در فرهنگ شیعه «تولی» و «تبری» از اصول مذهب محسوب میشوند و این بدین معنا است که هر کس وظیفه دارد به مفاد «تولی» و «تبری» عمل کند و اگر نکند مرتکب گناه شده است.
مفهوم تولی و تبری
- «تولی» یعنی دوست داشتن امیرالمؤمنین «علی» علیهالسلام و فرزندان معصوم آن حضرت علیهم صلوات الله اجمعین
- «تبری» یعنی دشمن داشتن دشمنان علی (ع) و فرزندان معصوم آن بزرگوار و منظور از دوست داشتن حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام و فرزندان معصوم آن وجود مقدس تنها محبت و ارادت خاص قلبی نیست بلکه هدف آن است ضمن داشتن محبت قلبی معتقد باشیم هر 12 نفر امام هستند و هر یک سه مقام مشخص دارند:
الف) مقام مرجعیت و ولایت دینی
ب) مقام ولایت قضایی
ج) مقام ولایت سیاسی و اجتماعی (1)
بر اساس این اندیشه ما تکلیف داریم معصومین (ع) را الگوی اعمال و رفتار خودمان قرار دهیم و دستورهای دینی، سیاسی، قضایی خود و جامعهمان را از آنان بیاموزیم «قول» و «عمل» آنان را حجت بدانیم و اگر این گونه باشیم «تولی» مدار هستیم و از مزایای آن نیز بهرهمند خواهیم شد وگرنه گناهکار بوده و معاقب نیز خواهیم بود.
مفهوم «تبری» هم بر اساس الگوی «تولی» مشخص میشود یعنی این که ما همگی وظیفه داریم ضمن داشتن عداوت قلبی نسبت به دشمنان حضرت امیرالمؤمنین (ع) و اولاد طاهرینش معتقد باشیم:
اعمال، رفتار، کردار مخالفین ولایت در تمام مسائل دینی، سیاسی، قضایی حجت نیست و سندیت ندارد ما هم حق الگوبرداری از آنان را نداریم و اگر چنین باشیم هم گناهکار و هم معاقب و هم هیچ گونه عمل خیری در پیشگاه حضرت حق سبحانه و تعالی نخواهیم داشت.
اهمیت تولی و تبری از دیدگاه معصومین علیهمالسلام:
«قال رسول الله (ص): و لایه علی بن ابی طالب ولایه الله و حبه عباده الله و اتباعه فریضه الله و اولیائه اولیاء الله و أعدائه اعداء الله و حربه حرب الله و سلمه سلم الله عزوجل (2).»
«رسول اکرم (ص) فرمود: ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب [صلوات الله و سلامه علیه] ولایت خدا و محبت او عبادت خدا است و پیروی او واجب الهی است و اولیای او دوستان خدایند و دشمنان او دشمنان خدا و جنگ با او جنگ با خدا است و صلح با او صلح با خدا میباشد.»
زراره از امام باقر (ع) نقل کرده که آن حضرت فرموده است:
«بنی الاسلام علی خمسه اشیاء: علی الصلاه و الحج و الصوم و الولایه قال زراره: فقلت و ای شیء من ذلک افضل؟ فقال: الولایه افضل لأنها مفتاحهن هو الدلیل علیهن (3).»
«اسلام بر پنج چیز بنا شده است: بر نماز و زکات و حج و روزه و ولایت زراره (رض) گفت: عرض کردم کدام یک از این پنج چیز برتر است؟ فرمود: ولایت برتر است زیرا مفتاح و کلید چهار چیز دیگر میباشد و ولی راهنمایی بر آنها میکند.»
ابوذر صحابی بزرگ رسول الله (ص) از آن حضرت نقل کرده است که از حضرتش شنیدیم که میفرمود:
«الا ان مثل اهل بیتی فیکم مثل سفینه نوح من قومه، من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق (4).»
«مثل اهل بیت من (ع) در میان شما مانند کشتی نوح (ع) در قومش میباشد هر کس بر آن نشیند نجات یابد و هر که از آن تخلف ورزد غرق شود.»
نقش تولی و تبری در پذیرش اعمال صالحه
در فرهنگ شیعه «تولی» و «تبری» شرط اساسی پذیرش اعمال صالحه است و بدون داشتن این دو هیچ عملی پذیرفته نیست مثل آن میماند که شخص هیچ گونه عمل خیری انجام نداده باشد در این زمینه روایات متعددی در متون اسلامی مطرح شده که برخی از آنان آورده میشود:
حضرت امام سجاد (ع) به نقل از رسول الله فرموده که آن وجود مقدس (ص) فرمودهاند:
«ما بال اقوام اذا ذکر عندهم آل ابراهیم (ع) فرحوا استبشروا و اذا ذکر عندهم آل محمد (ص) اشمأزت قلوبهم و الذی نفس محمد (ص) بیده لوان عبدا جاء یوم القیامه بعمل سبعین نبیا ما قبل الله ذلک حتی یلقاه بولایتی و ولایه اهل بیتی عندالله. (5)»
«چه میشود مردمی را که چون خاندان ابراهیم (ع) در نزد ایشان یاد شود شاد و مسرور گردند و چون از خاندان محمد (ص) یاد کنند دلهایشان متنفر شود قسم به آن کس که جان محمد (ص) در دست اوست اگر بندهای در روز قیامت عمل هفتاد پیغمبر (ص) را بیاورد خدا از او نپذیرد تا خدا را دیدار کند به ولایت من و ولایت اهل بیت (ع) من در نزد خدا.»
ابوحمزه ثمالی ره روایت میکند که به حضرت باقر (ع) گفتم:
«جعلت فداک یابن رسول الله (ص) قد یصوم الرجل النهار و یقوم اللیل و یتصدق و لا نعرف منه الا خیرا الا انه یعرف قال فتبسم ابوجعفر (ع) فقال: یا ثابت انا فی افضل بقعه علی ظهر الأرض لوان عبدا لم یزل ساجدا بین الرکن و المقام حتی یفارق الدنیا و لم یعرف و لا یتنا لم ینفعه ذلک شیئا (6).»
«یابن رسول الله (ص) فدایت شوم، شخصی روز روزه دار و شب به عبادت میگذراند و صدقه میدهد و جز خیر و خوبی از او نمیدانم جز آن که اقرار به ولایت شما ندارد؟ گوید: امام (ع) تبسم کرد و فرمود: ای ثابت من در برترین مکانهای زمین هستم اگر بندهای همیشه در سجده در میان رکن و مقام باشد تا پایان عمر که از دنیا برود ولی ولایت ما را نشناسد این عبادت سودی به حال او ندارد.»
امام صادق (ع) هم فرموده است:
«ان اول ما یسئل عنه العبد اذا وقف بین یدی الله جل جلاله عن الصلوات المفروضات و عن الزکوه المفروضه و عن الصیام المفروض و عن الحج المفروض و عن ولایتنا اهل البیت فان اقربوا لا یتنا ثم مات علیها قبلت منه صلوته و زکوته و حجه و ان لم یقربو لایتنا بین یدی الله جل جلاله لم یقبل الله عزوجل منه شیئا من اعماله (7).»
«نخستین چیزی که از بنده به هنگامی که در پیشگاه خدای جل و جلاله میایستد پرسیده میشود از نمازهای واجب و زکات واجب و روزهٔ واجب و حج واجب و از ولایت ما اهل بیت (ع) است که اگر اقرار به ولایت ما کرده و بر آن مرده باشد نماز و روزه و زکات و حجش پذیرفته میشود و اگر در پیشگاه خدا جل جلاله بر ولایت ما اقرار نکند خدای عزوجل چیزی از اعمالش را نخواهد پذیرفت.»
رسول مکرم اسلام (ص) هم در چنین زمینهای فرموده است:
«لوان رجلا قام لیله وصام نهاره و تصدق بجمیع ماله و حج جمیع دهره و لم یعرف ولایه ولی الله فیوالیه و یکون جمیع اعماله بدلالته الیه ما کان له علی الله حق فی ثوابه و لا کان من اهل الایمان ...(8).»
«اگر مردی تمام شبهای عمرش را به عبادت و تمام روزهایش را به داشتن روزه بگذرد و همهٔ مالش را صدقه دهد و تمام عمرش حج کند ولی ولایت ولی خدا را نشناسد که دوستش بدارد و همه کارهای خویش را به دستور و دلالت او انجام دهد حق پاداشی بر خدا ندارد و از مؤمنان محسوب نخواهد شد.
در روایت دیگر رسول الله (ص) فرموده است:
«من مات و لم یعرف امام زمانهای من یجب ان یقتدی به فی زمانه مات میته جاهلیه (9).»
«هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد یعنی امامی را که پیروی از وی واجب است نشناسد مردنش همانند مردن مردم عهد جاهلیت و بت پرستی میباشد.»
امام حسن عسگری (ع) فرمودهاند:
«لا یقبل الله احد عملاً الا بولایتهما و معاده اعدائهما و ان کان ما بین الثری الی العرش ذهبا یتصدق به فی سبیل الله (10).»
«خداوند هیچ عبادتی را نمیپذیرد مگر به ولایت پیامبر و علی (ع) و دشمنی با دشمنان این دو اگر چه [شخص به اندازه] مابین زمین تا عرش الهی در راه خدا طلا صدقه بدهد»
امیرالمؤمنین علی (ع) در خصوص اهل بیت فرمودهاند:
«انظروا اهل بیت نبیکم فالزموا سمتهم و اتبعوا اثرهم فلن یخرجوکم من هدی و لن یعیدوکم فی ردی، فأن لبدوا فالبدوا، و ان نهضوا فانهضوا و لا تسبقوهم فیضلوا و لا تتأخروا افتهلکوا. (11)»
«نظر به اهل بیت پیغمبر خود کنید. از سمتی که آنان گام برمی بردارند منحرف نشوید و قدم به جای قدمشان بگذارید و آنان هرگز شما را از جاده هدایت بیرون نمیبرند و به پستی و هلاکت باز نمیگردانند، اگر سکوت کنند سکوت کنید و اگر قیام کنند قیام کنید از ایشان سبقت و پیشی نگیرید که گمراه میشوید و از آنان عقب نمائید که هلاک میگردید.»
امام رضا (ع) هم در روایتی به نقل از امام باقر (ع) فرمودهاند:
«من سره ان لا یکون بینه و بین الله حجاب حتی ینظر الی الله و ینظر الله الیه فلیتوال آل محمد و یتبرأ من عدوهم. و یأتم بالأمام منهم فانه اذا کان کذلک نظر الله الیه و نظر الی الله (12).»
«هر که دوست دارد که میان او و خدا حجاب و پردهای نباشد تا خدا را ببیند و خدا نیز به او نظر فرماید باید آل محمد (ص) را دوست بدارد و از دشمنانش بیزاری جوید و به امام از آنان اقتداء کند که چون این گونه باشد خدا به او نظر فرماید و خود نیز نظر به خدا نماید.»
محبت «اهل البیت» از دیدگاه بزرگان اهل سنت
می دانیم، زمخشری و فخر رازی از علمای بزرگ اهل سنت محسوب میشوند و این دو از کسانی هستند که در باب «ولایت» به جنگ شیعه آمدهاند.
ولی با همهٔ عناد و لجاجت نتوانستهاند بخشی از واقعیت را کتمان نمایند هر چند مفهوم حدیث را «تحریف» کردهاند ولی هر دو نفر تصریح کردهاند که حدیث ذیل از رسول مکرم اسلام (ص) نقل شده است:
«من مات علی حب آل محمد مات شهیدا، ألا و من مات علی حب آل محمد مات مغفورا له، ألا و من مات علی حب آل محمد مات تائبا ألا و من مات علی حب آل محمد مات مؤمنا مستکمل الأیمان .... ألا و من مات علی بغض آل محمد مات کافرا، ألا و من مات علی بغض آل محمد لم یشم رائحه الجنه (13).»
«هر کس که بر دوستی آل محمد بمیرد، شهید مرده است،
«هر کس که بر دوستی آل محمد بمیرد آمرزیده مرده است،
«هر کس که بر دوستی آل محمد بمیرد، توبه کار مرده است،
«هر کس که بر دوستی آل محمد بمیرد، مؤمن و کامل ایمان مرده است ....
«هر کس که بر دشمنی آل محمد بمیرد، کافر مرده است،
«هر کس که بر دشمنی آل محمد بمیرد، بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.»
این دو نفر، همانند دیگر اسلافشان چون نتوانستهاند اصل حدیث را کتمان نمایند معنای آن را تحریف کرد، و گفتهاند منظور محبت قلبی است که ما هم قلبا آل محمد را دوست داریم!!! در صورتی که منظور رسول الله از «محبت اهل بیت» همان گونه که در سطور گذشته توضیح دادهایم فقط محبت قلبی نیست.
مسأله تولی و تبری را در قرآن مجید مورد بررسی قرار میدهیم:
1. قد کانت لکم أسوه حسنه فی ابراهیم و الذین معه اذا قالوا لقومهم انا برآء منکم و مما تعبدون من دون الله (سورهٔ ممتحنه، آیهٔ 4.)
سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند برای شما وجود داشت، در آن هنگام که به قوم (مشرک) خود گفتند ما از شما و آنچه غیر از خدا میپرستید بیزاریم!
2. لقد کان لکم فیهم أسوه حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر و من یتول فان الله هو الغنی الحمید (سورهٔ ممتحنه، آیهٔ 6)
(آری) برای شما در زندگی آنها اسوهٔ حسنه (و سرمشق نیکویی) بود، برای کسانی که امید به خدا و روز قیامت دارند؛ و هر کس سرپیچی کند (به خویشتن ضرر زده است. زیرا) خداوند بی نیاز و شایستهٔ ستایش است.
3. لقد کان لکم فی رسول الله أسوه حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر و ذکر الله کثیرا (سورهٔ احزاب، آیهٔ 21)
مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند.
4. لا تجد قوما یؤمنون بالله و الیوم الآخر یوادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا آباءهم أو أبنائهم أو اخوانهم أو عشیرتهم أولئک کتب فی قلوبهم الایمان و أیدیهم بروح منه و یدخلهم جنات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها رضی الله عنهم و رضوا عنه أولئک حزب الله ألا ان حزب الله هم المفلحون (سورهٔ مجادله، آیهٔ 22)
هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمییابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندان باشند؛ آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحهٔ دلهایشان نوشته، و با روحی از ناحیهٔ خودش آنها را تقویت فرموده، و آنها را در باغهایی از بهشت وارد میکند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است، جاودانه در آن میمانند؛ خدا از آنها خشنود است و آنان (نیز) از خدا خشنودند، آنها «حزب الله» اند، بدانید «حزب الله» پیروز و رستگارند.
5. یا أیها الذین آمنوا لا تتولوا قوما غضب الله علیهم (سورهٔ ممتحنه، آیهٔ 12) ای کسانی که ایمان آوردهاید! با قومی که خداوند آنان را مورد غضب قرار داده، دوستی نکنید!
6. و المؤمنون و المؤمنات بعضهم بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلاه و یؤتون الزکاه و یطیعون الله و رسوله أولئک سیرحمهم اللهان الله عزیز حکیم (سورهٔ توبه، آیه 71)
مردان و زنان با ایمان ولی (و یار و یاور) یکدیگرند؛ امر به معروف و نهی از منکر میکنند؛ نماز را برپا میدارند؛ و زکات را میپردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت میکنند؛ به زودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار میدهد؛ خداوند توانا و حکیم است!
7. الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا أولیاؤهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات أولئک أصحاب النارهم فیها خالدون (سورهٔ بقره، آیهٔ 257)
خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها، به سوی نور خارج میسازد؛ (اما) کسانی که کافر شدند، اولیای آنها طاغوتها هستند که آنها را از نور، به سوی ظلمتها بیرون میبرند؛ آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند.
8. یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین (سورهٔ توبه، آیهٔ 119)
ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوای الهی پیشه کنید و (همیشه) با صادقان باشید!
پی نوشت ها:
1- هر چند معصومین (ع) ولایت تکوینی نیز دارند ولی چون ولایت تکوینی فقط به اعتقاد قلبی مربوط میباشد از موضوع بحث خارج بود، و لذا از آوردن آن خودداری شده است.
2- امالی صدوق ص 32.
3- ولایه الفقیه ج 1 ص 13.
4- بحار الانوار ج 27 ص 112.
5- مستدرک الوسائل ج 1 ص 150.
6- جامع احادیه الشیعه ج 1 ص 427.
7- همان ج 1 ص 429.
8- سفینه ج 2 ص 691.
9- بحار الانوار ج 65 ص 239.
10- مستدرک الوسایل ج 4 ص 247.
11- سلیم بن قیس ص 715.
12- مستدرک السفینه ج 10 ص 445.
13- التفسیر الکبیر فخر رازی، ج 27، ص 166 و الکشاف زمخشری، ج 4 ذیل آیه 32 سورهٔ شوری.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید