زن و شوهر تقاضاي طلاق دارند. آن هم طلاق توافقي دادگاه با صدور حکم جدايي، مرد را موظف کرد هر ماه يک سکه از 124 هزار سکه مهريه زن را بپردازد. با يک محاسبه سرانگشتي ميتوان نتيجه گرفت مرد بايد 10هزار و 333 سال يعني سال 1717 هجري هر ماه يک سکه به زن بپردازد. کم نيستند مرداني که امروز بهحق يا ناحق به دليل عدم پرداخت مهريه در زندانها به سر ميبرند. مرداني مغرور و مدعي که در آغاز زندگي مشترک بدون انديشيدن به آينده اي که در انتظارشان است، نسبت به قبول مهريه چند هزار سکهاي، حالا عمرشان را پشت ميله هاي زندان هدر ميدهند. موضوع مهريه يک سنت حسنه اسلامي و ايراني است که متأسفانه در سالهاي اخير بهشدت از سوي خانواده هاي ايراني دچار دستخوش و تغییر و تحول شده است، بهطوری که گاهي بحث بر سر مهريه آنقدر بالا ميگيرد که وصلتي به خاطر اختلاف نظر درباره مهريه، هيچگاه سر نمي گيرد.
در مورد مهريه چه فکر ميکنيد؟ اصلاً تا به حال به اين فکر کرده ايد که فلسفه وجودي مهريه چيست؟ مهريه که به آن مهر و کابين و صداق نيز ميگويند، مالي است که مرد در هنگام عقد، موظف ميشود به همسرش پرداخت کند. تعيين مهر در عقد دائم واجب نيست و بدون آن نيز عقد صحيح است ولي پس از ازدواج، در صورت مطالبه ي زن، بايد مهري معادل مهر رايج پرداخت شود، که در اصطلاح فقهي به اين گونه مهر «مهرالمثل» ميگويند. «مهرالمسمي» مهري است که مقدار آن در ضمن عقد نکاح معين شده و در صورتي که مدتي براي مهر در عقد تعيين نشده باشد، زن حق دارد مهر خود را فوراً مطالبه کند.
مستحب است که مهريه بيش از مقدار «مهرالسنه» نباشد. مهرالسنه مهري است که پيغمبر صليالله علیه واله وسلم براي همسران خود معين فرموده و مقدارش 500 درهم، معادل پنجاه دينار طلا بود در احاديث فراواني از تعيين مهريه هاي کلان نهي شده است. بهموجب قانون مدني ايران، هر چيزي که ماليت داشته و قابل تملک باشد ميتواند موضوع مهريه قرار بگيرد، مثل وجه نقد، زمين، خانه، اتومبيل و غيره، در صورتي که مهريه مال غيرمنقول و متعلق به غير باشد بايد هنگام وقوع عقد يا پيش از آن به زوجه انتقال يابد. موضوع مهريه سالهاست که در بين خانواده هاي ايراني مطرح بوده و افزايش و تعيين سقف براي آن مسئلهای است که همواره از سوي کارشناسان و قانون گذاران بيان ميشود. در سالهاي گذشته ميزان مهر از يک جلد قرآن کريم، يک سکه طلا يا شاخه نبات فراتر نميرفت اما ارقام نجومي که اکنون مطرح است باعث ميشود به اين بينديشيم که آيا واقعاً مهريه تضمين کننده خوشبختي و رفاه است؟
کساني که معتقد به برابري حقوق زن و مرد هستند اغلب مهريه را نوعي قيمت گذاري بر زن ميدانند. اين افراد اعتقاد دارند که ريشه اين سنت به نگاه جنسيتي موجود به زن بر ميگردد و اينکه زن کالايي است که براي تملک آن بايد مثل هر کالاي ديگر بهايي پرداخت کند.
بهجرئت ميتوان گفت اگر فلسفه مهريه براي زن و مرد بهخوبی روشن بود و خانوادهها چرايي اين باور ديني را بهخوبی درک ميکردند بر ميزان مهريه تأثیر ميگذاشت. از نظر دين، مهريه عطيهاي است که عاشقانه از طرف مرد به زن براي جلب محبت و عشق او داده ميشود و قرار نيست، مهريه هم مانند خيلي از سندهاي ديگر فقط نوشته و بايگاني شود بلکه قرار است اين هديه به زن اعطا شود. اينکه ميگوييم «مهريه را چه کسي داده، چه کسي گرفته» يک باور غلط است. لذا مهريه اي قابل پرداخت است که وجه آن موجود- مطابق دارايي داماد- باشد. وقتي مردي، مهريه اي بسيار بيشتر از دارايي خود را قبول ميکند در عمل خود صداقت ندارد چرا که او با اين ديد که فقط نوشته و پرداخت نميشود، سند مهريه را امضا ميکند و نتيجه ي اين عمل چيزي جز افزايش زندانيان فراري از پرداخت مهريه نيست که تعدادشان هم مدام افزايش پيدا ميکند.
بر اساس اعلام ستاد ديه کشور در حال حاضر 1300نفر به دليل يک اشتباه در آغاز زندگي مشترک، حالا مدتها در پشت ميله هاي زندان زندگي را سپري خواهند کرد. در مورد مهريه نظريات متعددي وجود دارد. مدافعان حقوق زنان باوجود اينکه اين رسم را نوعي توهين به زن تلقي ميکنند اما با اين وجود در شرايط کنوني، آن را به روزنه اي براي بهبود نسبي وضعيت زن بعد از جدايي ميدانند. کساني که معتقد به برابري حقوق زن و مرد هستند اغلب مهريه را نوعي قيمت گذاري بر زن ميدانند. اين افراد اعتقاد دارند که ريشه اين سنت به نگاه جنسيتي موجود به زن بر ميگردد و اينکه زن کالايي است که براي تملک آن بايد مثل هر کالاي ديگر بهايي پرداخت کند. ستوده وکيل و حقوقدان معتقد است مهريه ميتواند در مواقع خطر به کمک زن بيايد. به گفته اين وکيل و حقوقدان، ديدگاه اجتماعي به مهريه زن بهگونهای است که زن را اساساً مستحق دريافت چنين مهريه اي نميدانند.
متأسفانه آنقدر که تمرکز روي مهريه که بيشتر يک پرستيژ اجتماعي است تأکید ميکنند، تقريباً هيچکدام از دخترها روي هيچيک از حقوقي که ميتوانند داشته باشند تأکید نميکنند.
در زندگي مشترکي که به هر حال دو نفر با همکاري هم اموالي را جمع آوري کرده اند، قانون ما چنين ميگويد که تمام اموال و دارايي هايي که ضروري مرد است بايد محفوظ بماند و مهريه زن در وضعيت کاملاً نامتعادلی قرار ميگيرد. ستوده دو کارکرد براي مهريه قائل است: زماني که مرد بعد از سالها زندگي مشترک بخواهد زن را طلاق دهد و زن با دريافت مهريه ميتواند سرمايه اي براي خود دست و پا کند، البته اگر باز هم مرد بخواهد و بتواند مهريه را بپردازد. کارکرد دوم مهريه زماني است که زن ميخواهد به زندگي مشترک پايان دهد و مرد راضي به طلاق نيست که در اين حالت زن با بخشش مهريه شايد بتواند مرد را راضي به طلاق سازد.ستوده به زماني اشاره ميکند که مهريه هاي بسيار کم رايج بود و طلاق هايي که به همين دليل به سهولت انجام ميگرفت: «در يک دوره هايي، در ايران مهريه هاي بسيار کمي براي زنان قرار داده ميشد. يک جو اجتماعي ايجاد شده بود و ميدانيد که آن ماجراها به آسيب هاي بسيار متعددي عليه زنان و نهاد خانواده و کودکان منجر شد.
به اين دليل که بسياري از مردان با تمسک به مهريه پايين خانم، بعد از 20 سال قيد زندگي را ميزدند و با زن جديدي ازدواج ميکردند و آن خانم با 3 يا 4 بچه راهي کوچه و خيابان ميشد در مقابل اما ديدگاه ديگري وجود دارد که ميگويد دختران نبايد به اميد مهريه بمانند بلکه بايد توانايي هاي خود را براي اداره يک زندگي مستقل بالا ببرند و يا از ديگر راه کارهاي قانوني استفاده کنند. يک جامعه شناس، از طرفداران اين ديدگاه ميگويد: «در شرايط امروزه واقعيت اين است که دختر و پسر بايد آنقدر استقلال مالي، استقلال اجتماعي، استقلال فکري داشته باشند که، بخصوص دخترها، چشم به مهريه ندوزند که زندگي خودشان را از طريق مهريهاي که همسر به آنها ميدهد بخواهند تأمین کنند ما ميبينيم که مهريه تا به امروز نه تضمين زندگي بوده، نه وقتي که ميزان مهريه بالا رفته و زنها توانستند آن را اجرا بگذارند صميمت را در زندگي به وجود آورده، و از طرفي باعث شده يکسري از زنها بدون پول بعد از طلاق بيرون انداخته بشوند و هيچ سهمي از اموال خانه نداشته باشند. با افزايش آن هم، مردان را به زندان انداختند».
اعزاري به شروط ضمن عقد اشاره ميکند و اينکه علي رغم تمامي قوانين باز هم زنان ميتوانند در هنگام عقد امتيازاتي براي خود قائل شوند: «درست است که قانون ما هنوز اين امکان را به زنان نميدهد، اما موقع ازدواج دخترهاي ما ميتوانند بسياري از چيزها را در خواست کنند. متأسفانه آنقدر که تمرکز روي مهريه که بيشتر يک پرستيژ اجتماعي است تأکید ميکنند، تقريباً هيچکدام از دخترها روي هيچيک از حقوقي که ميتوانند داشته باشند تأکید نميکنند. دخترها در موقع ازدواج شروطي را که ميتوانند اضافه کنند. حتي ميتوانند در اموال هم شريک بشوند، اگر بخواهند اين شروط را اضافه کنند. اين منطقي تر به چشم من مي آيد تا بخواهند مهريه را زياد کنند».
راستش از قديم گفته اند سنگ بزرگ علامت نزدن است. . آيت الله محمد موسوي بجنوردي نيز ميگويد: هديهاي براي زن بايد حد متعارفي داشته باشد که شوهر توان پرداخت آن را داشته باشد. وي در ادامه افزود: اگر بخواهيم سقف مهريه را پايين بياوريم بايد در جامعه فرهنگسازي کنيم يعني بهگونهای براي مردم بيان کنيم که ارزش زن به زياد بودن مهريه نيست. متأسفانه امروزه تعريف و تلقي که از مهريه ميشود غلط است. چرا که آن را ضمانت زندگي ميدانند؟ در صورتي که اگر زوجين باهم تفاهم و سازگاري نداشته باشند، هيچ چيزي، نميتواند مانع جدايي شود. آنچه در زندگي مهم است گذشت، تفاهم و شناخت است و براي تضمين ميتوان در عقدنامه شرط و شروطي گذاشت که مشکلات را به حداقل برسانند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید