تعريف انرژي منفي با اصطلاحات علمي سخت است ولي مسلما هر كسي آن را تجربه كرده است. وقتي افراد با هرگونه مشكلي مواجه ميشوند يا شكست ميخورند، سرزنش، احساس گناه، تأسفخوردن و اضطراب مقداري انرژي منفي توليد ميكند. اين بدان مفهوم نيست كه آنها بد يا منفي هستند ولي به اين معناست كه آنها با منبع دروني انرژي مثبتشان قطع رابطه كردهاند!
شايد شما تجربه رفتن به جايي يا بودن با افرادي را داريد كه باعث ميشوند احساس بدي پيدا كنيد؛ احتمالا احساس خستگي بكنيد. گرچه سخت است علت دقيق ناراحتيتان را معلوم كنيد ولي به هر حال آن را احساس ميكنيد. در عوض، امكان دارد شما در كنار بعضي افراد خودبهخود احساس بهتربودن و داشتن آرامش بيشتر بكنيد.
اين تجربيات اتفاقي نيست؛ اينها نتيجه تبادل مشخص انرژي است. وقتي شخصي انرژي كمي دارد، فقط بودن با فرد داراي انرژي زياد به او نيرو ميدهد، در عين حال از انرژي خود آن شخص اندكي كاسته ميشود. انتقال انرژي از شخصي به شخص ديگر موجب برقراري تعادل و توازن ميشود.
مثلا اگر شما احساس خوبي داريد و با كسي كه احساس بدي دارد ارتباط برقرار ميكنيد، بعد از مدتي آن فرد احساس بهتري پيدا ميكند و احساس خوب شما كمتر خواهد شد. ممكن است اين تغيير را خود احساس نكنيد ولي طي چند ساعت يا چند روز متوجه ميشويد كه احساس خوبي نداريد. درك اين تشابه به توضيح تبادل انرژي مثبت و منفي كه هميشه در جريان است، بيشتر كمك ميكند.
وقتي منفيبافي ميكنيم چه اتفاقي ميافتد
هرچه بيشتر منفيبافي ميكنيم و راهي هم براي رهاساختن آن نمييابيم انرژي خود را راكد نگه ميداريم.
وقتي درگير منفيبافي ميشويم ممكن است سعي كنيم اعتماد و اطمينان داشته باشيم ولي وقتي دست به كاري خطير ميزنيم، همچنان دستخوش اضطراب و سردرگمي ميشويم؛ بدينترتيب اعتمادبهنفس ما زائل شده است. ما آرزوي درونيمان را براي فعاليت بيشتر و پيشرفتكردن احساس ميكنيم ولي متوجه ميشويم عقب نگه داشته شدهايم.
اما وقتي درگير منفيبافي ميشويم، شايد دلمان بخواهد شاد باشيم ولي احساس ميكنيم كه با افسردگي و تأسفخوردن براي خود، بيشتر در خود غرق ميشويم. لذت ما كم ميشود و احساس ميكنيم ميل درونيمان شادبودن است اما آن را نمييابيم. اين فرايند در افرادي با حساسيت كمتر كه از كمبودهاي خود بياطلاع هستند، متفاوت است. آنها تاحدودي شاد هستند ولي اين افراد از ديرباز مفهوم لذتبردنهاي واقعي را از بين بردهاند.
فراموش نكنيم وقتي منفيبافي ميكنيم ممكن است بخواهيم نسبت به خودمان احساس خوبي داشته باشيم ولي هنوز گرفتار احساس گناه و بيارزشي هستيم. ما نميتوانيم خلوص، معصوميت و خوبي را كه حاصل آن است احساس كنيم.
ما به خاطر اشتباهات گذشتهمان احساس تباهي و بيهودگي ميكنيم و نميتوانيم خودمان را ببخشيم. در نتيجه احساس ميكنيم در قبال ديگران مسئول هستيم. اگر هنگام كودكي براي اشتباهاتمان تنبيه ميشديم ممكن است خودمان هم مجازاتكردنمان را ادامه دهيم.
روحهاي حساس، منفيگرايي ديگران را به درون خود ميكشند چون آنها بيشتر در معرض خطر هستند. منفيگرايي كه آنها احساس ميكنند تركيبي از منفيبافيهاي خودشان همراه با منفيبافيهاي ديگران است. آنها مانند اسفنج به هر جا كه ميروند منفيبودن و احساسات منفي ديگران را به درون خود ميكشند.
اما چيزي كه به ديگران اجازه ميدهد حساسيت كمتري داشته باشند توانايي فرونشاندن احساسات است. بعضي افراد هنگام عصبانيت نياز ندارند احساساتشان را مورد بررسي قرار دهند تا به احساس بهتري برسند. اين افراد فقط ميخواهند احساساتشان را انكار كنند يا نپذيرند و سرانجام به راه خودشان بروند. اين روش براي افرادي كه حساسيت كمتري دارند مفيد است ولي براي كساني كه حساسترند نميتواند مفيد واقع شود.
در واقع افراد، منفيگرايي خود را سركوب ميكنند، آنها نهتنها اين احساسشان را به ديگران منتقل ميكنند بلكه منفيگرايي كمتري را از جهان جذب ميكنند.
تبادل انرژي
افراد حساس كساني هستند كه انرژي منفي بيشتري جذب ميكنند. مگر اينكه خودشان از حساسيتشان به نوعي كم كنند. اين افراد بسيار تأثيرپذير هستند و اغلب زود مريض ميشوند و نسبت به خودشان احساس منفي دارند.
در واقع بيش از حد خوردن يكي از راههاي كمكردن حساسيتمان يا زائلساختن احساساتمان است. وقتي افراد گرفتار هر يك از موانع موفقيت شخصي هستند، اغلب با انرژي مثبت خود واقعيشان قطع ارتباط ميكنند و به جاي آن انرژي منفي به بيرون ميفرستند.
بعضيها به دليل نوع زندگيشان، دوستانشان و طرزفكرشان، انرژي منفي منتشر ميكنند. اين افراد ممكن است در تمام مدت يا بعضي اوقات اين انرژي منفي را منتشر كنند اما افرادي كه با طبيعت واقعي خود بيشتر در تماس هستند، خودبهخود انرژي مثبت منتشر ميكنند. بودن در كنار اين افراد حال شما را عملا بهتر ميكند، به همين دليل است كه ما به سوي افراد موفق كشيده ميشويم.
تخليه انرژي منفي
نخستين گام در فراگرفتن فرايند تخليه انرژي منفي، رسيدن به آرامش بيشتر و مراقبه و برقراري تعادل است. درست همانطور كه شما توانايي جذب انرژي توسط نوك انگشتانتان را در مراقبه داريد، قدرت بيرون فرستادن آن را هم داريد.
دومين گام براي بيرون فرستادن انرژي منفي، فرستادن انرژي منفي به جايي است كه صدمهاي به آن نميزند. انرژي منفي توسط طبيعت جذب ميشود و صدمهاي به آن نميزند. به همين دليل است هنگامي كه گرفتار استرس يا اضطراب هستيد، با رفتن به گردش در جنگل يا طبيعت خودبهخود به آرامش بيشتري دست پيدا ميكنيد. همچنين با توجه به همين موضوع بعضي افراد از رفتن كنار دريا يا درازكشيدن در آفتاب، لذت ميبرند. عوامل طبيعي با جذب انرژي منفي، انرژي مثبت منتشر ميكنند.
گياهان، گلها و درختان معمولا بهترين هدف براي تخليه انرژي هستند. براي اغلب افراد گلها بسيار قدرتمند هستند و ميتوانند به بهبود حال آنها كمك كنند.
اكنون ميتوانيم درك كنيم كه چرا افراد از دريافت گل به عنوان هديه خوشحال ميشوند يا چرا وقتي ميخواهيم به كسي ابراز علاقه كنيم به او گل هديه ميدهيم. وقتي شخصي گلي را به عنوان هديه دريافت ميكند، آن گل به او كمك ميكند تا احساسات منفي خود را رها كند و به حس بهتري دست يابد.
محل ديگر براي تخليه انرژي منفي ظرف پر آب، وان حمام، استخر، حوض يا درياچه است.
هرچه حجم آب بيشتر باشد قدرت تخليه انرژي هم بيشتر است. آب، انرژي منفي را جذب ميكند؛ براي حفظ جريان انرژي و استفاده از مراقبه و مديتيشن منظم، مهم است روزانه 8 تا 10 ليوان آب بنوشيد.
آتش عنصر نيرومند ديگري از طبيعت است كه ما ميتوانيم براي تخليه انرژي منفي خود از آن استفاده كنيم. به اوقات خوشي فكر كنيد كه ميتوانيد دور يك آتش جمع شويد و داستانهاي مختلف تعريف كنيد.
آتش قادر است انرژي منفي را از ما دريافت كند؛ بنابراين براي دورشدن از انرژي منفي ميتوانيم از آن استفاده كنيم.
اين آگاهي مهم درباره انرژي ميتواند به راحتي اشتباه فهميده شود؛ مثلا ممكن است شخصي از بودن در كنار افرادي با انرژي منفي يا سرزنشكردن ديگران براي مشكلات، مضطرب شود.
اگر شما انرژي مثبت زيادي داريد، گرفتن انرژي منفي بخش اجتنابناپذير زندگي است. شما نميتوانيد از آن فرار كنيد. به جاي اينكه درصدد اجتنابكردن از انرژي منفي باشيم، فقط نياز داريم براي تخليهكردن و رهايييافتن از آن مصمم باشيم. اين تبادل طبيعي انرژي بسيار شبيه وضع هوا در طبيعت است. يك سيستم فشار ضعيف هميشه يك سيستم فشار قوي را جذب ميكند. جريان هواي گرم همواره در يك اتاق سرد بالا ميرود. اگر خانه شما گرم و راحت است و پنجرهها دو جداره نيستند، در زمستان جريان هواي سرد را خواهيد داشت و گرماي درون تحت تأثير سرماي بيرون قرار خواهد گرفت؛ حتي اگر دستتان را به پنجره نزديك كنيد، جريان هوا ر احساس ميكنيد. طبيعت هميشه در جستوجوي تعادل است. به همان صورت، وقتي كه شما انرژي مثبت زيادي داريد، انرژي منفي را هم جذب ميكنيد.
رمز موفقيت شخصي اين است كه با شارژ مجدد ميتوانيد ادامه دهيد و سپس انرژي منفي را كه جذب ميكنيد تخليه كنيد. كوشش براي اجتناب از انرژي منفي در صورتي مهم است كه خسته و بيمار هستيد. ولي اگر هر روز با مراقبه و مديتيشن و دريافت آرامش و رهايي به هر طريقي كه خود سراغ داريد، خود را تقويت سازيد و سپس عشق خود را با اطرافيان تقسيم كنيد، بيشترين رضايت خاطر را خواهيد داشت. همچنان كه قدرتتان را براي جذب انرژي مثبت و تخليه انرژي منفي تقويت ميكنيد، مقابله با چشمان منفيگرا شما را نيرومند ميسازد.
heatth.com
يكتا فراهاني
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید