اين مقاله توسط آقاي محمد جواد جاويد براي سايت باشگاه انديشه ارسال شده است/ با تشکر از ايشان
درحاليکه همچون سالهاي گذشته، امسال نيز دنياي مسيحيت روز کريسمس يا نوئل را آسوده پشت سر گذارد، اما بار ديگر دغدغه هاي ديني و غير ديني حاکم به مرزبنديهاي جديدي پرداختند. اينکه مفهوم عيد مسيحي تا چه ميزان و چگونه به عيدي عمومي و ملي، خارج از حدود و تعاريف مذهبي بدل شده است، پرسش جديدي نيست. اما اينکه چه عواملي باعث شتاب در نوعي دين گريزي شده است، پرسشي است که کنکاش از علل آن، امروزه براي بسياري از جامعه شناسان پراهميت جلوه مي کند. آنچه از منظر ديني براي برخي مومنان مسيحي مهم است مصادف شدن روز نوئل با روز تولد حضرت مسيح ع است. هر چند گروهي از مسيحيان چون برخي ارتدکسها اين تاريخ را درست نمي دانند و يا برخي از محققان آنرا بقاياي مراسم بت پرستان قبل از ميلاد مسيح مي دانند، با اينحال روز نوئل بعنوان روز جشن رسميت يافته است. در نتيجه هر حادثه مثبتي در اين روز مي تواند نوعي بار ارزشي بخود گيرد. وجود انساني نيکو سرشت که حامي فقرا و فراهم آورنده لبخند کودکان تهيدست در لحظه هاي ناراحتي آنان است، تاکيدي بر نوشتار انجيل و توصيه هاي مسيح خواهد بود. بابا نوئل مي تواند هر انساني باشد که بدنبال احياي ارزشهاي انساني باشد. فرانک عطيف در مورد خاستگاه بابا نوئل مي گويد: "سن نيکلاس" مرد خجالتي بود و دوست نداشت که مستقيماً به کسي پولي بدهد بنابراين راهي پيدا کرد تا پول را پنهاني و از طرف فردي گمنام به آنها بدهد و او کيسه هاي پول و طلا را از دودکش خانه ها به پايين مي انداخت . پدر دختر بعد از بار دوم به دنبال اين بود که اين فرد بخشنده را بيابد و "سن نيکلاس" را هنگام انداختن کيسه ي زر براي جهيزيه دختر سوم ديد. او کيسه ها را طوري مي انداخت که داخل جورابي که براي خشک شدن به کنار شومينه (اجاق) آويخته شده بود ، بيفتد (به همين خاطر هنگام کريسمس جوراب ها را در انتظار نيکلاس مي آويزند) "سن نيکلاس" از آن مرد خواسته بود تا به کسي چيزي نگويد اما خبر همه جا پخش شد و از آن به بعد هر زمان مسيحي ها هديه اي غير منتظره دريافت مي کنند، "سن نيکلاس" را باني آن مي دانند. آمدن بابا نوئل سابق در قالب ديني و سپس تجمع بابا نوئل ها جديد در قالبهاي غير ديني و حتي ضد ديني در دههاي اخير، اسباب افول بيش از پيش دينداري در غرب شده است. قديس گذشته، امروزه ديگري رنگي از دين ندارد. در يک نسخه ي چاپي سال ????با نام "مقالاتي پيرامون سن نيکلاس" آمده بود که اين قديس، کتي قرمز رنگ بر تن داشت. "توماس سنت" در سال ???? او را با لباس قهوه اي مايل به قرمز با زينت سفيد به تصوير کشيد. اين تصوير که در داستان "جورج پي واکر" با نام "سانتا کلاورز و کارهايش" چاپ شده، دليل پا گرفتن ايده لباس قرمز براي "سن نيکلاس" بوده است. اما آنچه بيش از همه سن نيکلاس، سانتا کلاورز و در نهايت بابا نوئل را عرفي کرده است، اقتصاد و بازار بوده است. شبکه سوم تلوزيون فرانسه در برنامه آموزشي خود در دسامبر 2003 دليل قرمز شدن لباس بابا نوئل در شکل فعلي آنرا منبعث از تبليغات بازرگاني شرکت کوکاکولا دانست. امروزه بابا نوئل تنها به سراغ تهيدستان نمي رود، هر ساله مرکز دولتي و غير دولتي در اروپا و آمريکا ماهها به آموزش بابانوئلها و مامانوئلهايي که به انحصاري شدن اين مسئوليت در دست مردان معترض بودند، مي پردازند. سالها بابا نوئل يک سفيد پوست بود. از دهه 60 به بعد بابا نوئل سياه پوست هم وارد کارزار شد. در دانشگاهها، مدارس و مهد کودکهايي که هر نوع علائم ديني را خلاف لائيسيته مي دانند، با نزديک شدن سفر بابانوئل درختان سرو و صنوبر نصب و تزئين ميشود. استدلال مسئولان مدارس که امروزه بالاخص در فرانسه اسباب اعتراض برخي دانش آموزان مذهبي شده، چيزي جز لائيک خواندن بابانوئل نيست. آنان معتقدند که تعطيلات و تزئينها جزئي از تاريخ ملي است و نه گزيده اي از تاريخ مذهبي. در کنار غير ديني شمردن بابا نوئل، علائمي نيز نشان از تغيير و تحول برخي از سنتهاي گذشته دارد. هر ساله در مطبهاي پزشکان کودکان، باجه هاي پست و کودکستانهاي دولتي و خصوصي صندوقهاي پستي اي ويژه بابا نوئل در نظر گرفته مي شود. در دهه ي ???? ، اداره هاي پست، هر ماه اخر سال در دسامبر انباشته از نامه هايي مي شد که بچه ها براي بابانوئل مي نوشتند. املاي درست نامش و اينکه کجا زندگي مي کند (قطب شمال يا جنوب) و همين که اصلاٌ با نامه ها چه بايد کرد، براي کارکنان پست فاجعه شده بود. اين نامه ها مهر "آدرس صحيح نيست" مي خورد و به اداره ي نامه هاي بي آدرس در واشنگتن يا پاريس و غيره فرستاده مي شد. اما بچه ها به سرويس پستي اعتماد داشتند و فکر مي کردند که حتما نامه هايشان بدست "سن نيکلاس" مي رسد. همه بچه ها از هر طبقه ي اجتماعي براي او نامه مي نوشتند. اما امروزه بابا نوئلها با مساعي ادراه پست و هزاران کارمندي که متصدي پاسخ به نامه ها هستند، جوابها و کادوها را فراهم مي کنند. هنوز عليرغم لائيک، بي دين و يا احيانا ضد دين بودن والدين، فرزندان هر ساله آنان را مجبور مي کنند تا احوالي از بابا نوئل بپرسند. اگر در داستانهاي قديمي بابا نوئل به طرق مختلف معرفي شده است و اگر وي قبلاً با الاغ مسافرت مي کرده، امروزه او را برروي سورتمه اي که به وسيله گوزنها کشيده مي شود مي توان ديد. در سال ???? داستانهاي ديگري بچه ها را تشويق کردند تا براي بابانوئل کمي غذا کنار بگذارند چون بعد از انجام کارهاي سختش خسته مي شود. بعداً هويج و چيزهاي ديگر براي گوزن شمالي او فهرست شد. البته بابانوئل هميشه يک نامه تشکر آميز براي بچه ها به جا مي گذاشت. بابانوئل در سراسر جهان شخصيت معروفي است. از نظر مسيحي هاي غنا "پدر کريمس" از جنگل مي آيد. در هاوايي سوار بر قايق مي آيد . در "نرانگ ريو" استراليا با اسکي آبي، ريش سفيد و لباس شناي قرمز مي آيد . سن نيکلاس آلمان يک دستيار هم دارد. نام او در قسمت هاي مختلف آلمان متفاوت است. در سوئد بابانوئل با بزهاي خداي صائقه مي آيد. در لهستان مي گويند هديه ها از ستاره ها مي آيند و در مجارستان اين فرشته هايند که آنها را مي آورند. در فرانسه پدر نوئل با مسيح خردسال هديه ها را مي آورد.
هنوز هم بسياري افراد بزرگسال در غرب به بابا نوئل اعتقاد دارند و کودکان خود را با اعتقاد به وجود او تربيت مي کنند در حاليکه اين خودشان هستند که بجاي بابا نوئل براي فرزندانشان هديه مي خرند. بسياري ديگر از والدين نيز براي دلخوشي کودکان خود به ترويج اين عقيده باطل مي پردازند. دو هفته قبل از نوئل يا کريسمس، سراسر بازار استرازبورگ مملو از کلاههاي قرمز زنانه و مردانه اي با کاکلهاي سفيدي است که بزرگ و کوچک در استقبال از بابا نوئل به سر گذاشته اند. هر چند بسياري از انان هيچ اعتقادي به اين شخصيت ندارند، اما چون هر ساله مدل جديدي از کلاه و لباس بابانوئل مي بينند، بدان راغب مي شوند. اغلب در هر فاميلي شخصي نقش بابا نوئل را برعهده مي گيرد و در اين صورت براي همه بچه ها کادو مي برد تا در روز نوئل که آنها از خواب بلند مي شوند، غافلگير شوند. بسته به سطح در آمد والدين کادوهاي بابا نوئل مي تواند متفاوت باشد. همين مساله باعث مي شود تا برخي از کودکان وقتي کادوي همبازي يا همکلاسي خود را مي بينند از دست بابا نوئل دلخور يا خشنود شوند.
براي ريشه کن کردن افسانه بابانوئل نزد بزرگسالان در سال 1998 يکي از مجلات معروف اروپا تحليلي علمي از امکان وجود بابا نوئل ارائه کرد. بر اساس محاسبه يکي از دفاتر آمار در آمريکا در جهاني که دو ميليارد کودک زير هجده سال وجود دارد، 378 ميليون نفر از آنان به بابانوئل اعتقاد دارند. در اين صورت بطور ميانگين مي توان گفت که حداقل 91 ميليون خانواده در جهان وجود دارد که بابا نوئل شب عيد بايد براي آنها کادو ببرد. اگر فاصله هر خانه با ديگري را تنها 1،25 کيلومتر و کادوي او براي هر کودک را تنها يک گرم بدانيم، بنا به نظر نويسنده اين مقاله بابانوئل بايد باري معادل 2157507 کيلوگرم را با سزعتي معادل 1000 کيلومتر در ثانيه يعني 3000 برابر سرعت صوت جابجا کند، تا کادوها صبح نوئل بدست بچه ها برسد. نتيجه گيري نويسنده مقاله آنست که اگر قرار باشد بابا نوئلي شب نوئل باشد، او يک بابا نوئل مرده است !
با اين وجود امسال نيز براي چهلمين سال متمادي فرماندهي نيروي هوايي مستقر در آمريکاي شمالي، به همراه شخصيتهاي آمريکايي و کانادايي به رد يابي و گزارش مسير حرکت بابا نوئل از قطب شمال به سمت کشورهاي ديگر خواهند پرداخت. فرماندهي اين قرارگاه با در اختيار گذاشتن شماره تلفني براي بچه ها از آنها خواسته است تا صرفا از ساعت چهار بعد ظهر با رعايت اختلاف ساعات با اين مرکز تماس حاصل کنند !!
اما همانطور که اعتراف و اقرار به گناه نزد کشيشان کاتوليک در مسيحيت اسباب دروغگويي بچه ها را فراهم مي کند، اصرار بر وجود بابانوئل هم باعث دروغگويي والدين شده است. بچه ها مي گويند که وقتي به کليسا مي روند بعضا مجبور به اعتراف به کارهايي ميشوند که در واقع مرتکب نشده اند، اما چون اعتراف توصيه شده ناچارند بالاخره چيزي بگويند. اغلب والدين تا سني که فرزند خود کشف حقيقت کند او را با بابانوئل خشنود نگه ميدارند. به همين علت مطالعات جامعه شناسان نشان مي دهد که اغلب بچه ها پس از سن دوازده سالگي ديگر اعتقادي به بابانوئل ندارند. اين بي اعتقادي زمينه بي اعتقادي در ابعادي گسترده تر را موجب مي شود که اولين ضربه آن متوجه دين است. در مقاله اي تحت عنوان ترک اعتقادات: پايان بابا نوئل، نويسنده با انجام 142 مصاحبه در مطالعه جامعه شناختي خود در فرانسه به اين نتيجه رسيده که افسانه بابا نوئل باعث گسست اعتقادات در جوانان شده است. ناهمخواني برداشتهاي دروني سبب گسست بيروني شده است. بچه ها در سني به سوي بابا نوئل خوانده مي شوند که اساسا قدرت تشکيک و تدبر لازم را دارا نيستند و از سوي ديگر از طرف کساني به وجود بابانوئل پي مي برند که بيش از هر کس ديگري به آنها اعتماد دارند: يعني والدين همچون پدر و مادر. با اينحال در اين سنين نيز کودکان نابخردانه اين ايده را نپذيرفته اند، آنان آنرا قبول کرده و تحقيق از آنرا نادرست مي دانند چون از افراد مورد وثوقي فراگرفته اند. براي همين منظور است که مي توان اين آموزش غلط را نوعي توطئه هماهنگ دانست که بوسيله والدين القا و به کمک جامعه، مدرسه، محله و معلم تاييد مي شود. هيچ دليلي براي کودک در ناباوري بدان وجود ندارد. اين ميزان از اعتقاد بعضا باعث مي شود تا کودکان بابانوئل را مبراز اشتباه بدانند، آنها مي گويند اين قابل قبول نيست که بابانوئل اشتباهي در کفش ديگري هديه او را قرار دهد و يا اينکه شبي کسي را فراموش کند چون او را جز به خوبي نمي شناسند. در نتيجه در اغلب موارد، گسست از بابانوئل و کشف بي اعتباري او منجر به بحرانهاي روانشناختي نيز در کودکان مي شود. آنان نه تنها به اين يادگار کودکي بي اعتنا مي شوند، بلکه به والدين و اطرافيان نيز بدبين مي شوند. در برخي موارد که کشف اين حقيقت به صورت تصادفي اتفاق مي افتد، آثار آن نيز سهمگين تر است.
تنها روشي که مي تواند کودکان امروز و نسل فردا را از دين گريزان نکرده اسباب آشتي آنان را فراهم آورد آموزش بر اساس عقل است. آموزش ارزشهاي انساني و ديني که آزمون عقلي خود را اثبات کرده اند، مي تواند به تثبيت ايمان مدد رساند. بابانوئلهاي و همکارانش در دنياي مدرن امروز مسئول دين گريزي آن دسته از کودکاني هستند، که خواسته يا ناخواسته خود را به اين پاکدلان بيش از يک انساني طبيعي با فضائل پسنديده نمايش داده اند.
* شمع ها و چراغ هايي که امروزه برروي درخت کاج روشن مي نمايند سمبل همان آتش هاي بزرگ مردمان دوران باستان است. آناني که از اين طريق، راه را براي خدايان خود روشن مي کردند و يا به مناسبت فصل زمستان، جشن هايي برگزار مي نمودند که سمبل پيروزي نور و آتش بر تاريکي بوده است. جشن ها و آداب و رسوم زمستاني برخي اقوام علت انتخاب روز 25 دسامبر را به عنوان ميلاد مسيح را براي ما روشن تر مي کند. برخي از دانشمندان ادعا دارند که حضرت مسيح بطور قطع در فصل بهار, در زمانيکه چوپانها، احشام خود را به چمن زارها مي بردند متولد شده است. اما کليساي کاتوليک برخي از آداب و رسوم باستاني را تحريف نموده و آنها را به صورت تعطيلات مذهبي کريسمس در آورده است.
http://fr.encarta.msn.com/encyclopedia_761566700_6/Bible.html
فرانک عطيف، "بابا نوئل از کجا اومده ؟" /archives/2003 www.sabzine.com
Ibid.فرانک عطيف، "بابا نوئل از کجا اومده ؟ " http://www.sabzine.com/archives/2003_12_29.html
LE PERE NOEL, Courrier international, n° 422, 5-7 décembre, 1998.
US Population Reference Bureau
(719) 474-1110
LE NORAD SUR LA PISTE DU PERE NOEL, Source: US Air Force News Archives (décembre 1996), (plan de défense, nom de code "Santa Claus") : www.finart.be/UfocohHq/santa.html.
BRONNER Gérald, L'abandon des croyances : La fin du Père Noël, Cahiers internationaux de Sociologie, Vol., CXVI, pp. 117-140, 2004, p. 128.
BRONNER Gérald, L'abandon des croyances, p. 125.
Ibid. ; 128.
Ibid., 138.
نويسنده : محمد جواد جاويد
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید