عصر روز تعرض به حرمين عسكريين(27جمادي الاول1428)، به حرم كريمه اهل بيت (س) مشرف شدم. گفتم: «عظم الله اجورك» دل خونت را پر خون كردند، لعنهم الله!
خدّام حرم، سقف ضريح رو گردگيري مي كردند، گل هاي تازه مي گذاشتند و عطر افشاني مي كردند. گفتم: چطور دلتون مياد قلب خانوم رو جريحه دار كنيد! خانوم عزاداره! خروارها خاك و خاكستر تو ضريح و صحن حرم عسكريين روي هم ريخته و بوي دود و آتش فضاي سامرا رو پر كرده! آيا خانوم راضي به غبار روبي و عطرافشاني حرمشه؟!!
شب هاي سامرا هنوز شام غريبان است.
نه گلدسته ناي نجوا كردن غم غربت را دارد،
نه سرداب، خُنكايي به دل داغ عشاق المهدي مي رساند
كه برعكس؛
درياي سينه مهدي را به آتش كشيده است.
آه اي فلك، نفرين بر تو باد!
بشكن مهر گران سكوتت را
و در هم شكن هر آنچه در تو هست و نيست
كه سزاوارند خوبان و بدان به جرم سكوت و عصيان!
و به تو مي گويم!
اي تاريك تر از شب 27 جمادي الاول!
مي دانم عزمت بر آتش كشيدن حرم الله را از كه وام گرفته اي!
حرم سوزي سابقه اي ديرين دارد!
سابقه اي به قدمت اشهد انّ محمدا رسول الله!
اشهد انّ عليا حجت الله
و شاهدم گلدسته ويران
شهید آوینی
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید