بايد به اين حقيقت ناراحت کننده اذعان نمود که درصد بالايي از ما اين عادت منفي را داريم که خود را دست کم گرفته و وضع خود بيش از اندازه وخيم بدانيم. تصور مي کنيم که مثلاً «خيلي چاق هستم» ، «خوب نيستم» يا «هيچوقت هيچ کاري را درست انجام نمي دهم».
آيا شما تا به حال گرفتار اين وضع شده ايد؟
اشکال کار اين است که اهميتي به جنبه هاي خارق العاده و صفات مثبت خود نمي دهيد، و هميشه براي تأييد آن نکاتي که جستجو مي کنيد شواهدي مي يابيد. به عبارت ديگر، همه ما تمايل داريم که دلايل صحت فرضيات خود (حال هر چه که هست) را بيابيم، زيرا همواره مي خواهيم خود را معتبر بدانيم. مثلاً اگر توجه کامل شما معطوف به 2 کيلو اضافه وزن باشد که نمي توانيد کم کنيد و دائماً قطر کمربند خود را امتحان مي کنيد، در واقع يادتان مي رود که از نعمت سلامتي کامل خود تقدير و تحسين کنيد. اگر به خود بگوييد «از اجتماع خانوادگي تنفر دارم» با روي دادن هر اتفاق خانوادگي به دنبال شاهدي بر نارضايتي خود خواهيد بود. اگر به جاي تمايل به معطوف نمودن توجه خود مثلاً بر خاله سارا که صدايي تيز و نازک دارد، يا برادري که علاقه به لاف زدن دارد، يا توجه و انتقاد نسبت به يکي از افراد خانواده که عادتي منفي دارد نماييد، از وجود آنها لذت ببريد در مجموع از اين که خانواده ي شما تشکيل شده از گروهي خويشان خوب، تعجب نمي کنيد.
پس، مي بينيد اگر به هر دليلي خود را دست کم بگيريد، در هر صورت گواهي بر حقانيت خود خواهيد يافت و سهم به سزايي در کاهش اعتماد به نفس و احساسات منفي خود ايفا مي کنيد. دست کم گرفتن به جاي آنکه کاستي هاي شما را رفع کند ، با بذل توجه و انرژي غير ضروري نسبت به کارهاي اشتباه، باعث تقويت آنها مي گردد. اين مسئله بايد مورد بررسي قرار گيرد که چرا با اين که به خوبي مي دانيم تنها نتيجه و دورنماي ممکن براي اين امر، احساسات منفي تر و کاهش حس قدرشناسي ما از ارمغان زندگي است، به اين کار ادامه مي دهيم؟ دست کم گرفتن موجب مي شود تا ديگران تصور کنند که شما نوعي احساس گناه داريد. افرادي که معمولاً خود را دست کم مي گيرند، افرادي شاکي به نظر مي رسند که ارزشي براي زندگي خود قائل نيستند و به علاوه الگوي بدي براي فرزندان، خانواده و دوستان خود به حساب مي آيند. ما اميدواريم با اين مقاله شما را متقاعد سازيم که دست کم گرفتن خود خصلت واقعاً بدي است که بعضي پيامدهاي شخصي جدي را نيز در بر دارد.
مسلماً هر کسي در وجود خود جنبه هايي دارد که مي تواند ( و مي خواهد) اصلاح نمايد. مثلاً ، يکي از بي شمار کارهايي که مي خواهيم انجام بدهيم ، تقويت صبر در خودمان است. گاهي احساس مي کنيم ( که البته اين احساس حقيقت هم دارد ) که خيلي واکنش پذير هستيم و زود آشفته مي شويم. اما منظور آن نيست که چون مي دانيم از کمال دور هستيم، به خود صدمه بزنيم و خود را دست کم بگيريم. با اين کار فقط به مشکل مي افزاييم و احساس بدتري را در خود ايجاد مي کنيم . بهترين کار آن است که بدانيم قابليت بالاتري براي پيشرفت در ما وجود دارد و تصميم بگيريم و با خود عهده کنيم که صبر و شکيبايي خود را افزايش دهيم. هرچه بيشتر خود را عفو نماييم و نسبت به خود صبورتر باشيم، آسان تر مي توانيم در مسير رشد و ترقي بمانيم و بيشتر امکان دارد نسبت به ديگران شکيبا باشيم.
آگاه باشيد که براي اصلاح هر موردي، بدترين کار انتقاد و سرزنش خود است. به اين روش ادامه دهيد و سعي در اصلاح خود نماييد. ضعف هاي خود را بشناسيد، هر کاري مي توانيد براي ايجاد يک تغيير در خود ، انجام دهيد ولي سخت نگيريد. خود را در مقابل ديگران و حتي در خلوت خود، دست کم نگيريد. هيچکس ميل ندارد بشنود شما خود را دست کم مي گيريد و اميدوارم درک کنيد که اين صفت تا چه حد مخرب است. پس بر آن غالب شويد! هيچيک از ما کامل نيست. اما دست کم گرفتن خود ، درمان اين درد و واقعيت زندگي نيست.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید