نگاهي اجمالي به برنامه هاي تلويزيوني، مقالات ارايه شده در مجلات، روزنامه ها و سايتها نشان مي دهد که مخاطب بيشتر اين مطالب و مقالات عمدتا زنان هستند.از دگر سو نگاهي به آمارمراکز مشاوره و يا بررسي مشاوره هاي اينترنتي نشان مي دهد که زنان خيلي بيشتر از مردان نگران زندگي زناشويي خود و حفظ آن هستند و به همين منظور مراجعات آنها به مراکز مشاوره بيشتر است.
بيشتر کتابهاي مربوط به زندگي زناشويي توسط زنان خريداري مي شود و به طور کلي، هم تلاش آنها براي حفظ زندگي زناشويي بيشتر است و هم بسيار بيشتر از مردان مورد خطاب قرار مي گيرند.
در حالي که زندگي زناشويي، يک حيات مشترک است که زن و مرد هر دو به يک اندازه در حفظ و ثبات آن نقش دارند. همان اندازه که زنان بايد در صدد شناخت نقاط ضعف خود برآمده و براي آن تلاش کنند، مردان نيز به همان اندازه نيازمند اين تلاش ها هستند.
هدف ما از بيان اين مطالب آن است که تنها اين زنان نيستند که بايد هماهنگ و همسو با خواسته هاي همسرشان باشند بلکه تلاش و هماهنگي شوهر و توجه به نيازهاي اساسي زن نيز از وظايف مهم مردانه است.
يکي از اين نيازهاي اساسي زنان" اشتياق به عشق" است. حتي يک زن هدف گرا، واقع گرا و داراي شخصيت مديريتي نيز، ارزش زيادي براي عشق قايل است و به جرات مي توان گفت عشق نوعي تاثير جادويي بر روي هر زني دارد.
در حالي که اشتياق به عشق از عوامل اصلي و اوليه زنان براي اقدام به ازدواج است، شايد مردان دلايل ديگري را براي ازدواج جستجو مي کنند و نياز به عشق و محبت جز اولويتهاي پايين تر مردانه در امر ازدواج به شمار مي رود.
البته منظور اين نيست که مردان تمايلي به عشق و عشق ورزي ندارند، بلکه بحث بر سر اين مساله است که مردان به اهميت عشق ورزي و ابراز عشق به زنان پي نمي برند. مردان عموما ارتباطشان در دوران نامزدي را عاشقانه و با شادماني شروع مي کنند. اما به نظر مي رسد که آنان نمي دانند که " چرا وقتي عاشقانه رفتار کرده اند، بايد آن را ادامه دهند؟" شايد براستي آنها نمي دانند که عاشقانه رفتار کردن با زنان، آنان را از يک همسر به يک مرد آرماني تبديل مي کند.
چرا عشق اهميت دارد؟
چرا ما تا اين حد بر روي مساله عشق تاکيد مي کنيم و سعي مي کنيم آن را به مردان يادآوري کنيم؟
زن ها عموما با کوله باري از اميد و آرزو راهي خانه همسر مي شوند. آن قدر که توجه و لطف و محبت شوهر، چشم زنان را خيره مي کند، ساير ويژگي هاي مردان آنها را مسحور خود نمي کند. شايد در ابتداي امر، ظاهر، موقعيت شغلي و اجتماعي، تحصيلات مرد،تمکن مالي و ... زن را طالب خود کند اما مرور زمان و پس از گذشت مدتي کوتاه از زندگي زناشويي، اين توجه و ابراز عشق مرد به زن است که در حفظ و ثبات زندگي مشترک موثر خواهد بود. هنگاميکه يک مرد با رفتارهاي محبت آميز و عاشقانه به ارضا نيازهاي همسرش توجه مي کند، زن توانايي دستيابي به جنبه هاي زنانه اش بيشتر شده و سرمايه گذاري عاطفي بيشتري براي زندگي زناشويي اش خواهد کرد. اما مسلما عشق تنها اکسير نخواهد بود. براي آنکه عشق زنده بماند، بايد ارتباط خوبي ميان زوجين وجود داشته باشد.
مردان نمي دانند ، عاشقانه رفتار کردن با زنان، آنان را از يک همسر به يک مرد آرماني تبديل مي کند.
اگر سري به اتاقهاي درمان زناشويي بزنيد ، خواهيد ديد که مشکل عمده زنان در ارتباط با مردان، کم حرفي در خانه و ناتواني در مهارتهاي گوش دادن و درک کردن زن است. در مقابل اين رفتار مردان(که البته تا حدي به ويژگي هاي جنسيتي آنها باز مي گردد و ناشي از آن است که مردان عمدتا کمتر اهل حرف زدن بوده و در اصطلاح تلگرافي صحبت مي کنند) زن نيز از ابراز احساسات دروني خود امتناع کرده و اينجاست که امپراطوري زني که در ابتدا در نقطه اوج توجه بوده، رو به افول مي رود يعني زني که در دوران نامزدي و.يا اوايل ازدواج خود را تمام زندگي همسرش مي پنداشته، اکنون ناديده گرفته شده است.
در حقيقت دانستن اين مساله براي مردان ضروري است که براي رشد يافتن و باليده شدن زن، او نياز به توجه روز افزون دارد. يعني براي اينکه اودر زندگي احساس ارزش و موفقيت کند نياز دارد که هر روز، بيشتر از قبل احساس" مورد توجه قرار گرفتن و درک شدن" را لمس کند.
براي اينکه يک زن در زندگي احساس ارزش و موفقيت کند نياز دارد که هر روز، بيشتر از قبل احساس" مورد توجه قرار گرفتن و درک شدن" را لمس کند.
براي اينکه مرد آرماني همسرتان شويد، کمکتان مي کنيم
هر شوهري مي تواند با رفع پنج نياز عاطفي همسرش، تبديل به يک مرد آرماني شود. اين نيازها عبارتند از:
به کار بردن کلمات محبت آميز:
در گفتگو هايتان و در طول روز از جادوي کلمات محبت آميز استفاده کنيد. نام همسرتان را به تنهايي به کار نبريد.تهيه گل و يا حتي هداياي بسيار ساده اما غير منتظره از روشهاي ابراز محبت است که عموما زنان را شيفته خواهد کرد.
گفتگو
مردان عموما خيلي اهل صحبت و گفتگو نيستند و همين مساله باعث ايجاداين تصور در زن مي شود که همسرش دلبستگي لازم را نسبت به زندگي زناشويي ندارد. در حاليکه واقعيت اين نيست و اين خصوصيت بخشي از طبيعت مردان است اما از طرف ديگر مردان نيز نبايد به بهانه طبيعي بودن اين خصلت، از همسرشان غافل شوند بنابراين توصيه مي شود که مردان هر روز زماني را براي گفتگو با همسر خود اختصاص دهند و در مورد حوادث روزمره، بچه ها، احساسات و برنامه هايشان با همسر خود به صحبت بپردازند.
صداقت
عدم علاقه مردان به صحبت و گفتگو در خانه، باعث مي شود که اين تصور در زن قوت بگيرد که همسرش مسايل را از وي مخفي مي کند و صداقت لازم را با وي ندارد. براي جلوگيري از اين سوتفاهمات است که مرد بايد هر آنچه درباره خودش وجود دارد، باهمسرش در ميان بگذارد تا رفتارش حاکي از صداقت و روراستي باشد.
حمايت مالي
اولويت اصلي مخارج خانه، تغذيه، البسه خانواده و کلا مايحتاج زندگي بر عهده مرد است. هر قدر که زن از شغل و کار خوبي برخوردار باشد و يا حتي فردي سرمايه دار باشد، اما توجه مرد به تامين نيازهاي زن در جلب توجه وي تاثير بسزايي دارد. برخي از مردان بنا براشتباه وقتي همسرشان شاغل بوده و صاحب درآمد است، نيازهاي همسرشان را ناديده گرفته و توجهي به اين مساله ندارند که آيا همسرم به چيزي نياز دارد؟ آيا خريدهاي خانه انجام شده است؟ و يا به طور کلي آيا همسرم نياز مادي دارد؟ و ... توجه مرد به تامين مايحتاج مادي زن در ايجاد و حفظ رابطه عاطفي ميان آنها بسيار موثر است.
تعهد خانوادگي
مسلما مردان تنها مسئول تامين مايحتاج مادي خانواده نيستند بلکه بايد انرژي و زمان لازم را براي رشد تربيتي و اخلاقي بچه ها اختصاص دهند. خواندن کتاب براي بچه ها، رسيدگي به گردش و تفريح آنها، توجه به امور تربيتي از قبيل شرکت در جلسات مدرسه و .. از جمله وظايفي است که مرد خانواده نيز بايد در آن سهيم باشد و تنها بر عهده زن خانه نيست. در ضمن موفقيت يک مرد آرماني اين است که هميشه با همسرش در مورد روشهاي تربيتي بچه ها به بحث و مشارکت نشسته تا به توافق مشترک رسيده و نظرات همسرش در مورد روشهاي تربيتي را ناديده نگيرد.