1. تغذيه در دوران بارداري
بطور متوسط خانمي با وزن طبيعي هنگامي که باردار مي شود، در طول دوره بارداري 12 - 9 کيلوگرم افزايش وزن پيدا مي کند که معمولاً با مطلوب ترين نتيجه بارداري همراه است. اکثر زنان باردار با تغذيه صحيح (استفاده از رژيم غذايي کافي از نظر کالري، پروتئين، اسيد هاي چرب، ضروري، مواد معدني و ويتامين ها) به اين نتيجه دست مي يابند. اين افزايش وزن قسمتي مربوط به جنين بوده و بقيه مربوط به جفت، مايعات بدن، افزايش حجم خون و ذخيره چربي و پروتئين بدن مادر مي باشد.
تجربيات نشان مي دهد که کمبود هاي تغذيه اي مادران با عوامل ديگر از قبيل درآمد کم، حاملگي در سنين کمتر از 17 سال، جثه کوچک، وزن کم، سيگار کشيدن، عفونت ها، بيماري هاي مزمن، عدم فاصله گذاري بين مواليد در ارتباط مستقيم مي باشد.
افزايش وزن در دوران بارداري بايد تدريجي باشد، بطوري که در سه ماهه اول حدود 5/1 کيلوگرم و در سه ماهه دوم و سوم هر ماه 8/1 کيلوگرم به وزن افزوده شود. حداقل افزايش وزن در سه ماهه دوم و سوم، 1 کيلوگرم در هر ماه است. اين الگوي وزن گيري مربوط به خانم هاي باردار برخوردار از وزن طبيعي است. خانم هايي که وزنشان کمتر از حد طبيعي است احتياج به مراقبت ويژه و تغذيه بيشتر در دوران بارداري دارند. اگر خانمي در شروع حاملگي وزني کمتر از 45 کيلوگرم داشته باشد احتمال زايمان نوزادي که وزنش پائين تر از وزن مناسب باشد افزايش مي يابد. بطور کلي دوران بارداري به سه دوره سه ماهه تقسيم مي شود:
اولين سه ماه: زندگي جنين از يک تخمک و يک اسپرم شروع مي شود. بچه تقريبا 40 هفته بعد به دنيا مي آيد. مادر اولادش را از طريق يک جفت که عضوي از رحمتش است تغذيه مي دهد. اغلب زنان شک دارند که در طول چند هفته اول حامله هستند و اغلب درصدد نيستند که در طول اين سه ماه تحت مراقبت باشند.
جنين در طول اين روز ها بدون هيچ سر و صدايي رشد و پرورش مي يابد به همين دليل سلامتي و عادات تغذيه اي يک زن در سالهاي قبل و حين حاملگي بسيار مهم است. فکر اين که تغذيه زن در طول مدت حاملگي دو برابر شود بسيار خطرناک است زيرا وضع حمل او را دچار اشکال مي سازد.
کمبود هاي تغذيه اي، استفاده از دارو هاي بخصوص سبب بازداشتن مؤثر رشد جنين و بعد ها نوزاد مي شود. بعضي گزارشات اظهار مي نمايد که ويتامين و مواد معدني دريافتي ناکافي در ماه هاي قبل از حاملگي و اولين ماه هاي حاملگي ممکن است، سبب ترک برداشتن ستون فقرات شود.
در سه ماهه اول، مادر بايد جدا از مواردي که براي پرورش جنين مضر هستند بپرهيزد. به عنوان مثال افزايش مصرف ويتامين A ، مصرف سيگار و دخانيات، مصرف الکل، دارو و وجود اختلالات عصبي و در معرض اشعه قرار گرفتن سبب مي شود تا جنين شکل غير طبيعي پيدا کند. به علاوه تکامل جنين در طول اين سه ماه بقدري سريع است که اگر يک ماده مغذي جهت پرورش نوزاد به اندازه کافي تهيه نشود ممکن است بر روي رشد جنين اثر گذارد، قبل از اين که مادر علائم کمبود را نشان دهد. با وجود آن که مادر در اين دوران حالت تهوع دارد و اشتهايش را از دست مي دهد تغذيه ناکافي خطرآفرين است.
دومين سه ماه: در 20 هفتگي وزن جنين به 252 گرم مي رسد. دست ها، انگشت ها و پا ها و انگشتان پا به طور کامل شکل گرفته است. جنين گوش دارد و شکل حفره دندان در استخوان آرواره شروع به رشد مي کند. بقيه ارگان ها رشدشان را ادامه مي دهند و يک متخصص زنان مي تواند ضربان قلب بچه را به وسيله دستگاه بشنود.
حتي جنين بيشتر به يک نوزاد شبيه است. او شستش را مي مکد و ممکن است لگد هاي محکم به مادرش بزند.
سومين سه ماه: در شروع سومين سه ماه وزن جنين تقريباً 1 کيلو و نيم مي شود. بعد از هفته بيست و هشتم تا سيام حاملگي اگر جنين بطور ناگهاني متولد شود، شانس بقاء جنين به وسيله يک دستگاه تضمين خواهد شد. بهر حال جنين اندوخته کافي از مواد معدني و ذخيره چربي در ماه هاي آخر حاملگي ندارد. در ماه نهم وزن جنين 5/3 کيلوگرم است و قد او به 50 سانتي متر مي رسد. نقطه نرمي در پيشاني وجود دارد، جايي که استخوان ها با هم رشد مي کنند، و تقريباً از 12 تا 18 ماهگي بعد از تولد اين نقطه نرم بسته خواهد شد.
2. تغذيه نوزاد
نوزادان از آسيب پذيرترين گروه ها در برابر مشکلات تغذيه اي مي باشند. مهمترين اين مشکلات PEM (سوء تغذيه ناشي از کمبود پروتئين - کالري)، انواع کمبود تغذيه اي مربوط به ويتامين ها و آهن و نيز چاقي مي باشد. جايگزيني روش تغذيه با شير مادر، توسط بطري هاي شير دهي به ويژه در کشور هاي در حال توسعه يک اقدام خطرناک مي باشد مخصوصاً در نقاطي که سطح بهداشت پائين است. اين عامل امکان ابتلا به عفونت هاي گوارشي و تنفسي مخصوصاً اسهال در ماه هاي گرم که اصطلاحاً «اسهال تابستانه» ناميده مي شود، را افزايش مي دهد.
نيازهاي غذايي کودکان در سنين مختلف، متفاوت است. لذا انواع غذاهايي که تأمين کننده اين نيازها هستند بايد هماهنگ با رشد و تکامل طبيعي جسماني و گروه سني آن ها باشد. مهمترين نشانه سلامت، رشد و تکامل مطلوب کودک است.
شير مادر بهترين غذا براي شيرخوار
ترکيب شير مادر کاملا منطبق با نيازهاي شير خوار است. بدين لحاظ مناسب ترين رشد را در کودکان تأمين مي کند.
از آن جا که هديه اي ارزنده تر از شير مادر براي شيرخوار وجود ندارد مسلماً مادران از اهداي آن به طفل خود دريغ نخواهند کرد.
مزاياي شير مادر
مزاياي شير مادر را از سه جنبه مي توان مورد بررسي قرار داد:
الف) مزاياي مربوط به کودک.
ب) مزاياي مربوط به مادر .
ج) مزاياي اقتصادي - اجتماعي شير مادر .
الف) مزاياي مربوط به کودک:
1. شير مادر به تنهائي مي تواند از لحظه اول تولد تا پايان 4 و حتي 6 ماهگي تمام نيازهاي غذايي شيرخوار براي رشد طبيعي او را تأمين کند. حتي در هفته اول تولد که هنوز جريان عادي شير برقرار نيست، نوزاد نيازي به آشاميدني ديگر ندارد. همان مقدار شير براي رشد طبيعي او کافي است.
2. آغوز (کلستروم يا ماک) يا شير روزهاي اول که زرد و غليظ است حاوي مواد مفيد و ارزنده اي است که اولين و بهترين واکسن براي حفاظت کودک عليه بيماري هاي عفوني است.
3. سلولهاي زنده و مواد مختلف ضد عفوني که در شير مادر با غلظت بيشتر در آغوز موجود است داراي خاصيت از بين بردن ميکروب ها و ويروس ها است. در نتيجه احتمال ابتلاي شير خوار به بسياري از عفونت ها بخصوص عفونت هاي گوارشي و تنفسي را کاهش مي دهد. در صورت بروز بيماري شدت آن و احتمال مرگ و مير در شير خواري که از شير مادر تغذيه مي کند به مراتب کمتر از سايرين است.
4. ميزان ابتلا به آسم، اگزما و انواع آلرژي در شيرخواراني که از شير مادر استفاده مي کنند بسيار کمتر گزارش شده است. از اين رو، در خانواده هايي که پدر يا مادر يا يکي از افراد خانواده مبتلا به نوعي بيماري آلرژيک است، تغذيه با شير مادر بايد تغذيه انتخابي باشد زيرا استفاده از هر نوع شير ديگر زيان آور و زمينه ساز آلرژي خواهد بود.
5. در شيرخواراني که از شير مادر تغذيه مي شوند مشکل افزايش کلسترول در بزرگسالي و بالا رفتن خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي - عروقي به علت متابوليسم بهتر کلسترول کمتر است.
6. چربي و پروتئين شير مادر بهتر از چربي و پروتئين ديگر انواع شير ها هضم و جذب مي شوند. به همين دليل درد هاي قولنجي، جمع شدن گاز،استفراغ و حساسيت نسبت به پروتئين در اين شيرخواران کمتر مشاهده مي شود.
7. ترکيب شير مادر همراه با رشد شيرخوار تغيير پيدا مي کند. چربي شير مادر در شروع هر وعده شير کمتر است و سپس ميزان آن تدريجا بيشتر مي شود. اين تغييرات کمک بزرگي به سير نگه داشتن شيرخوار مي کند.
8. به سبب اختلاف در ترکيب چربي شير مادر شيرخوار پرخوري نمي کند و کمتر چاق مي شود.
9. به علت وجود آب کافي در شير مادر، تشنگي نوزاد بر طرف مي شود و اشتهاي او تحريک مي گردد و نيازي به دادن آب يا قند حتي در مکان هاي بسيار گرم و خشک نيست.
10. با مکيدن پستان مادر، غريزه مکيدن و احساس سيري هم زمان با هم در شيرخوار بوجود مي آيد، در صورتي که با مکيدن سرشيشه معده کودک پر مي شود ولي غريزه مکيدن ارضاء نمي شود.
11. شيرخواران بيمار چون اشتهاي کمتري دارند به يک ماده سهل الهضم و مغذي نيازمندند. شير مادر مي تواند اين نياز را کاملا تأمين کند.
12. شير مادر به تنهايي تا 3/1 انرژي و مواد مغذي مورد نياز کودک در سال دوم زندگي را تأمين مي کند. پس بهتر است تا 2 سالگي از شير مادر همراه با غذاي خانواده استفاده شود.
13. ميزان سديم و پروتئين شير مادر به حدي است که به کليه هاي نوزاد که هنوز کامل نشده اند صدمه اي وارد نمي کند.
14. شير مادر پاکيزه، داراي درجه حرارت مناسب و عاري از هرگونه آلودگي ميکروبي است.
15. تغذيه با شير مادر رابطه عاطفي بين مادر و فرزند را بيشتر مي کند. تماس و توجه مادر در هنگام شير دادن اثر مطلوبي بر رشد عاطفي شير خوار دارد. کودکاني که با شير مادر تغذيه شده اند در دوران بلوغ از امنيت رواني بيشتري برخوردارند.
16. جذب کلسيم شير مادر به نسبت مناسب کلسيم به فسفر، بهتر انجام مي شود. کمبود کلسيم در شير مادر خواران کمتر گزارش شده است.
17. بدليل وجود عواملي مانند لاکتوفرين و اسيديته بيشتر شير مادر جذب آهن شير مادر به مراتب بهتر صورت مي گيرد و نيازي به دادن قطره آهن تا شروع تغذيه تکميلي نيست.
18. اسهال در بچه هايي که از شير مادر تغذيه مي کنند به مراتب کمتر است و نيز به سبب نوع مدفوع، سوختگي ناحيه تناسلي کمتر ديده مي شود.
19. چون تعداد دفعات ابتلا به بيماري در شير مادر خواران کمتر است، نياز به بستري شدن در بيمارستان و جدايي عاطفي نيز کمتر پيش مي آيد.
20. شيرخواراني که از شير مادر تغذيه مي کنند کمتر دچار مشکلات دنداني ناشي از پستانک و تغذيه مصنوعي مي شوند.
ب) مزاياي مربوط به مادر:
1. تغذيه شيرخوار منحصراً با شير مادر و بطور مکرر در روز و شب، عادت ماهيانه مادر و امکان تخمک گذاري وي را به تعويق مي اندازد. در نتيجه حاملگي هاي زودرس خيلي کمتر اتفاق مي افتد. استفاده از شير کمکي و يا ساير مواد غذايي قبل از پايان 6 ماهگي و حتي مصرف آب يا آب قند مي تواند به اين ويژگي مهم شير مادر لطمه زند.
2. جمع شدن و برگشت رحم به اندازه طبيعي در مادراني که به نوزادشان شير مي دهند سريع تر انجام مي گيرد. برگشت سريع رحم به حالت طبيعي و ديرتر شروع شدن عادت ماهيانه به دليل تداوم شيردهي باعث جلوگيري از کم خوني مادر مي شود.
3. مادراني که به نوزادشان شير مي دهند چون از چربي ذخيره شده دوران بارداري براي ساختن شير استفاده مي کنند زودتر وزن اضافي را از دست مي دهند و پستان هايشان نيز به همين دليل، زودتر به حالت طبيعي قبل از بارداري بر مي گردد.
4. احتمال ابتلا به سرطان پستان و تخمدان در زنان شيرده بسيار کمتر است.
مادر به دليل تماس هاي مکرر کودک با بدنش در جريان شيردهي و احساس آرامش و رضايتي که از اين تماس حاصل مي شود وضع روحي و عاطفي بهتري خواهد داشت.
ج) مزاياي اقتصادي - اجتماعي شير مادر:
1. تغذيه با شير مادر با توجه به افزايش نياز غذايي مادر در طول شيردهي از هر شيوه ديگر تغذيه به مراتب ارزانتر است. به عبارت ديگر هزينه خريد شيرخشک و غذاهاي آماده براي شيرخواران محروم از شير مادر سه برابر ميزان هزينه اي است که مادر براي تغذيه صحيح خود و شيردهي موفقيت آميز لازم دارد.
2.کودکاني که با شير مادر تغذيه مي شوند چون کمتر بيمار مي شوند، هزينه درمان آن ها بطور مشخصي کاهش مي يابد.
3. در بيمارستان هايي که از شيوه مراقبت هم اتاقي مادر و نوزاد (ROOMING - IN) استفاده مي شود، بروز عفونت و همه گير شدن آن در بين نوزادان به مراتب کمتر اتفاق افتاده است و طبق محاسبات دقيق، هزينه بيمارستان ها و نيروي انساني مورد نياز هم کاهش يافته است.
4. مادراني که کودکشان را از شير خود تغذيه مي کنند علاوه بر کمک به رشد و تکامل مناسب نسل آينده از خروج مقادير هنگفتي ارز به خارج از کشور براي ورود شير خشک جلوگيري مي کنند و از اين طريق به توسعه اقتصادي کشور هم کمک مي کنند.
تغذيه کمکي
شير مادر تا پايان 4 و حتي 6 ماهگي به تنهايي و بدون اضافه کردن هيچ نوع غذاي کمکي براي رشد طبيعي شيرخوار کافي است. بعد از 6 ماهگي نياز هاي غذايي شيرخوار فقط با شير برآورده نمي شود لذا لازم است که علاوه بر شير غذاهاي نيمه جامد براي او شروع گردد.
سن شروع تغذيه تکميلي يا کمکي، با زمان از شير گرفتن فرق دارد. شروع غذاهاي کمکي نه تنها مي تواند انرژي لازم را براي رشد مناسب شيرخوار تأمين کند بلکه دوران بسيار حساس آموزش تدريجي شيرخوار، براي ايجاد عادات صحيح غذايي و استفاده از غذاي سفره خانواده است. سن شروع بايد بر اساس رشد و نمو شيرخوار باشد. اکثر بچه ها بين 4 تا 6 ماهگي آمادگي بلع و پذيرش غذاهايي را دارند که کمي غليظ تر از شير مادر باشد. مثل لعاب برنج، فرني، حريره و شير برنج رقيق. شروع غذاهاي کمکي در اين سن نه تنها کمک به دريافت انرژي لازم و ايجاد عادتهاي صحيح غذايي مي کند. بلکه باعث آشنا شدن شيرخوار به مزه و طمع انواع غذاها نيز مي شود.
اصولاً شروع غذاهاي کمکي قبل از پايان 4 ماهگي نه تنها به دليل آماده نبودن دستگاه گوارش شيرخوار براي پذيرش غذاهايي غير از شير، اقدام نادرستي است بلکه تهيه اين مواد در شرايط غير بهداشتي امکان ابتلاء به عفونت ها از جمله اسهال را افزايش مي دهد. اين خود باعث توقف رشد شيرخوار مي شود و از طرف ديگر شروع زودرس تغذيه تکميلي سبب کمتر مکيدن پستان مادر مي شود که خود از عوامل مهم کاهش ترشح شير مادر است.
صاحب نظران و سازمان هاي بين المللي بهداشتي نيز ادامه شيردهي را تا دو سال تمام يا بيشتر به همراه مواد غذايي جامد توصيه مي کنند. مناسب ترين غذاها براي تغذيه تکميلي غذاهايي هستند که:
1. داراي انرژي کافي و حجم کم باشند.
2. نرم باشند و هضم آن ها آسان باشد.
3. تازه و بدون آلودگي باشند و پاکيزه و بهداشتي تهيه شوند.
4. در دسترس، ارزان و مناسب عادات غذايي خانواده باشند.
5. امکان استفاده از آن ها در حجم کم و در دفعات وجود داشته باشد.
اصولي که بايد در تغذيه تکميلي رعايت شوند:
1. مواد غذايي چه از نظر مقدار و چه از نظر نوع بايد بتدريج به غذاي شيرخوار اضافه شود.
2. از يک نوع غذاي ساده شروع شود و تدريجا به مخلوطي از چند نوع افزايش يابد.
3. از مقدار کم شروع شود (يک قاشق مربا خوري) و بتدريج بر مقدار آن افزوده شود.
4. بين اضافه کردن مواد غذايي مختلف حدود 5 تا 7 روز فاصله لازم است تا شيرخوار به غذاي اول عادت کند و بعد غذاي جديدي به او داده شود. اضافه کردن يک به يک و فاصله دار مواد غذايي باعث مي شود که:
الف) اگر ناسازگاري به يک ماده غذايي وجود داشته باشد، شناخته شود.
ب) غذا با مقادير و نوع محدود، تحمل شيرخوار را بتدريج افزايش مي دهد و به دستگاه گوارش او فرصت مي دهد تا عادت کند.
5. غذاها در شروع بايد نسبتاً رقيق باشد و غلظتي کمي بيشتر از شير داشته باشند و سپس تدريجاً بر غلظت آن ها افزوده شود. غليظ تر کردن تدريجي غذاها به برقراري عمل جويدن کمک مي کند. اگر در شروع تغذيه تکميلي، شير خوار به غذاي مخصوصي بي ميلي نشان داد پافشاري نکنيد. براي يک تا دو هفته آن غذا را حذف کنيد و سپس دوباره به غذاي او اضافه کنيد.
6. شير مادر و قطره مولتي ويتامين يا A و D تا پايان 4 تا 6 ماهگي براي شير خوار کافي است. بعد از اين سن بايد از غذاهاي کمکي استفاده گردد.
شروع و نحوه تغذيه کمکي
1. از پايان ماه چهارم تا 6 ماهگي سن شروع غذاهاي نيمه جامد است.
2. ابتدا مادر بايد کودک را با شير خود تغذيه کند و در پايان شيردادن به او غذاي کمکي بدهد. براي پيشگيري از کاهش شير مادر، بايد پس از شروع غذاي کمکي مادر دفعات شيردهي را افزايش دهد. غلات مخصوصاً برنج، به علت آساني هضم، اولين گروه غذايي است که به کودک داده مي شود.
3. مناسب ترين روش براي شروع استفاده از لعاب برنج است. از يک بار در روز به ازاي يک قاشق مربا خوري شروع مي شود و بتدريج به 10 قاشق مربا خوري در روز افزايش داده مي شود.
4. از هفته دوم، شيرخوار مي تواند به جاي لعاب برنج از فرني، شيربرنج و حريره بادام استفاده کند که آن ها نيز از يک قاشق مربا خوري و يک بار در روز شروع مي شود و تا 10 قاشق مرباخوري در روز افزاش مي يابد.
5. از هفته سوم مي توان از آب ميوه استفاده کرد. بايد آب ميوه را از يک قاشق مربا خوري در روز شروع کرد و تدريجاً به 10 قاشق مرباخوري افزايش داد. مدت پنج تا هفت روز فقط از يک نوع آب ميوه بايد استفاده شود تا اگر ناسازگاري وجود داشته باشد، شناخته شود. بعد از آب ميوه، با در نظر گرفتن پذيرش شيرخوار، ميوه هاي نرم شده را مي توان به شيرخوار داد. ميوه ها علاوه بر اين که منبع خوبي از ويتامين ها هستند به جلوگيري از يبوست نيز کمک مي کنند. با توجه به اين که مرکبات و توت فرنگي ايجاد حساسيت و آلرژي مي کنند مصرف آن ها را مي توان تا پايان 9 تا 12 ماهگي به تعويق انداخت.
6. از هفته چهارم مي توان از سبزي هاي مختلف به صورت آب پز استفاده کرد و سبزيهايي مانند سيب زميني، هويج و نخود سبز بصورت پخته شده و نرم مثل پوره سبزي ها را مصرف نمود. توصيه مي شود که دادن گوجه فرهنگي و اسفناج تا پايان 9 تا 12 ماهگي به تعويق انداخته شود.
7. از هفته پنجم مي توان از زرده تخم مرغ آب پز شده سفت استفاده کرد. بدين ترتيب که بايد به اندازه نصف قاشق چايخوري از زرده پخته شده را در آب يا شير له کرد و به شير خوار داد و مقدار آن را بتدريج افزايش داد تا در ظرف دو هفته به يک زرده کامل تخم مرغ برسد. آن گاه مي توان يک روز در ميان يک زرده کامل يا همه روزه نصف زرده تخم مرغ به شيرخوار داد. استفاده از سفيده تخم مرغ تا يک سالگي توصيه نمي شود.
8. از هفته ششم به بعد مي توان از گوشت پخته نرم و کم چربي (ماهي، مرغ و ساير انواع گوشت ها) همراه با ساير مواد غذايي که تاکنون به آن ها اشاره شد غذاي کاملي درست کرد و به شيرخوار داد.
9. استفاده از انواع گوشت ها همراه با سبزي ها (هويچ، لوبيا سبز، نخود فرنگي، کرفس، گوجه فرنگي، سيب زميني، جعفري) و مواد نشاسته اي مانند ماکاروني و آرد ها امکان تهيه سوپ هاي متنوعي را به مادر مي دهد. سوپي که مواد غذايي فوق در آن بخوبي نرم شده باشد غذاي مناسبي براي شيرخوار است. شروع استفاده از حبوبات هم از همين سنين مقدور است. مي توان از حبوبات خيس شده و پوست کنده که کاملاً پخته و نرم شده باشد مانند عدس، ماش و لوبيا (يا جوانه آن ها) استفاده نمود. حبوبات منبع خوبي براي تأمين پروتئين هستند و همراه با غلات و شير مادر غذاي کاملي را تشکيل مي دهند.
10. اگر کودک مبتلا به يبوست است در تهيه سوپ بايد از برگه زرد آلو، هلو و آلو به مقدار کم استفاده شود. با افزايش سن و پذيرش بيشتر کودک، سوپ و غذاهاي نرم بايد تبديل به غذاهاي سفت تر شوند. يعني بايد با اضافه کردن غذاهاي سفت تر و کمي قابل جويدن، عمل تکاملي جويدن را در کودک پرورش داد. اگر با افزايش تدريجي قوام مواد غذايي، شيرخوار به عمل جويدن تشويق و راهنمايي نشود و براي مدت ها از غذاهاي آبکي استفاده کند، بعداً در جويدن غذاهاي جامد تر دچار اختلال خواهد شد.
11. لازم است نان برشته، بيسکويت و سبزي هايي که قوام مناسبي براي جويده شدن دارند در اين سنين به کودک داده شود.
12. شيرخواران از يک سالگي به بعد بخوبي مي توانند از غذاهاي خانواده استفاده کنند. شيرخوار هنوز سريع رشد مي کند و مقاومت کافي در مقابل بسياري از بيماري ها را ندارد. دندانهايش کامل نشده اند، بنابر اين غذاها بايستي مقوي، کم حجم و زود هضم باشند و به دفعات در اختيار شيرخوار قرار داده شوند. غلاتي که کودک قدرت جويدن آن ها را دارد و برنج به صورت کته هاي مختلف مخلوط با سبزيها، جبوبات و گوشت هاي نرم مناسب هستند.
13. اگر کودک هر روز از سبزيهاي تازه استفاده کند لازم نيست هر روز ميوه نيز بخورد با توجه به اين که کودک در سنين 1 تا 3 سالگي به علت سرعت رشد و فعاليت زياد احتياج به انرژي و غذاهاي بيشتر دارد ولي از طرفي حجم معده او کم است، لازم است در اين سنين 5 تا 6 بار در شبانه روز تغذيه شود.
بهداشت براي خانواده - انتشارات انجمن اولياء و مربيان، ص 76
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید