چند توصيه جهت کاهش مشکلات شخصيتي
1ـ مسائل و مشکلات مشترک و همانند در نوجوانان و جوانان نبايد اين تصور را پيش آورد که علل و عوامل آن مسائل نيز مشترک و همانند است. بنابر اين براي کمک به نوجوان و جوانان در حل مشکلات شخصيتي شان بايد عوامل پيدايش آن ها را جستجو نمود و ريشه يابي کرد، سپس بر اساس آن علت ها به درمان پرداخت.
2ـ رعايت مسأله بهداشت رواني بسيار اهميت دارد. کارهاي ارجاعي به نوجوانان نبايد آن قدر دشوار باشد که نتوانند از عهده آن بر آيند، و با آنان طوري برخورد نشود که به نااميدي و سرخوردگي کشيده شوند، به خواست هاي معقول آن ها توجه شود و نيازهاي طبيعي آن ها ارضاء گردد، شخصيت آن ها بايد مورد توجه قرار گيرد و از طرد شدنشان جلوگيري شود، محيط خانوادگي آن ها را نيز بايد اصلاح کرد و به خواب، استراحت، تفريح و غذاي کافي آن ها توجه کرد.
3ـ نوجوانان و جوانان را بايد متوجه اين امر نمود که آن ها خود مسؤول حل مسائل و مشکلات خودشان هستند و والدين و مربيان فقط وظيفه کمک و راهنمائي دارند. بايد نيرو و استعداد خودشان را براي حل مسائلشان به کمک گرفت، تا به اعتماد به نفس برسند.
4ـ اصولاً مطرح نمودن مسائل شخصيتي نوجوانان و جوانان نبايد آن چنان باشدکه در آن ها ايجاد اضطراب و ترس نمايد و اين تصور برايشان به وجود آيد که آن ها يک ناراحتي و بيماري خطرناکي دارند و يا يک شخص غير طبيعي و غير عادي هستند، بطوري که همه اطرافيان متوجه آن ها شده اند و براي درمان شان تلاش مي نمايند؛ بلکه بايد از طرق غير مستقيم نوجوانان را به وجود مشکلات سني خود متوجه کرد و به آن ها فهماند که همه مردم در سنين نوجواني و جواني داراي مشکلات مشابه مي باشند و همه آن مسائل و مشکلات نيز قابل حل است و حتي اگر مشکلي هم وجود داشته باشد که قابل حل نباشد چندان غير طبيعي نيست و هيچ گونه خطري براي آن ها ندارد.
5ـ به نوجوانان و جوانان بايد کمک کرد تا خود را بهتر بشناسند، با تغييرات بدني و فيزيولوژيک خود به درستي آشنايي پيدا نمايند و آن ها را بپذيرند، امکانات فطري و اکتسابي خود را بشناسند و چگونگي برخورداري و استفاده از اين امکانات را بدانند، محيط و امکانات را بشناسند و چگونگي سازگاري مطلوب با محيط و اطرافيان را نيز خوب ياد بگيرند.
6ـ به نوجوانان و جوانان بايد آموخت که بهترين کساني که مي توانند مشاور آن ها باشند، در درجه اول والدين هستند و هميشه از آن ها راهنمايي بخواهند و براي آن ها دردل کنند. در عين حال هر نوجواني بايد فرد صالحي را که بيشتر دوست دارد، معلم، مدير و يا يک فرد روحاني را به عنوان مشاور انتخاب کند و مسائل و مشکلاتش را با او در ميان بگذارد. در مسائل مذهبي عميق شود، حقايق ديني را مورد مطالعه قرار دهد و با شخص مطلع و مورد اعتماد درباره آن ها به بحث و گفتگو بنشيند.
7ـ تغيير محيط گاهي اوقات براي نوجوانان و جواناني که دچار اختلالات شخصيتي شده اند مؤثّر واقع مي شوند، يعني ممکن است لازم باشد کلاس و يا مدرسه آن ها را عوض نمود، يا تغيير منزل و از محله اي به محله ديگر رفتن و يا در موارد حاد حتي از شهري به شهر ديگر منتقل شدن مي تواند به بهبود آن ها کمک نمايد.
8ـ براي جلوگيري از مبتلا شدن جوانان و نوجوانان به ترس و اضطراب علاوه بر رعايت نکات ياد شده بايد از تهديد و ايجاد رعب و وحشت در آن ها خودداري نمود و تا حد امکان مسائل را براي آن ها قابل حل جلوه داد و آن ها را وادار کرد که به خود تلقين نمايند که دليلي براي ترسيدن وجود ندارد و ديگران نيز در شرايط مشابه نمي ترسند. ضمناً چون در دوره نوجواني و جواني، امر همانند سازي از اهميت خاصي برخوردار است بهتر است آن ها با افراد جسور، شجاع و با شهامت دوست شوند و رفت و آمد نمايند تا افراد ترسو و بزدل سرمشق آن ها قرار نگيرند، همچنان تمرينات ورزشي براي قوي نمودن جسم، قبول مسؤوليت هاي اجتماعي، ايجاد اعتماد به نفس و تقويت اراده، و اطمينان دادن به آن ها که خطري متوجه شان نيست، در از بين بردن ترس و اضطراب بسيار مؤثر است.
9ـ ايجاد اشتغال و سرگرمي بسيار اهميت دارد، هر قدر که بيکاري و فراغت بيشتر باشد، ترس و اضطراب آن ها افزايش مي يابد، بايد سعي نمود آنان به وظيفه و فعاليتي معين اشتغال يابند، همچنين وجود کارهاي فکري مفيد که مشغول کننده نيز باشند، خود در جلوگيري از پديد آمدن خيالات و تصورات مربوط به ترس و اضطراب مؤثر است.
10ـ دعا کردن و راز و نياز نمودن با خدا و سخن گفتن با او، کمک خواستن از او، توسل جستن به او، عبادت کردن و مسائل خود را با او در ميان گذاشتن نيز باعث آرامش و سکون شده، در کاهش ناراحتي هاي شخصيتي مؤثّر واقع مي شود.
11ـ معاشرت با ديگران و داشتن زندگي جمعي، دوري نمودن از انزوا و تنهايي، رابطه صميمانه و گرم داشتن با افراد مختلف و مسافرت هاي دسته جمعي با افراد همفکر و هم شأن مي تواند در بهبود بعضي از اختلالات شخصيتي مؤثّر باشد.
12ـ در مواردي که هيچ يک از طرق و توصيه هاي مزبور مؤثر واقع نگرديد لازم است نوجوان و يا جوان را به روان شناس و يا روان پزشک حاذق معرفي نمود و براي درمان جدي آن ها مراقبت هاي درماني لازم را به عمل آورد و در مواردي که آنان از ملاقات با روان شناسان و يا متخصصين اعصاب و روان به خاطر مسائل فرهنگي و بدبيني هاي اجتماعي امتناع دارند، بايد برايشان دقيقاً توضيح داده شود که اختلالات رواني نيز مانند بيماري هاي جسماني يک امر طبيعي است و هر کس همان طور که ممکن است مبتلا به بيماري هاي جسمي شود و در اثر درمان بهبود حاصل نمايد، به همان اندازه احتمال دارد که دچار ناراحتي هاي رواني نيز بشود و مي تواند جهت درمان تحت نظر يک متخصص بيماري هاي رواني قرار گيرد و بهبود يابد.
محمد خداياري فرد - مسائل نوجوانان و جوانان، ص 84 - 87
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید