اگر مي خواهيد دنيايي که در آن زندگي مي کنيد به همان شکلي که آرزو مي کنيد باشد، پس دنياي شما به همان شکل آفريده مي شود. اگر معتقديد پيشامدها آن شکلي که آرزو مي کنيد خواهند بود ، پس اتفاقات به همان صورت رخ خواهد داد . اگر معتقديد پيشامدها شکل زندگيتان را تعيين مي کنند، هميشه قرباني باقي مي مانيد. قرباني بودن فوايد دارد و راحت هم هست! چون هميشه کساني اطرافتان هستند که از شما حمايت کنند يا برايتان تأسف بخورند. حالا فکر کنيد چه اتفاقي مي افتاد اگر در زندگي نقش قرباني را بازي نمي کرديد؟ دنيا چه مشکلي پيدا مي کرد اگر زندگي را با تمام جنبه هايش مي پذيرفتيد و هر روز با طلوع آفتاب، امواج درخشان حيات را از خود ساطع مي کرديد؟

اثر کيفيت تصميم گيري بر زندگي

شما به دليل انتخاب هايي که در زندگي انجام داده ايد در جايگاه کنوني تان قرار داريد. اگر اميد داريد آينده بهتر از گذشته باشد، لازم است انتخاب هاي بهتري انجام دهيد. آيا در دريايي از وام و بدهي غرق شده ايد؟ قرار گرفتن در چنين وضعيتي چه احساسي دارد؟ من در اين موقعيت بوده ام و مي دانم احساس خوبي نمي توان داشت. به هر حال اگر دنبال کمک هستيد آن را فقط نزد خودتان پيدا مي کنيد. کافي است تصميم بگيريد و عمل کنيد. برداشتن اولين گام به سوي بهبود وضعيت ، سخت است. ولي همين قدم ، بهبود را به دنبال مي آورد. اگر تصميم بگيريد و اولين قدم را برداريد، يعني پشتکار داريد و دوام مي آوريد.

زندگي شما چطور مي گذرد؟ آيا امور مادي و دنيوي تمام آن را فرا گرفته؟ آيا مي توانيد خود را از انبوه جمعيت کنار بکشيد و مستقل باشيد؟ براي روزنامه خواندن چقدر وقت مي گذاريد؟ اصلاً مطالعه مي کنيد؟ آيا از روند امور راضي هستيد؟ وضعيت شغلي تان چطور است؟ شما مي توانيد در مورد اين مسائل تصميم بگيريد.


روز جديد را متفاوت شروع کنيد

خورشيد هر روز طلوع مي کند. خورشيد در مورد زندگي شما چيزي نمي داند. همان کاري را در پيش مي گيرد که فرض است هر روز انجام دهد. تصور کنيد اگر خورشيد مثل شما بود چه اتفاقي مي افتاد؟ آيا هر روز طلوع مي کرد و جهاني از زيبايي به وجود مي آورد؟ شما خورشيد نيستيد ولي برخلاف خورشيد قدرت انتخاب داريد. فقط خودتان قادريد نحوه گذران هر روز را تعيين کنيد. اگر در آن روز به دنبال موضوعات منفي هستيد، انتظار آنها را هم بکشيد. چون پيش مي آيند. اگر از روزي که سپري مي کنيد، ساعاتي هيجان انگيز و توأم با چالش را طلب مي کنيد، تمام اينها به شما داده مي شود. چون خودتان آنها را فرا مي خوانيد. مثل اسب مسابقه اي که آموزش ديده و به محض باز شدن دروازه ها به جلو مي جهد، فکر شما هم بايد چنان قدرت تطبيقي با شرايط پيدا کند که به محض زنگ زدن ساعت، آماده مواجهه با روز نو باشيد.


رويارويي خوب است

اگر هنگام برخورد با شرايطي که شما را دچار رنجش و زحمت مي کند، سخت ترين انتخاب زندگيتان را انجام دهيد زندگي بهتري در پيش خواهيد داشت. آيا اطرافيان از موضوعاتي صحبت مي کنند که نمي خواهيد بشنويد؟ به حرفهايشان گوش دهيد. آنها سعي دارند کمک کنند. همين اصل را در قبال جرياناتي که ناراحتتان مي کنند، در پيش بگيريد. در صورتي از برخورد با اين پيشامدها پيروز و موفق بيرون مي آييد که در واقع بر آنها مسلط شويد و در نوع برخورد مهارت پيدا کنيد؛ راه ديگري وجود ندارد.

اما به هر حال شما ساخته و پرداخته گذشته تان هستيد. براي ساختن آينده اي درخشان تر چه کاري مي توانيد انجام دهيد؟ يک دسته کاغذ و قلم مقابلتان قرار دهيد. حالا اسم خودتان را روي کاغذ بنويسيد. اين کار به نظر احمقانه مي رسد. اما مي خواهيم به نظريه اي برسيم. شما توانستيد تصميم بگيريد و اسمتان را روي کاغذ بنويسيد. بنابراين چه چيزي شما را از حمله به مشکل بزرگتر باز مي دارد؟ هيچ اجباري در نوشتن نامتان روي کاغذ وجود نداشت. در واقع ترس از نتيجه کار است که شما را از حل مشکلات باز مي دارد. اما نکته خنده دار اين است که انجام ندادن کاري به خاطر ترس، به طور اتوماتيک نتيجه بدتري به بار مي آورد. بنابراين انجام کار، يگانه راه طبيعي مواجهه با مشکل است. حالا موضوعي را که تاکنون شما را بيش از هر چيزي رنجانده ، يادداشت کنيد. سپس اولين کاري را که مي توانيد براي اصلاح و حل مشکل انجام دهيد بنويسيد و به آن عمل کنيد. مي بينيد که اين کار به آن سختي که تصور مي کرديد، نبود.