مقام معظم رهبرى
خانواده، كلمهاي طيبه است.كلمه طيبه هم خاصيتش اين است كه وقتي يك جايي به وجود آمد، همواره از خود بركت و نيكي ميترواد و به پيرامون خودش نفوذ ميدهد.[1]
پيوند ازدواج و زناشويى، يكي از نعمتهاي بزرگ الهي و از عوامل ماندگاري و صلاح جوامع است.[2]
از نظر اسلام، تشكيل خانواده، عمل مباركي است كه مرد و زن بايد آن را به عنوان يك كار الهي و يك وظيفه انجام دهند.[3]
فرصت ازدواج و آرام گرفتن در يك مجموعه خانواده، يكي از فرصتهاي مهم زندگي است.[4]
هر خانوادهاي يكي از سلولهاي پيكره اجتماع و بدنه اجتماع است. وقتي اينها سالم بودند، پيكره جامعه نيز سالم خواهد بود.[5]
در داخل خانواده است كه مرد و زن ميتوانند استراحت و تجديد قوا كنند، بدين گونه، همت خودشان را براي ادامه راه آماده سازند.[6]
غلامعلي افروز:
زناشويى، يكي شدن دو سرشت خدايي است تا سومي بتواند روي زمين زاده شود. پيوند دو روح است در مهري استوار تا جداييها را پايان دهند. يكي شدن برتري است كه دو هستي جداگانه را درون دو روح، يكپارچه ميكند.
حلقه زرّين زنجيري است كه آغاز آن يك نگاه و عشق پاك و پايانش جاودانگي است. و باران پاكي است كه از آسمان نيالوده ميبارد تا پهنه هاي طبيعت ايزدي را ميوه دار و فرخنده سازد.[7]
نيكبختي زن از شكوه و سروري و بخشش و بزرگواري مرد نيست، بلكه از مهري است كه جان زن و مرد را به يكديگر پيوندداده و جام دل ايشان را لبريز از محبت ميسازد. محبت و مهري كه آن دو را در تن زندگي به هم آورده و نغمهاي نشسته بر لبان آسمان ميسازد.[8]
رابطه زن و شوهر، به قدمت خلقت آدم، به قداست متعاليترين ارزشها، به عظمت گستره هستى، به بركت همه نسلها در همه عصرها و تجليگر اولين تعاملي است كه پيوندي آسماني اين دو را كنار هم جمع آورده است.[9]
رابطه زن و شوهر، جلوهاي از برترين هنر زندگي و كاملترين شكل ارتباط انساني است. در يك نگاه، رابطه زن و شوهر، آميزهاي است از زيباترين تلاقي چشمها، گيراترين تبادل كلامها، هماهنگترين تپش قلبها، همسوترين انديشهها، استواترين گامها و پررمز و رازترين محرميتها.[10]
رابطه زن و شوهر، رابطه مهرورزي و محبت پذيرى، عهد و وفا، گذشت و ايثار، سخاوت و احسان، مودّت و مروّت، صداقت و درستى، صفا و صميميت، خورشيد و نور، لبخند و نشاط، طبيب و درمان، آسايش روان و آرامش جان است.[11]
رابطه زن و شوهر، يعني برخوردار شدن از آراستهترين، گرانبهاترين، راحتترين، پردوامترين و گرمابخشترين تن پوشها، آرى رابطه زن و شوهر به فرموده خالق انسانها، چون رابطه قامت و لباس است و اين لباس، گرمابخش جسم و جان، معناگر حيات و جلوهگر وحدت است.[12]
زيباترين رابطه ميان زن و شوهر زماني برقرار ميشود كه هر دوي آنها با انديشهاي متعالي و انگيزهاي قوي تلاش كنند. يكديگر را مورد حمايت عاطفي خود قرار دهند و در ارضاي نيازهاي فطري و رواني همديگر از هم پيشي گيرند. زن براي شوهر لباسي زيبا و جذاب، و شوهر براي زن پوششي آراسته و برازنده باشد. همچون رابطه لباس و بدن، گرمابخش و آرامشگر يكديگر باشند و همديگر را زيبا و آراسته و با كمال و موقر جلوه دهند. كاستيها و خطاهاي هم را بپوشانند و همدل و همراز يكديگر باشند.[13]
زنها و شوهرها، فقط و فقط در زندگي مشترك و تعامل متقابل با همديگر ميتوانند همه مهارتهاي زناشويى و جاذبههاي بالقوّه كلامي و بصري و رفتارى خود را فعليت بخشند.[14]
زن و شوهر موفق آناني هستند كه جز با زبان محبت و تكريم با هم سخن نميگويند و همواره از خزانه دلشان كلام زرين و خوشانيد و گفتار شفابخش را برگزيده، در فضاي سرشار از نشاط و آرامش تقديم يكديگر ميكنند. در زندگي چنين زن و شوهري زبان تهديد، تنبيه، تحقير و تخريب شخصيت جايي ندارد. آنان خود محور، خودبين، خودخواه و خودكامه نيستند. و بيش از آنكه به خود بينديشند به همسر خويش ميانديشند.[15]
در يك زندگي مشترك موفق، زن و شوهر فهيم همه سعي و تلاش خود را در جهت جلب رضايت خاطر و فراهم ساختن آسايش و آرامش روان و نشاط دروني يكديگر مبذول ميدارند و از اين رو، ضمن ابراز محبت به خويشان و تكريم شخصيت آنان، به رسالت و مسئوليت خطير «همسري» انديشيد و خويشان و بستگان را بهانه بيمهري به همسر خود قرار نميدهند.
رابطه زن و شوهر، حياتيترين پاسخ به فطريترين نياز زندگي فردي و اجتماعي انساناست.
رابطه زن و شوهر، رابطه اي لطيف، گرمابخش و مهرآفرين بوده، اساس آن بر تمجيد و تكريم و گذشت و ايثار استوار است.
رابطه زن و شوهر، آزمون دوباره توان انسان در حفظ حرمتها و ارزشها، تكريم خويشان و نزديكان و تأييد و تقويت منزله همسر است.
رابطه زن و شوهر يعني بهرهگيري از پربركتترين زمانها و خوشايندترين فرصتها براي ارائه پايدارترين جاذبهها، تأمين فطريترين نيازها و تضمين سلامت و بهداشت روانها.
دروغ و بدزبانى، تندخويي و بداخلاقى، غيبت و تهمت، ناسپاسي و قدرناشناسى، بيتفاوتى، قهر و خشم از افات رابطه مطلوب زن و شوهر است.
محور رابطه زن و شوهري كه در انديشه اداره و ادامه يك زندگي پويا، مولّد و پربركت هستند، همدلي و يكرنگى، صبوري و خويشتن دارى، گذشت و ايثار است.
پي نوشت ها:
[1]مطلع عشق، ص 23.
[2]همان، ص 24.
[3]همان، ص 12.
[4]همان، ص 14.
[5]همان ص 23.
[6]همان، ص 29.
[7]جبران خليل جبران، صداي سخن عشق، ترجمه: فرامرز جواهري نيا، تهران، بديهه، 1381، چ 1، ص 58.
[8]همان، ص 213.
[9]غلامعلي افروز، روانشناسي رابطه ها، تهران، دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ، 1382، چ 6، ص 15.
[10]همان.
[11]همان، ص 16.
[12]همان، ص 17.
[13]همان، ص 17.
[14]همان، ص 18.
[15]همان.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید