روابط ميان دختر و پسر قبل از ازدواج تأکيد و مسئولان را به فرهنگسازی هدفدار در اين جهت دعوت ميکند. اين جامعهشناس، نقش خانوادهها را در گسترش روابط عميقتر و صمیمی با جوانان در کاهش روابط انحرافي مفيد ميداند و ميگويد: چه خوب است خانوادهها محبت را داد و ستد کنند تا جوانان در جستوجوي محبت دچار اشتباه نشوند.
باهر، انعطافپذيري را تسهيلکننده ازدواج موفق اعلام و بر طرف مشاور قرار گرفتن جوانها قبل از ازدواج تأکيد ميکند و يادآور ميشود: بهرهمندي از نظر کارشناسان و مشاوران باتجربه و آگاه و جلوگيري از تکرار راههاي رفته عامل بازدارنده مؤثري در آسيبپذيري ازدواج است.
● فرهنگسازی هدفدار
در روابط پيش از ازدواج، حساسيتها معمولاً بيشتر است. چون همسران جوان تازه به شکل عملي وارد ارتباط باهم شدهاند. با ازدواج، هر فرد نقش جديدي ميپذيرد، بهطوری که قبل از شروع زندگي مشترک، اين نقش بهطور ناگهاني دو برابر ميشود. در واقع فرد هم نقش فرزند خانواده را بازي ميکند و هم نقش همسر را، هر دو طرف هم توقع دارند که فرد نقش خود را در مقابل آنها به بهترين نحو انجام دهد.
اين حالت، ميتواند سبب ايجاد حالت ناخوشايندي در طرفين شود که آنان را نسبت به زندگي مشترک و يکديگر بدبين کند. فرد ممکن است دچار حالتي شود که بر اساس آن آزادي فردي خود را از دست رفته تلقي کند. اين احساس گمشدگي، فرد را دچار اين ترديد ميکند که ازدواج، آزادي فردي و شخصيت انساني او را از بين برده است و طرف مقابل خود را بيش از هر کسي در ايجاد چنين حالتي مسئول ميداند. فشار آوردن به جوانان و محدود کردن آنها درست نيست و حتي اسلام هم هيچ مانعي بر سر راه ارتباط بين جنسهاي مختلف قرار نداده است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید