نگاهي به موقعيت زن پيش از اسلام
قبل از آنكه به زن و وضعيت و موقعيت او در ادبيات فارسي بپردازيم شايد بهتر باشد نگاهي گذرا به تصوير زن در ايران پيش از اسلام و نيز اسلام بیندازیم .مورخان و باستانشناسان عقيده دارند ، جامعه قبل از تاريخ ايران جامعهاي مادر سالار بوده است . رومن گيرشمن پس از توصيف مقام زن در جامعه مادر سالار اشاره ميكند كه برتري زن يكي از امور مخصوص ساكنان ايران بوده است .
اما در ميان اقوام آريايي كه در زماني دور به ايران ميآيند و اسم خود را به سرزمين ايران ميدهند ، مردسالاري مطلق حاكم بود .غالب مورخان نوشتهاند مقام زن در ميان اقوام آريايي بهتر از اقوام ديگر بوده است .
بعضي از مورخان از جمله هرودت نوشتهاند كه تعدد زوجات و ازدواج با محارم از عادات ايرانيان بوده است و از جمله آغاز اين عادت را از زمان كمبوجيه پادشاه هخامنشي دانستهاند و هرودت ميگويد قبل از آن رسم ازدواج خواهر و برادر هیچگاه سابقه نداشته است.
در دورههاي تاريخي كه با حكومت مادها آغاز ميشود و به دوره ساسانيان و حمله اعراب مسلمان به ايران ختم ميشود، همواره رياست خانواده با مرد بوده است و مرد ميتوانسته است در صورت امكان زنان متعدد داشته باشد.
در زمان سلوكيان كه جانشينان اسكندر در ايران بودند و اشكانيان كه جانشين سلوكيان بودند ، زنان از آزادي بيشتري برخوردار بودند و حتي كنيزان هم ميتوانستهاند گاهي به مقامات عالي دولتي و روحاني برسند .
اگر سخن ويل دورانت را قبول كنيم در اين دورههاي قبل از اسلام زنان طبقات بالا جز در تخت روان پوشيده از خانه بيرون نميآمدند و اجازه نداشتند با مردان معاشرت كنند .
در نقشهايي كه از ايران باستان باقي مانده است ، صورت زن ديده نميشود و نامي از ايشان در ميان نيست.
بهطور كلي ميتوان گفت در ايران پيش از اسلام ، در حالی که مردم عادي و كم بضاعت به داشتن يك زن قناعت ميكردهاند ، تعدد زوجات در ميان طبقه حاكم و ثروتمندان رايج بود و از اسباب شكوه و جلال بهحساب ميآمد.
در ميان زنان متعدد يك مرد ، يكي از آنان سوگلي يا پادشاه زن محسوب ميشد كه داراي حقوق كامل بود و سرپرستي ديگر زنان را به عهده داشت .
اين زن در تمام عمر تحت سرپرستي شوهر قرار داشت و شوهر موظف بود مخارج او را تأمين نمايد . پس از مرگ شوهر نيز سهم وي از ارث مساوي سهم پسرانش بود .
در ايران قبل از اسلام همچنين ازدواج با محارم ، مثلاً ازدواج ميان برادران و خواهران و نيز مادر و پسر در ميان بزرگان كشوري امري شايع و خداپسندانه بود و اين عمل براي حفظ پاكي خون و نسب جايز شمرده ميشد.
در بُندِهِشن كه از کتابهای معتبر آيين زردشتي است ، اين شيوه ازدواج از شایستهترین اعمال محسوب شده است و وسيله پيوند و نزديكي شخص با اهورا مزدا (خداي زردشتيان( و امشاسپندان (فرشتگان آيين زردشتي( بهحساب آمده است ؛ در کتابهای فارسي و عربي ديگر نيز به اين رسم ايران باستان اشاره شده است.
در اوستا كتاب مقدس آيين زردشت كه دين مردم ايران قبل از اسلام است ، در موارد متعدد عباراتي مییابیم كه در آنها نام مردان و زنان در كنار هم ياد شده است و احكام و دستوراتي يكسان درباره آنها ذكر شده است و مردان و زنان پرهيزگار ستوده شدهاند.
اين امر سبب شده است كه بعضي محققان زن و مرد را در اوستا يكسان بشمارند و حقوق آنها را در دين زردشتي برابر بدانند .
اما اين بدان معني نيست كه قدرت مرد در خانواده از زن برتر نباشد .
در اوستا به نهاد خانواده اهميت بسيار داده شده است و براي برقراري و استواري نهاد خانواده به اطاعت زن از شوهر بسيار تأكيد شده است .
در اوستا اگرچه بهصراحت از برتري مرد بر زن سخن نرفته است ، اما ميتوان از مطالعه دقيق اوستا اين نكته را دريافت.
چنان كه ارزش فرزند پسر نيز از دختر بيشتر است.
در اوستا معيار ارزش مردان حكمت، دانش، فن بيان و دليري است و زني كه فرزندان بسيار داشته باشد ستوده شده است.
اما همه جا فرزند پسر مقام والاتري دارد و فرزند پسر ستوده شده است و پسران كارآمد ، مايه افزوني خان و مان ، روستا ، شهر، كشور و آوازه كشور تلقي شده است .
در اوستا زن روسپي به بدترين عبارات توصيف شده است و در رديف پديدههاي زشت و شر مانند ناخوشي ، مرگ ، ديو، پتياره و آشوب قرار دارد.
ازدواج با محارم نيز در اوستا منع نشده بلكه بر آن تأكيد شده است .
در بخش بيست و ششم از گزيدههاي زاداسپرم، يكي از سه قانون مهم زردشت براي ادامه نسل و حفظ خون و نژاد شمرده شده است.
نمونههاي ديگر از ازدواج محارم را در ادبيات پيش از اسلام كه به دست ما رسيده است ميتوانيم ملاحظه كنيم.
در داستاني به نام ارداويرافنامه آمده است كه ارداويراف هفت خواهر داشت كه هر هفت خواهر زن او بودند و در حماسه يادگار زريران، بهصراحت آمده است كه هوتس هم خواهر و هم زن گشتاسب پادشاه ايران است كه از او سي فرزند دختر و پسر زاده شده است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید