صورت مسئله: در پي اعلام اسامي بازيكنان دعوت شده به اردوي تيم ملي فوتبال ايران، ميليون‌ها نفر از اين انتخاب ايراد گرفتند و نظر كارشناسي دادند.
استدلال: وقتي كه برخي از روساي سازمان تربيت بدني قبل از تصدي اين پست حتي از تعداد نفرات تيم‌هاي حاضر در ميادين رشته‌هاي مختلف ورزشي هم بي‌اطلاع هستند، نبايد تعجب كرد كه فهرست بازيكنان تيم ملي را ده‌ها ميليون نفر –كه شايد بخشي از آنها حتي فوتبال هم تماشا نكرده باشند- نقد كنند.
قاعده: خوشبختانه يا متاسفانه، كشور ما در هر حوزه ‌ده‌ها ميليون كارشناس دارد. البته اين تعداد كارشناس تقريبا در همه حوزه‌ها حضور فعال دارند.
مثال: براي كوچك‌ترين تصادف رانندگي كه در شهر رخ مي‌دهد دست‌كم به تعداد افراد عبوري از كنار صحنه تصادف، كارشناس پيدا مي‌شود.
مثال ديگر:... و يا محفلي نيست كه در آن چندين نفر غير پزشك، براي بيمار حاضر در آن مكان، دارو و روش‌هاي درماني تجويز نكنند.
پيشنهاد: شايد اگر اين ده‌ها ميليون كارشناس هر كدام صرفا در حوزه تخصصي خود به كارشناسي بپردازند، تحول بزرگي در همه حوزه‌ها ايجاد شود.
راهكار: همه اين مشكلات مي‌تواند با تمرين «نمي‌دانم» گفتن حل شود.