زندگي مشترک به طور طبيعي، شرايطي را ايجاب مي کند که زن و مرد بيش از ديگران، در حالات و روحيات يکديگر کنجکاو و دقيق شده، موشکافانه عيوب و ايراد هاي يکديگر را مورد توجه قرار دهند. چنان چه، اين کيفيت به بازگو کردن اين مسايل و عيب جويي يکي از ديگري منجر شود، شادکامي را از صحنه زندگي به بيرون مي راند و جوي آکنده از بدبيني و خصومت بر فضاي زندگي، حاکم مي شود، بزرگ منشي و گذشت، ما را ملزم مي کند که نسبت به همسرمان «عيب پوشي» را به جاي «عيب جويي» برگزينيم و تغافل را که به معناي وانمود کردن بي اطلاعي خود از اشتباه طرف مقابل است، سرلوحه مناسبات خود با همسر قرار دهيم و همان گونه که علاقه منديم ديگران نسبت به ما گذشت داشته عيوب ما را نديده انگارند، متقابلاً نسبت به اطرافيان و همسر خود، اين گونه باشيم.
آثار تربيتي و اخلاقي تغافل (چشم پوشي)
آگاهي و معرفت زوجين به آثار سازنده تغافل، پاي بندي آن ها را به تغافل، بيشتر خواهد نمود. عمده ترين تأثيرات تغافل عبارتند از:
1. اعتلاي کرامت و بزرگواري فرد
حضرت علي ـ عليه السلام ـ ضمن حديثي فرمودند:
«با چشم پوشي (تغافل) از چيزهاي کوچک، خود را بزرگ کنيد و بر قدر و منزلت خويش بيفزاييد.»[1]
تغافل کننده، با هر مورد چشم پوشي از خطاي همسر، به نوعي شخصيت خويش را رشد و توسعه مي بخشد.
2. فرصت بخشي براي اصلاح خاطي
با چشم پوشي از خطاي همسر، فرصتي فراهم مي شود که وي به بهبود رفتارش اقدام کند. در غير اين صورت، زماني که ضربات ويرانگر انتقاد بر وي فرود مي آيد، هرگونه اراده و جرأت باز سازي، به سستي مي گرايد.
3. تقويت آرامش خانواده
لازمه تغافل نکردن زن و شوهر اين است که هر يک کوچکترين ايراد همسرش را به رخ وي بکشد و اين مقدمه اي براي باز شدن روي آن ها به يکديگر و زمينه ساز ناسازگاري ها و تشنج هاي خانوادگي است. در نتيجه، آرامشي را که هميشه در پي آن بوده ايم، از دست داده ايم و اين مغاير با هدف تشکيل زندگي است. از ياد نبريم که يکي از آرمان هاي همسر گزيني، دستيابي به آرامش رواني و امنيت روحي است.
4. پرهيز از اشاعه بدي ها و زشتي ها
فلسفه زندگي اجتماعي، حکم مي کند که به منظور حفظ و سلامت جامعه، خير و نيکي اشاعه يا بد و زشتي و بدي، مکتوم ماند. تغافل و چشم پوشي زن از شوهر و بالعکس، شرايطي را به وجود مي آورد که خطاي ناچيز و بي اهميت، پوشيده بماند و زمينه امور اخلاقي و معنوي، توسعه يابد.
5-انتقاد سازنده در برابر انتقاد مخرب
همزمان با افزايش ميزان انتقاد در خانواده، شادکامي جاي خود را به تلخ کامي داده، روابط محبت آميز به خصومت و دشمني تبديل مي شود. انتقاد اگر در جاي خود و با روش صحيح و مناسب انجام شود، يک شيوه تربيتي کارآمد و موثر خواهد بود. ولي انتقاد با روش نادرست و تحريک آميز، به يک عمل ضد تربيتي مبدل مي شود. طرح موضوع «تغافل» هرگز به اين معنا نيست که از ايراد ها و عيوب همسر خود، هميشه چشم بپوشيم، بلکه تغافل در برخي از موارد، معنا پيدا مي کند و در ساير موارد بايد با شيوه صحيح و سنجيده اي، به اصلاح رفتار وي پرداخت.
همسراني که به جاي انتقاد سازنده، با تعريف نابجاي خود، مشکل را پيچيده تر مي کنند، خود نيز در حلقه هايي از مشکلات جديد گرفتار مي شوند و همسرشان را دچار آفت خود بزرگ بيني مي کنند.
سعدي ضمن اشعاري به اين موضوع پرداخته است:
از صحبت دوستي بر نجم اخلاق بدم حسن نمايد
عيبت، هنر و کمال بيند خارم گل و ياسمن نمايد
کو دشمن، شوخ چشم نا پاک تا عيب مرا به من نمايد
ويژگي هاي انتقاد سازنده
نصيحتي کنمت بشو و بهانه مگير هر آن چه ناصح مشفق بگويدت بپذير (حافظ)
از مهمترين خصوصيات انتقاد سزنده مي توان موارد ذيل را برشمرد:
1. انتقاد سازنده، هميشه با بيان يکي از جنبه هاي مثبت طرف مقابل آغاز شده و با جلب اطمينان وي، موضوع اصلي مورد انتقاد طرح مي شود. چنين عملي موجب مي شود که شنونده مقاومت کمتري را در پذيرش انتقاد از خود نشان دهد.
2. انتقاد سازنده، در قالب جملات و عبارات غير مستقيم مطرح مي شود و جنبه محکوميت و آمرانه و تحريک آميز ندارد؛ مثلا با اين عناوين مي توان انتقاد را به عملي سازنده مبدل نمود: «آيا بهتر نبود؟» «آيا صلاح مي داني؟» و ...
3. انتقاد سازنده، در خلوت و در غياب ديگران نسبت به همسر بايد انجام شود. در غير اين صورت شنونده انتقاد، امنيت روحي خود را در معرض تهديد و مخاطره مي بيند و در صدد مقابله به مثل برخواهد آمد. امام صادق ـ عليه السلام ـ در ضمن يکي از بيانات ارزشمندشان مي فرمايند:
«اگر انتقاد از دوستت را در حضور ديگران انجام دادي، او را خوار و ذليل کرده اي و اگر انتقاد را در تنهايي به عمل آوردي، او را عزت بخشيده اي».
4. در هر نشست انتقادي، طرح بيش از يک موضوع، جايز نيست. اگر از همه جهات همسرمان را مورد انتقاد قرار دهيم، او را عليه خود برانگيخته ايم و نتيجه اي عايد ما نخواهد شد.
5. چنان چه در مراحل اوليه، انتقاد به صورت ايما و اشاره انجام شود، رعايت ادب و دوستي نيز بر تفاهم زن و شوهر مي افزايد.
6. در سيره نبوي آمده است که وقتي به پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ درباره رفتار نامناسب شخصي اطلاع مي دادند، پيامبر بدون آن که از او نام ببرند مي فرمودند که چرا بعضي ها چنين و چنان مي کنند؟ و از اين طريق ضمن اصلاح رفتار آن مرد، آبروي تو نيز محفوظ مي ماند.
- مقايسه انتقاد سازنده و انتقاد مخرب
الف) ويژگي هاي انتقاد سازنده:
1. انتقاد با نيت خير خواهانه انجام مي شود.
2. لحن انتقاد کننده مشفقانه است.
3. هدف انتقاد، ارشاد و اصلاح است.
4. انتقاد، در خلوت (تنهايي) انجام مي شود.
5. انتقاد، با توجه به ظرفيت رواني همسر انجام ميشود.
6. انتقاد با عبارات پيشنهادي ارائه مي شود.
7. انتقاد، صرفا از رفتار و کار خطا به عمل مي آيد.
8. انتقاد، بدون توهين و تحريک عصبي انجام مي شود.
9. انتقاد گر، فرصتي براي جبران به انتقاد شونده مي دهد.
10. انتقاد، از يک جنبه مثبت طرف مقابل آغاز ميشود.
11. روش انتقاد گر، عيب پوشي و راز داري است.
12. انتقاد گر، در حين انتقاد بر خود تسلط دارد.
ب) ويژگي هاي انتقاد مخرب:
1. انتقاد با سوء نيت انجام مي شود.
2. لحن انتقاد کننده، سرد و بي روح است.
3. هدف انتقاد، تخريب و تضعيف شخصيت است.
4. انتقاد در جلوت (حضور ديگران) انجام مي شود.
5. انتقاد، بي توجه به ظرفيت رواني همسر انجام مي شود.
6. انتقاد به عبارات تحکمي و آمرانه ارائه مي شود.
7. انتقاد، متوجه تمام شخصيت خطا کار مي گردد.
8. انتقاد با توهين و تحريک عصبي همراه است.
9. انتقاد گر، هيچ گونه فرصتي براي جبران قائل نيست.
10. انتقاد بلافاصله از يک جنبه منفي طرف مقابل آغاز مي شود.
11. روش انتقادگر، عيب جويي و افشاي راز است.
12. انتقاد گر، در حين انتقاد، دست خوش هيجانات و عواطف خود است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید