(ماه عسل در عشقآباد )
تشکيل اولين مرکز تبليغاتي مهم بهائيان در خاورميانه (با عنوان مشرق الاذکار) در عشق آباد روسيه و تحت حمايت آشکار روسها، يکي از نشانههاي آشکار بر وجود پيوند ميان دولت تزاري و سران اين فرقه است. به نوشتهِ مجلهِ آهنگ بديع، ارگان بهائيان: «اولين مشرق الاذکاري که در عالم تأسيس شد مشرق الاذکار عشق آباد بود که در سال ???? ميلادي اقدام به بناي آن گرديد و به همت جناب حاج ميرزا محمد تقي افنان وکيل الدوله ساخته شد. نقشهِ آن را مهندس ولکوف کشيد و مورد عنايت حضرت عبدالبهاء قرار گرفت» .?
بايد ديد که چه عواملي باعث شد روسها ميدان را براي تجمع و فعاليت بهائيان در منطقهِ عشق آباد باز کنند و با وجود حساسيت و مخالفت شديد ملت و دولت ايران، و نيز مسلمانان خود منطقه، به حمايت آشکار از بهائيان بپردازند؟ حل اين معما، در گرو شناخت موقعيت حساس نظامي، سياسي، تجاري عشق آباد، و جايگاه مهم آن در استراتژي امپراتوري تزاري (مبني بر بلع ايران) است.
لرد کرزن (نويسنده و سياستمدار مشهور انگليسي) در کتاب خود: ايران و قضيهِ ايران، از عشق آباد به عنوان «پايتخت نظامي و اداري روس در شمال ايران» ياد کرده? و از اهميت سياسي، اقتصادي، سوق الجيشي مهم آن براي روسها پرده برداشته است.?
ويلهلم ليتن، کنسول آلمان در جنگ جهاني اول در تبريز، تصريح ميکند که جادهِ عشق آباد ـ قوچان ـ مشهد «براي روسها ارزش بسياري داشت» .? اظهارات اين دو کارشناس غربي را، کتابچهِ محرمانهاي نيز که کلنل زالاطارف در سال ????ق پيرامون جزئيات بنيهِ نظامي و وضعيت سوق الجيشي ايران، و شيوهها و راههاي مناسب براي حمله و تصرف نظامي اين کشور، نوشته و در مجمع سران ارتش روسيه با حضور برادر امپراتور قرائت کرده، کاملاً تأييد ميکند.? سفير آمريکا در ايران آن روزگار نيز تصريح ميکند که روسها بهترين نقشهها را از شمال ايران کشيده بودند.? ?? سال پيش از آنکه زالاطارف گزارشش را بنويسد، ملکونوف، جاسوس مشهور روسي، به امر مؤسسهِ جغرافيايي روسيه، به شمال ايران آمده و به بررسي دقيق ايالتهاي شمالي (گيلان، مازندران و استرآباد) پرداخته و اوضاع اقتصادي ـ نظامي و تعداد سکنه و فواصل شهرها از يکديگر را شرح داده و حتي معلوم ساخته بود که کشتي بخار فاصلهِ رشت تا استرآباد را در چه مدتي طي ميکند!?
در زمان ناصرالدين شاه، روسها فشار شديدي به دولت ايران ميآوردند که از قوچان و مشهد به سمت عشق آباد روسيه جاده بکشد.? در همين زمينه گفتني است، زماني که در سال ????ق، در آستانهِ آخرين سفر ناصرالدين شاه به اروپا، سفير وقت روسيه در ايران پرنس نيکولاي دالگوروکي (با پرنس دالگوروکي سفير ايران در زمان اميرکبير اشتباه نشود) با خشونت تمام، حکومت ايران را جهت انجام برخي از تقاضاهاي استعماري روسيه، زير فشار شديد قرار داد و شاه ايران با وجود نارضايي شديد از اين امر? سرانجام ناگزير از اجابت درخواست روسها شد، يکي از اين تقاضاها، اتمام راه شوسه ميان مشهد و عشق آباد روسيه (مرکز تجمع و تبليغ بهائيها) بود.??
اهميت عشق آباد براي روسها و سرمايهگذاري آنها روي آن، بيگمان ناشي از موقعيت حساس اين سرزمين در دايرهِ «استراتژي تجاوزگرانهِ» دربار تزاري مبني بر اشغال ماوراء النهر و سلطه بر شمال ايران بود. جمشيد کيانفر، پژوهشگر معاصر، با شرح تجاوز نظامي گام به گام روسهاي تزاري به ايالات شمالي خراسان بزرگ ايران (ترکستان، مرو، بخارا و…) در عصر قاجار، بخوبي سياست اشغالگرانهِ آنان در منطقه را ترسيم کرده است.??
بر پايهِ آنچه گفتيم، ميتوان دريافت که بناي عشقآباد، در واقع، جزئي از استراتژي تجاوزکارانهِ روسيه در طول قرن ?? (مبني بر بلع شمال ايران) بوده است که با تصرف و تسخير نظامي پياپي ايالات شمال و غرب خراسان بزرگ قديم (مرو، سرخس، بخارا و…) آغاز شده بود، و موضوعاتي چون تجمع بهائيان و تشکيل مشرق الاذکار آنان در آن شهر با حمايت جدّي و آشکار روسيه را، بايستي در چارچوب استراتژي يادشده فهميد و ارزيابي کرد. کسروي مينويسد:
آنچه دانستهايم [حسينعلي] بهاء در تهران با کارکنان سياسي روس بهمبستگي ميداشته، و اين بوده چون به زندان افتاد روسيان به رهاييش کوشيده و از تهران تا بغداد غلامي از کنسولخانه همراهش گردانيدهاند. پس از آن نيز دولت امپراتوري روس در نهان و آشکار هواداري از بهاء و دستهِ او نشان ميداده. اين است در عشق آباد و ديگر جاها آزادي به ايشان داده شد.??
اسماعيل رائين نيز ديدگاهي مشابه کسروي دارد و براي بهائيان در عشق آباد تحت سلطهِ روسيه همان نقشي را قائل ميشود که براي ازليان در قبرس تحت سيطرهِ بريتانيا.??
اظهارات خود بهائيان نيز بر نکتهِ فوق مهر تأييد ميزند. تاريخچهِ بناي مشرق الاذکار عشق آباد، و حمايتها و مساعدتهاي بيدريغ روسها از آنان در جريان احداث اين بنا، به تفصيل در کتاب ظهور الحق (ج ? ، قسمت دوم)، نوشتهِ فاضل مازندراني (نويسنده و مبلغ مشهور بهائي) آمده است.
عشق آباد، شهري مرزي و نوآباد بود. اسدالله عليزاد (از بهائيان مقيم عشق آباد) در خاطراتش مينويسد: سابقهِ تشويق و ترغيب بهائيان تحت فشار ايران (از سوي سران بهائيت) به هجرت از نقاط مختلف ايران (بويژه يزد و خراسان) به عشق آباد، و نشر و تبليغ مسلک بهائيت در آن ديار، به اواخر حيات حسينعلي بهاء بر ميگردد. به گفتهِ او: «وقتي زائرين يزد و ساير شهرهاي ايران به اوطان خود مراجعت نمودند و پيام مبارک … [بهاء] را به سمع» بهائيان ايران «رساندند، از تمام ايران خصوصاً از يزد و بعد هم از خراسان که همسايهِ ديوار به ديوار عشق آباد بود کاروانهاي مهاجرين عازم عشق آباد شدند و چون حکومت تزاري در آن زمان تازه اقدام به ساختمان و آبادي اين شهر مرزي کرده بود هر تازه واردي به زودي مشغول کار ميشد و اجرت خوبي هم دريافت ميداشت» … در ميان بهائيان «بناها و معماران زبده و عالي قدري وجود داشتند که به زودي مشهور… شدند و مهندسين روسي که مشغول عمران و آبادي شهر بودند آنها را به کار گرفتند. مجمع» بهائيان «عشق آباد به علت ورود پيدرپي مهاجرين که از دستههاي کوچک و بزرگ تشکيل ميشد به زودي به حدّ اشباع رسيد و مهاجرت از عشق آباد به ساير قسمتهاي ترکستان، اول به شهرهاي بزرگ مثل مرو، چارجوي، بخارا، سمرقند و تاشکند و بعداً به جاهاي کوچکتر شروع شد…» .??
اين توصيه و تشويق، سبب شد که تعداد قابل ملاحظهاي از بهائيان ايران در عشق آباد گرد آيند و بعضاً از آنجا به ساير قسمتهاي ترکستان روسيه (مرو، چارجوي، بخارا، سمرقند، تاشکند و روستاهاي حوالي آنها) بروند.??
فضل الله صبحي مهتدي، منشي و کاتب عباس افندي است که بعداً از بهائيت به اسلام بازگشت و دو کتاب در افشاي ماهيت و مظالم آنان نوشت. وي، که در ايام بهائيگري، عشق آباد و مرکز بهائيت در آنجا را از نزديک ديده، مينويسد: «در اين شهر [عشق آباد] و شهرهاي ديگر مسلمان نشين همهِ بهائيان آزاد بودند و فرمانروايي روس تزاري دست آنها را در هر کار باز گذاشته بود چنانکه به نام مشرق الاذکار نمازخانه ساخته بودند… و پادشاهان و فرمانروايان روس به بهائيان کومک [کذا] شاياني ميکردند…» .??
تفصيل ماجراي بناي مشرق الاذکار به نوشتهِ فاضل مازندراني چنين است: حاجي ميرا محمد علي افنان شيرازي (پسر دايي علي محمد باب) در ????ق طبق دستور بهاء، زمين مشهور به زمين اعظم را از صاحب آن خريد و عمارتي بر ساختمان آن افزود که تا ?? سال بهائيان از آنجا به عنوان معبد استفاده ميکردند و محافلشان در آنجا برگزار ميشد. در ???? حاجي ميرزا محمد تقي افنان (نمايندهِ تجاري و وکيل الدولهِ دولت روسيه??و برادر ميرزا محمد علي فوق الذکر) از جانب عباس افندي مأمور ساختن مشرق الاذکار شد. وکيل الدوله در ???? به عشق آباد آمد و با مساعدت محفل بهائي در آن شهر کار تخريب ساختمان موجود در زمين اعظم را براي احداث مشرق الاذکار در ?? رجب ???? آغاز کرد. «در آن وقت تمام بهائيان عشق آباد و اطراف به هزار نميرسيدند» .?? در رمضان ???? ژنرال «سوبوتيج، والي بلد که… محبت ابرار [= بهائيان را] در دل داشت با جمعي کثير از اعضاء حکومتي و هم جمعيتي کثير از بهائيان حاضر شده و در وسط عمارت که مرتفعتر از همه جا بود چادر افراشته، زينت نموده، فرشهاي نفيس گستردند و ميز و کراسي?? چيدند و فواکه و حلويات که درخور حضور جنرال مذکور بود حاضر ساختند و جنرال، اوراق تاريخ بنا که به خط روسي و هم فارسي مرقوم شد[ه] و در جعبهِ فضّه?? قرار داشت در محلي که براي دفن مقرّر گشت زير اولين سنگ بنا نهاد و در حالي که حاجي وکيل الدوله نشانهاي دولت روس و امير بخارا [را] نصب بر لباسش داشت و پهلوي جنرال سوبوتيچ ايستاده بود فتوغراف اجتماعي [= عکس دسته جمعي] برداشتند. آن وقت اطراف محل مذکور را با سمنت محکم ساختند و سنگ اوّل بنا را گذاشتند. پس با صاحب منصبان در سراپرده نشسته چاي و شيريني صرف گشت و اظهار محبت و ملاطفت و رضا نسبت به اهل بها نمودند و همگي ابراز شادماني از جهت بناي معبد کردند و تني از بهائيان خطابه[اي] مشتمل بر حمد و ثناي الهي و ذکر خير سلاطين عادل و و زراء کامل انشاء و قرائت کرد و احاد بهائيان به مدح و دعاي دولت عادلهِ [روسيه] رطب اللسان گشتند…» .??
پس از آن بهائيان با فوريت و سرعت دست به کار شدند و مجموعاً در طول ? سال عمليات احداث مشرق الاذکار را به پايان رسانيدند. «در اولين سال که مشرق الاذکار بنياد شد چون بهائيان از حکومت [روسيه] مهندس کارداني خواستند… اکنف که مهندس کامل بود تعيين گرديد و مقارن بناي مشرق الاذکار، کليساي ملي نيز در عشق آباد بنا گرديد و اکنف، مهندس اين هر دو بنا بود و در کمال فعاليت و جديت کار کرد و در حقيقت به کفايت او بود که عمدهِ عمارت بدين عظمت در ظرف دو سال ساخته شد…» .?? وکيل الدوله در شوال ???? با بدرقهِ گرم بهائيان، عشقآباد را به عزم ديدار با عباس افندي ترک کرد و پس از رفتن او باز هم کار خريداري زمينهاي اطراف مشرق الاذکار و توسعهِ بناي آن بر روي آنها ادامه يافت.??
به نوشتهِ فضل الله صبحي: در بالاي تالار مشرق الاذکار، لوحي از عباس افندي وجود داشت که به تزار روس آفرين گفته و از خدا خواسته بود که پرچمش را برفرازد و سايهاش را بر خاور و باختر بگستراند و هر بامداد، مبلغ بهائي آن لوح را با آوازي خوش براي شاگردان بهائي که به آنجا ميآمدند ميخواند و ميگفت از ته دل بر تزار آفرين گويند و از خدا بخواهند که در سايهاش بيارمند…??
افزون بر آنچه گذشت، در سال ????ق (????م) مجلهِ بهائي «خورشيد خاور» به زبان فارسي و تحت مديريت سيد مهدي گلپايگاني (مبلغ مشهور بهائي) در عشق آباد تأسيس يافت. اين مجله، ضمن تبليغ مسلک بهائيت، به مقالات ضدّ بهائي مشهد پاسخ ميداد و اين امر سبب شد که ورود آن به خراسان از سوي متدينين ممنوع گردد. لذا ورود و پخش آن در ايران، از طريق گيلان انجام ميگرفت. پس از انقلاب اکتبر چند بار مجله تعطيل شد ولي با دوندگي بهائيان مجدداً جواز نشر يافت.??
فضل الله صبحي ضمن شرح خاطرات ايام تبليغ خويش به نفع بهائيت در مرو و عشق آباد، پرده از ماهيت نشريات اين فرقه در روسيه برداشته است:
«از بخارا بار ديگر به مرو آمديم چون به مرو رسيديم ميرزا منير نبيلزاده و سيد اسدالله قمي و سيد مهدي گلپايگاني و چند نفر مبلغ ديگر در آنجا بودند و هر شب انجمن داشتند. سيد مهدي قاسماف از بستگان ميرزا ابوالفضل گلپايگاني بود و از همه مبلّغان در دانش و هوش و فروتني پيشي داشت در روز نخست به اسم بازرگاني به عشق آباد رفت و با سيد مصطفي صادق اف اصفهاني همراه شد. آشکارا داد و ستد چايي سبز ميکرد و در نهان مبلغ بود و همچنين با مردي روس به نام کنستنتين ميخائيلويچ فيدروف همراز شد. اين مرد روسي، سالي ده هزار منات از دربار تزار ميگرفت و روزنامهاي به اسم «مجموعهِ ماوراء بحر خزر» به زبان پارسي چاپ و پخش ميکرد و به ايران ميفرستاد. اين سيد مهدي در آن روزنامه کار ميکرد و ماهيانه ميگرفت و به سود آنان و زيان ايران سخنهايي مينوشت و ترجمانها ميکرد» .??
آواره (مبلغ بهائي)، که بعدها از بهائيت برگشته و با عنوان «آيتي» ، کتاب «کشف الحيل» را بر ضدّ آنان نگاشت، خاطر نشان ميسازد: «در ايامي که در عشقآباد بودم کاملاً حس کردم که روسهاي تزاري باطناً به اهل بهاء به نظر حقارت مينگرند ولي ظاهراً آنها را نگاهداري ميکنند و بهائيان هم آن قدر به روسها اطمينان دارند که تصور ميکنند امپراطور روس الي الابد بر اقتدار خود باقي است و سياست روسيه هم تغييرناپذير است و ايشان به قوّهِ اقتدار خود روس (و جمعي هم در طهران ميگفتند به قوّهِ اقتدار انگليس) مسلک بهائي را به نام مذهب بر ايران [حاکم] خواهند کرد ولي بيخبرانشان همه را حمل بر معنويت کرده و قدم فراتر نهاده ميگفتند همهِ سلاطين دنيا اين مذهب را در مملکت ترويج نموده به قوهِ جبريه تنفيذ خواهند نمود» !??
اعتراض دولت ايران
از اسناد و مدارک تاريخي بر ميآيد که دولت ايران، تجمع بهائيان در عشقآباد (زير چتر حمايت روسها) را دقيقاً حرکتي سياسي و خصومتآميز بر ضدّ ايران تلقي ميکرد و از آن بسيار شاکي بود. اين امر، منضم به درج خبر درخواست «تبعيت سياسي» توسط برخي از بهائيان از دولت روسيه در جرايد، ناصرالدين شاه را به شدت عصباني، و از خطر واکنش تند علما و ملت ايران بسيار نگران ساخت. در پي اين امر، در دستور العملي به خط خويش به امينالسلطان (در اواخر سال ???? ق) در بارهِ اختلاف ايرانيان مسلمان و بابي مقيم عشق آباد چنين نوشت:
جناب امين السلطان، فقرهِ بابيهِ عشقآباد را خواندم. کار بسيار بسيار بد جوري است. فوراً رقعه به وزير مختار روسيه بنويسيد و او را بخواهيد. همين امروز عصر يا فردا صبح يا عصر بيايد پيش شما و حسب الامر در اين فقره با او حرف بزنيد و روزنامهِ قفقازيه را که نطق آن بابي پدرسوخته را نوشتهاند به او بدهيد و صريح بگوييد که اولاً اين جماعت را شما ميدانيد که دشمن دين و دولت ايران هستند، چرا در عشقآباد جمع کردهاند؟ خواهش شاه اين است که اينها را از آنجا بدوانيد و هر کس به اين اسم در آنجا بيايد و اقامت نمايد راهش ندهيد. اينها مثل نهليستهاي شما، بلکه بدتر هستند. اگر ما يک نفر نهليست را بياوريم در ايران و مهرباني بکنيم و نگاه بداريم و تبعهِ خودمان بکنيم، آيا شما راضي ميشويد و خوشتان ميآيد؟ بخصوص چيزي که در اين روزنامه نوشتهاند که آنها خواهش رعيتي و تبعيت شما را خواستهاند، اگر اين فقره قبول بشود يک شورش بزرگي در ايران در ميان تمام علما و ملت ايران خواهد شد که از آن بالاتر به تصور نيايد. همين طورها خيلي سخت به وزير مختار بگو و به همين مضامين هم تلگراف رمز به ميرزا محمود خان [علاءالملک وزير مختار ايران در دربار تزار] بکن، در پطر[زبورگ] حرف بزند…??
پاسخ علاءالملک به امينالسلطان (مورخ اواخر ????ق) اين حدس را تقويت ميکند که حمايت روسها از بهائيان در ماجراي قتل محمدرضا اصفهاني، خالي از نوعي گروکشي سياسي براي وادار ساختن ايران به قبول مطامع استعماري روسها در آن مقطع نبوده است. علاءالملک، ضمن شرح مذاکرات خود با زيناويف (مقام برجستهِ وزارت خارجهِ روسيه) دربارهِ عشقآباد و موضوع قتل محمدرضا، و پاسخهاي زيناويف، ميافزايد: «لکن عمده چيزي که به اين جانب گفت و مقصود، عرض آن ميباشد اين است که ميگفت ما منتظريم از اعلي حضرت همايوني [ناصرالدين شاه] چه برهان دوستي به دولت روس بروز خواهد کرد…» . سپس تقاضاهاي استعماري و مداخله جويانهِ روسيه از ايران را (که آن روزها، با شدت و تندي تمام، مطرح ميشد) از زبان زيناويف نقل ميکند.??
پينوشتها:
?? آهنگ بديع، سال ?? (????)، ش ?? و ??، صص ???ـ????
?? ايران و قضيهِ ايران، جرج ناتانيل کرزن، ترجمهِ غلامعلي وحيد مازندراني، چ ?: شرکت انتشارات علمي و فرهنگي، تهران ????، ?/??
?? همان: ?/??? به بعد
?? ايران از نفوذ مسالمتآميز تا تحت الحمايگي (????ـ????)، ترجمهِ مريم ميراحمدي، مؤسسهِ انتشارات معين، تهران ????، ص ???
?? کتابچهِ فوق را وزير مختار وقت ايران در پطرزبورگ (ميرزا محمود خان علاء الملک) توسط جواسيس مخفي خويش جسته و ترجمهِ آن را همراه نامهاي در توضيح ماجرا، در جمادي الثاني ????ق براي امين السلطان (صدراعظم ناصرالدين شاه) فرستاده است. براي متن کتابچه و نامهِ علاء الملک ر.ک، گزارشهاي سياسي علاءالملک، گردآوري ابراهيم صفايي، چ ?: گروه انتشاراتي آباد، تهران ????، صص ??ـ??? فصلي از اين کتابچه، به راه شوسهِ عشقآباد ـ خراسان، و موقعيت استراتژيک آن منطقه اختصاص دارد. ر.ک، همان: ص ?? به بعد
?? ايران و ايرانيان، مستر بنجامين، ص ??
?? ر.ک، سفرنامهِ ايران و روسيه، ملکونوف، به کوشش محمد گلبن، و فرامز طالبي، انتشارات دنياي کتاب، تهران ????، صص ?? ـ?? و ???ـ???
?? ر.ک، ايران و قضيهِ ايران، لرد کرزن، ترجمهِ غلامعلي وحيد مازندراني، ?/??? و ???
?? روس و انگليس در ايران، فيروز کاظم زاده، ?/???
??? ر.ک، گزارشهاي سياسي علاءالملک، گردآوري ابراهيم صفايي، صص ???ـ???؛ روس و انگليس در ايران، فيروز کاظم زاده، ?/???، ??? و ???? براي دسايس استعماري و تجاوز طلبانهِ روسها در دههِ ????ق نسبت به شمال شرقي ايران و… ر.ک، مأخذ اخير، صص ???ـ???
??? سفرنامهِ ترکستان (ماوراء النهر، دکتر پاشينو، ترجمهِ مادروس داوِدخانوف، به کوشش جمشيد کيان فر، مؤسسهِ مطالعات و تحقيقات فرهنگي (پژوهشگاه)، تهران ????، پيشگفتار، ص ??
??? بهائيگري، چ ?، تهران ????، چاپخانهِ پيمان، ص ??
??? حقوق بگيران انگليس در ايران، اسماعيل رائين، ص ???
??? سالهاي سکوت؛ بهائيان روسيه ????ـ????، خاطرات اسدالله عليزاد، از انتشارات??? ,Century Press, Australia, 1صص ??ـ??
??? همان، ص ??
??? اسناد و مدارک دربارهِ بهائيگري (جلد دوم خاطرات صبحي، چاپ سيد هادي خسروشاهي، ص ??
??? وي پسر دوم حاجي ميرزا محمد تاجر شيرازي بود که دايي بزرگ ميرزا علي محمد باب قلمداد ميشد. ر.ک، عهد اعلي…، ابوالقاسم افنان، ص ???
??? تاريخ ظهور الحق، ج ? ، قسمت دوم، موسسهِ ملي مطبوعات امري، ??? بديع، صص ???ـ???
??? کرسيها
??? نقره
??? اسدالله عليزاد، از بهائيان مقيم عشق آباد: ضمن اشاره به به حضور «ژنرال سوبوتيج به نمايندگي از طرف شخص امپراطور روسيه در سال ???? در مراسم گذاشتن اولين سنگ بنا» ي مشرق الاذکار، تصوير وکيل الدوله، بهائيان و ژنرال روسي را آورده است. ر.ک، سالهاي سکوت، ص ?? و ??
??? تاريخ ظهور الحق، همان، صص ???ـ ???
??? همان، صص ????ـ????? دربارهِ عشق آباد، بهائيها و روسها ر.ک، خاطرات صبحي دربارهِ بابيگري و بهائيگري، چاپ دوم: کتابفروشي سروش، تبريز ????، با مقدمهِ سيد هادي خسروشاهي، ص ?? به بعد؛ اسناد و مدارک دربارهِ بهائيگري، فضل الله صبحي مهتدي، با مقدمهِ ابورشاد (سيد هادي خسروشاهي)، نشر عصر جديد، ص ?? و نيز صص ?? ـ?? ، ?? و ?? به بعد
??? ر.ک، اسناد و مدارک درباره بهائيگري…، ص ?? به بعد
??? تاريخ ظهور الحق، صص ????ـ????? نيز ر.ک، مصابيح هدايت، عزيزالله سليماني، ?/ ??
??? اسناد و مدارک درباره بهائيگري، ص ??
??? کشف الحيل، ج ?، چ ?، ص ??
??? گزارشهاي سياسي علاء الملک، صص ??ـ??
??? همان، صص ??ـ ???
نويسنده: رضا اشراقي
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید