زندگي پرتنش شهري همراه با انواع فشارهاي رواني، هيجانات، فشردگي کارها و خستگي مفرط، عوارضي را به همراه خواهد داشت. يکي از راه هاي جلوگيري از اين عوارض که امروزه از اهميت بسيار بالايي برخوردار شده است، برنامه ريزي براي اوقات فراغت مي باشد. انديشمندان جامعه شناسي و روان شناسي، در حالي کارکردهاي گوناگوني براي اوقات فراغت و فعاليت هاي فراغتي قائل شده اند و بر وجود مشترک اين کارکردها تحت عنوان استراحت، کسب آرامش، تجديد قوا و تمدد اعصاب، تفريح و سرگرمي، رشد شخصيت و برقراري تعامل در شکل گيري هويت، کسب معلومات و ارتقاي آگاهي ها، پرورش و شکوفايي استعدادها و خلاقيت ها تاکيد مي کنند که معتقدند با رشد جمعيت جوان کشور (4/1 درصد)، طولاني شدن دوره جواني (15 سال)، تحولات بين المللي و تغيير کارکرد نهادهايي چون خانواده و جايگزين شدن دوستان، رسانه و وسايل ارتباط جمعي تأثيرات اين کارکردها افزايش مي يابد.
در گذشته به دليل سادگي جوامع، برنامه ريزي براي اوقات فراغت راحت بود؛ ولي در حال حاضر، با پيچيده شدن جوامع و با پيشرفت سريع فناوري و وسايل ارتباط جمعي و رسانه هايي چون تلويزيون، ماهواره، اينترنت و ....برنامه هاي اوقات فراعت شکل جديد به خود گرفته و برنامه ريزي براي آن پيچيده و سخت تر شده است. از اين رو، مسئوليت برنامه ريزان اجتماعي، مربيان و خانواده ها بيش از پيش حساس تر شده است در اين جا به سه رسانه مهم تلويزيون، ماهواره، اينترنت مي پردازيم.
تلويزيون
امروزه تلويزيون از مهم ترين و قدرتمندترين رسانه هاي ارتباط جمعي به شمار مي آيد، که در همه خانه ها موجود است. در فرهنگ عمومي عصر حاضر، تلويزيون به يکي از ابزارهاي ضروري زندگي اکثر قريب به اتفاق خانواده ها تبديل شده است، به طوري که افراد خانه بدون تلويزيون را غير قابل تحمل مي دانند. افراد به خصوص کودکان و نوجوانان بيشترين زمان فراغت خود را به جاي معاشرت با بزرگسالان، خويشان و دوستان، به تماشاي تلويزيون مي گذرانند.
گذشته از فوايد بسيار اين ابزار مهم ارتباطي که از هيچ کس پوشيده نيست، نبايد از تأثيرات منفي آن چشم پوشي کرد:
1ـ تماشاي بيش از حد و زيادي برنامه هاي تلويزيون که مرد را از ساير برنامه هاي سازنده، هم چون معاشرت و ارتباط مفيد با خانواده و خويشان، وظايف و .... باز مي دارد. حساسيت ضررهاي آن براي کودکان از قرار زير است:
الف) کودکان به علت صرف وقت زيادي براي تماشاي برنامه هاي تلويزيون که تا پاسي از شب ادامه مي يابد از تکاليف خود باز مانده و صبح ها با تأخير به کلاس درس مي روند و خواب آلود مي شوند. اين شکل در خانواده هايي که کمتر بر فرزندان خود کنترل دارند، بيشتر ديده مي شود.
ب) تماشاي متمادي تلويزيون سبب انفعال جسماني و رواني کودک نيز مي شود و در نتيجه اغلب کودکان فرصت کمتري براي فعاليت هاي خود پيدا مي کنند، فعاليت هايي که کودکان مي توانند و بايد به طور مستقيم درگير آن ها شوند. مثل بازي، مطالعه، شرکت در مسابقات ورزشي و... از جمله سرگرمي هاي مثبتي اند که آنان با عادت به تلويزيون از آن ها باز مي مانند.
2ـ ويژگي عموميت داشتن برنامه هاي تلويزيون که همه اسرار زندگي را بدون توجه به سن و حساسيت مخاطب به نمايش مي گذارد و ساختار ارتباطي آن به شيوه اي است که کودکان مطالبي را مي آموزند که مربوط به بزرگسالان است و اين امر طبيعتاً زوال دوران کودکي را در پي دارد.
3ـ متأسفانه برنامه هاي تلويزيوني پر از فيلم ها، سريال ها و کارتون هاي بدآموز (مغاير با فرهنگ عمومي اسلامي)، خشونت آميز و پرخاشگرانه است. اين برنامه ها نه تنها سرگرم کننده خوب نيستند، بلکه ناخود آگاه يک نوع شيوه عمل و رفتار را به انسان، به خصوص کودکان و نوجوانان القا مي کنند. هر چند بزرگسالان به دليل قوه تميز خيال از واقعيت، کمتر از اين گونه برنامه ها آسيب رواني دريافت مي کنند، ولي کودکان که به روشني قادر به تمايز بين خيال و واقعيت نيستند، با شدت بيشتري از اين برنامه ها، به خصوص از صحنه هاي پرخاشگرانه متأثر مي شوند. خانواده ها بايد توجه داشته باشند که کودکان از سنين خيلي پايين، حتي از دو سالگي از رفتار پرخاشگرانه تقليد مي کنند و تأثير مشاهده خشونت در 8 سالگي عميق تر و پايدارتر از 19 سالگي است. در خلال اين برنامه ها کودک دنيا را آکنده از ترس، وحشت و نا امني مي يابد و اين موضوع آسيب هاي رواني زيادي را در پي دارد.
توصيه هاي لازم
1ـ با توجه به اين که 78 درصد گذران اوقات فراغت مربوط به تماشاي تلويزيون در بين نوجوانان و جوانان مي باشد؛ بنابر اين بايد هماهنگ و همکاري و تعاملي بين صدا و سيما و امور تربيتي آموزش و پرورش باشد.
2ـ مسئولان محترم رسانه ملي به خاطر داشته باشند که تلويزيون تنها سرگرمي بسياري از بچه هاي سرزمين ماست. بسياري از بچه ها دسترسي به امکانات ورزشي و تفريحي مطلوب ندارند؛ بسياري از آنان از ابتدايي ترين حقوق يک کودک محرومند؛ اين کودکان يا در کوچه ها با يک توپ پلاستيکي بازي مي کنند و يا پاي تلويزيون، محصولات فرهنگي!! آن رسانه را مي بلعند، پس بايد رسانه ملي در برنامه ريزي هاي خود اهداف متعالي اوقات فراغت را در نظر بگيرند.
3ـ در برنامه ريزي، بايد نيازها و رغبت و علاقه مخاطبين را مد نظر داشته باشند.
4ـ برنامه هاي پرورشي (اوقات فراغت) بايد نشاط آور، قابل انعطاف و لذت آور باشد و با کمترين هزينه بالاترين نشاط آوري را داشته باشد.
5ـ والدين خود بايد چگونگي رفتار کردن با کودکان خود را در برابر برنامه هاي آسيب زا ياد بگيرند و سپس پيشگيري هاي لازم را انجام دهند.
6ـ بايد به خاطر سپرد که برخي از برنامه هاي تلويزيون، از پيش دستکاري شده و تغيير يافته اند. همه افراد بايد بياموزند که چگونه خود را در مقابل اين نوع برنامه ها محفوظ نگه دارند و تحت تأثير نگرش حاکم بر آن ها قرار نگيرند.
7ـ مسئولان رسانه ملي بايد يک شوراي روان شناسي ـ جامعه شناسي در صدا و سيما ايجاد کنند، تا اين شورا فيلم هاي داخلي، به خصوص خارجي را از حيث آسيب هاي احتمالي آن طبقه بندي کرده و در نهايت مجوز پخش بدهند.
ماهواره
ماهواره که وسيله ارتباطي جهاني است که در کنار برنامه هاي مفيدش پر است از برنامه هايي که به ترويج خشونت مي پردازد سبب تزلزل خانواده ها مي شود و بي بند و باري جنسي را آموزش مي دهد آيا مي توان خود و خانواده و فرزندانمان را بدون هيچ دغدغه اي به زير تيغ آن فرستاد؛ البته اگر کمي انديشه کنيد، لازم نخواهد بود که ما بگوييم، ماهواره در خانه هاي ما جايي داشته باشد يا نه؟
اينترنت
اينترنت از جمله ابزارهايي است که امروزه با پيشرفت تکنولوژي و ظهور مقوله اي با عنوان فناوري اطلاعات و ارتباطات در ميان ساير پديده هاي نوظهور اين قرن با سرعت تمام خودنمايي مي کند. اين ابزار وسيله خوبي در پيشرفت علم، رشد فهم و گسترش وسعت ديد افراد تأثير بسزايي دارد. در حال حاضر حدود 70 درصد از جوانان شهرهاي بزرگ ايران از اينترنت و چت کردن براي پر کردن اوقات فراغت، کامل کردن تمايلات قلبي، نزديک شدن به ارکان هاي نه چندان واقعي و جدا شدن از مسايل روزمره استفاده مي کنند.
تحقيقات نشان مي دهد جوانان به دليل جذب سريع و وابستگي به وسايل ارتباطي جديد در مقايسه با ساير اقشار جامعه بيشتر وارد اين دنياي مجازي مي شوند و همين امر توجه مسئولان و انديشمندان را به خود جلب کرده است:
الف) زيرا آنان نگرانند، با عدم بستر سازي صحيح و ارائه آموزش هاي لازم و ايجاد فرهنگ مناسب در خصوص استفاده صحيح از اين ابزار، اين قشر آسيب پذير، به دليل «استفاده افراطي» از آن در معرض خطرند. جذابيت جلوه هاي گوناگون اينترنت به حدي است که «اعتياد اينترنتي» و تبعات ناشي از آن را در پي دارد.
ب) نگراني هاي ديگر به دليل «تهديدهاي اخلاقي» مي باشد؛ زيرا نوجوانان و جوانان در اثر استفاده از اينترنت، خواهي نخواهي به يک وعده مطالب و تصاوير غير اخلاقي دست مي يابند که آن ها را واقعاً تهديد مي کند. برخي از آنان از طريق چت کردن به دام سود جويان مي افتند که اين هم آسيب و خطرات خاص خود را دارد.
پس:
1ـ تا زماني که خانواده ها آگاهي هاي لازم در اين زمينه را بالا نبرند و به فرزندان خود نحوه استفاده صحيح از اين رسانه را آموزش ندهند، نمي توان از آثار مخرب آن کاست. بنابر اين چاره اي از مراقبت و کنترل و آموزش نوجوانان و جوانان نيست. آنان بايد ياد بگيرند که کافي شاپ و کافي نت با هم يکسان نيست.
2ـ وقتي برنامه هاي مناسب آموزشي به نوجوانان و جواني داده مي شود، وي احاطه علمي و شخصيتي پيدا مي کند و وقتي او به اين مسايل به خوبي آشنا شود، از شيوه هاي مفيد آن در اوقات فراغت خود استفاده مي کند.
منابع كمكي:
1ـ تلويزيون و آثار تربيتي آن، سيد احمد بيان معمار، فصل نامه پژوهش هاي علوم اسلامي، ش 4.
2ـ تلويزيون، دشمني در خانه، سايت تبيان، به نقل از نشريه پژوهش و سنجش، ش 16 و 15.
3ـ تلويزيون در زندگي کودکان ما، شرام و همکاران، ترجمه محمد حقيقت کاشاني، تهران، مرکز تحقيقات و مطالعات و سنجش برنامه هاي صدا و سيما، 1375.
مسعود نورعليزاده - مركز مط
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید