مفيد خواندن يعني طوري بخوانيد كه پيام نويسنده را بدون صرف زمان زياد، درك كنيد. همچنين مفيد خواندن، نوعي خواندن است كه به شما كمك مي كند با استناد به متون و موارد مرتبط بدون زحمت زياد چيزي را كه به دنبالش هستيد درك كنيد.
زماني كه مقاله اي را ميخوانيد يا كلا منظورتان از خواندن درك عمومي مطلب است دقت كنيد كه يادداشت برداري از مطالبي كه ميخوانيد رابطه مستقيمي با كيفيت درك مطلب دارد.
آيا تابه حال اتفاق افتاده كه متني رو بخونيد و بعدش متوجه بشيد كه اصلا منظور نويسنده رو درك نكرديد؟ آيا تابحال شده كه يه كوه از كتاب رو براي نوشتن يك مقاله بخونيد ولي نهايتا نتونيد به چيزي كه دنبالش بوديد برسيد؟
اگر هريك از موارد بالا را تجربه كرده ايد، نشانگر اين است كه شما بصورت مفيد متن رو نخونديد. مفيد خواندن با تعيين يك استراتژي متناسب با نوع متني كه ميخوانيد شروع ميشود. در تعيين اين استراتژي هدف از خواندن و طبيعت نوشته خود كمك شاياني محسوب ميشوند. اهداف يك مطالعه و كتاب خواندن ميتواند شامل يكي از موارد زير باشد:
جمع آوري اطلاعات براي نوشتن يك مقاله
يادگيري يك موضوع يا درك يك تئوري
آماده شدن براي يك امتحان
در هريك از موارد فوق، طبيعت كتابي كه ميخواهيد بخوانيد به شما كمك خواهد كرد كه چطور بخوانيد، استراتژي كه براي خواندن يك كتاب درسي لازم است، با استراتژي لازم براي خواندن يك رمان متفاوت است. لذا در زير استراتژي هاي لازم براي خواندن دو نوع نوشته را ارايه ميكنيم. اميدوارم مفيد واقع شوند.
راهكارهاي (استراتژي هاي) مطالعه ي متون آموزشي (آكادميك):
ساختار و شيوه ي نگارش متون آموزشي معمولا بصورت رسمي و قانونمند ميباشد. ابن متون ميتونند شامل كتب معمولي يا جزوات اساتيد باشند. براي درك يك مطلب از متون و نوشته هاي آكادميك شما بايد با استراتژي هاي مفيد مطالعه اين نوع متون آشنا باشيد. اين استراتژي ها ميتوانند شامل موارد زير باشند:
1- خواندن بخش مقدمه كتاب و پيدا كردن نقطه تز (Thesis Point) و بررسي فهرست مطالب
2- بررسي دقيق جملات موضوعي (Topic Sentences). جملاتي كه معمولا ديدگاه كلي از نوع مطالب موجود در يك پاراگراف را ارايه ميدهند.
حالا اينهايي كه در بالا اشاره شد يعني چه؟
نقطه تز:
بخش مقدمه، جهت ارايه يك ديدگاه كلي از علت پديد آمدن كتاب ارايه ميدهد. معمولا به عنوان نتيجه گيري اين مقدمه و در پاراگرف آخر اين بخش نقطه اي به نام نقطه تز (Thesis Ponit) وجود دارد. در اين نقطه نويسنده مستقيما هدفش از نوشتن اين كتاب را بيان ميكند، پس با مطالعه دقيق اين مقدمه ميتوانيد چهارچوب كلي از علت پيدايش كتاب را در ذهن خود تداعي كنيد.
جمله موضوعي:
بعد از اين كه چهارچوب در ذهن شما نقش بست، بايد تصوير داخل آن نيز در ذهن شما مجسم شود، پس شما بايد شروع به خواندن كنيد و ببينيد كه نويسنده چطور از ايده خود دفاع ميكند.
جملات موضوعي يا همان Topic Sentence ها نقش مهم و كليدي را در نقش بستن اين تصوير ايفا ميكنند، از آن جايي كه اين جملات موضوعي طبق استاندارد هميشه در ابتداي پاراگراف ظاهر ميشوند و موضوع كلي پاراگراف را در اختيار شما قرار ميدهند. دقت كنيد كه جملات موضوعي همواره نظريهاي يا موضوعي را بيان ميكنند كه جملات ديگر پاراگراف يا آن را اثبات ميكنند يا اطلاعات بيشتري راجع به آن در اختيار ما قرار ميدهند. اين جملات علاوه بر اين كه در ابتداي جمله ظاهر ميشوند، امكان دارد بعضي وقت ها هم در انتهاي جمله يا در اواسط آن ظاهر شود.
راهكارهاي مطالعه كتب معمولي:
زماني كه يك كتاب معمولي و استاندارد مثل يك كتاب “پرستاري” مطالعه ميكنيد، با توجه به ساختار كلي كتاب ميتوانيد از اطلاعات آن استفاده كنيد. ساختارهاي متفاوتي شامل:تقسيم بندي كتاب به فصول مختلف
تقسيم بندي كتاب به بخش هاي مختلف
تقسيم بندي بخش هاي مختلف به زير بخش هاي ديگر
يكي از بهترين روشها براي استخراج مفاهيم و مطالب از زير بخشها استفاده از جملات موضوعي ميباشد. دقت كنيد كه اولين پاراگراف هر زير بخش يك پاراگراف موضوعي بشمار ميآيد و ايده هاي كلي و عمومي آن زير بخش را مطرح ميكند. هم چنين پاراگراف آخر پاراگراف نتيجه گيري بحساب ميآيد كه ميتواند شما را در دسته بندي اطلاعات كمك كند. پاراگراف هاي مياني يا مثال يا ايده هاي حمايت كننده از پاراگراف اول ميباشند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید