یا ایها الّذین آمنوا اذا قمتم الی الصّلوة فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق و امسحوا برؤوسکم و ارجلکم الی الکعبین و ان کنتم جنباً فاطّهّروا و ان کنتم مرضی او علی سفر او جاء احد منکم من الغائط او لمستم النّساء فلم تجدوا مآءً فتیمّموا صعیداً طیباً فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم منه ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج و لکن یرید لیطهّرکم و لیتمّ نعمته علیکم لعلّکم تشکرون.
ای کسانی که ایمان آوردهاید هنگامی که برای نماز بپا خاستید صورت و دستها را تا آرنج بشویید و سر و پاها را تا مفصل (یا برآمدگی پشت پا) مسح کنید و اگر جنب باشید خود را بشویید (غسل کنید) و اگر بیمار یا مسافر باشید یا یکی از شما از محل پستی آمده (قضای حاجت کرده) یا با زنان تماس گرفته باشید (آمیزش جنسی کردهاید) و آب (برای غسل یا وضو) نیابید با خاک پاکی تیمم کنید و از آن بر صورت (پیشانی) و دستها بکشید، خداوند نمیخواهد مشکلی برای شما ایجاد کند بلکه میخواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید شاید شکر او را بجا آورید. «مائده، 6»
پاکسازی جسم و جان
در این آیه به (طیبات روح) و آنچه باعث پاکیزگی جان انسان میگردد اشاره شده است و قسمت قابلملاحظهای از احکام وضو و غسل و تیمّم که موجب صفای روح است تشریح گردیده، نخست خطاب به افراد باایمان کرده، احکام وضو را به این ترتیب بیان میکند:
ای کسانی که ایمان آوردهاید هنگامی که برای نماز به پا خاستید صورت و دستهای خود را تا آرنج بشوئید و قسمتی از سر و همچنین پا را تا مفصل (یا برآمدگی روی پا) مسح کنید.
فلسفه وضو
شک نیست که وضو دارای دو فایده روشن است: فایده بهداشتی و فایده اخلاقی و معنوی، از نظر بهداشتی شستن صورت و دستها آن هم پنج بار و یا لااقل سه بار در شبانه روز اثر قابل ملاحظهای در نظافت بدن دارد مسح کردن بر سر و روی پاها که شرط آن رسیدن آب به موها یا پوست تن است سبب میشود که این اعضا را نیز پاکیزه بداریم و همان طور که در فلسفه غسل اشاره خواهیم کرد تماس آب با پوست بدن اثر خاصی در تعادل اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک دارد.
و از نظر اخلاقی و معنوی چون با قصد قربت و برای خدا انجام میشود اثر تربیتی دارد مخصوصاً چون مفهوم کنایی آن این است که از فرق تا قدم در راه اطاعت تو گام برمیدارم مؤید این فلسفه اخلاقی و معنوی است.
در روایتی از امام علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ میخوانیم:
انما امر بالوضوء و بدء به لان یکون العبد طاهراً اذا قام بین یدی الجبار، عند مناجاته ایاه، مطیعاً له فیما امره، نقیاً من الادناس و النجاسة، مع ما فیه من ذهاب الکسل، و طرد النعاس و تزکیة الفؤاد للقیام بین یدی الجبار.
برای این دستور وضو داده شده و آغاز عبادت با آن است که بندگان هنگامی که در پیشگاه خدا میایستند و با او مناجات میکنند پاک باشند و دستورات او را بکار بندند از آلودگیها و نجاستها بر کنار شوند علاوه بر این وضو سبب میشود که آثار خواب و کسالت از انسان برچیده شود و قلب برای قیام در پیشگاه خدا نور و صفا یابد. [1]
از توضیحاتی که درباره فلسفه غسل خواهیم گفت نیز فلسفه وضو روشنتر میشود.
فلسفه غسل
بعضی میپرسند: چرا اسلام دستور میدهد که به هنگام جنب شدن تمام بدن را بشویند در حالی که فقط عضو معینی آلوده میشود و آیا میان بول کردن و خارج شدن منی تفاوتی هست که در یکی فقط محل را باید شست و در دیگری تمام بدن را؟
این سؤال یک پاسخ اجمالی دارد و یک پاسخ مشروح:
پاسخ اجمالی آن این است که خارج شدن منی از انسان یک عمل موضعی نیست (مانند بول و سایر زوائد) بدلیل اینکه اثر آن در تمام بدن آشکار میگردد و تمام سلولهای بدن به دنبال خروج آن در یک حالت سستی مخصوص فرو میروند و این خود نشانه تأثیر آن روی تمام اجزاء بدن است.
توضیح این که: طبق تحقیقات دانشمندان در بدن انسان دو سلسله اعصاب نباتی وجود دارد که تمام فعالیتهای بدن را کنترل میکند (اعصاب سمپاتیک) و (اعصاب پاراسمپاتیک) این دو رشته اعصاب در سراسر بدن انسان و در اطراف تمام دستگاهها و جهازات داخلی و خارجی گستردهاند وظیفه اعصاب سمپاتیک (تند کردن) و به فعالیت واداشتن دستگاههای مختلف بدن است و وظیفه اعصاب (پاراسمپاتیک) (کند کردن) فعالیت آنهاست در واقع یکی نقش (گاز) اتومبیل و دیگری نقش (ترمز) را دارد و از تعادل فعالیت این دو دسته اعصاب نباتی دستگاههای بدن به طور متعادل کار میکند.
گاهی جریانهایی در بدن رخ میدهد که این تعادل را به هم میزند، از جمله این جریانها مسأله (ارگاسم) (اوج لذّت جنسی) است که معمولاً مقارن خروج منی صورت میگیرد.
در این موقع سلسله اعصاب پاراسمپاتیک (اعصاب ترمز کننده) بر اعصاب سمپاتیک (اعصاب محرک) پیشی میگیرد و تعادل به شکل منفی به هم میخورد.
این موضوع نیز ثابت شده است که از جمله اموری که میتواند اعصاب سمپاتیک را بکار وادارد و تعادل از دست رفته را تأمین کند تماس آب با بدن است و از آن جا که تأثیر (ارگاسم) روی تمام اعضای بدن به طور محسوس دیده میشود و تعادل این دو دسته اعصاب در سراسر بدن به هم میخورد دستور داده شده است که پس از آمیزش جنسی یا خروج منی تمام بدن با آب شسته شود و در پرتو اثر حیات بخش آن تعادل کامل در میان آن دو دسته اعصاب در سراسر بدن برقرار گردد. [2]
البته فایده غسل منحصر به این نیست بلکه غسل کردن علاوه بر این یک نوع عبادت و پرستش نیز میباشد که اثرات اخلاقی آن قابل انکار نیست و به همین دلیل اگر بدن را بدون نیت و قصد قربت و اطاعت فرمان خدا بشویند غسل صحیح نیست در حقیقت به هنگام خروج منی یا آمیزش جنسی هم روح متأثر میشود و هم جسم. روح به سوی شهوات مادی کشیده میشود و جسم به سوی سستی و رکود غسل جنابت که هم شستشوی جسم است و هم به علت اینکه به قصد قربت انجام مییابد شستشوی جان است، اثر دوگانهای در آن واحد روی جسم و روح میگذارد تا روح را به سوی خدا و معنویت سوق میدهد و جسم را به سوی پاکی و نشاط و فعالیت.
از همه اینها گذشته وجوب غسل جنابت یک الزام اسلامی برای پاک نگه داشتن بدن و رعایت بهداشت در طول زندگی است زیرا بسیارند کسانی که از نظافت خود غافل میشوند ولی این حکم اسلامی آنها را وادار میکند که در فواصل مختلفی خود را شستشو دهند و بدن را پاک نگاهدارند این موضوع اختصاصی به مردم اعصار گذشته ندارد در عصر و زمان ما نیز بسیارند کسانی که به علل مختلفی از نظافت و بهداشت بدن غافلند. (البته این حکم به صورت یک قانون کلی و عمومی است حتی کسی را که تازه بدن خود را شسته، شامل میشود).
مجموعه جهات سه گانه فوق روشن میسازد که چرا باید به هنگام خروج منی (در خواب یا بیداری) و همچنین آمیزش جنسی (اگر چه منی خارج نشود) غسل کرد و تمام بدن را شست.
در پایان آیه برای اینکه روشن شود هیچ گونه سختگیری در دستورات گذشته در کار نبوده بلکه همه آنها به خاطر مصالح قابل توجهی تشریع شده است، میفرماید:
ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج و لکن یرید لیطهرکم و لیتم نعمته علیکم لعلکم تشکرون.
خداوند نمیخواهد شما را به زحمت بیفکند، بلکه میخواهد شما را پاکیزه سازد و نعمت خود را بر شما تمام کند تا سپاس نعمتهای او را بگویید.
در حقیقت جملههای فوق بار دیگر این واقعیت را تأکید میکند که تمام دستورهای الهی و برنامههای اسلامی به خاطر مردم و برای حفظ منافع آنها قرار داده شده و به هیچ وجه هدف دیگری در کار نبوده است خداوند میخواهد با این دستورها هم طهارت معنوی و هم جسمانی برای مردم فراهم شود.
ضمناً باید توجه داشت که جمله (ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج: خداوند نمیخواهد تکلیف طاقت فرسایی بر دوش شما بگذارد) گرچه در ذیل احکام مربوط به غسل و وضو و تیمم ذکر شد اما یک قانون کلی را بیان میکند، که احکام الهی در هیچ مورد به صورت تکلیف شاق و طاقت فرسا نیست بنابراین اگر مشاهده کنیم که پارهای از تکالیف در مورد بعضی از اشخاص صورت مشقتباری به خود بگیرد و غیر قابل تحمل میشود آن حکم در مورد آنها ـ به دلیل همین آیه ـ استثناءمیخورد و ساقط میشود مثلاً اگر روزه برای افرادی همچون پیر مردان و پیر زنان ناتوان و امثال آنها مشقتبار گردد به دلیل همین آیه روزه بر آنها واجب نیست.
البته نباید فراموش کرد که پارهای از دستورات ذاتاً مشکل است و باید به خاطر مصالح مهمی که در آن است مشکلات را تحمل کرد همانند حکم جهاد با دشمنان حق.
فلسفه تیمم
بسیاری میپرسند دست زدن به روی خاک و به پیشانی و پشت دستها کشیدن چه فایدهای میتواند داشته باشد؟ به خصوص اینکه میدانیم بسیاری از خاکها آلودهاند و ناقل میکروبها.
در پاسخ این گونه ایرادها باید به دو نکته توجه داشت:
الف ـ فایده اخلاقی: تیمّم یکی از عبادات است، و روح عبادت به معنی واقعی کلمه در آن منعکس میباشد زیرا انسان پیشانی خود را که شریفترین عضو بدن است با دستی که بر خاک زده لمس میکند تا فروتنی و تواضع خود را در پیشگاه او آشکار سازد یعنی پیشانی من و همچنین دستهای من در برابر تو تا آخرین حد خاضع و متواضعند، و به دنبال این کار متوجه نماز و یا سایر عباداتی که مشروط به وضو و غسل است میشود و به این ترتیب «در پرورش روح تواضع و عبودیت و شکرگزاری بندگان اثر میگذارد.
ب ـ فایده بهداشتی: امروز ثابت شده که خاک به خاطر داشتن باکتریهای فراوان میتواند آلودگیها را از بین ببرد این باکتریها که کار آنها تجزیه کردن مواد آلی و از بین بردن انواع عفونتها است معمولاً در سطح زمین و اعماق کم که از هوا و نور آفتاب بهتر میتوانند استفاده کنند فراوانند به همین دلیل هنگامی که لاشههای حیوانات و یا بدن انسان پس از مردن زیر خاک دفن میشود و همچنین مواد آلوده گوناگونی که روی زمینها میباشد در مدت نسبتاً کوتاهی تجزیه شده و بر اثر حمله باکتریها کانون عفونت از هم متلاشی میگردد مسلم است اگر این خاصیت در خاک نبود کره زمین در مدت کوتاهی مبدل به یک کانون عفونت میشد اصولاً خاک خاصیتی شبیه مواد «آنتی بیوتیک» دارد و تأثیر آن در کشتن میکروبها فوق العاده زیاد است.
بنابراین خاک پاک نه تنها آلوده نیست بلکه از بین برنده آلودگیها است و میتواند از این نظر تا حدودی جانشین آب شود، با این تفاوت که آب حلاّل است، یعنی میکروبها را حل کرده و با خود میبرد ولی خاک میکربکش است.
اما باید توجه داشت که خاک تیمم کاملاّ پاک باشد همان طور که قرآن در تعبیر جالب خود میگوید: (طیباً).
قابل توجه این که تعبیر به (صعید) که از ماده (صعود) گرفته شده اشاره به این است که بهتر است خاکهای سطح زمین برای این کار انتخاب شود همان خاکهایی که در معرض تابش آفتاب و مملوّ از هوا و باکتریهای میکروبکش است اگر چنین خاکی طیب و پاکیزه نیز بود تیمم با آن اثرات فوق را دارد بدون اینکه کمترین زیانی داشته باشد.
پی نوشت ها:
[1]. وسائل الشیعه، ج 1، ص 257.
[2]. و اینکه میبینیم در خبری از امام علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ نقل شده که فرمود: ان الجنابة خارجة من کل جسده فلذلک وجب علیه تطهیر جسده کله» «جنابت از تمام بدن بیرون میآید و لذا باید تمام بدن را شست» (وسائل الشیعه، ج 1، ص 466) گویا اشاره به همین موضوع است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید