''تسليم با متانت'' اصطلاحي است كه براي توصيف روند «بگذار بگذرد» در خانه يا هر جاي ديگر استفاده مي شود. اين تسليم برخوردي با وقار و با فروتني در مقابل هرج و مرج هاي زندگي است. شكلي از پذيرش (كنار آمدن با آنچه پيش مي آيد) و پايان دادن به تقلاهاي بيهوده است.
اغلب با جنبه هايي از زندگي درگير هستيم كه از كنترل ما خارج هستند (سر و صداها، اغتشاش ها، نظرياتي كه نمي پسنديم، وسايلي كه گم كرده ايم، بي ادبي ها، نقص ها، منفي بافي ها، لوله هاي شكسته، راه آب هاي مسدود شده و هر چيز ديگر). ما مي جنگيم، عصباني و ناراحت مي شويم و آرزو مي كنيم كه همه چيز متفاوت بود. ما شكايت، خودخوري و دلسوزي مي كنيم ولي با وجود همه اين حالات رفتاري، نتيجه نهايي كماكان همان است: همه مسائلي كه نسبت به آنها احساس درماندگي مي كنيم به همان شكل باقي مي مانند. دندان قروچه و گره كردن مشت ، هيچ چيز را حتي به قدر ذره اي تغيير نمي دهد. در حقيقت، آتش شعله ورتر و اغلب مورد را بدتر از آنچه كه بوده، مي كند.
تسليم با متانت به معني خود را باختن نيست ؛ به معني بي عاطفگي و تنبلي يا بي توجهي هم نيست، بلكه به معني پذيرش مناسب است و اين كه اصراري نداشته باشيم وقايع زندگي، به طريقي معين و متفاوت از آنچه كه واقعاً هست، رخ دهد. فلسفه اين روش، ساده است: شايد آرزو كنيد (و يا توقع داشته باشيد) كه امور متفاوت از آنچه هست باشد، ولي هيچگاه چنين نمي شود. آنها آن طوري هستند كه بايد باشند. ولي مفهوم اين مطلب اين نيست كه تغييرات يا اصلاحاتي را به وجود نياوريد. مسلماً بايد در مواردي كه مهم يا لازم مي دانيد اين كار را انجام دهيد. آنچه منظور نظر اين روش است احساس درماندگي شما است كه ناشي از عدم وقوع اتفاقات بر وفق مراد شما مي باشد.
تجربه نمودن تسليم با متانت را مي توان از مسائل كوچك آغاز كرد. مثلاً، هنگام شستن ظروف ، جايزالخطا بودن انسان را با انداختن و شكستن يك ظرف به اثبات مي رسانيد. به جاي آنكه داد و فرياد كرده و پاي خود را به زمين بكوبيد، ببينيد آيا اتفاق اين لحظه را (كه ظرف شكسته شده است) را مي پذيريد؟ مسئله بزرگي نيست. نيازي به عصباني شدن يا ترسيدن نيست. فقط يك پذيرش با محبت در قبال حقيقت موجود: يك بشقاب شكسته روي زمين. سؤال اين است: حال چه مي كنيد؟ بشقاب شكسته و شما مي توانيد به بازوي خود فشار آورده و بشقاب ديگري را بشكنيد يا آرام باشيد و جنبه فكاهي اين حقيقت را كه همه ما نقايصي داريم را ملاحظه نماييد! مثال ديگر، عملي متقابل با همسر مي تواند باشد. در مقابل سخن احتمالي او كه ممكن است شما را بيازارد، به جاي پاسخي دندان شكن ، سعي كنيد پاسخ او را قدري متفاوت بدهيد. مثلاً در مقابل انتقاد همسرتان كه شما را آشفته مي سازد سعي كنيد از آن به سادگي بگذريد و با وجود آن، او را دوست داشته باشيد. اين نظريه اي است كه مطرح شده است و عكس العمل شما در قبال آن نظريه بستگي به خود شما دارد. اگر بتوانيد واكنش هاي عادتي را طوري تغيير دهيد كه پاسخ هاي صلح طلبانه اي را در برداشته باشد، خواهيد ديد كه همه چيز به سرعت رو به راه مي گردد.
ما در منزل جمله اي داريم كه بچه ها آن را درست كرده اند. همواره فكر كرده ايم اين راه بسيار خوبي براي توصيف تسليم با متانت است. وقتي چيزي مي شكند يا اتفاق بدي رخ مي دهد يكي از بچه ها مي گويد: «خب، پيشامد است، پيش مي آيد!» به عبارت ديگر، تقلاي بيهوده چه فايده اي دارد؟
اين سياست مخصوصاً هنگامي مؤثر است كه هرج و مرج بزرگي در منزل در شرف وقوع است. ديروز، با دو فرزندم و دو نفر از دوستان آنان در منزل بودم. همه آنها گرسنه بودند و من هنوز نظافت هاي روز قبل را كامل مي كردم. در همين هنگام صداي زنگ تلفن و زنگ در همزمان به صدا درآمد. يك لحظه فكر كردم كارها رو به مشكل شدن است و يادم آمد كه نفس عميقي بكشم و بروم. در آن اوضاعِ شلوغ، بهترين كاري كه مي توانستم انجام دهم تجربه كردن تسليم با متانت و سپس آرام گرفتن بود. مسئله جالب اين است كه هميشه در چنين مواردي، به محض آنكه آرام گرفتم و از تقلاهاي بيهوده دست كشيدم، همه چيز آرام شد.
اگر اين روش را امتحان كنيد از نتايج آن متحير خواهيد شد. به مرور كه آرام تر مي شويد، زندگي شما آسان تر مي گردد، به جاي تشديد حوادث منفي و استنباط بدترين جنبه هاي هر فرد، منفي بافي را پيش از آنكه فرصتي براي پيچيده شدن بيشتر پيدا كند، متوقف خواهيد كرد. در آن لحظه و با قدري تمرين هرج و مرج را از دريچه اي كاملاً جديد تجربه خواهيد كرد و قصه هاي غم انگيز بسيار كمتري در زندگي خواهيد داشت. پس از امروز شروع كنيد، و سعي كنيد با تجربه كردن ''تسيلم با متانت''، سختي ها را آسان نماييد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید