به نام خدا
ويژگي ها و ارزشهايي که خداوند در وجود انسان قرار داده است ، سبب تمايز بنيادين او با ساير موجودات شده . يکي از اين ويژگي ها ، توانايي تفکّر و تعقّل اوست. عقل وسيله فهم پيام الهي است که از سوي پيامبران به بشر ابلاغ مي گردد. و بشر در پرتو آن مي تواند معارف و حقايق ديني را دريافت کند. لذا از رسولان و انبياء به عنوان حجّت آشکار و از عقل به حجّت نهان ياد مي شود. و همواره اين دو مقوله (رسل و عقل) يکديگر را تصديق کرده اند.
پيامبران نيز افراد برگزيده خداوند بودند که با خلوص نيت و زحمات فراوان در هدايت بشر نادان به سوي سعادت دنيوي و اخروي سعي داشتند. يکي از وظايف مهمّ پيامبران ،آشنا کردن انسانها با دستورات خدا مي باشد که بخشي از آن حدود و احکام ديني مي باشد.
و امّا بهائي ها چه مي گويند؟
بهائيان معتقدند که رهبرانشان دستوراتي دارند که بشر مي تواند با عمل به آن احکام و فرامين ، به سعادت و رستگاري حقيقي دست يابد. از اين جهت بر آن شديم که برخي از اين احکام را جهت اطلاع خوانندگان ، در اين بحث يادآور شويم و از نظر عقلي آنها را بررسي کنيم:
حکم اول: کسيکه عمدي خانه کسي را بسوزاند (ولو خانه هاي پوشالي و حصيري ) ،بايد خود او را بسوزانيد! (صفحه56 از کتاب اقدس بهاء الله)
حکم دوم: سارق را بايد اول تبعيد نمود و سپس محبوس ساخت و بار سوم علامتي بر پيشاني او بنهند و براي دفعات بعد در بهائيت حکمي نيست ! همچنين زن بهائي اگر دزدي کند حکمي ندارد! ( صفحه 43 از کتاب اقدس بهاء الله)
حکم سوم: در بهائيت منعي از لواط نشده .( صفحه104 از کتاب اقدس بهاء الله)
با توجه به احکام آورده شده همگي اين دستورات يک نقطه ضعف مشترک دارند و آن عقلاني نبودن اين احکام مي باشد و برخي از اين فرامين مشخص هستند که از عدل و انصاف به دور هستند(مانند حکم اول ) و بعضي ديگر سبب اشاعه فساد در جامعه مي شوند (مانند حکم سوم).
لذا اين احکام و دستورات بهائيت نه تنها نمي توانند انسان را به سعادت و خوشبختي برساند بلکه بشر را از معنويات دور کرده و از رسيدن به رستگاري حقيقي غافل مي سازد. با اين وجود چگونه مي توان باور کرد که اين احکام ، کلام وحي است و ابلاغ کننده اين دستورات به بشر ، پيامبري راستين بوده؟
نويسنده: معصومه فيضي
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید