مقاله حاضر، با تأسي از ديدگاه رهبر معظم انقلاب در مورد حجاب و عفاف تهيه گرديده است. تمامي نقل قول ها با ذکر شماره صفحه در پرانتز از کتاب «زن از ديدگاه مقام معظم رهبري» نشر نوادر، 1380 - استخراج گرديده است.
رعايت حجاب و حفظ عفاف به عنوان يک امر ارزشي در مکتب مقدس اسلام، مورد توجه قرار گرفته است. زن مي تواند جايگاه و شأن واقعي خود را در پناه عفاف بيابد و درجات متعالي را بپيمايد. اهميت عفاف و حجاب به مثابه ارزش و شأن حقيقي زن مي باشد. رهبر معظم انقلاب در اهميت عفاف چنين مي فرمايند: هر حرکتي که براي دفاع از زنان انجام مي گيرد، بايد رکن اصلي آن رعايت عفاف زن باشد. نبايد بگذارند عفت زن - که مهمترين عنصر براي شخصيت است - مورد بي اعتنايي قرار بگيرد. (95) حجاب، مقدمه ي حفظ عفاف مي باشد. ايشان در مفهوم و اهميت حجاب چنين مي فرمايند:
بايد مسائل ارزشي اسلام در جامعه ي ما احياء بشود. مسأله ي حجاب مسأله يي است که اگر چه مقدمه يي است براي چيزهاي بالاتر، اما خود يک مسأله ي ارزشي است. (29) در اسلام حجابي بين زن و مرد وجود دارد؛ اين را نمي شود منکر شد. اين حجاب هست؛ اين هم طبق حکمتي است که واقعاً صحيح اين حجاب باشد. اين که بگويند چنانچه زن و مرد در اتاقي هستند که پرده کشيده و در بسته است، اين حرام است؛ يک معناي عميق و حکيمانه دارد اين درست است. همه به عنوان يک مرد و يک زن، به خودشان که مراجعه کنند، تصديق مي کنند که اين حکم، حکم درستي است. کسي نمي تواند انکار بکند و بگويد اين حکم، حکم درستي نيست. اينکه مي گويند زن آرايش کرده و با زينت جلوي مردها و در مجامع مردها ظاهر نشود، حکم درستي است. (115) اسلام معتقد است که مرد و زن بايد يک مرزبندي ميان خودشان در همه جا - در خيابان ، در اداره، در تجارتخانه - داشته باشند. ميان زن و مرد مسلمان، حجاب و مرزي تعيين شده است. اختلاط و امتزاج زن و مرد، مثل اختلاط و امتزاج مردان با هم و زنان با هم نيست . اين را بايد رعايت کنند. هم مرد بايد رعايت کند وهم زن بايد رعايت کند. (63) مسأله ي حجاب، به معناي جلوگيري از اختلاط و آميزش بي قيد و شرط زن و مرد در جامعه است اين اختلاط، به ضرر جامعه و به ضرر زن و مرد - بخصوص به ضرر زن - است .(9)
عفاف عامل تکامل زن
شناخت عفاف و حجاب با توجه به کارکردها و آثار آن امکان پذير مي باشد. با توجه به اين که زن در سه حوزه مي تواند حضور يابد و راه تکاملي خويش را بپيمايد، حجاب در تکامل بخشي زن مؤثر است. بنابراين حجاب در سه قلمرو داراي کارکرد مثبت مي باشد. اينها عبارتند از : 1- تکامل انساني 2- تکامل اجتماعي 3- تکامل خانوادگي.
1-قلمرو تکامل انساني
ايشان در مورد تکامل انساني انسان، با توجه به هدف آفرينش و فضائل انساني چنين مي گويند:
هدف از آفرينش هر فرد انسان، عبارت از همان هدف آفرينش بشريت است؛ يعني رسيدن به کمال بشري و بهره بردن از بيشترين فضايلي که يک انسان مي تواند به آن فضايل آراسته بشود. فرقي هم بين زن و مرد نيست. (6) بايد گوهر انساني در زن و مرد رشد پيدا کند؛ اين مسأله ي ارزشي است. (29)
(در خصوص) قلمرو تکامل انساني؛ نظر اسلام اين است که «ان المسلمين و المسلمات و المؤمنين و المؤمنات القانتين و القانتات و الصادقين و الصادقات و الصابرين و الصابرات و الخاشعين و الخاشعات و المتصدقين و المتصدقات و الصائمين و الصائمات و الحافطين فروجهم و الحافظات و الذاکرين الله کثيراً و الذاکرات - ده صفت اساسي مرد و زن، بدون هيچ گونه تمايزي - اعدالله لهم مغفره و اجرا عظيما». فرض کنيد در اين زمينه، نظر اسلام را بجوييم و تبيين کنيم . (47)
هويت اسلامي اين است که زن در عين اين که هويت و خصوصيت زنانه ي خود را حفظ مي کند - که طبيعت و فطرت است و براي هر جنسي خصوصيات آن جنس ارزشي است - يعني آن احساسات رقيق را، عواطف جوشان را، آن مهر و محبت را، آن رقت را، آن صفا و درخشندگي زنانه را، براي خود حفظ مي کند، در عين حال، هم بايد در ميدان ارزش هاي معنوي - مثل علم، مثل عبادت، مثل تقرب به خدا، مثل معرفت الهي و سير وادي هاي عرفاني - پيشروي کند. (175)
حال که روشن شد رشد فضائل انساني و ارزش هاي معنوي، يکي از محورهاي مهم تکامل زن مي باشد و شأن حقيقي زن را نشان مي دهد، لازم است به نقش حجاب در تقويت تکامل انساني زن گوشزد نمائيم.
زن ، به واسطه حجاب مي تواند عفت و پاکدامني خود را حفظ نمايد و با تقويت عفت و پاکدامني، با نفسانيت خود مبارزه نمايد و اراده خود را در راه کسب علم و تقوي و معرفت الهي به کار گيرد و در پي انجام عبادت و تقرب به خداوند باشد. در واقع با حفظ حجاب و حريم ها - که صورت ظاهري است - نفس خود را - که صورت باطني دارد - تمرين مي دهد تا در پي ارزش هاي معنوي و الهي باشد و نهاد فطري خود را پرورش دهد و غريزه جنسي خود را - که بعد حيواني دارد - تا حدي و در جايي ميدان مي دهد که ابعاد انساني او رونق يابد. بي توجهي به عفاف و حجاب، باعث عنان گسيختگي نفس و آلودگي هاي آن مي گردد، چرا که نفس سرکشي و طاغي، فقط به دنبال اشباع اميال خود مي باشد و امکان و اراده براي سير الي الله و کسب فضائل اخلاقي و تکامل روحي و فکري از بين مي رود.
رهبر معظم انقلاب در اين زمينه چنين مي فرمايند:
ما که روي حجاب اين قدر مقيديم، به خاطر اين است که حفظ حجاب به زن کمک مي کند تا بتواند به آن رتبه ي معنوي عالي خود برسد و دچار آن لغزشگاه هاي بسيار لغزنده يي که سر راهش قرار داده اند، نشود. (29)
2- قلمرو و تکامل اجتماعي
رهبر معظم انقلاب، قلمرو دوم حضور زن را حضور اجتماعي بيان مي کنند که در واقع باعث تکامل زن در بعد اجتماعي مي شود. ايشان در اين زمينه چنين مي فرمايند:
قلمرو دوم حضور اجتماعي زن - فعاليتهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و نظير آن - يعني حضور زن در جامعه است، در اين زمينه ، هم نظر اسلام را تبيين کنيم. (47)
ايشان در خصوص اهميت و ضرورت حضور اجتماعي زن چنين مي فرمايند: اين که مي فرمايد: «من اصبح و لم يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم»، مخصوص مردان نيست، زنان هم بايد به امور مسلمانان و جامعه ي اسلامي و امور جهان اسلام و همه ي مسايلي که در دنيا مي گذرد، احساس مسئوليت کنند و اهتمام نمايند؛ چون وظيفه ي اسلامي است. (65)
ايشان در تأييد حضور اجتماعي زن، به تکه هاي تاريخي صدر اسلام اشاره مي کنند:
خود الگوي فاطمه ي زهرا (سلام الله عليها) که چه در دوران کودکي، چه بعد از هجرت پيغمبر به مدينه، در داخل مدينه، در همه ي قضاياي عمومي آن روز پدرش که مرکز همه ي حوادث سياسي اجتماعي بود، حضور داشت، نشان دهنده ي نقش زن در نظام اسلامي است. البته فاطمه زهرا (سلام الله عليها) قله ي اين فضائل است. زنان برجسته ي ديگري هم در صدر اسلام بودند؛ با معرفت، با خرد، با علم، حاضر در ميدان ها حتي حاضر در ميدان هاي جنگ؛ حتي تعدادي که نيروي بدني داشتند، حاضر در ميدان دلاوري در جنگ؛ شمشير زني و سربازي، (172) در صدر اسلام، زن در ميدان جنگ، علاوه بر بستن زخم مجروحان - که اين کار بيشتر بر عهده زنان بود - حتي گاهي با نقال ، در ميدان جنگ و رزم هاي دشوار آن روز، شمشير هم مي زد.(72)
همچنين ايشان در مورد اهميت و ضرورت حضور اجتماعي زن در عرصه انقلاب اسلامي چنين مي فرمايند:
امام خميني (ره) فرمودند، درست هم فرمودند: اگر زنان در اين نهضت همکاري نمي کردند، انقلاب هم پيروز نمي شد. (173) ما در جريان انقلاب شاهد بوديم که زن در کشور ما، سرباز خط مقدم انقلاب شد. اگر زن ها با انقلاب سازگار نبودند و اين انقلاب را نمي پذيرفتند و به آن باور نداشتند، مطمئناً اين انقلاب واقع نمي شد (10)
در جاي ديگر مي فرمايند:
عرصه ي دوم، عرصه ي فعاليت هاي اجتماعي است؛ اعم از فعاليت هاي اقتصادي، فعاليت سياسي، فعاليت اجتماعي به معناي خاص، فعاليت علمي، درس خواندن، درس گفتن، تلاش کردن در راه خدا، مجاهدت کردن و همه ي ميدان هاي زندگي در صحن جامعه. (62) در عرصه ي مسائل اجتماعي و سياسي و ايستادگي و صبر و مقاومت حضور سياسي و خواست سياسي و درک و هوش سياسي، شناخت کشور خود، شناخت آينده ي خود، شناخت هدف هاي ملي و بزرگ و اهداف اسلامي دشمن ، شناخت روش هاي دشمن بايد روز به روز پيشرفت کند. (175) در ميدان هاي سياسي نيز، ما خانم هايي را ديده ايم و مي بينيم که داراي قدرت تحليل و سخنوري هستند و براي پذيرش مسئوليت در نظام اسلامي آماده اند. (11)
رهبر معظم انقلاب ، با تأسي از ديدگاه اسلام و تکيه بر مصاديق صدر اسلام، حضور اجتماعي زن را منوط و مشروط به حفظ حجاب و عفاف مي دانند:
در صدر اسلام، زن در ميدان جنگ، علاوه بر بستن زخم مجروحان - که اين کار بيشتر بر عهده ي زنان بود - حتي گاهي با نقاب، در ميدان جنگ و رزم هاي دشوار آن روز، شمشير مي زد. در عين حال در داخل خانه، فرزندان خود را هم در آغوش مي گرفت، تربيت اسلامي هم مي کرد، حجاب خود را هم حفظ مي کرد؛ چون اين ها منافاتي با هم ندارند. (72) خواهر و همسر بعضي از ائمه ، يا همسران پيغمبر، در ميدان هاي گوناگوني عملي ، فرهنگي ، سياسي ، مبارزاتي ، انقلابي و نظامي وارد شدند. توجه کرديد! هيچ مانع از حضور در هيچ يک از اين ميدان ها نيست ؛ اما حجاب وجود دارد . آن را رعايت کنيد و وارد اين ميدان مبارزات بشويد. (117) فعاليت زنان در عرصه ي اجتماع، فعاليتي کاملاً مباح و روا و مطلوب و مجاز است که با حفظ حدود اسلامي ، اين ها را انجام بدهند و نيمي از نيروي فعال جامعه را به جامعه تقديم کند. (65) به شرط رعايت عفت و عفاف و عدم اختلاط و امتزاج زن و مرد، در جامعه ي اسلامي ميدان براي زن و مرد باز است. (64) (بايد توجه داشت) حجاب، به هيچ وجه مزاحم و مانع فعاليت هاي سياسي و اجتماعي و علمي نيست (9)
ايشان به چند مورد از دلايل و حکمت هاي اهميت و ضرورت حجاب و عفاف اشاره مي کنند:
الف- حفظ تعالي و تکريم شخصيت زن از چشم ديگران:
عفت در زن، وسيله يي براي تعالي و تکريم شخصيت زن در چشم ديگران، حتي در چشم خود مردان شهوتران و بي بند و بار است . عفت زن، مايه احترام و شخصيت اوست. (95)
ب- حفظ عفاف زن:
اين مسأله حجاب و محرم و نامحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه ي اين ها به خاطر آن است که اين قضيه ي عفاف در اين بين سالم نگه داشته بشود.
اسلام به مسأله ي عفاف زن اهميت مي دهد. البته عفاف مرد هم مهم است. عفاف مخصوص زنان نيست؛ مردان هم بايد عفيف باشند؛ منتها چون در جامعه مرد به خاطر قدرت جسماني و برتري جسماني، مي تواند به زن ظلم کند و برخلاف تمايل زن رفتار نمايد، لذا روي عفت زن بيشتر تکيه و احتياط شده است.
شما الآن هم که در دنيا نگاه کنيد، مي بينيد که يکي از مشکلات زنان در دنياي غرب، به خصوص در کشور ايالات متحده امريکا، همين است که مردان با تکيه به زورمندي خودشان به عفت زن تعدي و تجاوز مي کنند، آمار منتشر شده ي از سوي مقامات رسمي خود امريکا را من ديدم که يکي مربوط به دادگستري آمريکا، و يکي هم مربوط به يک مقام ديگري بود. آمارها واقعاً وحشت انگيز است. در هر شش ثانيه، يک تجاوز به عنف در کشور امريکا صورت مي گيرد! ببينيد چه قدر مسأله ي عفت مهم است. وقتي بي اعتنايي کردند، قضيه به کجا مي رسد. هر شش ثانيه، يک تجاوز به عنف! بر خلاف تمايل زن، مرد زورگو، ظالم، بي بند و بار، بي عفت بتواند به حريم عفت زن تعدي و تجاوز بکند. اسلام اينها را ملاحظه مي کند. اين مسأله ي حجاب که اين همه مورد توجه اسلام است، به خاطر اينهاست.
ج- حفظ امنيت اجتماعي براي زنان و مردان به منظور انجام مسئوليت هاي اجتماعي آنها:
با حجاب زن مسلمان، هم خود زن مسلمان امنيت پيدا مي کند و هم مردان مسلمان امنيت پيدا مي کنند. آن جايي که حجاب را از زنان دور مي کنند، آن جايي که زن را به عرياني و برهنگي نزديک مي کنند، در درجه ي اول، امنيت از خود زن و درجه ي بعد ، از مردان و جوان گرفته خواهد شد. براي اين که محيط سالم و داراي امنيت باشد، زن بتواند کار خود را در جامعه انجام بدهد، مرد هم بتواند مسئوليت هاي خود را انجام بدهد، اسلام حجاب را معين کرده است. (64)
1- تکامل خانواده
زن علاوه بر حضور در عرصه هاي اجتماعي، در خانواده ي خود نيز نقش تربيتي و سازنده اي را ايفا مي کند که اين حضور اهميت ويژه اي دارد. زن در اين جايگاه مي تواند الفباي عفاف را به فرزندان خود براي حضور سالم در فعاليت هاي اجتماعي آموزش دهد و با رفتار اجتماعي خود، الگوي صحيحي از عفاف را به اعضاي خانواده ارائه نمايد. زن با حفظ حجاب و عفاف در محيط جامعه مي تواند راه رشد و پيشرفت را در ابعاد انساني و اجتماعي طي کند و به عنوان يک عنصر مفيد و مثبت در تربيت خانواده نقش آفريني کند. زن عفيف و نجيب مي تواند فرزندان شايسته و سالم تربيت کند. زن با حفظ حدود شرعي ، جلوگيري از بي بند و باري و عنان گسيختگي نفس و تکريم شخصيت اجتماعي خود مي تواند فضاي سالم را در خانواده به وجود آورد و عزت نفس و کرامت انساني را به فرزندانشان القاء نمايد.
رهبر معظم انقلاب در زمينه نقش مؤثر و مفيد زن در خانواده بسيار تأکيد دارند و آن را مقدمه ي پويايي جامعه مي دانند:
قلمرو سوم، نقش زن در عايله - در خانواده - است. نظر اسلام را در اين مورد نيز تبيين بکنيم . (47)
از همه ي کارهاي زن مهم تر ، تربيت فرزندان و تقويت روحي شوهران براي ورود در ميدان هاي بزرگ است. (73) زن در زمينه ي ايجاد عدل و انصاف و محيط آرامش و سکونت در داخل خانواده بايد پيشرفت کند. (175)
از جمله نقش سازنده زن را در تربيت و تشجيع همسر و فرزندان خود براي ميدان جنگ و جهاد در دفاع مقدس هشت ساله مي دانند:
مادران در دوران انقلاب و در جنگ تحميلي، فرزندان خود را به سربازان جانباز و شجاع در راه اسلام و مسلمين تبديل کردند و همسران در دوران انقلاب و دوران جنگ تحميلي ، شوهران خود را به انسان هاي مقاوم و مستحکم مبدل ساختند. (73) اگر مادران شهدا و همسران شهدا بي صبري نشان مي دادند، شوق جهاد در راه خدا و شهادت در دل مردها مي خشکيد؛ اين جور نمي جوشيد؛ اين جور به جامعه طراوت نمي داد. (173)
با توجه به نقش زن در تربيت و تکامل خانواده لازم است زن (و حتي مرد) به منظور استحکام خانواده، به حدود شرعي پايبند باشد. رهبر معظم انقلاب چنين مي فرمايند:
مردي که مي تواند آزادانه در جامعه اطفاي شهوت بکند، زني که مي تواند بدون هيچ ايراد و اشکالي در جامعه با مردان گوناگون تماس داشته باشد، اين ها در خانواده ، نه يک شوهر خوب و نه يک همسر خوب و زن خوب خواهند بود؛ لذا بساط خانواده متلاشي شد. (86)
فرهنگ غربي در مورد زن و بي بند و باري و به ابتذال کشاندن زنان آن مناطق موجب شده است که خانواده سست بشود؛ بنيان خانواده متزلزل بشود؛ زن و مرد در داخل خانواده خيانت به يکديگر برايشان خيلي مهم شمرده نشود. (174)
حسن ختام
يکي از نشانه هاي مرد سالاري غربي ها همين است که زن را براي مرد مي خواهند؛ لذا مي گويند زن آرايش کند، تا مرد التذاذ ببرد! اين مردسالاري است، اين آزادي زن نيست؛ اين در حقيقت آزادي مرد است مي خواهند مرد آزاد باشد، حتي براي التذاذ بصري؛ لذا زن را به کشف حجاب و آرايش و تبرج در مقابل مرد تشويق مي کنند. (93)
آنچه که در ايران اسلامي در مقايسه با فرهنگ غرب مورد توجه قرار گرفته است، مقابله با ابتذال و بي بند و باري است. رهبر معظم انقلاب در اين زمينه چنين مي فرمايند:
زن هاي ايراني، بخصوص کساني که در رشته هاي گوناگون دانش و در چارچوب اسلام و احکام اسلامي و مهم تر از همه، مسأله حجاب، توانسته اند حرکت بکنند، بايستي به زنان و دختران و دانشجويان زن دنيا عملاً تفهيم کنند که علم به معناي بي بند و باري نيست و لازمه ي تحصيل علم، بي قيدي نسبت به موازين اخلاقي در مورد معاشرت زن و مرد نيست؛ بلکه مي توان با رعايت کامل اين موازين، علم را هم تحصيل کرد و به جاهاي بالايي رسيد و وجود شما مي تواند به عنوان يک نمونه از پيام جهاني اسلام نشان داده بشود. (13 و 12)
بديهي است درد زنان جامعه ي ما، کمبود آزادي به معناي بي بند و باري نيست. با توجه به اين که بي بند و باري خود مانع ظهور شخصيت حقيقي، کرامت انساني و شکوفايي استعدادهاي زنان مي باشد. - بلکه بايد موانع و محدوديت هاي ديگري را که بعد فرهنگي و اجتماعي دارد، جستجو نمود. ايشان در اين باره چنين مي فرمايند:
زن در همه جوامع - از جمله در جامعه ما - دچار ستم و دچار کمبودهايي است که بر او تحميل مي شود؛ اما اين کمبود؛ کمبود آزادي به معناي بي بند و باري نيست؛ اين کمبود، کمبود ميدان ها و فرصت ها براي علم و معرفت و تربيت و اخلاق و پيشرفت و شکوفايي استعدادهاست؛ اين را بايد تأمين و جستجو کرد. (87)
بالاخره ايشان از يک سو در خصوص احتراز از ابتذال و بي بند و باري هشدار مي دهند:
مبادا چنان که در افراد سطحي و غافل ديده شده است، نسل انقلابي و زنان مؤمن، دوباره روي به مصرف و تجملهاي پوچ و گرايشهاي غير انقلابي بياورند يا رسم جاهلي اختلاط بي پروا را دوباره زنده کنند .... (3)
از سوي ديگر بر احقاق حقوق انساني، شکوفايي استعدادها و تکامل انساني زنان در جامعه تأکيد دارند:
زن در جامعه، اولاً به حق انساني و حقيقي خود برسد، ثانياً استعدادهاي او شکوفا بشود و رشد حقيقي و انساني پيدا کند و در نهايت به تکامل انساني نايل بشود؛ زن در جامعه به صورت انسان کامل در بيايد؛ انساني که مي تواند به پيشرفت بشريت و جامعه ي خود کمک کند و در محدوده ي توانايي هاي خود، دنيا را به بهشت برين و زيبايي مبدل کند. (78)
نويسنده: حسين مزروعي
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید