در گذشته، اغلب ازدواج ها بعد از بلوغ جسمي و جنسي دختر و پسر صورت مي گرفت که البته در بسياري جهات پيامدهاي منفي در پي داشت، اما چون خانواده ها آنها را مورد حمايت مادي و معنوي قرار مي دادند، مشکلات عمده اي پديد نمي آمد؛ ولي امروزه مفهوم زندگي، گستره نيازها، ساختار و کارکرد خانواده و انتظارات متقابل زن و مرد از يکديگر چنان متحول شده که بلوغ جسمي و جنسي به تنهايي نمي تواند جواب گوي نيازها و مسئوليت هاي يک زندگي مشترک باشد؛ لذا تعيين سن ازدواج نياز به بازنگري جدّي، عميق و همه جانبه دارد. بايد به متون ديني، تحقيقات روان شناختي، نيازهاي دوره جواني و نيز به واقعيت هاي اجتماعي و فرهنگ حاکم بر جامعه توجه شود، تا سنّ مناسب ازدواج معين، و راهکارهاي لازم براي بهبود و اصلاح وضعيت کنوني ارائه گردد.
سنّ ازدواج در قرآن و روايات
در کلام خداوند، سن معيني براي ازدواج مطرح نشده است، ولي از واژگاني چون «بلوغ»، «بلوغ حلم»، «بلوغ نکاح» و «بلوغ اشدّ» مي توان به نحوي سن بلوغ و سنّ ازدواج را به دست آورد، كه در واقع، معيار سن ازدواج از نظر قرآن همان قدرت داشتن بر ازدواج، توانايي هم خوابگي و توليد نسل است.
با توجه به روايات و سيره معصومين ـ عليهم السلام ـ که الگوهاي شايسته هستند براي ما مهم است كه در تعيين سن ازدواج نيز به آن بزرگواران اقتدا کنيم. طبق آيات، روايات و سيره معصومين ـ عليهم السلام ـ سن ازدواج در دختران بعد از 9 سالگي و در پسران حدود 20 سالگي است؛ اما سؤالي که وجود دارد اين است که آيا تنها، رسيدن به اين سن کفايت مي کند، يا معيارهاي ديگري نيز در تعيين زمان ازدواج دخالت دارد؟
شواهد بسياري نشان مي دهد که علاوه بر سن، متغيرهاي ديگري در تعيين زمان مناسب ازدواج مورد توجه است که به تبع آنها، معيار سنّي نيز نوسان مي يابد. يکي از اصلي ترين معيارهاي تعيين سن ازدواج، از نظر شرع[1] و روان شناسان رسيدن به حدّ رشد است که خود، ابعاد مختلفي دارد و ما اينک به توضيح برخي از جنبه هاي عمده آن مي پردازيم:
رسيدن به حد رشد
براي صلاحيت ازدواج از نظر فقه اماميه تنها رسيدن به سن بلوغ کافي نيست، بلکه علاوه بر آن، دختر و پسر بايد رشيد هم باشند؛ يعني بتوانند مصلحت خود را تشخيص دهند، تا بتوانند به استقلال و از روي اراده و اختيار عقد ازدواج ببندند.
شهيد مطهري درباره شرط بودن رشد براي ازدواج مي نويسد:
در فقه و سنت اسلامي محرز و مسلم است که براي ازدواج تنها عقل و بلوغ کافي نيست؛ يعني يک پسر به صرف آن که عاقل و بالغ است نمي تواند با دختري ازدواج کند، هم چنان که براي دختر نيز عاقله بودن و رسيدن به سن بلوغ دليل کافي براي ازدواج نيست، علاوه بر بلوغ و علاوه بر عقل، رشد لازم است.[2]
اگر بخواهيم کلمه رشد را به مفهوم عام آن تعريف کنيم، بايد بگوييم:
رشد يعني اين که انسان شايستگي و لياقت اداره و نگه داري و بهره برداري هر يک از سرمايه ها و امکانات مادي و يا معنوي را که به او سپرده مي شود داشته باشد؛ يعني اگر انسان در هر مرحله اي از زندگي که داراي يک شأن و منزلت و مقامي است و يا ابزار و وسيله اي را دارد شايستگي اداره و نگه داري و بهره برداري از آن را داشته باشد، چنين شخصي در آن کار و در آن شأن «رشيد» است.[3] حال، آن چيز هر چه مي خواهد باشد، همه ي آن اشيايي که وسايل و سرمايه هاي زندگي هستند. سرمايه به مال و ثروت انحصار ندارد مردي که ازدواج مي کند خود ازدواج و زن و فرزند و کانون خانوادگي، وسايل و.... به تعبير ديگر، سرمايه هاي زندگي او هستند، و يا شوهر براي زن و زن براي شوهر حکم سرمايه را دارد.[4]
بنابراين، رشد در مورد ازدواج يعني شايستگي و لياقت اداره زندگي، چنان که شهيد مطهري در اين خصوص مي فرمايد:
منظور (از رشد در امور ازدواج) تنها رشد جسماني نيست، منظور اين است که رشد فکري و روحي داشته باشند؛ يعني بفهمند که ازدواج يعني چه؟ تشکيل کانون خانوادگي يعني چه؟ عاقبت اين بله گفتن چيست؟ بايد بفهمد اين بله که مي گويد، چه تعهدهايي و چه مسئوليت هايي به عهده ي او مي گذارد و بايد از انجام اين مسئوليت ها بر آيد.[5]
رشد به معناي ياد شده کاملاً يک امر اکتسابي و قابل يادگيري است. والدين، اطرافيان و فرهنگ جامعه مي توانند نقش اساسي در شکل گيري و تحصيل آن داشته باشند.
خلاصه اينکه در تعيين سن ازدواج علاوه بر بلوغ شرعي (جسمي و جنسي) و عقلي، بلوغ اجتماعي و عاطفي و اقتصادي به منظور توانمندي شخص در تدبير امور خانواده و برنامه ريزي امور اقتصادي را نيز داشته باشد.
توصيه هاي لازم
1ـ بهتر است جوانان اگر بيم به گناه آلوده نشدن در اثر طغيان و فشار غريزه جنسي ندارند، قدري ازدواجشان را به تأخير اندازند تا با تلاش هرچه بشتر، شرايط و امکانات لازم را بدست آورند.
2ـ توصيه مي شود، قبل از اقدام به ازدواج، آگاهي هاي لازم در زمينه آيين و وظايف همسرداري و تدبير امور خانواده را از طريق مطالعه و مشاوره تحصيل نمايند.
3ـ تفاوت هاي فردي و شخصيتي، نوع تربيت، چگونگي آب و هوا و شرايط اقليمي در انواع بلوغ تأثير دارد.
4ـ لازم است توجه داشته باشيد که در اين امر وسواس زيادي نداشته باشيد، داشتن حد معمول عرفي شرايط ازدواج کافي است و نبايد بيش از حد ازدواج را به تأخير بياندازيد؛ چرا که بهترين فصل ازدواج عنفوان جواني و داشتن شادابي و طراوت زندگي است. ازدواج در آغاز جواني موجب مي شود که با همسر خود انس و الفت بيشتري پيدا کنيد، فرزند شما در دوره شادابي و توانايي متولد شود و بتوانيد آن را خوب تربيت کنيد.
راهکارهايي در تعديل سنّ ازدواج
1. بايد والدين، مربيان و مسؤولان تدابيري در نظر بگيرند که نوجوانان و جوانان در ابعاد مختلف جسمي، جنسي، عقلي، اجتماعي، عاطفي و اقتصادي به طور هماهنگ و متناسب رشد نمايند. آنچه در حال حاضر مشاهده مي شود، ناهم ترازي رشد و بلوغ جنسي و جسمي و احساس نياز به ازدواج، با ديگر ابعاد رشدي، يعني رشد عقلي، اجتماعي، اقتصادي و عاطفي نوجوانان و جوانان است؛ لذا يا به محض رسيدن به بلوغ جنسي اقدام به ازدواج مي نمايند، در حالي که از نظر عقلي، اجتماعي و اقتصادي به حدّ رشد مناسب نرسيده اند و يا سالها پس از رسيدن به بلوغ جنسي منتظر يافتن شغل مناسب، تکميل تحصيلات و ديگر پيش نيازهاي زندگي باقي مي مانند که در نتيجه يا اصلاً به آن دست نمي يابند. و يا وقتي به آنها مي رسند که ديگر شادابي، طراوت و انگيزه ازدواج را ندارند، در هر دو صورت، زندگي آسيب پذير و در معرض خطرهاي جدّي است.
2. از عواملي که موجب بلوغ جنسي زودرس و احساس نياز کاذب در جوانان مي شود، بايد به طور جدي جلوگيري نمود؛ مانند ديدن صحنه هاي مهيج، فيلم، ماهواره، اينترنت، روابط دختر و پسر و .... .
3. فرهنگ سازي ازدواج ساده و منطبق با معيارهاي اسلامي، يکي از نيازها و راهکارهاي اصلي در حل مشکلات ازدواج جوانان است. اگر معيار در ازدواج و انتخاب همسر دستورهاي اسلام باشد، اکثر يا هيچ يک از اين مشکلات وجود نخواهد داشت. تبعيت از آداب و رسوم نادرست، برخي تحصيلات نامتوازن، روابط بي حدّ و مرز دختر و پسر، بينش غير ديني که فقط اسباب مادي را در نظر مي گيرد، کم رنگ شدن توکل و توجه به خداوند و نيز هزينه هاي اضافي و تشريفات، از عوامل اصلي بالا رفتن سن ازدواج محسوب مي شوند. اين زنجيرهاي اسارت آور و دست و پاگير، متأسفانه در حال گسترش است. بايد بينش جوانان و نوجوانان و خانواده ها نسبت به زندگي، ازدواج و.... اصلاح شود تا بتوان مقدمات ازدواج آنان را در زمان مناسب و با الگوگيري از امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ فراهم کرد.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر.ک: مرتضي مطهري، مقاله رهبري در اسلام، (انتشارات صدرا، بي تا).
[2] . مرتضي مطهري، امدادهاي غيبي در زندگي بشر به ضميمه ي چهار مقاله ي ديگر، (انتشارات صدرا، بي تا)، ص 120 و 153.
[3] . همان، ص 122.
[4] . همان، ص 122.
[5] . همان، ص 153.
محمد صادق شجاعي-
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید