آمرزش نامه ((Indulgence: در آيين کاتوليک روم، يعنى بخشودگى ناتمام مجازات هاى دنيوى به سبب ارتکاب گناه و پس از آن که گناه به وسيله آيين توبه بخشوده شود.
الهيات آمرزش نامه ها بر اين مفهوم استوار است که با آن که جرمِ گناه و مجازات ابدى آن، به وسيله آيين توبه بخشوده مى شود، محبت و عدالت الاهى خواهان آن است که فرد گناهکار براى جرم خود تاوان بپردازد؛ در اين دنيا يا در برزخ.
تاريخ آمرزش نامه پيوند محکمى با مقررات توبه در کليساى اوليه مسيحى دارد. آيين توبه در بسيارى از اوقات براى اشاره به تعميدى ثانوى و دشوارتر به کار رفته است که طى آن فرد توبه کار مى کوشيد تا نه تنها خود را از جرم گناه، بلکه از مجازات دنيوى نيز رها سازد. براى نيل به اين هدف، توبه هاى تنظيم شده (قانونى) براى جبران دَيْن، و تاوانِ مجازاتى مقرر مى شد که ناشى از گناه بود. بعدها در اوايل قرون وسطا، شيوه هايى مطرح شد که توبه قانونىِ طولانى، جاى خود را به دوره هايى از روزه گيرى (معمولا چهل روز، يک قرنطينه) نمازهاى شخصى خاص، خيرات و پرداختِ پول که قرار بود براى مصارف دينى استفاده شود، داد. اولين کسى که اقدام به اعطاى آمرزش نامه کامل يا مطلق کرد، پاپ اربن دوم به مناسبت جنگ صليبى اول (1095) بود. در فرمان آمرزش نامه آمده بود: «هر که تنها از سرِ پارسايى و نه براى به دست آوردن شهرت يا پول، به اورشليم رود تا کليساى خدا را آزاد کند، مى تواند آن سفر را به جاى همه توبه حساب کند.»
پس از قرن دوازدهم، توجه به آمرزش نامه ها بسيار شايع شد. اينوسنت دوم آمرزش نامه اى چهل روزه براى ديدار و سهيم شدن در تزيين کليساى بزرگ کلونى اعطا کرد (1132). به سرعت هر کليسايى فارغ از ميزان اهميتش براى تسريع در کار بازسازى، آمرزش نامه اى خاص خود داشت. فقدان آشکار تناسب ميان مبلغ ناچيز پولى که اهدا مى شد، با مجازاتى که آمرزيده مى شد، الاهيدانان بزرگ و فهيمِ آن عصر را با مشکلى مواجه ساخت. راه حل پيشنهادى آنان اين بود که پول هاى اهدايى و ساير کارهاى زاهدانه را نبايد جايگزين هايى براى توبه قانونى دانست، بلکه آنها شرايطى براى کسب آمرزشند. اين خزينه سرشارِ از شايستگى کليسا است که دَيْن گناه را جبران مى کند.
رسمِ طلب کردن هدايا به عنوان شرطِ لازم براى آمرزش نامه هاى خاص، به شکلى اجتناب ناپذير راه را براى سوء استفاده هاى جدى فراهم ساخت. پول هاى گردآورى شده اى که سر از جيب هاى کشيشان آزمند و دريافت کنندگان حرفه اى درآورد، مبلغ کمى نبود. دست کم محتمل است که واعظان از حدود اين آموزه پا را فراتر گذاشتند و افراد خوش باور را به اين بيراهه انداختند که باور کنند که آمرزش نامه، بديل و جانشين رنج و اعتراف حقيقى است. نيز به نظر مى رسد که اين اصطلاحِ بسيار شايعِ «از هر گناه و مجازات» در اين بدفهمى سهيم بود.
مواد 95 گانه مارتين لوتر (1517) تا اندازه اى اعتراض به کاربستِ خودسرانه و عنان گسيخته آمرزشنامه ها بودودرشعلهور شدن آتش مناقشه بر سر آمرزش نامه سودمند افتاد. با اين حال، تا زمان برگزارى شوراى ترنت در سال 1562، به سوءاستفاده هاى ناشى از فروش آمرزش نامه ها ادامه داده شد. نام و منصب خزانه دار (quasetor) و نيز همه امتيازات آن لغو شد. پنج سال بعد، پيوس پنجم همه آمرزش نامه هايى را که براى آنها پرداختِ پول و خيرات تجويز شده بود، لغو کرد و دستور داد تا اسقفان تمامى نامه هاى پاپى (briefs) را که در آن اين آمرزش نامه ها اعطا مى شد، نابود کنند. با اين حال، کليساى کاتوليک رم از اين اعتقاد دست برنداشت که از خزينه شايستگى کليسا مى توان دين گناه را پرداخت. در اعتقادات و سنت امروزىِ کليساى کاتوليک رم، فرد براى کسب آمرزش بايد در موقعيت فيض باشد. به عبارت ديگر، او نبايد در ذمه خود هيچ گناه نابخشوده بزرگى داشته باشد. او بايد نيت کسب آمرزش داشته، شخصاً کارهاى نيک تجويزشده را انجام دهد. آمرزش نامه ها را مى توان در مورد ارواح مردگان نيز به کار برد. در اين موارد، کليسا نمى تواند آمرزش نامه ها را مستقيماً به مردگان اعطا کند. آمرزش نامه ها را تنها مى توان بنا به تقاضا نه به عنوان يک هديه اعطا کرد.
منابع:
1. فصلنامه هفت آسمان، شماره 25، ترجمه بهروز حدادى، برگرفته از:
"Indulgence" In Merriam - Webster's Encyclopedia of World Religions.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید