آن چه که در تهاجم فرهنگي بايد بيشتر مورد دقت و توجه قرار گيرد اين است که تهاجم فرهنگي، ابزار مناسب و مقتضي را براي پيشبرد اهدافش در ميان جوانان، پسران و دختران، جست جو مي کند. ايجاد انگيزه براي دوستي با جنس مخالف، تلاش براي عادي جلوه دادن اين قبيل دوستي ها، رواج بي بند و باري، قطع ارتباط فرهنگي ميان نسل جوان و ارزش هاي ديني و معنوي، ايجاد تزلزل در روابط صميمانه خانوادگي، دامن زدن به بحران شک و ترديد نسبت به باور ها و معتقدات مذهبي، همه و همه شکل هايي از تهاجم فرهنگي غرب عليه ملت به پا خاسته ايران و نسل جوان ماست.
شيوه هاي مقابله با تهاجم
حال بايد پرسيد مربيان ما در قبال تهاجم فرهنگي چه رسالتي بر عهده دارند؟ و چه روشي در قبال اين پديده بايد در پيش گرفت؟ ذيلاً به بيان يکي از شيوه هاي رويارويي با تهاجم فرهنگي مي پردازيم:
1. روش ايجاد بينش نسبت به غرب
روش ايجاد بينش در قبال تهاجم فرهنگي به دو عامل متکي است:
الف) غرب را خوب بشناسيد و بشناسانيد.
غرب شناسي به مفهوم شناخت ماهيت، عملکرد و شيوه هاي تبليغاتي غرب مي باشد. دانش آموزان نوجوان با آگاهي از خصلت هاي حاکم بر تفکر غرب و جهتگيري هاي آن در قبال ملل جهان سوم و دنياي اسلام از ماهيت غرب بخوبي آگاهي مي يابند و نوع مواجهه و مکانيسم برخورد خود را مشخص مي نمايند. بدون شک هر گونه موضع گيري اصولي و صحيح در قبال دشمن، مشروط و منوط به شناخت دقيق و کامل اوست و گرنه به برخورد هاي اتفاقي و کور دست خواهيم زد.
مربيان امور تربيتي با تبيين حرکت ها و خيزش هاي اسلامي در قرن اخير در قبال سياست هاي توسعه طلبانه و تجاوز کارانه غرب، بينش تاريخي و اجتماعي دقيقي در دانش آموزان ايجاد مي کنند و در اين زمينه از حادثه تاريخي کم نظيري که به امر ميرزاي شيرازي با فتواي تحريم تنباکو به وجود آمد تا پديده بزرگ قرن يعني انقلاب اسلامي ايران، به بررسي و تحليل مي پردازند و با آنان به گفت گو مي نشيند و ماهيت تمامي توطئه هاي غرب عليه اسلام و مسلمانان را براي دانش آموزان افشاء مي نمايند تا آن ها را سير تحولات رويارويي اسلام و غرب بخوبي آشنا شوند.[1] چنين شناختي از غرب و حالت سلطه طلبي آن، قدرت پوشالي و کاذبي را که غرب به خود گرفته است، کنار مي زند و چهره واقعي آن را مي نماياند.
ب) غرب باوري را نفي کنيد.
قبلا اشاره شد که «غرب ستيزي» متوقف بر «غرب شناسي» و آگاهي از ماهيت غرب است. اگر جوانان و نوجوانان ما در اين خصوص نيک بينديشند و پرده از چهره فريبنده غرب برگيرند و تمدن درون تهي و متزلزل آن را بدرستي بشناسند، ديگر دلبسته آن نخواهند شد. بلکه بايد افزود آن هايي که گرفتار «غرب باوري» هستند ظواهر تمدن غرب را به مثابه بواطن آن گرفته اند.
نسل جوان تا زماني از غرب آسيب پذير است که در خود اعتماد به نفس کافي براي مقابله با مظاهر غرب را نيافته است. در اين صورت با کمترين ضربه فرو مي ريزد و از پاي مي افتد.
براي آسيب ناپذيري در برابر غرب، بايد اعتماد به نفس جوانان و نوجوانان را به آن ها باز گرداند؛ آن گونه که هيچ مانعي را در سر راه خود براي پيشرفت علمي و تکنولوژيکي احساس ننمايند و به خدا در رسيدن به هدف ايمان داشته باشند و به توانايي هاي خود در اين راه باوري عميق پيدا کنند.
2. بازيابي هويت
هويت جويي، از اصلي ترين و مهم ترين شيوه هاي برخورد با اين پديده است. جوانان و نوجواناني که از معرفت به هويت خويشتن برخوردارند و اين جايگاه را به مدد ارتباط با مربيان خود احراز مي کنند، توان مقابله با تهاجم را دارند. نسلي که هويت خويش را مي يابد، نفوذ ناپذير است و قدرت لازم را براي تحليل و تفسير وضعيت رويداد هاي فرهنگي دارا مي باشد. از اين رو تلاش در جهت باز شناساندن هويت نوجوانان و جوانان، از ضروريات مبارزه فرهنگي است.
در حقيقت بايد پرسيد، کسي که هويت خويش را گم کرده است، چه چيزي را مي تواند بيابد؟
خود را گم کردن در يک تعبير روشن و مختصر به معني قطع پيوند هاي انسان با فطرت خويش، ريشه هاي خانوادگي و فرهنگي و ارزش ها و باور هاي عميق ديني و مذهبي است و در يک کلمه، فقدان تمامي سرمايه هاي معنوي و فکري است. هويت خود را گم کردن، يعني انسان با آشنا ترين، نزديک ترين و صميمي ترين وجودي که مي شناسد، قطع رابطه کند و خلأ عميق و دردناکي که از پي آن به وجود مي آيد، راه را براي نفوذ هر جنبه از ابعاد فرهنگ بيگانه، هموار مي سازد.
با چنين برداشتي از «هويت گم شده» نه فقط کساني که به ارزش ها و باور هاي خويش پشت کرده اند، بلکه آنهايي که از رشد و تکامل معنوي بازمانده اند، بي آن که جذب ارزش هاي بيگانه شوند نيز دچار درد بي هويتي هستند؛ به ويژه جوانان و نوجواناني که در مهمترين مرحله شکل گيري هويت و شخصيت خويش هستند از آسيب پذيري بيشتري برخوردارند.
3. درک هويت فرهنگي
شناخت يک فرهنگ در حقيقت معرفت به ويژگي هاي مشاهير، ارزش ها و برتري هاي آن فرهنگ نسبت به ساير فرهنگ هاست. نسل جوان، بايد به امتيازات فرهنگ اسلام و ملي خويش، آشنا باشد تا در مقابله با فرهنگ هاي بيگانه، از اعتماد به نفس بالايي برخوردار باشد. تاريخ تحليل «فرهنگ خودي» و مطالعات تطبيقي فرهنگ هاي معاصره، و به ويژه بررسي در ماهيت انقلاب اسلامي و تأثيري که انقلاب معادلات سياسي اجتماعي جهان معاصر داشته است جوانان را در برابر نفوذ فرهنگ بيگانه مقاوم مي کند و اين امر با بازگشت فرهنگ خودي، امکان پذير خواهد بود.[2]
4. احياي ارزش ها (درک هويت فرهنگي)
تهاجم فرهنگي به گونه خاصي به ارزش ها يورش برده و آن ها را زير نفوذ خود قرار مي دهد. سنگين ترين حملاتي که از ناحيه بيگانگان متوجه فرهنگ يک جامعه مي شود، ارزش هاي آن فرهنگ را زير ضربات خود قرار مي دهد؛ به عنوان مثال، زماني که دشمنان در صدد تخريب فرهنگ اسلامي بر مي آيند، ابتدا ايمان نسل جوان را به اين گونه ارزش ها که جوشيده از عمق اعتقادات و باور هاي اسلامي است، متزلزل مي کنند و سپس او را در برابر جذبه هاي خيره کننده فرهنگ خود به يکباره دچار انفعال مي نمايند و نسلي که در صدد است تا خود را از انفعال سياسي و اخلاقي، به موضع گيري صحيح بکشاند، غالباً مقهور همان ارزش هاي بيگانه شده و آن ها را بر ارزش هاي اصيل اسلامي رجحان مي بخشد و نه تنها موضع گيري درستي اتخاذ نمي نمايد بلکه به صورت موجودي مسخ شده جلوه مي کند که حرفي براي گفتن و ارزشي براي دفاع کردن و موضعي براي اتخاذ کردن ندارد و اين دقيقا همان مرحله اي است که بيگانگان درصدد تحقق آنند؛ به اين مفهوم که نسل رشيد و آگاه مسلمانان را از درون تهي ساخته و در محراب ارزش هاي دروني، قرباني کنند و به مسلخ ارزش هاي خودي بکشانند.
احياي ارزش هاي اسلامي گام عملي و مهم ديگري است که در اين راه بايد برداشته شود و اين فريضه را انديشمندان و دل آگاهاني بايد به جا آورند که از يک سو، در شناخت نوجوانان کارآمد باشند و از سوي ديگر، ارزش هاي اسلامي را در عمق جان خويش باور کرده باشند.
4 ـ 1. شخصيت جوان از ديدگاه قرآن کريم را به تصوير بکشند.
ترسيم شخصيت جوان از ديدگاه قرآن کريم، جايگاه معنوي آن ها را بديشان مي نماياند و راه را براي تقويت مباني فکري و اخلاقي آنان هموار مي کند. برگزاري گردهمايي هايي با همين عنوان از نوجوانان و جوانان و طرح چشم انداز هاي قرآني در زمينه مسائل ذي ربط، تعادل فرو ريخته آن ها را به نفع ارزش هاي معنوي برقرار مي سازد.
4 ـ 2: شخصيت جوان از ديدگاه معصومين ـ عليه السلام ـ ، را ترسيم کنيد.
به تصوير کشيدن شخصيت جوانان از ديدگاه معصومين ـ عليهم السلام ـ افق روشني را که از قرآن کريم پرتو بخش زندگي شان شده، باز تر و گسترده تر مي سازد؛ به ويژه آن که ديدگاه پيشوايان دين پيوسته متمرکز بر حفظ شخصيت و منزلت نوجوانان و جوانان بوده و هست. اين امر، موجب جذب نسل آينده ساز کشور به ارزش هاي ديني مي شود.
4 ـ 3ـ ميز گردها و جلسات گفت و شنود برگزار نماييد.
تشکل ميز گرد ها و جلسات گفت و شنود با جوانان در مراکز فرهنگي مي تواند باب احياي ارزش ها را بخوبي باز کند.
در هر مبارزه، حريفان براي زدن ضربه به يکديگر، نياز به جاي محکمي دارند تا با تکيه بر آن بتوانند ضمن حفظ تعادل خويش، موفق به وارد آوردن ضربه شوند. نسل جوان ما که در برخورد با فرهنگ بيگانه به مصاف آمده است، زماني مي تواند ضربه کاري را بر دشمن فرود آورد که جاي پايي همچون ارزش هاي ديني و معنوي بجويد و آن را نقطه اتکاء خويشتن قرار دهد و علاوه بر حفظ تعادل خويش، بر حريف فائق آيد.
4 ـ 4ـ الگو هاي علم و اخلاق ارائه دهيد.
زندگي نامه هاي بزرگان علم و اخلاق که جوشيده از بطن فرهنگ اسلامي هستند، تأثيري عميق بر تار و پود شخصيت نسل جوان مي گذارد و قبل از آن که قلب حساس و دل زلال اين نسل به شوائب فرهنگي بيگانه آلوده شود، الگوها و اسوه هاي ايمان، خلأ هاي وجودي او را آکنده از سرچشمه زلال ارزش هاي اسلامي مي کنند تا روزنه ها بر نفوذ هر بيگانه اي مسدود شود.
امام علي ـ عليه السلام ـ ضمن بياناتي به فرزندشان امام مجتبي ـ عليه السلام ـ مي فرمايند:
«فرزندم، قبل از آن که قلبت نفوذ ناپذير شود، من به ادب آموختن به تو اقدام کردم.»[3]
4 ـ 5ـ جوانان را با معارف ناب اسلامي آشنا کنيد.
عرفان اسلامي با غنايي کم نظير مي تواند به شکلي مطلوب و روان، به نوجوانان و جوانان ارائه شود و سرگذشت استوانه هاي ايمان نظير «اويس قرني» ذهن متفحص و مستعد اين نسل را از شکوه عرفان، بالنده و آکنده سازد؛ به ويژه آن که اويس قرني در جواني به مدارج عالي ايمان دست يافت و در راه حفظ عقيده و آرمان خويش به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
4 ـ 6 ـ فرهنگ بسيجي و شهادت طلبي را ترويج کنيد.
ترويج تفکر بسيجي به گونه اي که يادآور فرهنگ شهادت طلبي در زمان جنگ باشد و در زمان حاضر همان فرهنگ با نفي الگوهاي غربي، مروج روح سادگي، پاکي و سازندگي باشد. تفکر بسيجي، همان زمزمه هاي عارفانه دعاي کميل، رايحه دل انگيز نماز شب و دعاي توسل با سوز و گدازي است که سال ها پشت سنگر ها و سنگرنشينان را گرم مي کرد و با زيارت عاشورا به اوج وحدت روحي و حمايت اسلامي مي رسيد که «اني سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الي يوم القيامه».
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. در اين زمينه کتاب هاي «نهضت هاي يک صد ساله اخير» و «پيرامون انقلاب اسلامي» از استاد شهيد مطهري و نيز کتاب «ماهيت انقلاب اسلامي» از دکتر رضا داوري جهت مطالعه بيشتر توصيه مي گردد.
[2]. جوان و نيروي چهارم زندگي، محمد رضا شرفي، نشر سروش، 1381، ص 166 ـ 165.
[3]. فبادر تک بالادب قبل ان يقسوا قلبک.
محمد رضا شرفي - تلخيص از كتاب بينش هاي تربيتي، ص 169 - 185
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید