از دوران گذشته و در بسياري از اقوام و ملل مختلف خواستگاري مردان رسم بوده، که از بزرگترين عوامل حفظ حيثيت و احترام زن بوده است. خواستگاري مرد از زن بر طبق و ميزان ناموس خلقت مي باشد و عکس آن بر خلاف قانون آفرينش است؛ زيرا مرد به عنوان جنس مذکر هميشه خواهان است و زن خواسته؛ از مرد طلب و عشق مطلوب است، و از زن حيا، عفت، ناز و کرشمه.[1] به قول ويل دورانت «زن فقط زنده است که معشوق باشد و توجه کردن به او مايه حيات اوست؟»[2]
اين رسم منحصر به جامعه اسلامي و يا ايران نمي باشد. استاد شهيد مطهري در اين باره سخن جامع و کاملي دارند:
«طبيعت، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفريده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن، طبيعت زن را گل و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است».[3]
اين يکي از تدابير حکيمانه و شاهکارهاي خلقت است که در غريزه مرد نياز و طلب و در غريزه زن ناز و جلوه قرار داده است. خلاف حيثيت و احترام زن است که به دنبال مرد بدود، براي مرد قابل تحمل است که از زني خواستگاري کند و جواب رد بشنود و آن گاه از زن ديگري خواستگاري کند و جواب رد بشنود تا بالاخره زني رضايت خود را به همسري با او اعلام کند.
براي زن که مي خواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و از قلب مرد سر در آورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند، قابل تحمل و موافق غريزه نيست که مردي را به همسري خود دعوت کند و احياناً جواب رد بشنود و سراغ مرد ديگري برود.
به عقيده ويليام جيمز، فيلسوف معروف: حيا و خودداري ظريفانه زن غريزه نيست بلکه دختران، در طول تاريخ دريافتند که عزت و احترامشان به اين است که دنبال مردان نروند و خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند، زنان اين درس ها را در طول تاريخ دريافتند و به دختران خود ياد دادند.
مرد خريدار وصال زن است و با خضوع و خشوع خود را نيازمند به عشق به زن نشان مي دهد و او با بي نيازي تمام در مقام معشوقيت سنگ محک مدعيان عشق شده و بهترين را انتخاب مي کند.
در طول تاريخ زن مظهر عشق و جمال، با کمال خردورزي و هنر توانست مرد را در هر مقامي و هر وضعي بوده است به آستان خود بکشاند و خود را مظهر مطلوبيت و پاسخ گويي قرار داده است. اين بهترين ضامن حيثيت و احترام زن و جبران کننده ضعف جسماني او در مقابل نيروي جسماني مرد است و هم بهترين عامل حفظ تعادل و توازن زندگي مشترک آن هاست.[4]
آيت الله جوادي آملي در کتاب زن آينه جلال و جمال روايتي پيرامون خلقت آدم و حوا نقل مي کند: حضرت آدم(ع) بعد از آگاهي از خلقت حوا از پروردگارش پرسيد: اين کيست که قرب و نگاه او مايه انس من شده است؟ خداوند فرمود: اين حوا است؛ آيا دوست داري که با تو بوده و مايه انس تو شود؟ آدم گفت (آري) آن گاه خداوند فرمود: از من ازدواج با او را بخواه، چون صلاحيت همسري تو را جهت علاقه جنسي نيز دارد... پس آدم عرض کرد: من پيشنهاد ازدواج با وي را عرضه مي دارم.
بعد از ازدواج، آدم به حوا گفت به طرف من بيا و به من رو کن و حوا به او گفت تو به سوي من رو کن. خداوند امر کرد که آدم (مرد) برخيزد و به طرف حوا (زن) برود.
خواستگاري دختران
البته خواستگاري دختران اشکالي ندارد، اما به نکات زير بايد توجه شود:
1. اقدام به خواستگاري از سوي دختر ها در واقع اظهار علاقه و آمادگي براي ازدواج است نه بيشتر از آن به اين معنا که دختران باکره نمي توانند بدون اجازه و اذن ولي خود (پدر و جد پدري) به ازدواج تن دهند و مستقلاً در اين زمينه تصميم بگيرند.[5]
2. تلاش «غير مستقيم» در امر خواستگاري مطلوب و پسنديده است به اين معنا که اگر واقعاً به جواني پاک، متدين، اهل زندگي و برخوردار از ويژگي هاي مطلوب برخورد نموديد و در يک کلام او را شايسته همسري خود تشخيص داديد، مي توانيد از دوستان خود، افراد فاميل (که مورد اطمينان باشند) و معلمي خير خواه و راز دار به عنوان پيک و رابط استفاده نماييد تا با طرح مسأله به صورت غير مستقيم به شخصيت شما آسيبي نرسد.[6]
3. طرح پيشنهاد ازدواج از طرف زن به مرد در تاريخ اسلام بي سابقه نيست همانگونه که حضرت خديجه ـ سلام الله عليها ـ وقتي به خصوصيات ايماني و اخلاقي رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ واقف شدند، به آن بزرگوار پيشنهاد ازدواج دادند، اما اين نکته بايد حتماً مورد توجه قرار گيرد که طرف مقابل بايد فردي با شخصيت و برخوردار از اخلاق حسنه و منشي نيکو باشد در غير اين صورت ممکن است طرف مقابل: طرح پيشنهاد ازدواج از سوي زن را به حساب نقاط ضعفي در زن بگذارد و پس از ازدواج همواره آن را دستاويز خود قرار دهد و به زن سرکوفت بزند و او را تحقير نمايد.
خواستگاري دختر از نظر شرعي
اقدام به خواستگاري از سوي دختر هيچ منع شرعي ندارد. البته به شرطي که با اذن پدر باشد و رضايت او جلب شده باشد. لازم به ذکر است که در صيغه عقد، درخواست ازدواج از جانب زن و پذيرش آن از طرف مرد است و از نظر حکم اسلامي خواستگاري زن حرام نمي باشد، و اين (خواستگاري مرد) از سنت و عرف جامعه است. هر چند سنتي خوب و پسنديده است و با تحليل و بررسي آن به درستي و هماهنگي آن با روحيات دختر و پسر پي مي بريم.
پيامدهاي منفي خواستگاري دختر
الف) درست است که اقدام به خواستگاري از آشنايي هاي پيشين حکايت مي کند اما هر آشنايي منجر به دل بستگي و محبت به يکديگر نمي شود و ممکن است به پيوندي خجسته و ميمون و تشکيل خانواده اي موفق نيانجامد ... به ديگر سخن دختر جوان، تشنه محبت عشق و در جستجوي تأمين نيازهاي عاطفي خويش است و گاه نمي تواند تشخيص دهد که همه جوانان در اظهار علاقه و ابراز محبت صادق نيستند.[7]
ب) امکان پاسخ منفي از سوي پسر يا خانواده و وابستگان او نبايد مورد غفلت و بي توجهي واقع شود. بنابر اين بايد همانند پسري که اقدام به خواستگاري مي کند و جواب رد مي شنود، او نيز خود را براي شنيدن پاسخ منفي آماده نمايد. چه بسا اتفاق مي افتد که علي رغم تمايل دختر و پسر به زندگي مشترک، وابستگان دو طرف از اين وصلت و پيوند جلوگيري مي کنند. از اين رو احتمال اين که دختر از نظر رواني، روحي و عاطفي آسيب پذير شوند، وجود دارد، اين در صورتي است که دختر اذن پدر را جلب کرده باشد، اما در صورت اقدام خودسرانه و تصميمي عجولانه، بر دشواري امر افزوده مي شود؛ زيرا اجازه ندادن پدر به اين کار، يعني بر هم زدن تمام مقدمات و بستر هاي فراهم شده توسط دختر و پسر که سخت، طاقت فرسا و دشوار است.
ج) بر فرض که اين خواستگاري به سرانجام برسد و به ازدواج ختم شود، دختر جوان بايد خود را براي سرکوفت ها و منت گذاري هاي احتمالي، برچسب ها و انگ ها از سوي پسر و خانواده او و حتي از سوي خانواده خود مهيا نمايد؛ چرا که ممکن است با بروز هر مشکلي در خانواده سيل تحقيرها و تهمت ها متوجه او شود.
از نظر عرفي، اقدام به اين کار به صورت مستقيم چندان مطلوب و پسنديده نيست و بهتر آن است که وابستگان دختر در صورت وجود شرايط لازم، به صورت غير مستقيم در اين امر خدا پسندانه اقدام نمايند.
پس در نتيجه:
1. الزام شرعي در خواستگاري مرد نبوده و خواستگاري زن حرام نمي باشد.
2. رسم خواستگاري مرد منحصر به ايران و جوامع اسلامي و زمان حاضر نبوده؛ بلکه از دير باز در اقوام و ملل مختلف رسوم بوده است.
3. خواستگاري مرد مطابق با راز خلقت انسان و هماهنگ با روحيات و نقش زن و مرد در زندگي است.
4. شکست و ناکامي در خواستگاري، براي مرد قابل تحمل است؛ اما در زن اثر روحي ـ رواني نامطلوب مي نهد.
5. خواستگاري، مرد ضامن حفظ تعادل نظام اجتماعي است و ايجاد توازن ميان قدرت جسماني مرد و ضعف جسماني زن است.
6. در مجموعه خواستگاري مرد نوعي احترام به شخصيت زن است.
7. زن با حفظ شرايطي مي تواند خواستگاري کند تا از آسيب هاي ياد شده مصون باشد (غير مستقيم ـ فرد مقابل داراي سجاياي والاي انساني باشد ـ کمک از واسطه امين، کار آمد و رازدار و ...)
[1]. ابراهيم اميني، انتخاب همسر، تهران: شرکت چاپ و نشر بين الملل سازمان تبليغات اسلامي، 1380، ص 169.
[2]. ابوالقاسم مقيمي حاجي، جوانان و روابط، چاپ اول، انتشارات مرکز مطالعات حوزه 1380، ص 6، (به نقل از لذات فلسفه، ص 122).
[3]. شهيد مطهري، مرتضي، نظام حقوق زن اسلام، قم: صدرا، چ 27، ص 39.
[4]. شهيد مطهري، نظام حقوق زن در اسلام، (چاپ 27، انتشارات صدرا، 1378، قم)، ص 39 و 40.
[5]. ر.ک: الحر العاملي، وسايل الشيعه، ج14، دار الکتب الاسلاميه.
[6]. ر.ک: غلام علي افروز، مباني روان شناختي ازدواج، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1380، ص 98.
[7]. ابراهيم اميني، پيشين، ص 183.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید