مقدمه
از جمله مسايل مهم خانواده ها آن است که چگونه مي توان از سستي روابط، نزاع، و درگيري بين زن و شوهر جلوگيري کرد. در اين زمينه، مطالب بسياري قابل طرح است و شايد يکي از مهمترين آن ها آن است که: زمينه ها و عوامل گرمي روابط زن و شوهر و در نتيجه سازگاري آن ها با يکديگر کدامند؟ دانستن اين عوامل مي تواند خانواده ها را از بسياري از مشکلات در روابط بين زوجين رهايي بخشد و بنيان خانواده ها را مستحکم نمايد. در زير برخي از مهمترين اين عوامل مي پردازيم:
1. هم کفو بودن
يکي از مهمترين عوامل سازگاري زن و شوهر، همتا و مناسب هم بودن مي باشد که در اصطلاح «کفو» ناميده مي شود. زن و شوهر اگر در شرافت خانوادگي، ثروت، سن، سطح دانش و تحصيلات، علاقه ها و اهداف، دينداري و تقيد به ضوابط اسلامي و نوع زندگي خانوادگي، تناسب و هماهنگي، داشته باشند مشکلاتشان کمتر بوده و به تفاهم مي رسند. اسلام نيز به کفو بودن زوجين توصيه نموده است. رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: «زن و مرد همتا و کفو را به ازدواج يکديگر در آوريد و با کفو خود ازدواج کنيد.»[1]
مشکلات هم کفو نبودن همسران
اما ا گر همسران در اين جهات، نامتناسب و متفاوت باشند، غالبا در زندگي با مشکلات و ناسازگاري ها و تنش ها و عدم همکاري ها و ناراحتي ها مواجه خواهند شد. مثلا اگر يکي از آن ها از خانواده هاي ديندار و مقيد به ارزش ها و ديگري از خانواده هاي لاابالي يا کم تقيد باشد در زندگي آينده غالبا با مشکلاتي جدي رو به رو خواهند شد. و همچنين اگر يکي اهل مطالعه و تحقيق و ديگري اهل تفريح و تجمل و شب نشيني، يا يکي داراي تحصيلت عالي و ديگري کم سواد باشد يا يکي از آن ها از خانواده هاي ثروتمند و تجمل گرا و ديگري از خانواده هاي تهيدست و ساده باشد يا يکي از آن ها داراي فرهنگ و آدابي ويژه و ديگري با فرهنگ و طرز تفکري ديگر باشد غالبا با مشکلاتي کم و يا زياد مواجه مي شوند و همکاري و هم فکري و تعاون لازم را ندارند.[2]
زن و شوهري که هم کفو نيستند چه کار کنند؟
اگر در ازدواجي، مسئله کفايت زن و شوهر رعايت نشده باشد:
1. آن ها بايد سعي کنند اختلافات خود را کم کنند و با عمل به وظايف در چارچوب شرع از سردي روابط جلوگيري نمايند. در هر يکي از اين موارد بايد راهي متناسب با آن را جهت جلوگيري از اختلافات و سردي روابط برگزيد. زيرا که هيچ کدام از موارد عدم کفايت، لزوماً باعث نزاع و درگيري نيستند.
2. اگر زن و شوهر در سطح دانش و تحصيلات، اختلاف زيادي دارند، فرد تحصيل کرده بايد علاوه بر صبر و تحمل به همسر خود در کسب دانش و تحصيلات کمک نمايد و بدين طريق اختلاف آن ها کم مي شود.
3. اگر زن و شوهر در ميزان دينداري و تقيد به موازين اسلامي تفاوت دارند، بايستي همسر متدين علاوه بر امر به معروف و نهي از منکر (به روش صحيح) تا حد امکان بر عدم تقيد ديني همسر صبور باشد. در حالي که مواظب است بي تقيدي همسرش، بر او تأثير سوء نگذارد.
4. اگر زوجين در علايق و سليقه ها با يکديگر متفاوتند، اولا آن ها بايد علايق و سليقه هاي همسر را بشناسند و سعي نمايند تا حد امکان آن ها را رعايت کنند. مثلا اگر فرد مي داند که همسرش علاقه شديدي به تماشاي مسابقه فوتبال از تلويزيون دارد سعي کند هنگامي که او مشغول تماشاي مسابق است کانال را عوض نکند و از تماشاي برنامه دل خواه خود چشم بپوشد.
5. همين مطلب درباره اختلاف فرهنگي زن و شوهر ها نيز صادق است. زن و شوهر بايد آداب و رسوم فرهنگي يکديگر را بدانند و به آداب و رسوم همسر خود احترام بگذارند و آن ها را رعايت کنند و درست نيست که آن ها را مسخره کرده، نسبت به آن ها بي اعتنا باشند.
ـ بنابر اين در اکثر قريب به اتفاق موارد فوق، مقداري گذشت و تحمل و نيز تلاش جهت کم کردن تفاوت ها سطح اختلافات را تا حد زيادي کاهش داده از سردي و سستي روابط بين زوجين جلوگيري خواهد کرد.
2. آشنايي به وظايف در خانواده
زن و شوهر بايد به وظايفي که بر عهده هر يک از آن ها گذاشته شده آشنا باشند.
الف) مرد بايد بداند وظيفه سرپرستي و مديريت خانواده، تأمين هزينه هاي خانواده و تأمين نياز جنسي همسر را بر عهده دارد.
ب) زن نيز بايد به وظيفه خود در اطاعت از شوهر در تصميم گيري هاي مربوط به محل سکونت، اشتغال و تحصيل، تمکين جنسي و انجام کارهاي خانه (به عنوان يک وظيفه اخلاقي) عمل نمايد.
ـ اگر هر يک از زوجين به وظايفي که در خانواده بر عهده آن ها گذاشته شده آشنا باشند و به آن ها عمل نمايند. بسياري از زمينه هاي نزاع و درگيري بين آن ها مرتفح خواهد گرديد. آشنا نبودن زوجين به وظايف خود يا کوتاهي کردن در عمل به آن ها از علل اصلي بروز اختلاف و مشاجره بين همسران مي باشد.
3. رعايت اخلاق
از جمله مهم ترين شرايط رضايت زن و شوهر از زندگي زناشويي، رعايت اخلاق حسنه و خوش رفتاري آنان نسبت به يکديگر است. اساس زندگي زناشويي بر محبت و دوستي زن و شوهر با يکديگر بنا شده است. در همين ارتباط قرآن کريم مي فرمايد:
«و من آياته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا اليها و جعل بينکم موده و رحمه ان في ذالک لآيات لقوم يتفکرون»[3]
از نشانه هاي خدا اين که براي شما از جنس خودتان همسراني آفريد تا در کنار آن ها آرامش يابيد و بين شما مودت و رحمت قرار داد، همانا در اين امر نشانه هايي است براي گروهي که تفکر مي کنند.
اين آرامش تنها در سايه رعايت اخلاق خوش و برخورد نيک زن و شوهر با يکديگر امکان پذير است. از سوي ديگر آشکار است که بد اخلاقي زن و شوهر با يکديگر، احترام نگذاشتن آن ها به يکديگر، بد زباني نسبت به هم، روابط حسنه آن ها را تبديل به نزاع، درگيري، مشاجره و در نهايت جدايي مي کند. بنابر اين لازم است زوج ها ار ابتداي زندگي مشترک مصاديق خوش اخلاقي و خوش رفتاري را بياموزند و سعي کنند آن ها را در روابط خود با همسر به کار گيرند تا از پيامد هاي خوش اين روش بهره مند گردند.
عکس العمل در برابر بد اخلاقي همسر
نکته اي که لازم است به آن توجه شود اين که عکس العمل انسان در قبال بد اخلاقي همسر بايد چگونه باشد. در اسلام خانواده و حفظ آن از اهميت بسياري برخوردار است لذا اجازه نمي دهد با بداخلاقي يکي از زوجين ديگري نيز به اين اقدام مبادرت ورزد (زيرا که بد اخلاق بودن خود صفتي ناپسند و نکوهيده است). بلکه توصيه مي کند همسر ديگر بر بدرفتاري هاي همسر خود صبر و تحمل پيشه نمايد. در اين ارتباط پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايند:
«مردي که بر بدخلقي همسرش به اميد پاداش اخروي صبر کند خداوند در قيامت ثواب شاکردان را به او خواهد داد.»[4]
و امام باقر ـ عليه السلام ـ در مورد صبر و تحمل زن بر آزار و اذيت شوهرش مي فرمايد:
«جهاد زن عبارت است از صبر و تحمل بر آزار و اذيت هاي همسر و غيرت ورزي هاي بي مورد او.»[5]
البته ناگفته نماند که مي توان ا خلاق بد همسر را به تدريج با توصيه ها و روش هاي صحيح امر به معروف و نهي از منکر اصلاح نمود.
4. تقوا و پاکدامني
از اموري که مي تواند باعث سردي روابط زن و شوهر شود، رعايت نکردن عفاف و پاکدامني از سوي آنان است. نگاه به نامحرم و عدم رعايت حجاب اسلامي توسط زوجين، علاوه بر حرمت شرعي، حس وفاداري به همسر و زندگي زناشويي را در همسر ديگر تضعيف مي کند و او را در پايبندي به حريم خانواده دلسرد مي نمايد. اين امر باعث بروز اختلاف و کشمکش بين زن و شوهر مي شود. بدين ترتيب، زن و شوهري که با هزار اميد و آرزو با يکديگر پيوند زناشويي بسته بودند، از کنار هم بودن لذت نمي برند.
از اين رو لازم است مردان و زنان تقواي الهي پيشه کنند، چشمان خود را از نگاه به نامحرمان باز دارند، حجاب اسلامي را کاملا رعايت کنند و به طور خلاصه لذت جنسي را به خانواده و بهره گيري از همسر محدود نمايند. اين امر استحکام خانواده را افزايش داده و از بروز اختلاف و درگيري بين زن و شوهر جلوگيري مي نمايد.
5. درک يکديگر
از عوالم بسيار مهم جهت گرمي روابط زوجين و احساس رضايت آن ها از زندگي خانوادگي، شناخت روحيات، علايق، طرز تفکر و بينش يکديگر است اين امر آن ها را در نحوه برخورد با هم بسيار ياري مي رساند. درک کردن يکديگر را از دو جنبه مي توان مورد بررسي قرار داد:
الف) آشنايي زوجين با تفاوت هاي زنان و مردان
از آن جايي که ساختار ژنتيکي زنان و مردان با يکديگر متفاوت است در نتيجه هر يک از آن ها ويژگي هاي اختصاصي خواهند داشت. و در عين حال که هر دو از روح الهي بهره مند هستند و در رابطه همسري هر يک آرامش بخش ديگري و مکمل اوست اما نقش زن در زندگي چيزي غير از نقش مرد مي باشد. در زير به برخي از تفاوت هاي زنان و مردان اشاره مي کنيم:
ـ زنان هميشه هيجان پذير تر از مردان هستند.
ـ روياهاي زنان بيشتر، زنده تر و هيجاني تر از روياهاي مردان است.
ـ زنان از لحاظ رواني کلام جلوتر از مردان هستند.
ـ حالات عاطفي، مخصوصا «محبت» در زنان قوي تر است.[6]
ـ مردان به طور کلي خشن تر و پرخاشگرتر از زنان هستند.
ـ زنان بيشتر به کارهاي ظريف و زيبا از قبيل گل دوزي، پولک دوزي، علاقه مند هستند.
ـ آنان کمتر از مردان به مقالات مربوط به سياست، اقتصاد، علم و ورزش علاقه نشان مي دهند.
ـ بيشتر به مطالعات گوناگون نظير آگهي ها و عناوين مختلف که شايد اهميت چنداني نداشته باشند مي پردازند.
ـ مردها بيش از زنان تحت تأثير ماجراها و فعاليت هاي خارج از خانه و فعاليت بدني قرار دارند و اغلب اوقات به سياست علم و اقتصاد علاقه نشان مي دهند و بيشتر به دنبال تأييد خويشتن، مسئوليت و فرماندهي هستند.
ـ مردان بيشتر درباره پول، کار، ورزش، سياست و ... صحبت مي کنند و زنان بيشتر درباره آرايش، خانه داري، لباس، و درباره زنان و مردان ديگر به صحبت مي پردازند.
ـ ارزش هاي نظري، اقتصادي و سياسي مردان را بيشتر جذب مي کنند، در صورتي که ارزش هاي زيبايي، اجتماعي و مذهبي در زنان بيشتر است. از اين رو جنبه معاشرتي زنان بالاتر از مردان است.
ـ حسن نيت اجتماعي زنان بيشتر است، خيرخواه، صلح طلب و سازش کارتر از مردان هستند و براي صاحبان قدرت احترام ويژه قائل هستند.
ناگفته پيداست که آگاهي از اين تفاوت ها و بسياري تفاوت هاي ديگر، ما را در برخورد با همسر ياري مي کند. به عنوان مثال گفتيم که «مردان به طور کلي خشن تر و پرخاشگرتر از زنان هستند». دانستن اين مطلب، نحوه برخورد زنان با رفتارهاي خشن مردان را تغيير خواهد داد.
ب ـ شناخت خصائص و ويژگي هاي همسر
شناخت خصلت ها و ويژگي هاي خاص هر يک از زن و شوهر توسط ديگري نقش بسيار مهمي در ايجاد تفاهم و رضامندي آنان از زندگي خانوادگي دارد. همه انسان ها يک جور نيستند. بعضي بسيار مودبند، بعضي عصبي؛ بعضي بدبين، بعضي رنگ خاصي را دوست دارند، بعضي تعصب احترام خانواده شان را دارند، بعضي به نظم و ترتيب بسيار اهميت مي دهند، بعضي به چيزهاي خاصي علاقه دارند و ...
اگر همسران، با توجه به ويژگي هاي خاص هر يک، رعايت حال هم را بکنند و حاضر شوند به خاطر همسر از خواسته خود بگذرند، احساس خوشبختي و سعات در آن ها افزايش مي يابد. همچنين شناخت مشکلات همسر، پذيرش مشکل او و همدلي کردن با او در زندگي خانوادگي بسيار حائز اهميت است. به عنوان مثال هنگامي که مرد شب کار است يا شغل او در سفر است همسر او بايد وضعيت او را درک کند و شوهر را در کنار آمدن با اين وضعيت ياري رساند. يا هنگامي که زن باردار است مرد بايد وضع او را درک کند، او را کمک نمايد، به او بيشتر محبت کند تا بتواند با آسودگي بيشتري اين وضع را تحمل کند.
از سوي ديگر، عدم شناخت ويژگي ها و وضعيت خاص همسر، يا کنار نيامدن با آن ها، مشکلات بسياري را در روابط بين زن و شوهر ايجاد مي کند. زندگي زناشويي در اين صورت فاقد شور و حرارت بوده به سردي مي گرايد و از رضامندي زوجين از زندگي خانوادگي به شدت مي کاهد.
6. ارتباط صميمي
يکي از وظايف بسيار مهم زن و شوهر آن است که بدانند چگونه با يکديگر ارتباط برقرار کنند يک زوج بنا دارند براي هميشه با هم زندگي کنند، پس بايد بدانند که راه صحيح برقراري ارتباط با همسر چگونه است. اين امر از بروز سوء تفاهم و به دنبال آن نزاع و درگيري خانوادگي جلوگيري مي کند.
- در سخن گفتن با همسر بايد روشي را در پيش گرفت که از بروز سوء تفاهم جلوگيري شود. اين نکته بسيار در خور توجه است. چه بسا اتفاق مي افتد که گفته ها و شنيده ها هم خواني ندارد. آن چه مي گوييم غير از چيزي است که طرف مقابل از آن مي فهمد. هم الفاظ را بايد دقيق انتخاب کنيم تا مفهوم را به درستي انتقال دهيم و هم از تعبير و تفسير هاي دور و دراز و برداشت هاي منفي بايد بپرهيزيم.
«خوش بيني» و «مثبت انديشي» نسبت به همسر، جلوي بسياري از سوء تفاهم ها را مي گيرد. بايد سعي کنيم از تصورات و افکار بدبينانه نسبت به ديگران و از جمله همسر بپرهيزيم و تنها در اين صورت است که از گفته هاي آن ها برداشت بد نخواهيم داشت.
نکته لازم به تذکر اين که: در مواردي که سخن همسر را مي توان به صورت ناخوشايند تفسير کرد، لازم است منظور او را از گفته اش سوال کنيم و از او بخواهيم مقصود خود را به طور واضح بيان نمايد. اين امر از بروز بسياري از بدگماني ها و سوء تفاهم ها جلوگيري مي نمايد.
7. جذابيت قيافه همسر
جمال و زيبايي همسر يک مزيت است و نمي توان آن را ناديده گرفت. مرد طبعا دوست دارد با زني زيبا و دلربا ازدواج کند و زن نيز دوست دارد با مردي خوش تيپ و خوش قيافه ازدواج نمايد. اسلام نيز با چنين خواست هاي مخالف نيست و به همين جهت به مرد و زن اجازه مي دهد که قبل از ازدواج يکديگر را ببينند و بپسندند و حتي در اين باره تأکيد و سفارش هم مي کند. با اين حال در مواردي پس از ازدواج برخي مي پندارند قيافه همسرشان مورد پسند آن ها نيست و زيبايي مورد نظر او را ندارد؛ از اين رو بناي ناسازگاري با همسر مي گذارند و روابط را سرد و تيره مي گردانند. ولي در اين مورد چند نکته حائز اهميت است:
اولاً همه محاسن يک فرد در زيباي و خوش قيافگي او خلاصه نمي شود، بلکه بايد همه ويژگي ها و خصوصيات او را در کل مورد نظر قرار داد. زيبايي تنها يکي از ويژگي ها و خصلت هاي نيک يک همسر شايسته است. خصلت هاي ديگر نيز وجود دارد (از قبيل مهرباني، خوش برخوردي، احترام به همسر، دانايي، وفاداري، صداقت، تعهد و احساس مسئوليت در قبال خانواده و ...) که با بودن آن ها در همسر، نبايد مسئله زيبا نبودن را عاملي اساسي براي احساس رضايت از زندگي زناشويي تلقي کرد.
ثانياً: در بسياري از موارد دليل آن که فرد همسر خود را غير جذاب و غير زيبا تلقي مي کند آن است که همسرش خود را براي او نمي آرايد. و حال اين که در تعاليم ديني ما توصيه شده است که زن در محيط خانه خود را براي همسرش بيارايد و با آراستگي و جذابيت در برابر او ظاهر شود. همچنين مرد نيز بايد ظاهري آراسته داشته باشد. آراستگي زن و شوهر از اين جهت اهميت دارد که رغبت آن ها را نسبت به يکديگر بيشتر مي کند. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در پاسخ زني که راجع به حقوق شوهر به همسرش سوال کرد، فرمود:
«زن بايد خود را با بهترين بوها خوش بو سازد، و بهترين لباس هايش را بپوشد، و با بهترين زينت هايش، خود را آرايش دهد، و هر صبح و شام خود را به شوهرش عرضه نمايد.»[7]
تذکر:
همان گونه که مرد از همسر خود انتظار دارد با شيوه ها و وسايل گوناگون (هم چون زينت و آرايش و ...) رغبت او را برانگيزد. زن نيز چنين انتظاري دارد و مرد بايد جنبه هاي رواني و غريزي او را در نظر بگيرد و عنايت کافي به آراستگي خود و تلاش در جذب زن و پاسخ به نيازهاي مشروع او به عمل آورد. تخلف از اين موضوع، علاوه بر اين که در حق زن جفا و ظلمي به شمار مي رود. گاهي سبب بروز انحرافاتي در زنان خواهد شد. در همين ارتباط امام کاظم ـ عليه السلام ـ مي فرمايد:
«آراستگي مردان، از اموري است که عفت و پاکدامني همسرانشان را افزايش مي دهد، و زنان بدين دليل عفت و پاکدامني را ترک کردند که شوهرانشان خود را براي آنان آراسته نکردند»[8]
برخي زنان و بسياري از مردان اهميت لازم را به اين مسأله نمي دهند. حتي ديده شده است که با وجود تقاضاهاي مکرر زن، مرد با ظاهري آشفته در خانه و در کنار همسر خود قرار مي گيرد. اين گونه رفتار مخالف ذوق سليم است و لذا تحمل آن براي کسي که داراي حساسيت روحي و ذوق و سليقه است دشوار مي نمايد. بي اعتنايي نسبت به اين گونه مسائل به ظاهر کوچک مي تواند روي روابط و پيوند هاي ميان زن و شوهر تأثير منفي بگذارد و از تمايل و رغبت آن ها نسبت به يکديگر بکاهد.
8. رضايت از (ميزان يا کيفيت) روابط جنسي
يکي از عوامل بسيار مهم در رضايت زن و شوهر ها از زندگي خانوادگي، احساس رضايت آن ها از روابط جنسي شان است. تأمين نياز جنسي افراد در خانواده از اهميت بسياري برخوردار است. مي توان گفت نخستين انگيزه اي که آدميان را به سوي ازدواج و زندگي مشترک با جنس مخالف فرا مي خواند همين نياز غريزي و زيستي است. در ميان لذت هاي غريزي، هيچ لذتي با لذت ناشي از ارضاي ميل جنسي برابري نمي کند. از همين روي در اسلام، ارضاي مشروع ميل جنسي نه تنها مورد نکوهش قرار نگرفته بلکه نسبت به آن توصيه شده است.
در سايه ارضاي ميل جنسي، علوه بر تأمين نياز جسماني، فرد از لحاظ اخلاقي، فکري و رواني به آرامش مي رسد و عشق و تمنايي که در نهاد آدمي به وديعت نهاده شده است فعليت مي يابد، و موجبات رشد و شکوفايي ابعاد ديگر آدمي فراهم مي گردد. از همين روي اگر زن و شوهر از رابطه جنسي خود رضايت داشته باشند به احتمال قوي از زندگي خانوادگي خود نيز راضي هستند؛ و اگر از رابطه جنسي ناخرسند باشند از زندگي خانوادگي نيز ناخرسند خواهند بود. بررسي ها نيز نشان مي دهد رضامندي خانوادگي با رضامندي جنسي رابطه دارد. زوج هاي خرسند، نسبت به زن و شوهرهاي ناخرسند، از رابطه جنسي خود خشنود ترند و رابطه جنسي بيشتري دارند.
شرم و حيا چرا؟
در بسياري از خانواده ها، وجود شرم و حيا باعث مي شود زن و شوهر نتوانند نارضايتي خود را از نحوه يا ميزان رابطه جنسي ابراز کنند، اما اين نارضايتي را در رفتار ها و برخورد هاي ديگر خود بروز مي دهند. در بسياري از موارد، تند خويي و پرخاشگري مرد، ريشه در عدم رضايت او از رابطه جنسي با همسر دارد و در مواردي به کشمکش هاي خانوادگي و حتي طلاق منجر مي شود. از اين رو لازم است زن و شوهر ها، شرم و حياي بيش از حد را کنار گذاشته و با بيان صريح عدم رضايت خود از ميزان يا کيفيت آميزش، در صدد رفع مشکل برآيند. گفتگوي زن و شوهر راجع به آن چه در رفتار جنسي، از لحاظ جسماني خوشايند و رضايت بخش است، امري کليدي در رضامندي از رابطه جنسي و کمک به همسر در بهره مندي از لذت جنسي مي باشد، و به برقراري روابط حسنه بين آن ها کمک شاياني مي کند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. بحار، ج 103، ص 375.
[2]. انتخاب همسر،ابراهيم اميني، ص 8 ـ 136.
[3]. سوره روم، آيه 21.
[4]. بحار، ج100، ص 222.
[5]. اصول کافي، ج5، ص 9.
[6]. آيينه ازدواج و روابط همسران، ص 105 به بعد.
[7]. اصول کافي، ج5، ص 508.
[8]. اصول کافي، ج 5، ص 568.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید