مسأله آخرالزمان و سرنوشت انسان ها ، يکي از مهمترين و جنجالي ترين مسائل در طول تاريخ بوده است.اديان الهي و مکاتب بشري نتايج متفاوتي را براي آخرالزمان تبيين کرده اند. اين نظريات به طور کلي انت هاي دنيا را خير يا شر معرفي مي کنند. مسأله صهيونيزم مسيحي در اين ميان بسيار مهم است. دليل آن نيز تسلط آنها بر منابع سياسي و اقتصادي جهان در کشورهاي امريکا و انگليس مي باشد.
در اين مقاله سعي شده است با بررسي کلي پيرامون اين نظريه راهي را براي پيش بيني اعمال دولت هاي مذکور فراهم آيد. اميدوارم که مورد عنايت و توجه شما قرار گيرد.
صهيونيزم چيست؟
جنبشي ملي و همگاني براي حضور يهوديان در فلسطين و دادن حق حاکميت يهود بر کل سرزمين هاي خاور ميانه( نيل تا فرات)است. آغاز اين جنبش را 1897 با کنگره يهوديان در بازل مي دانند. ولي قبل از آن نيز اين جنبش به صورت زير زميني فعاليت مي کرده است.
تاريخچه مسيحيت صهيونيستي:
با آغاز پروتستانيزم در اروپا يکي از بزرگترين انحرافات در دين مسيحيت ايجاد شد. مارتين لوتر در زمان زندگي خود بسيار تحت تاثير کتاب عهد قديم(تورات) بود. وي سعي ميکرد تا تفسيري از کتاب عهد جديد(انجيل) ارائه کند که مطابق با نظريات تورات باشد. اين در حالي است که انجيل بايد مفسر تورات ميبود نه بالعکس.
اين مسأله در زمان خود لوتر نيز سر و صداي بسياري کرد. لوتر در کتاب خود تحت عنوان "مسيح يک يهودي، زاده شد" در سال 1523 م نوشت:
"يهويان خويشاوندان خداوند ما (عيسي مسيح)هستند، برادران و پسر عموهاي اويند.روي سخنم با کاتوليک هاست. اگر از اينکه مرا کافر بناميد خسته شده ايد، بهتر است مرا يهودي بناميد."
آثار يهوديت در پروتستانيزم بسيار است. به عنوان مثال در حوزه اقتصاد، حليت ربا و به وجود آمدن اقتصاد کاپيتاليستي را به دنبال داشت.
پس از لوتر، پروتستانيزم به 3 دسته کلي تقسيم شد.
1- پروتستانيزم سنتي(Mainline Protestans)
اين دسته از پروتستان ها معتقد به رفتار مهربانانه با سايرين هستند و از بقيه پروتستان ها تعصب کمتري دارند. مهمترين دسته هاي ميان آنها مشيحايي ها، متدويست ها ( يا مکتبي ها)، لوتري ها، کليساي اصلاح طلب، اسقفي ها و ... مي باشد.
2- انجيلي ها (Evangelicals)
افرادي با احساس، از لحاظ مذهبي متعصب و متمايل به روش هاي نوين تفکر و انديشيدن هستند.
3- بنيادگرايان(Fundamentalists)
اين افراد نيز در اغتقادات خود متعصب اند و تفکراتي بسيار نزديک به يهوديان صهيونيست دارند. اين گروه را در اين مقاله مسيحيان صهيونيست مي ناميم. فعاليت عمده اين گروه پس از جنگ جهاني دوم مشهود شد.
رويکرد کلي اين گروه در سياست هاي امريکا بسيار موثر است. 4 رويکرد مهم اين فرقه (که 3 تاي اولي در سياست هاي امريکا کاملا مشهود است.) عبارتند از:
1- احساس برگزيدگي الهي:آنها معتقدند خداوند آنها را برگزيده تا همه انسان ها را نجات دهند و راه نجات آنها از بلاياي آخرالزمان پيروي از مسيحيت است. بوش در سخنان خود در اين باره ميگويد:
"ايالات متحده فراخوانده شده تا آزادي را که يکي از مواهب الهي است، به تمام مخلوقات در سراسر جهان ارزاني کند."
2- احساس عميق نسبت به اينکه اکنون در آستانه آخرالزمان هستيم: از سال 1916 روساي جمهور امريکا با اين مفهوم آشنا شدند و به آن ومعتقد شدند. اولين رئيس جمهور که به اين مفهوم ايمان آورد، ويلسون بود. روساي جمهور ديگر نيز به صورت جدي دنبال مي کردند. معروف است که مي گوين آرزوي ريگان آغاز جنگ آرماگدون به دست او بوده است. در اين باره بيشتر توضيح خواهم داد.
3- اقليم گرايي جنوبي ميان مذهب محافظه کار و سياست محافظه کار
4- تنها راه فهم و درک کامل و مطلق در بنيادگرايي است و سايرين در اين باره در اشتباه اند.
هفت مرحله در آخرالزمان:
مسيحيان صهيونيست معتقد به هفت مرحله يا هفت مشيت الهي هستند که در آخرالزمان به وقوع مي پيوندد. اين مراحل عبارتند از :
1- بازگشت يهوديان به فلسطين
2- ايجاد دولت يهود
3- موعظه شدن بني اسرائيل و ديگر مردم دنيا به وسيله انجيل
4- (حصول مرحله) وجد يا سرخوشي (Rapture) يعني به بهشت رفتن کليه کساني که به کليسا ايمان آورده اند.
5- دوره 7 ساله حکومت دجال(آنتي کراست - ضد مسيح) و فلاکت يهوديان و ساير به اصطلاح آنان مومنان
6- وقوع جنگ ارماگدون: در اين باره در ادامه توضيح خواهم داد.
7- شکست لشکريان دجال و حکومت مسيح به پايتختي قدس(اورشليم).يهوديان در اين دوره به مسيح ايمان ميآورند.
اهداف مسيحيان صهيونيست:
1- تشويق و دلگرمي در گفتگوهاي يهوديان و مسيحيان
2- مقابله با افکار ضد يهودي
3- آموزش با نگرش به ريشه هاي يهودي دين مسيح: اين برنامه در 200 مدرسه با 100000 دانشجو اجرا مي شود.
4- اقدامات بشر دوستانه در ميان پناهندگان يهودي
5- مخالفت با مقامات يهودي ميانه رو که به دنبال روش هاي مصالحه جويانه براي صلح در فلسطين هستند.
6- سوء استفاده از مسيحيت براي توجيه اعمال ضد حقوق بشر
7- آخرالزمان شناسي از کتاب مقدس در معرض تبديل شدن به پيشگويي منجر به واقعيت
براي اجراي بند هفتم با تبليغ تفکرات تدبير گرايي(يا مشيت گرايي- Dispensationalism ) درميان عموم تلاش ميکنند تا اين باور را به وجود آورند که مسائلي که رخ ميدهد همان است که در کتاب مقدس آمده و ما نبايد با آنها مبارزه کنيم.
آرماگدون(Armageddon)
مرحله ششم از مراحل هفتگانه آخرالزمان، جنگي همه گير در جهان است که در آن همه زمين به سختي نابود خواهد شد. اصل اين کلمه هارمجيدو (يا هارمگيدو) است. مکان وقوع اين جنگ را صحراي مگيدو در شمال اسرائيل و کرانه غربي رود اردن است. در اين مکان در گذشته شهري استراتژيک بوده که در مسير عبور از شمال به جنوب و شرق به غرب بوده است. جنگ هاي زيادي در تاريخ در اين مکان رخ داده است. در ابين جنگ ميان نيروهاي خير (يهوديان) و نيروهاي شر( مسلمانان از ايران و روسيه) رخ ميدهد و به همه دنيا کشيده مي شود.
در صحيفه حزيقال نبي درباره آرماگدون آمده است:
"باران هاي سيل آسا و تگرگ هاي سخت آتش و گوگرد، تکان هاي سختي در زمين پديد خواهد آورد. کوه ها سرنگون خواهند شد.صخره ها خواهند افتاد و جميع حصارهاي زمين منهدم خواهد شد."
در صحيفه زکرياي نبي آمده است:
"گوشت ايشان در حالي که بر پاهاي خويش ايستاده اند کاهيده خواهد شد و چشمان ايشان در جاي خود گداخته خواهد شد و زبان هايشان در دهانشان کاهيده خواهد شد."
بنيادگرايان اين عبارات را حمل بر استفاده شدن بمب هاي اتمي و نوتروني دراين جنگ ميدانند. اعتقاد به اين جنگ تأثير زيادي بر سياست هاي داخلي و خارجي داشته است. جيمز وات وزير کشور اسبق ايالات متحده در کميته مجلس نمايندگان اظهار داشت:"به علت ظهور دوباره و قريب الوقوع مسيح، نمي توانم خيلي در بند نابودي منابع طبيعي خودمان باشم." ريگان رئيس جمهور اسبق امريکا نيز بسيار تحت تأثير تعليمات ديني که توسط مادرش نل ريگان ديده بود، قرار داشت. وي ميگويد:"اين نبي خشمگين حزيقال است که بهتر از هرکسي، قتل عامي را که عصر ما به ويراني خواهد کشاند را، پيشگويي کرده است... اين علامت آن است که فرا رسيدن آرماگدون، دور نيست."
هزاره گرايي:
هزاره گرايي يکي از مسائل مهم در تاريخ و حوادث مربوط به ان بوده است. اين تفکر بر اين اساس استوار است که در ابتداي هر هزاره اتفاق مهمي رخ خواهد داد. "مجدد الف سنه" يکي از مهمتريت اين آثار مسلمانان در اين باره مي باشد.
مسيحيان نيزبه اين تفکر معتقدند. آنها ميگويند که جنگ ارماگدون در ابتداي هزاره سوم رخ خواهد داد. يعني تا سال 2026.
رسانه ها و جريان صهيونيزم مسيحي:
براي تبلليغات تفکرات صهيونيستس(اعم از يهودي، مسيحي و مسلمان) ابزارهاي فراواني وجود دارد. 85% سرمايه هاليوود متعلق به صهيونيست هاست. از اين رو آنها به راحتي ميتوانند جهت رواج نظريات خود به فيلم هاي سينمايي متوسل شوند.(فيلم هاي آرماگدون، ماتريکس، شمارش معکوس تا آرماگدون، امگا کد(يا مگيدو)و...) بسياري از کارگردانان و بازيگران معروف سينما صهيونيست هستند و در خدمت منافع اسرائيل فعاليت مي کنند.
از ميان 1400 راديوي مذهبي در دهه 90 در امريکا، 400 راديو در دست بنيادگرايان پروتستان است که در آن 8000 کشيش پيرامون نظريات صهيونيستي خود تبليغ ميکنند. برنامه هاي تلويزيوني عامه پسند بنيادگران مسيحي حدود 60000000 بيننده در امريکا دارد. آنها در فعاليت هاي خود تبليغ ميکنند که صلح نتيجه اي در بر ندارد و بايد به دنبال جنگ بود و با استناد به آيات انجيل اثبات ميکنند که اکنون در آخرالزمان حضور داريم.(نظريه جنگ تمدن ها)
آثار اين تبليغات در امريکا به حدي است که 25% مردم عملا به اين فرقه پيوسته اند و اکثريت مردم امريکا معتقدند به برکت حمايت دولتشان از رژيم صهيونيستي است که خداوند به آنها روزي و نعمت ميدهد.
ساير مردم جهان نيز از اين تفکرات بي بهره نيستند. سربازان اسپانيا شرکت کننده در جنگ عراق خود د را نمايندگان مسيح ميدانند و از علائم جنگ هاي صليبي استفاده مي کنند.
در پايان:
با اين تفاصيل به نظر ميرسد بسياري از سياست هاي امريکا در جهت تحقق آرمان هاي اي گروه از مسيحيان است و ميتوان بسياري از کارهاي امريکا و مسائل پشت پرده آن را دريافت. وظيفه ما اين است که اين مفهوم را عميق تر بشناسيم و در جهت مقابله با آن به خصوص مبارزه با صهيونيزم اسلامي تلاش کنيم.
نويسنده : محمد صالح مفتاح
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید