در انسان کششها و تمایلهای مختلفی وجود دارد. خـداونـد ایـن کـشـشـها و تمایلها و غرایز طبیعی را برای هدف و مقصودی عالی دروجود بشر به ودیعت نهاده است. جوان در این مرحله از دوران زندگی خود علاوه بر میل به غذا و استراحت و غریزه جنسی، مجهز به قوه عقلانی است. در هـنـگـام بـلـوغ، قـوه تـعـقـل و تـفـکـر در او از جـهت آمادگی برای فعالیت، به کمال خود میرسد.
جـوان نـباید به همه خواستهها و تمایلهایی که در ذهن و خاطرهاش وارد میشود، بلافاصله جامه عـمـل بـپـوشـاند، بلکه باید در کارها، پس از تفکر و اندیشه کافی و بررسی همهجانبه آن، عاقلانه تـصـمـیـم بـگـیـرد، زیـرا نـفس انسانی هم در معرض دعوت به کارهای خیر و عقلانی و هم در معرض وسوسه به کارهای شر و شهوانی قرار دارد.
کسی در این صحنه نبرد و مبارزه داخلی پیروز میگردد که جانب عقل را مراعات کند. در قرآن کریم تأکید فراوانی درباره اندیشیدن در کارها و تعقل نمودن در امور شده است. بـا بـروز تمایلهای جنسی در این دوران، جوان، بیشتر مورد هجوم وسوسههای شیطانی قرار میگیرد و به همین جهت است که تکلیف پیدا میکند، لذا پاک ماندن جوان در این دوران، ارزش فراوان دارد.
در حـدیـثـی آمـده است که خداوند به جوان پرهیزکار مباهات میکند و به ملائکه میفرماید: به بندهام نظر کنید که شهوتش را به خاطر من ترک کرده است.
جـوان در ایـن دوران بـا مـسـائل و حـوادث گـونـاگونی روبهرو خواهد شد و برای بارور شدن شخصیتش در معرض آزمایشهای فراوان الهی قرار خواهد گرفت، در محیط زندگی او زمینههای بسیاری برای رشد و سعادت و یا سقوط و شقاوت، پیش خواهد آمد.
او بـا افـراد آلوده و بیبندوبار و منحرف، مواجه خواهد شد و در معاشرتهای روزانه ممکن است با زنـان و دخـترانی روبهرو گردد که عفت اخلاقی و ضوابط شرعی را رعایت ننمایند، لذا موقعیت برای انحراف جوان، فراهم میشود. جـوان در این هنگام باید کاملاً هوشیار باشد و قدر پاکی و سلامت روانی خود را بداند و دامن خود را آلوده نسازد، بلکه خویشتنداری کند.
گاهی ممکن است یک نگاه، سرآغاز لغزشی بزرگ برای او باشد. اهمیت پرهیز از نگاه آلوده به حدی است که به جرئت میتوان گفت، کسی که نگاه خود را کنترل نکند، موفق به نگهداری غریزه جنسی خویش نمیشود. بنابراین، اولین قدم اساسی و عملی در کنترل شهوت، مراقبت از نگاه و چشمچرانی است. قرآن صریحاً هشدار میدهد: به مردان مؤمن بگو که چشمهای خود را (از حرام) و دامن خود را از آلودگی نگاه دارند.
در واقـع نـگـاه کـردن، مقدمه اشتغال فکر به عواقب و خاطرههای مربوط به آن است، زیرا پس از نـگـاه، صحنههای مهیج در ذهن، باقی میماند و احساسها و اراده انسان را تحت تسلط خود درمیآورد و انسان، تابع شهوات خود میگردد.
جـوان باید سعی کند به جنس مخالف نگاه نکند و اگر غفلتاً نگاهش افتاد، لااقل تماشا نکند، بلکه چشم خود را بلافاصله متوجه جای دیگر نماید و از نگاه مجدد، جدا خودداری کند. بـایـد جوان را از شرکت در برنامهها یا میهمانیهایی که او را به نگاههای هوس آلود وادار مینماید، منع کرد، زیرا اثرهای نگاههای مستمر و طولانی، به مراتب، بیشتر از نگاههای گذرا و آنی در کوچه و خیابان است.
پـیـامبر اکرم فرمود: نگاه به نامحرم، تیر زهرآلودی است که از ناحیه شیطان، پرتاب میگردد و هـرکس از خوف خدا آن را ترک کند، خداوند به اوایمانی میدهد که شیرینیاش را در دل احساس نماید. و نـیـز امـام صادق (ع) میفرماید: از چشمچرانی بپرهیزید که آن بذر شهوت را در دل میکارد و صاحب خود را در فتنه و فساد میاندازد. عامل دیگری که نقش بسیار مؤثری در تحریک میل جنسی دارد، نیروی تخیل و فکر است.
نـیـروی تـخـیـل که خداوند، آن را برای بالندگی فکری و آفرینندگی هنری در وجود انسان به ودیعت نهاده است، در دوران جوانی ممکن است مورد سوءاستفاده قرارگرفته و تحت تأثیر و تسلط غریزه جنسی و وسوسههای شیطانی، فرد به خود ارضایی پردازد. در بـعـضی موارد، حتی نفوذ یک فکر و خیال هوس آلود، آن هم برای یک لحظه و مشغول نمودن فکر به آن، کافی است که انسان را از حالت طبیعی خارج کرده و میل جنسی او را تحریک نماید.
بـنـابراین باید همان طور که چشم خود را از نگاههای بیمورد و حرام بازمیداریم، اندیشه و خیال خود را نیز از هرگونه تصور بیمورد و حرام نگه داریم و به محض خطور چنین فکری، خود را با فکر دیگری مشغول سازیم و سعی کنیم، فکر قبلی را کاملاً فراموش نماییم.
بـنـابـراین برای این که جوان از چنگال این تمایلها و کششها رهایی یابد و عقل و منطق بر سرتاسر وجـودش حـاکم و فرمانروا باشد، لازم است که با اجتناب از زمینههای انحراف به عقل خود میدان دهد و آن را با ایمان به خدا و انجام نیایش و عبادت تقویت کند تا بتواند در مقابل تمایلهای درونی و کششهای بیرونی، خود را کنترل نماید و چشم و گوش بسته تسلیم آنها نشود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید