چرا حجاب؟
در مورد فلسفه و چرايي حجاب و پوشش اسلامي بانوان بسيار سخن گفته اند و بسياري از صاحب نظران با بهره گيري از آيات و روايت يا با استفاده از دستاوردهاي علوم مختلف به بررسي اين موضوع پرداخته اند. با توجه به اهميت موضوع ياد شده،در اينجا به اختصار سه کارکرد حجاب را بررسي مي کنيم تا از ره گذر شناخت کارکردهاي مختلف حجاب، به درک روشن تري از فلسفه و چرايي آن برسيم.
1. حجاب و حضور اجتماعي زنان
اسلام حضور اجتماعي زنان را به رسميت شناخته و با پرده نشيني و انزوا گزيني آنان مخالفت کرده است. لازمه حضور زنان در اجتماع، فراهم آوردن زمينه اي است که در آن شخصيت انساني و ويژگي هاي متعالي زنان تحت تاثير جمال ظاهري و ويژگي هاي زنان آنان قرار نگيرد و همواره به عنوان بخش جدايي ناپذير جامعه که در همه ويژگي هاي انساني با مردان مشترکند، پذيرفته شوند.
اسلام با واجب کردن پوشش خاص بر زنان و الزام آنان به پوشاندن جمال خود در برابر مردان نامحرم، اين زمينه را فراهم آورده است که زنان به راحتي و بدون هيچ نگراني از اينکه ويژگي هاي انساني وتوانمندي هاي فردي آنها تحت الشعاع ويژگي هاي ظاهري و جذابيت هاي جنسي آنها قرار گيرد، به عرصه فعاليت هاي اجتماعي روي آورند و از تبديل شدن به کالاي جنسي درامان مانند.
2. حجاب و ارضاي درست قواي شهواني
مکتب اسلام با پرهيز از هر گونه افراط وتفريط ونگاهي کاملا متعادل به انسان و ويژگي هاي طبيعي او، امکان بروز و ظهور همه قواي طبيعي انسان ها را فراهم آورده و بر خلاف برخي اديان و مذاهب خواستار سرکوب کردن برخي قوا، از جمله قوه شهوت نشده است .
اين مکتب انسان ساز، براي آنکه همه قواي طبيعي انسان در مسير درست و متعادل امکان بروز و ظهور بيابند وگرفتار طغيان و سرکشي نشوند، شرايط و چارچوب هايي را براي به فعليت رسيدن هر يک از قوا و ارضاي آنها پيش بيني کرده است. از جمله، اين مکتب ضمن به رسميت شناختن قوه شهوت وميل به جنس مخالف، ارضاي اين قوه را تنها در چارچوب ازدواج شرعي پذيرفته و انسان ها را از اينکه قواي شهواني خود را رها سازند وجامعه را به محلي براي ارضاي اين قوا تبديل کنند، بر حذر داشته است.
يکي از عوامل و زمينه هايي که موجب، مهار قواي شهواني انسان ومحدود ماندن آن در فضاي خانواده و ازدواج شرعي مي شود، رعايت پوشش و حجاب اسلامي از يک سو و نگاه داشتن چشم از نگاه هاي حرام از سوي ديگر است.
به بيان ديگر ، مکتب اسلام از يک سو، با موظف کردن زنان به پوشش وعفاف و پرهيز از خودنمايي و جلوه گري در جامعه و از سوي ديگر با مکلف کردن مردان به حفظ چشم هاي خود از نگاه هاي حرام، زمينه هاي تحريک جنسي در جامعه را به حداقل رسانده و شرايط را براي محدود ماندن راه ارضاي جنسي به فضاي خانواده و ازدواج شرعي ، فراهم آورده است.
3. حجاب و تحکيم بنياد خانواده
خانواده از منظر اسلام ، اساسي ترين نهاد اجتماعي و هسته اوليه جامعه است. بر همين اساس، درمکتب اسلام، از خانواده به عنوان کانون مقدسي ياد شده است که بايد از هرگونه آسيب وآفت در امان باشد. به بيان ديگر، از منظر اسلام نبايد هيچ عاملي اساس اين کانون را متزلزل کند ومودت و رحمتي را که در پي ازدواج ميان زن وشوهر ايجاد شده است، خدشه دار سازد.
برهمين اساس، مکتب حيات بخش اسلام، از زنان و مردان خواسته است که تمام مهر و محبت و عواطف و احساسات خود را تنها در کانون خانوده بروز دهند و با هر عاملي که موجب کم رنگ شدن مهر و محبت آنان نسبت به يکديگر مي شود، مقابله کنند.
حجاب وعفاف زنان در جامعه و پرهيز آنها از هر گونه گفتار وکردار تحريک آميز، درگفتار و رفتار عفيفانه مردان و خودداري آنان از چشم چراني ونگاه به نامحرم، موجب مصونيت بخشيدن به کانون خانواده و پايداري مهر و محبت همسران نسبت به يکديگر مي شود.
بي ترديد مردي که در سرتاسر روز درمعرض تحريکات مختلف جنسي قرار مي گيرد وچشم وگوش او از ديدن چهره زنان نامحرم يا شنيدن صداي آنان پر مي شود، به هنگام بازگشت به خانه هيچ ميل و انگيزه اي نسبت به همسر خود نخواهد داشت. اين موضوع مهم ترين زمينه ساز کم رنگ شدن روابط زناشويي و سست شدن بنياد خانواده است.
نويسنده:ابراهيم شفيعي سروستاني
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید