آقاي قيلوله
روايتي از معصوم (ع) در باب استحباب خواب قبل از ظهر به نام خواب قيلوله وجود دارد، بر اساس همين روايت، كسي كه در وسط روز، قبل از ظهر در منطقه ميخوابيد، تا مدتي با عبارت «آقاي قيلوله» خطاب ميشد.
آدم بيدار كن
نمازشب خوان _ كسي كه در تاريكي مطلق سنگر، شب هنگام براي راز و نياز با خدا برميخيزد و به ناگزير در آن بستر به هم فشرده، تا ميخواست براي وضو ساختن بيرون بيايد دست و پاي بعضي از بچهها را لگد كرده و از خواب بيدارشان ميكرد.
الاغ هوايي
كنايه از هواپيماي C_130 كه معمولاً براي حمل بار از آنها استفاده ميشد.
آبكش
كسي كه بدن او مثل آبكش سوراخ سوراخ بود، جاي سالم در بدن نداشت. هرچه جاي زخم و جراحت و تير و تركش بود.
منبع :كتاب اصطلاحات جلد 1 صفحه ي 33
الك كردن
بد غذا خوردن_ اسراف به وسيله حيف و ميل كردن و ريختن مقداري از خوراك به داخل سفره هنگام كشيدن غذا و خوردن آن.
التماس غيبت
به ياد ما هم باش، ما را هم به خاطر بياور ولو با غيبت كردن! ولو در وصف كردن به بدي. كنايه از اينكه اگر نام ما قابل بر زبان راندن در مواقع مناسب و مطلوب نبود، براي مورد غيبت قرار گرفتن هم آماده هستيم.
اِم چماق
سلاح ام (1.M) سلاحي كه به جاي گرم بودن و خاصيت و كاربرد جنگي داشتن به چوب و چماقي ميماند كه بايد آن را به عنوان سلاح سرد بلند كني و بر فرق خصم بكوبي، خصوصاً وقتي فشنگ در آن گير ميكند كه اگر در چنين وضعي، وزن و سنگيني آن را هم به اين رديف مشكلاتش اضافه كنيم، شايد چيزي از يك چماق كم نداشته باشد.
منبع :كتاب اصطلاحات جلد 2 صفحه ي 31
آمپر جبهه
دعا، چيزي كه با آن اخلاص اتصال با خدا را در جبهه مثل آمپر اندازهگيري ميكردند. وقتي توجه و توسل به ائمه عليهم السلام به اوج خود (نقطهي جوش و خروش) ميرسيد، ميگفتند: «آمپر جبهه به 100 رسيده است.» «آمپر چسبيده به صد» نيز ميگفتند، خصوصاً بعد از زيارت عاشورا.
آدم آهني
كسي كه جاي سالم در بدن نداشت، مثل زمين زراعت، گويي تركش دشمن تنش را شخمزده. يكپارچه پوشيده از آهن. كسي كه با وجود صدها تركش در بدن همچنان در جبهه حضور داشت و اعتنايي به آن نميكرد به شوخي بعضاً به چنين شخصي ميگفتند: «آهنربا به بدنش ميچسبد.»
اضافه كاري
نمازشب خواندن و تهجد. پاسي از شب گذشته، وقتي همه خوب خوابشان ميبرد، كساني بودند كه از چادر و سنگر بيرون ميزدند و تا صبح، حسابي با خدا حال و حول ميكردند؛ يعني همان «پالگدكن»ها، «فانوس به دست»ها و كساني كه «عطششان زيا د بود» و بعد از روشن شدن هوا يكييكي سر و كلهشان پيدا ميشد، بچهها هم با آنكه ميدانستند موضوع از چه قرار است، رو به آنها ميكردند كه: «معلوم هست كجاييد؟» بعد خودشان اضافه ميكردند: «لابد طبق معمول رفته بوديد اضافهكاري!»
انا اعطينايي
نماز بدون طول و تفصيل، استفاده از اذكار و اوراد به نحو مختصر و مفيد، كش و قوس ندادن حمد و سوره. قرائت سورههايي مانند «انا اعطيناك الكوثر» بعد از سورهي حمد به جاي سورههاي بلند نظير سورهي «بقره» و «آل عمران».
اين عبارت را جايي به كار ميبردند كه امام جماعت اهل نماز خواندن با حوصله و سر فرصت بود، در چنين مواقعي قبل از قامت بستن وي، براي اينكه بگويند بعد از نماز كار داريم زياد معطل نكن، ميگفتند: «انا اعطينايي بخوان.»
املتي
لباس رنگ رو رفتهي از كار افتاده كه از بس از آن كار كشيده، مثل رنگ گوجه و تخم مرغ و تركيب اين دو شده است .به لباسهاي چريكي (پلنگي) داراي رنگهاي سبز و قرمز، زرد و مشكي نيز ميگفتند.
امور خالي
امور مالي. به اين علت كه غالباً خالي از وجه نقد بود اطلاق ميشد. كم نبود بچههايي كه چند ماه و گاه چند سال ماهانهشان عقب افتاده بود، غير از كساني كه اصلاً مراجعه نميكردند و خود را طلبكار نميدانستند.
ابوالفضل
در جبهه كسي كه يك يا دو دستش قطع شده بود، با تأسي به علمدار آقا اباعبدالله (ع)، حضرت ابوالفضل (ع)، و براي زنده نگه داشتن نام و ياد آن سردار سپاه اسلام، لقب ابوالفضل ميدادند.
آچار فرانسه ي گردان
نيرويي كه به درد همه كار ميخورد و بدون اينكه مسئول مستقيم كاري باشد، وقت و بيوقت و در همهي شرايط وجودش مشكلگشا و سمبل كارآيي و توانايي و هنر بود.
آمپول معنويت
فرد بسيار مخلص و متقي، كسي كه تزريق چند «سي سي» از اخلاص او كافي بود تا به اصطلاح يك «مريض قلبي» را از مرگ حتمي نجات دهد.
كسي كه همه سعي ميكردند با او غذا بخورند، راه بروند، مصاحبت داشته باشند، در صف نماز كنار او بايستند، و خلاصه بيمار او باشند، تا با واسطه يا بيواسطه از خلوص او برخوردار شده، در اين راه به رشد و تعالي برسند.
منبع :كتاب اصطلاحات جلد 2 صفحه ي 19
اتوبوس بهشت
خمپاره و گلولهي توپ و تانك و امثال آن. بدين خاطر كه بچهها بعضاً به وسيلهي اصابت آنها به فيض شهادت ميرسيدند و به بهشت خشنودي حق تعالي راه مييافتند، گويي اين توپ و خمپارهها، اتوبوس مخصوص بهشت بود كه همراهان خود را به مقصود و مقصد ميرساند.
آماده به خواب
منتظر لغو آمادهباش و مهيا براي به بستر رفتن. مواقعي كه مسألهي خاصي پيش ميآمد و يا براي آمادگي رزمي و روحي نيمههاي شب آمادهباش ميدادند، بچهها به شوخي ميگفتند: «آماده به خواب» يعني آمادهام تا دستور آمادهباش لغو شود و بخوابم.
اژدهاي هفت سر
آنتن بيسيم را از آن جهت كه هفت قطعه بود، هفت سر و بدان دليل كه وسيلهي مهمي در جنگ بود، اژدها ميگفتند.
آهن ربا
كنايه از حضور مداوم بسيجي در جبهه بود. به طوري كه آنقدر زخمي (مجروح) شده بود كه جاي سالم در بدنش نبود و آنقدر تركش به بدنش خورده بود كه اگر آهنربا به بدنش نزديك ميكرديم، جذب آن ميشد و يا به عبارت ديگر بدنش مثل آهنربا، تير و تركشها را جذب مينمود.
آب زير كاه
غواصان و نيروهاي عملياتي كه در زير آب كار ميكردند و بايد از تيز هوشي و فراست بالايي برخوردار ميبودند، تا از نگاه دشمن پوشيده بمانند و زمينه را براي وارد عمل شدن نيروهاي ديگر فراهم كنند. اين عبارت تصرفي است در اصطلاح «آب زير كاه».
آبروي هيأت
كسي كه بچههاي هيأت (گردان يا دسته) به او ميباليدند و به وجودش افتخار ميكردند، يا به عبارت ديگر شأن و احترام مجموعه و دسته كه همگي سعي در حفظ آن داشتند و اگر كسي از روي سادگي و بياطلاعي حرفي ميزد كه موجب خنديدن حاضرين ميشد، يا در بحثها به اصطلاح «كم ميآورد» دوستانش بهاو ميگفتند: « آبروي هيأت را بردي.»
آهن رباي قلب ها
جبههي جنگ، منطقهي عملياتي. آنجا كه همهي اشخاص و اصناف را دور شمع وجود خود در آن برهه از زمان جمع كرده، صغير و كبير را شيفته و مجذوب خود ساخته بود.
آخر نيمه ي اول گل زدن
در نيمهي اول خدمت پاسداري (وظيفه) كه مدت آن دو سال است، شربت شهادت را نوشيدن و به هدف رسيدن، يا به اصطلاح گلزدن و برنده شدن.
آرپي جي زدن به خاكريز
وسط حرف كسي، صحبت كردن و صحبت او را قطع كردن، اصطلاحات «لنگه پوتين پرت كردن»، «اعلام كد كردن» و «روي فركانس رفتن» نيز به همين معنا هستند.
افرادي كه حرفشان قطع شده بود هم بيشتر ميگفتند: «پايت گلي نشود»، «وقتي دوتا دوشكا كار ميكنند، يك كلاش نميآيد وسط تقتق كند.» يا «خشاب كه پر نميكنيم»، «خاكريز كه نميزنيم.» و...
آرپاره
خمپارهاي كه ته آن را به عنوان خرج براي آرپيجي استفاده ميكردند. دو حرف اول آن از «آرپيجي» و بقيهي حروف از «خمپاره» گرفته شده بود. يعني سلاحي كه از تركيب خمپاره و آرپيجي به وجود آمده بود. «آرپاره» را گاهي «خمپيچي» هم ميگفتند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید