تناسب گونههاي تجمعات انساني در هر سطح و گسترهاي، نيازي حياتي به منظور برقراري، استمرار و ارتقاي روابط ميان آنهاست. تنوع گرايشها و منافع موجب ميگردد ائتلافهاي گوناگوني شکل گيرند که روابط فرقه بهائيت با صهيونيستها نيز در همين چارچوب قابل بررسي است. استمرار اين روابط در دوره زماني بلندمدت نشانه تناسب و سنخيت آنها با يکديگر ميباشد و اين واقعيت، نکتهاي است که براي شناسايي ماهيت هر يک از طرفين بسيار مفيد است. در مقاله حاضر، رابطه بهائيت و اسرائيل به عنوان پيوندي ديرين و فزاينده بررسي شده است.
يکى از فصول بسيار مهم در کارنامه سياسى بهائيت، روابط صميمانه و همکارى تنگاتنگ سران اين فرقه با صهيونيستها به طور عام، و رژيم اشغالگر فلسطين، به طور خاص، است.
سرزمينى که بيش از نيم قرن صهيونيسم چنگالهاى خونين خويش را بر آن افکنده است، از ديرباز قبله بهائيان محسوب مىشود و افزون بر اين، سالهاست مرکزيت جهانى بهائيت (بيتالعدل اعظم) در آن کشور قرار دارد. ضمناً اين روابط صميمانه، مختص امروز و ديروز نيست و از بدو تأسيس رژيم صهيونيستى وجود داشته است. اگر با تتبع و عمق بيشترى به موضوع نگاه شود، مىتوان ردّ پاى اين روابط را با آژانس يهود و سران صهيونيسم جهانى در دهها سال پيش از تأسيس رژيم اشغالگر قدس يافت.
بهائيت و صهيونيسم؛ پيوند ديرپا
به گواه تاريخ، روابط سران بهائيت با صهيونيسم، پيشينهاى بس درازتر از عمر “رژيم اسرائيل” دارد. توضيح مطلب چنين است:
مىدانيم که اسرائيل يکباره در سال ???? به وجود نيامد، بلکه مقدمات پيدايي آن از دهها سال قبل توسط صهيونيستها و با همکارى دولتهاى استعمارى (بهويژه انگليس) فراهم شده بود، چنانکه وقتى هرتزل (نظريهپرداز صهيونيسم) در واپسين سالهاى قرن نوزدهم کتاب مشهورش، “يک دولت يهودى”، را نوشت، گفت: من دولت يهودى را پى افکندم! و بهويژه انديشه تأسيس دولت يهود در فلسطين، و سوق يهوديان جهان به سمت آن، دست کم از همان قرن نوزدهم ذهن بسيارى از دانشوران صهيون را به خود مشغول کرده، و براى تحقق آن، به تکاپو واداشته بود که نمونهاى از آن در اقدامات پنهان و آشکار خاندان جهود و سرمايهدار “روچيلد” (شاخه فرانسه و لندن) و افرادي نظر دولسپس و ديسرائيلى در حفر کانال سوئز و خريد سهام آن، مشاهده مىشود که جاى تشريح آن در اينجا نيست.
با اين سوابق، آيا عجيب نيست که ميرزاحسينعلي بهاء (مؤسس بهائيت، زنداني عکاي فلسطين، و متوفي ????? ق) مژده تجمع و عزتيابي يهوديان در ارض موعود را مطرح ميسازد، به طوريکه دهها سال بعد طبق اعلام منابع بهائي، بشارتهاي او مبني بر تأسيس اسرائيل در مطبوعات غربي نيز منعکس، و با افتخار، بزرگنمايي ميشود: “روزنامهها[ي ايتاليا] در اهميت امر مبارک مقالاتي نوشتند. حتي بشارات حضرت بهاءالله را به جهت بنياسرائيل و عزت و اجتماع آنان را در سرزمين موعود و اسرائيل يادآوري نموده بودند. “[?]
نيز جانشين وي، عباس افندى (متوفى آذر ????? ش /نوامبر ????) که دست کم از آغاز قرن بيستم، به دليل ملاقات با عدهاي از سران صهيونيسم (همچون بنزوى و موشه شارت) از طرحهاى نهان و آشکار صهيونيسم جهانى نسبت به فلسطين بىخبر نبود، در ???? براى حبيب مؤيد (که بهگفته شهبازى، به يکى از خاندانهاى يهودى بهائىشده تعلق داشت) تشکيل اسرائيل را اينگونه پيشگويى کرده است: “اينجا فلسطين است، اراضى مقدسه است. عنقريب قوم يهود به اين اراضى بازگشت خواهند نمود، سلطنت داوودى و حشمت سليمانى خواهند يافت. اين از مواعيد صريحه الهيه است و شک و ترديد ندارد. قوم يهود عزيز مىشود… و تمامى اين اراضى باير، آباد و داير خواهد شد. تمام پراکندگان يهود جمع مىشوند و اين اراضى مرکز صنايع و بدايع خواهد شد، آباد و پرجمعيت مىشود و ترديدى در آن نيست. “[?]
بنزوى (از فعالان صهيونيسم، و رئيسجمهور بعدى اسرائيل) خود به ملاقاتش (همراه همسر خويش) با عباس افندى در قصر بهجى (واقع در عکا) تصريح کرده[?] و تاريخ اين ديدار را سالهاى ????ــ????? م[?]، يعنى حدود چهل سال قبل از تأسيس اسرائيل (????? م) دانسته است، که نشاندهنده عمق استراتژيک روابط ميان سران بهائيت و صهيونيستهاست. شواهد تاريخى همچنين از ارتباط عباس افندى با اعضاى خاندان روچيلد، گردانندگان و سرمايهگذاران اصلى در طرح استقرار يهوديان در فلسطين، حکايت ميکند. شاهد اين مطلب، سخن خود افندى به حبيب مؤيد ميباشد که گفته است: “مستر روچيلد آلمانى نقاش ماهرى است. تمثال مبارک را با قلم نقش درآورده و به حضور مبارک آورد و استدعا نمود چند کلمه در زير اين عکس محض تذکار مرقوم فرمايند تا به آلمانى ترجمه و نوشته شود…. “[?]
قرائن فوق، عدهاي از پژوهشگران را بدين باور رسانده است که بنويسند: “از سال ???? ميلادى، که ميرزا حسينعلى نورى (بهاء) و همراهانش به بندر عکا منتقل شدند، پيوند بهائيان با کانونهاى مقتدر يهودى غرب تداوم يافت و مرکز بهائيگرى در سرزمين فلسطين[?] به ابزارى مهم براى عمليات بغرنج ايشان و شرکايشان در دستگاه استعمارى بريتانيا بدل شد. اين پيوند در دوران رياست عباس افندى (عبدالبهاء) بر فرقه بهائى، تداوم يافت. در اين زمان، بهائيان در تحقق راهبرد تأسيس دولت يهود در فلسطين، که از دهههاى ???? و ???? ميلادى آغاز شده بود، با جديت شرکت کردند و اين تعلق در اسناد ايشان بازتاب يافت”[?] که به بعضى از آنها فوقاً اشاره شد.
پس از سقوط و تجزيه امپراتورى عثمانى، فلسطين تحت قيمومت استعمار بريتانيا قرار گرفت تا وينستون چرچيل (وزير مستعمرات انگليس که خود را “يک صهيونيست ريشهدار” مىخواند) به عنوان کمک به ايجاد “کانون ملى يهود” در فلسطين، مقدمات تأسيس دولت اسرائيل را فراهم سازد. در دوران قيمومت نيز تشکيلات بهائيت در فلسطين از تسهيلات و امتيازهاى ويژهاى برخوردار بود. به نوشته شوقى افندى، در آن دوران، “شعبهاى به نام موقوفات بهائى در فلسطين داير گشت” و “هر چيزى که به نام مقام متبرکه بهائى از اطراف عالم به اراضى مقدسه مىرسيد، از پرداخت عوارض و حقوق گمرکى معاف بود و همچنين موقوفات بهائى از پرداخت ماليات معاف بودند…. “[?]
پيداست که استعمار “سوداگر و فزونخواه” بريتانيا اين امتيازات را رايگان در اختيار بهائيت قرار نمىداد. طبعاً سران بهائيت خدمات درخور توجهى براى انگلستان و صهيونيسم انجام داده که مستحق اين همه عنايت و توجه ويژه گرديده بودند. براى درک بيشتر اين خدمات بايد کمى به عقب بازگشت:
هرتزل مىکوشيد که موافقت سلطان عبدالحميد ثانى را براى ايجاد يک مستعمرهنشين صهيونيستى در فلسطين جلب کند، ولى با مخالفت وى روبهرو شد و حتى سلطان عثماني از پذيرش هيأت صهيونيستها به رياست مزراحى قاصو، که به همين منظور (همراه پيشنهادهاى جذاب و فريبنده) عازم باب عالى بود، سر باز زد. او “همچنين يهوديان را مجبور ساخت که به جاى اجازهنامههاى معمولى، اجازهنامههاى سرخرنگ حمل کنند تا از ورود قاچاقى آنان و سکونتشان در سرزمين فلسطين جلوگيرى شود. “[?] به دليل همين مخالفت با صهيونيستها بود که به قول آقاى صلاح زواوى (سفير سابق فلسطين در تهران)، “سلطان عبدالحميد… تخت خود را به بهاى موضع خويش در قبال فلسطين از دست داد. “[??]
سالها بعد در اواخر جنگ جهانى اول با شکست عثمانى، زمينه رخنه صهيونيسم به فلسطين فراهم شد و لذا در اواخر آن جنگ (نوامبر ????) جيمز بالفور، وزيرخارجه لندن، مساعدت بريتانيا به طرح تشکيل کانون ملى يهود در فلسطين را به صهيونيستها اعلام کرد (اعلاميه مشهور بالفور به روچيلد). در اين حال فرمانده کل قواى عثمانى، که از نقشههاى بريتانيا و صهيونيسم در مورد منطقه فلسطين اطلاع داشت، و عباس افندى و ياران و منسوبان نزديک وى را نيز در شامات، عراق و… دستاندرکار کمک به ارتش بريتانيا ميدانست، به قتل وى و انهدام مراکز بهائى در حيفا و عکا مصمم گشت؛ چراکه از تأثير اين فرقه و رهبر آن در تحقق توطئهها آگاه بود. شوقىافندى، رهبر بهائيان، در اين زمينه در کتاب “قرن بديع” بهصراحت خاطرنشان ساخته است که “جمالپاشا (فرمانده کل قواى عثمانى) تصميم گرفت عباس افندى را به جرم جاسوسى اعدام کند. “[??]
دولت انگلستان نيز متقابلاً به حمايت جدى از پيشواى بهائيان برخاست و لرد بالفور طي تلگرافى به ژنرال آللنبى، فرمانده ارتش بريتانيا (در جنگ با جمالپاشا در منطقه فلسطين)، دستور داد که در حفظ و صيانت عبدالبهاء و عائله و دوستانش بکوشد. [??] امپراتورى بريتانيا، در تکميل اين اقدامات، توسط همين ژنرال آللنبى به عباس افندى لقب “سر” (Sir) و نشان شواليهگرى (Knighthood) اعطا کرد. [??]
چندى بعد عباس افندى از دنيا رفت و در حيفا به خاک سپرده شد. با انتشار خبر مرگ او سفارتخانهها و کنسولگريهاى انگليس در خاورميانه اظهار تأسف و همدردى کرد و چرچيل (وزير مستعمرات انگليس) تلگرامى براى سر هربرت ساموئل (صهيونيست سرشناس و کميسر عالى انگليس در فلسطين) صادر کرد و از او خواست مراتب همدردى و تسليت حکومت انگليس را به خانواده عباس افندى ابلاغ کند. [??] ساموئل نيز شخصاً در تشييعجنازه عبدالبهاء حاضر شد. او در اين مراسم مقدم بر همه شرکتکنندگان حرکت مىکرد. سر رونالد استورز، مأمور سياسى انگليس، در اين باره گفته است: “ما در رأس مشايعين… سراشيبى کوه کرمل را با قدم آهسته بالا رفتيم و اين درجه اظهار تأسف… در خاطر من کاملاً ماند. “[??]
تأسيس اسرائيل
تشکيل رژيم اشغالگر قدس به سال ???? در زمان حيات شوقىافندى اتفاق افتاد. قبل از آن در سال ????، سازمان ملل کميتهاى براى رسيدگى به مسأله فلسطين تشکيل داد. شوقى در ?? جولاى ????، طى نامهاى به رئيس اين کميته، بر مطالب جالب توجهى از علائق مشترک بهائيت و صهيونيسم به فلسطين تأکيد ورزيد و ضمن مقايسه منافع بهائيت با مسلمانان و مسيحيان و يهوديها در فلسطين نتيجه گرفت که “تنها يهوديان هستند که علاقه آنها نسبت به فلسطين تا اندازهاى قابل قياس با علاقه بهائيان به اين کشور است؛ زيرا که در اورشليم، بقاياى معبد مقدسشان قرار داشته و در تاريخ قديم، آن شهر مرکز مؤسسات مذهبى و سياسى آنان بوده است…. “[??]
?? مى ???? انگلستان به قيمومت فلسطين پايان داد و همان روز شوراى ملى يهود در تلآويو تشکيل شد و تأسيس دولت اسرائيل را اعلام کرد. پس از آن شوقىافندى در پيام نوروز سال ??? بديع (????? ش) نظر مثبت خود و قاطبه بهائيان را در خصوص تأسيس اسرائيل اين چنين تصريح کرد: “… مصداق وعده الهى به ابناي خليل و وُرّاث کليم، ظاهر و باهر، و دولت اسرائيل در ارض اقدس، مستقر و به استقلال و اصالت آيين” بهائى “مقر، و به ثبت عقدنامه بهائى و معافيت کافه موقوفات” بهائى در عکا و جبل کرمل و لوازم ضروريه بناى مرقد باب “از رسوم” يعى عوارض و ماليات “دولت” و اقرار به رسميت ايام تعطيلى بهائيان “موفق و مؤيد” شده است. [??]
وى همچنين در تلگراف مربوط به تشکيل هيأت بينالمللى بهائى (بيتالعدل بعدى) مورخ ? ژانويه ???? (????? ش) تأسيس اسرائيل را تحقق پيشگوييهاى حسينعلى بهاء و عباس افندى شمرد[??] و سپس بين ايجاد اين هيأت و تأسيس اسرائيل ارتباط مستقيم برقرار کرد. او سه علت را براى تأسيس اين هيأت بيان کرد که در رأس آنها، تأسيس اسرائيل بود: “پيدايش ملت مستقل اسرائيل و تأسيس حکومتى از طرف آن ملت…. “[??]
اين مطلب بسيار عجيب و مهم است؛ زيرا چه رابطهاى است ميان مؤسسهاى که قرار است به عنوان بيتالعدل، رهبرى بهائيان را بر عهده گيرد با تأسيس يک رژيم نامشروع و جعلى؟! شوقى سه وظيفه را براى آن هيأت برشمرده است که در رأس آنها، ايجاد روابط با اولياى حکومت اسرائيل قرار دارد و وظيفه سوم نيز “ورود در مذاکره با اولياى امور کشورى در باب مسائل مربوط به احوال شخصيه” است. [??] او در جاى ديگر “استحکام روابط با امناى دولت جديدالتأسيس [= اسرائيل] در اين ارض” را جزء وظايف هيأت بينالمللى بهائى دانسته و عنوان کرده است که اين هيأت “مقدمه تشکيل اولين محکمه رسمى… و منتهى به تأسيس ديوان عدل الهى… خواهد گشت. “[??] بدينترتيب، شوقىافندى به عنوان “مبتکر ارتباط صميمانه با اسرائيل”[??] پس از تأسيس اين رژيم، روابطى را با آن بنا نهاد که فصل مشترک آن، حمايت و اعتماد دوجانبه مىباشد؛ زيرا او تأسيس اسرائيل را “مصداق وعده الهى به ابناي خليل و ورّاث کليم، ظاهر و باهر” مىخواند. [??]
هيأت بينالمللى بهائى (جنين بيتالعدل) در نامهاى که ? ژوئيه ???? براى محفل ملى بهائيان ايران ارسال کرد به رابطه صميمانه شوقى با دولت اشغالگر صهيونيستى اذعان کرده است: “روابط حکومت [اسرائيل] با حضرت ولى امرالله [= شوقىافندى] و هيأت بينالمللى بهائى، دوستانه و صميمانه است و فىالحقيقه جاى بسى خوشوقتى است که راجع به شناسايى امر [= بهائيت] در ارض اقدس [= فلسطين اشغالى] موفقيتهايى حاصل گرديده است. “[??]
بنگوريون (نخستوزير اسرائيل، و رئيس جناح تندرو و بهاصطلاح “بازها”ى آن کشور) اين صميميت را ميان رژيم اسرائيل و قاطبه بهائيان، گسترده دانسته است. در نشريه رسمى محفل ملى بهائيان ايران آمده است: “با نهايت افتخار و مسرّت، بسط و گسترش روابط بهائيت با اولياى امور دولت اسرائيل را به اطلاع بهائيان مىرسانيم و در ملاقات با بنگوريون نخستوزير اسرائيل، احساسات صميمانه بهائيان را براى پيشرفت دولت مزبور به او نمودند و او در جواب گفته است: از ابتداى تأسيس حکومت اسرائيل، بهائيان همواره روابط صميمانه با دولت اسرائيل داشتهاند. “[??]
در همين چارچوب، اسرائيل امکانات ويژهاى در اختيار اين فرقه ضاله قرار داد که شوقى در پيام آوريل ???? (????? ش) گوشهاى از آن را برشمرد. از جمله اينکه، دولت اسرائيل شعبههاى محافل ملى بهائيان بعضى کشورها (نظير انگليس، ايران و کانادا) در فلسطين اشغالى را نيز به رسميت شناخت تا امکان فعاليت مستقل داشته باشند: “شعبات محافل روحانيه مليه جزائر بريتانيا و ايران و کانادا و استراليا بر طبق قوانين و مقرّرات جاريه در اسرائيل تأسيس و از طرف اولياى کشورى آن دولت رسماً به سمت جامعههاى ديانتى شناخته شد و به آنان اجازه و اختيار داده شده است که در هر نقطه از کشور اسرائيل، اموال غيرمنقول را بلامانع به نمايندگى از طرف محافل متبوعه خويش ثبت نمايند. “[??]
وى سپس مطالبى را بيان کرد که نشاندهنده آن است که شايد رژيم صهيونيستى براى هيچ گروه ديگرى اين قدر اهتمام نورزيده است و اين از ارزش و اهميت بهائيت براى آنان حکايت ميکند: “با رئيسجمهور اسرائيل و نخستوزير و پنج تن از وزراى کابينه و همچنين رئيس پارلمان آن کشور تماس و ارتباط حاصل گرديد و در نتيجه اداره مخصوصى به نام اداره بهائى در وزارت اديان تأسيس گرديد و وزير اديان بيانات رسمى در پارلمان ايراد [کرد] و جنبه بينالمللى امر و اهميت مرکز جهانى بهائى را تصريح نمود و در اثر اين جريانات، رئيسجمهور اسرائيل مصمم گرديد در اوايل عيد رضوان رسماً مقام مقدس اعلى را زيارت نمايد. “[??]
بهتدريج نتايج ملاقاتهاى سياسى، جنبههاى ملموس و عينى خود را نشان داد. يکى از نزديکان شوقى پس از ذکر حمايتهاى حاکم انگليسى فلسطين از بهائيان، به عنايات صهيونيستها اشاره کرده و گفته است: “الآن هم دولت اسرائيل همان روش را اتخاذ نموده و دستور رسمى داده شده است که از کليه عوارض و مالياتها معاف باشند. “[??]
البته دامنه حمايتها فقط بدينجا محدود نمىشد، بلکه “موقوفات بهائى در ارض اقدس از رسومات دولتى معاف، و اين معافيت بعداً شامل بيت مبارک حضرت عبدالبهاء و مسافرخانه شرقى و غربى نيز گرديد…. عقدنامه بهائى به رسميت شناخته شد، وزارت اديان، قصر مزرعه را تسليم نمود و وزارت معارف اسرائيل، ايام متبرکه بهائى را به رسميت شناخت. “[??]
گفتنى است که حکومت اسرائيل قصر مزرعه را براى سازمانهاى ديگرى در نظر گرفته بود، اما با پيگيريهاى شوقى و مراجعه مستقيمش به رؤساى حکومت اسرائيل، اين قصر به کار اين فرقه اختصاص يافت. [??]
در تقويت بهائيت، البته سران رژيم صهيونيستى نيز مؤثر بودند و مثلاً پروفسور نرمان نيويچ، از شخصيتهاى سياسى و حقوقى دولت اسرائيل و دادستان اسبق حکومت فلسطينى، در زمان مسئوليتش، بهائيت را در شمار سه دين ابراهيمى (اسلام - مسيحيت و يهودى) به رسميت شناخت. [??] دادگاههاى اسرائيل؛ مددکار شوقى افندى
گروههاىِ بهائىِ مخالفِ عباس افندى (که بعداً مخالفان شوقى نيز بدانان اضافه شدند) در فلسطين حضور داشتند و عباس و شوقى را مستحق رهبرى فرقه ــ پس از حسينعلى بهاء ــ نمىدانستند. اينان (ناقضين) مدتها بر اماکن بهائى در فلسطين تسلط داشتند و اسباب رنج و دردسر براى شوقى بودند، ولى دولت اسرائيل به محض تأسيس، از جناح شوقى حمايت کرد و از مخالفان وى خلع يد نمود. شوقى در نامه ?? ژوئن ???? (کمتر از دو ماه پس از ملاقات بهائيان امريکا با بنگوريون، نخست وزير اسرائيل، طي سفرش به ايالات متحده) به بهائيان بشارتهايى داد، از جمله: “سقوط و اضمحلال مستمرّ بقيه ناقضين ميثاق، که هنوز به کمال جسارت در مقابل قواى غالبه جامعه بهائى در عالم مخالفت مىورزند. ” سپس اشاره کرد که بهائيان “خانه مخروبهاى” متعلق به مخالفان را، که در جوار اماکن بهائى بوده است، منهدم ساخته و آنها نيز در اعتراض به اين اقدام به محاکم اسرائيل شکايت کردهاند، ولى “دولت اسرائيل صلاحيّت محکمه کشورى را در رسيدگى به اين موضوع رد کرد. ” اما مخالفان شوقى، بىخبر از توافقات پشت پرده، “بعداً تهديد نمودند که از رأى دولت به محکمه عالى، استيناف خواهند داد و در نتيجه موجبات عصبانيت اولياى امور را فراهم ساختند. ” در اين هنگام شوقى با اغتنام فرصت، خود مستقيماً وارد عمل شد و در نتيجه، “مأمورين مزبور بر اثر مراجعه” وى “به نخستوزير و وزير امورخارجه دولت اسرائيل، اجازه تخريب آن بناهاى ويران را صادر کردند. ” به اذعان شوقى، اين اقدام مخالفان وى، که به عصبانيت مقامات اسرائيل منجر شده بود، “سبب شد که از مزايايى که در طى مدت شصت سال در ايام متبرکه بهائى از آن استفاده مىکردند به کلى محروم” گردند. [??]
چند روز پس از نامه شوقى، هيأت بينالمللى بهائى در تاريخ ? ژوئيه ???? (?? تير ????) طى نامهاى مفصل به محفل روحانى ملى بهائيان ايران از کشمکشهاى جناح شوقى با مخالفان و حمايت دولت اسرائيل از اين جناح گزارش جامعي داد که در بخشى از آن آمده است: “سه نفر اعضاى هيأت بينالمللى بهائى آقايان ريمى و جيگرى و آيواس با اعضاى عاليرتبه وزارت امورخارجه و نخستوزيرى و همچنين با دادستان کل کشور و معاون وزارت اديان ملاقاتهايى به عمل آوردند و فوراً معلوم گرديد که دولت کاملاً از اين حقيقت آگاه است که جامعه بهائى در ظلّ قيادت حضرت ولىامرالله مجتمع و متحد بوده و هيکل مبارک [= شوقى] يگانه امين و حافظ حقيقى اماکن مقدسه بهائيه مىباشند. به اين جهت دادستان کل کشور، بر حسب دستوراتى که از وزارت اديان دريافت نمود، به رئيس دادگاه حيفا اطلاع داد که به موجب قانون مورخ ???? نظر به اينکه اين قضيه جنبه مذهبى دارد، در محکمه کشور قابل طرح نيست. “[??]
وقتى رژيم اشغالگر فلسطين پايش را کنار کشيد و به شوقى چراغ سبز نشان داد، او نيز از اقدامات خشونتبار در حق رقيبان دريغ نکرد: “در جنب روضه مبارکه در سمت مشرق نيز دکان آهنگرى وجود داشت که متعلق به يکى از ناقضين [طرفداران محمدعلى، برادر عباس افندى و مدعى جانشينى او، ] و محل کار او بود، بر طبق دستور هيکل مبارک، دکان مزبور نيز خراب گرديد و اصطبل قديمى آن از ميان برداشته شد. “[??] شوقى در تلگرافى به تاريخ ?? دسامبر ???? بر حمايت دولت اسرائيل از خود در نزاع بين او و مخالفان تصريح کرد و به محافل ملى بهائيان ايران گفت: “به ياران بشارت دهيد که پس از مدتى بيش از پنجاه سال، کليدهاى قصر مزرعه توسط اولياى حکومت اسرائيل تسليم گرديد. “[??]
با حمايت کامل دولت اسرائيل، شوقى امتيازهاى گوناگونى گرفت و بر مخالفان خويش فائق آمد: “قصر مبارک حضرت بهاءالله… را از دست ناقض عهد…، ميرزا محمدعلى، خارج و آن را تبديل به موزه و مکانى مقدس فرمودند، جميع املاک و متعلّقات بهائى را از پرداخت ماليات بلدى و حکومتى معاف فرمودند. ازدواج بهائى را به عنوان نکاح قانونى شناساندند و حقيّت، عموميّت و جامعيّت امر بهائى را نخست به تصديق حکومت بريتانيا و سپس به نحوى محکمتر به تصويب دولت اسرائيل رسانيد[ند]…. “[??]
بدينترتيب، دولت اسرائيل از بين همه نحلههاى منشعب از بهائيت، فقط جناح شوقى را به “رسميّت تامّه” شناخت[??] و در کليه دعاوى و اختلافات بين بهائيان نيز، “امر صريح بر حقانيّت اهل بهاء صادر و ناقضين پرکين را محکوم” نمود. [??] از آن پس، تمام اماکنى که در اختيار مخالفان عباس افندى ــ يا به قول بهائيان: ناقضين ــ قرار داشت، حتى خانه مسکونيشان، از آنان ستانده و به تشکيلات جناح شوقى تحويل داده شد. [??] ساير موارد اختلاف بين شاخههاى مختلف فرقه نيز با “توصيه” مسئولان اسرائيلى، يکيک به نفع جناح شوقى حل گشت و شوقى از اينکه به “توصيه صهيونيستها” اشاره کند، ابايى نداشت. او در ?? نوامبر ???? طى پيامى به بهائيان جهان نوشت: “بر حسب توصيه شهردار حيفا، وزير ماليه حکومت اسرائيل قراردادى امضا نمود که به موجب آن از قطعه زمينى به مساحت ???? مترمربع، متعلق به خواهر فريد خصم لدود مرکز عهد و ميثاق الهى[??] خلع يد فورى به عمل آمد. اين اقدام تاريخى، مقدمه آن است که به زودى سند مالکيت زمين مزبور از طرف حکومت اسرائيل به جامعه بهائى، که حال، مشغول تأسيس و تحکيم مرکز ادارى جهانى خويش در ارض اقدس مىباشد، انتقال يابد. “[??]
کمکم کار حمايت دولت اسرائيل از بهائيان چنان بالا گرفت که به گفته يکى از بهائيان ساکن اسرائيل به نام حسين اقبال، “هر دستورى که حضرت ولى امرالله [= شوقى افندى] بفرمايند و يا هر تقاضايى بنمايند، دولت اسرائيل فوراً برآورده مىنمايند و در نتيجه ما بهائيان ساکنين فلسطين، به نهايت روح و ريحان زندگى مىنماييم…. “[??]
ضمناً اين حمايت و اطمينان فوقالعاده اسرائيل فقط به شوقى و سران فرقه ضاله محدود نمىشد، بلکه تمامى نفوس بهائى در جهان را فرا مىگرفت. عبدالله رفيعى، از بهائيان ايران که در اسفند ???? همراه جمعى از هممسلکان خود براى ديدار از مرکز بهائيت به اسرائيل رفته، در بخشى از گزارش سفرش نوشته است: “در گمرک تلآويو همين که خود را بهائى معرفى نموديم، با کمال احترام، بدون تفتيش ما را فوراً مرخص نمودند، در صورتى که سايرين را به دقت رسيدگى و تفتيش مىنمودند…. “[??]
اين مسأله مقطعى نيز نبود و در مدتى طولانى استمرار داشت، تا جايى که مردم عادى اسرائيل را نيز به اعتراض واداشته بود! به گزارش ساواک، يکى ديگر از بهائيان، به نام فريدون رامشفر، پس از ديدار از اسرائيل در جلسه هفتگى بهائيان (مورخ ? بهمن ????) گفت: “دولت اسرائيل آن قدر به بهائيان خوشبين است که در فرودگاه خود، احبا [= بهائيان] را بازرسى نمىکنند و وقتى رئيس کاروان به پليس اظهار مىدارد: اينها بهائى هستند، حتى يک چمدان را باز نمىکنند، ولى بقيه مسافرين را حتى کليميها را بازرسى مىکنند، به طورى که يک کليمى اعتراض کرده بود: چرا ايرانيها را بازرسى نمىکنيد و ما را که اينجا موطنمان هست، مورد بازرسى قرار مىدهيد. “[??]
بهراستى، راز اين همه حمايت صهيونيستها از بهائيت در چيست؟ آيا صهيونيستهاى “خودپرست و سوداگر”، بهاصطلاح فى سبيلالله! و بدون چشمداشت، اين گونه براى اين فرقه سينه چاک مىدادند؟!
در مورد اهميت بهائيان براى رژيم صهيونيستى، وابسته سفارت آن دولت اشغالگر در اروگوئه سخنى دارد که تلويحاً و با اشاره نشان مىدهد بهائيت نه فقط به دليل جذب توريست و…، بلکه به عللى بسيار مهمتر از اين امور براى صهيونيستها ارزش دارد. در مجله اخبار امرى، ارگان بهائيان، در اين باره آمده است: “در مقالهاى که روزنامه (آل پا) در شهر مونته ويدئو اروگوئه در دسامبر گذشته منتشر نمود، يک ستون کامل را به نطقى که آقاى ابراها ساريوس، وابسته سفارت اسرائيل، در نمايشگاه بينالمللى “فرهنگ” در مونتهويدئو ايراد کرده است، اختصاص داده است. عنوان اين سخنرانى، “اسرائيل، مجموعهاى از مذاهب و اجتماعات” مىباشد. ايشان ضمن اين سخنرانى گفتهاند: در اسرائيل گروه کوچکى از بهائيان وجود دارند که اکثر آنها ايرانى هستند. اگرچه اين عده از ??? نفر تجاوز نمىکند، معذلک در اسرائيل اهميت و مقام فوقالعادهاى دارند. “[??]
ملاقات با مسئولان رده اول اسرائيل
ولى روابط اسرائيليان و بهائيان به اين سطوح محدود نمىشد و آنها در سطح مسئولان رده اول با هم تعامل صميمانه داشتند. در منابع بهائى به گوشهاى از اين روابط اشاره شده است:
?ــ روز شنبه ?? مه ???? (??/?/????) زمانى که بنگوريون به امريکا رفت، چهار تن از بهائيان: خانم اميليا کالينز (نايبرئيس شوراى بينالمللى بهائى) و سه تن از اعضاى محفل روحانى ملى بهائيان امريکا به نامهاى خانم ادناترو و آقايان لروى آيواس و هوراس هولى، به دستور شوقى افندى، در شيکاگو با وى ديدار کردند. به نوشته مجله اخبار امرى امريکا، “در اين ملاقات نمايندگان بهائى مراتب امتنان جامعه را نسبت به رويه محبتآميز رؤساى حکومت جديدالتأسيس اسرائيل و احترامى که نسبت به امر بهائى مرعى مىدارند، بيان نمودند. ” اين گزارش افزوده است: اين ملاقات به دستور شوقى افندى انجام شد تا “احساسات بهائيان امريکا را نسبت به اسرائيل به معظمله اظهار دارند. ” بر اساس اين خبر، بنگوريون نيز نمايندگان بهائى را “با کمال محبّت و ملاطفت پذيرفتند” و “مسرت خويش را نسبت به افکار عاليه و نواياى ساميه ديانت بهائى و تعاليم مقدسه آن بيان داشتند. ”
مجله اخبار امرى تصريح کرده است که “صحبتها و مذاکرات به تمامه در محيطى مملو از آزادى و صميميت دعاوى از هرگونه تشريفات [و به قول معروف: خودماني] صورت گرفت. ” نمايندگان بهائى نيز ديدگاه خود را در مورد بنگوريون اينگونه اظهار کردند: “معظمله داراى افکار باز و نظر دورانديشاند و به خوبى لزوم برادرى دينى و تحمل و شکيبايى را احساس مىنمايند. ” سپس نماينده مطبوعاتى بنگوريون به مناسبت اين ملاقات بيانيهاى مطبوعاتى صادر، و تصريح کرد که نمايندگان بهائى در اين ملاقات “مکتوبى مشعر بر مراتب تقدير و امتنان خويش نسبت به توجهى که حکومت اسرائيل در فهم قضايا و امور بهائى مبذول مىدارد، حاوى عواطف بهائيان از براى خير و تقدم اسرائيل تقديم داشتند. “[??]
?ــ در ژانويه ????، رئيس و نايبرئيس و منشى کل هيأت بينالمللى بهائى، براى عرض تبريک، تقاضاى “شرفيابى به حضور رئيسجمهور” را نمودند. رئيسجمهور اسرائيل نيز در ? ماه فوريه اعضاى عامله هيأت را به حضور پذيرفت. در ضمن اين ملاقات، رئيسجمهور اظهار تمايل کرد تا ضمن ملاقات با شوقى از مرکز بهائيت نيز ديدار کند که شوقى “صميمانه” از او دعوت کرد. [??]
به اين ترتيب زمينه ديدار رئيسجمهور رژيم صهيونيستى از اماکن بهائى فراهم آمد تا معلوم شود اين رابطه دوسويه بوده و بر بنياد علائق مشترک دو طرف بنا شده است. البته ملاقات مسئولان دو طرف تا قبل از ديدار رئيس رژيم صهيونيستى از تأسيسات بهائى در آن کشور در سطوح بالا ادامه داشت. به نوشته نشريه رسمى بهائيان ايران، سرانجام در تحقق اين وعده، روز دوشنبه ?? آوريل ???? (? ارديبهشت ????) بنزوى، رئيسجمهور اسرائيل، و همسرش از مراکز و مراقد بهائيان در اسرائيل ديدار کردند. او نخستين رئيس دولتى بود که اين عمل را انجام داد. شوقى افندى بلافاصله در ? مه (?? ارديبهشت)، ضمن برشمردن موفقيتهاى اخير جامعه بهائيت، بشارت اين خبر را نيز به همه بهائيان عالم داد: “اين زيارت، اولين تشرف رسمى است که از طرف يکى از رؤساى دول مستقله… به عمل آمده است”[??] و لروى آيواس، منشى کل شوراى بينالمللى بهائى و مسئول ارتباط بهائيت با دولتمردان اسرائيل، نيز در گزارشى پرآبوتاب، اين خبر را بازتاب داد. به نوشته او، رئيسجمهور اسرائيل، “هنگام توديع، از مهماننوازى و محبتى که از طرف حضرت ولى امرالله [شوقى افندى] ابراز شده بود، اظهار تشکر و امتنان نموده، در ضمن تقدير از اقدامات و مجهودات بهائيان در کشور اسرائيل، ادعيه قلبيه خود را براى موفقيت جامعه بهائى در اسرائيل و سراسر جهان ابراز داشتند”![??]
ديدار يادشده، در مطبوعات اسرائيل (نظير روزنامه “جروزالمپست”) نيز انعکاس داده شد. [??] در گزارش آن روزنامه بخشهاى ديگرى از مذاکرات شوقى و رئيس رژيم صهيونيستى (افزون بر مطالب مندرج در گزارش آيواس) درج شده که ميزان صميميت و اعتماد متقابل آن دو به يکديگر را بهتر ترسيم کرده است: “در اين ملاقات، رئيسجمهور و ولى امر بهائى راجع به تأثير ديانت در جامعه بشرى با يکديگر صحبت نمودند و حضرت شوقى ربانى اظهار فرمودند: اميد است مرکز جهانى بهائى در اسرائيل بتواند در ترقى و تعالى مملکت و سعادت اهالى مستمراً متزايداً مؤثر واقع شود و نيز به اين نکته اشاره فرمودند که از ابتداى تأسيس حکومت اسرائيل، بهائيان همواره روابط صميمانه با دولت و بلديه [= شهردارى] حيفا داشتهاند. “[??]
ضمناً چون ديدار رئيسجمهور اسرائيل از مرکز بهائيان و قبور سران آن با آغاز دومين سال “جهاد روحانى” بهائيان همزمان شده بود، شوراى بينالمللى بهائى در روز ?? آوريل (يک روز پس از ديدار رئيسجمهور رژيم صهيونيستى) اين تقارن را به فال نيک! گرفت و گفت: “سال دوم جهاد روحانى با تشرف رئيسجمهور محترم دولت اسرائيل به مقام مقدس اعلى [= قبر عليمحمد باب]… به مبارکى و ميمنت آغاز گرديد. “[??]
اين ملاقاتها و بحث و تبادلنظرها آن قدر در سطوح بالا ادامه يافت که هماهنگى و همدلى گستردهاى را در اهداف دو طرف موجب شد. به همين دليل هيأت بينالمللى بهائى در حيفا تصريح کرده است که “هر قدر اشخاص در دوائر دولتى [در اسرائيل] مقامشان بالاتر است، حس ادب و احترام و اطلاعات ايشان نسبت به امر [= بهائيت] بيشتر است به همين طريق، مقامات عاليه در انجام امور، نظر مساعدترى داشته و در موارد لازم از کمک مضايقه نمىکنند. “[??]
اين حسن روابط و ديد و بازديدهاى متقابل سرور فراوان بهائيان را باعث شده و آنان را چنان از مشاهده قدرت پوشالى رژيم صهيونيستى سرمست ساخته بود که بىمحابا به حمايت از آن رژيم در نشريات بهائيان دست زدند، که به عنوان نمونه مىتوان به مقاله باهر فرقانى در مجله آهنگ بديع (سال ????، ش ?، ص ???) اشاره کرد.
ديدارهاى سران رژيم صهيونيستى و بهائى، که تأثير بسزايي در تسهيل و گسترش فعاليتهاى فرقه داشت، به همين محدود نشد و ده سال بعد در روز ?? فروردين ???? ژالمان شازار، رئيسجمهور بعدى اسرائيل، نيز در رأس هيأتى، از مرکز بهائيان در حيفا ديدار کرد. مشروح اين ديدار و تعابيرى که بهائيان براى گزارش آن انتخاب کردهاند، ميزان علائق دو طرف را به يکديگر نشان مىدهد. شرح اين ملاقات به نقل از نشريه رسمى بهائيان ايران خواندنى است: “حضرت ژالمان شازار، رئيسجمهور اسرائيل، به اتفاق خانمشان و شهردار حيفا و خانمش و جمعى ديگر از اولياى امور کشور اسرائيل، در تاريخ ? آوريل ????، از مرکز عالم بهائى به طور رسمى ديدن کردند. حضرت رئيسجمهور و همراهان از طرف اعضاى بيتالعدل “استقبال شده… و به اين مناسبت حضرت رئيسجمهور تحيّات و ادعيه خالصانه خود را براى عموم احبا [= بهائيان] در سراسر عالم ابلاغ نمودند و چندى بعد به يادبود اين ديدار يک آلبوم عکس… به مشاراليه هديه گرديد…. حضرت رئيسجمهور پس از دريافت اين هديه در ضمن نامهاى، تشکرات قلبى خود را اظهار و مجدداً پيام دوستى و حسن نيّت خود را براى جامعه جهانى بهائى فرستادهاند. “[??]
در کنار اين ديدارهاى رسمى، بهائيان نيز به طور مرتب به ديدار صهيونيستها شتافته و گزارش لحظه به لحظه از تحولات امور به آنان دادهاند. فىالمثل سال ???? اندکى قبل از جنگ اعراب و اسرائيل و اشغال بخش وسيعى از سرزمينهاى اسلامى، در طي دومين دوره انتخاب کادر مرکزى بهائيان جهان ــ که به بيتالعدل موسوم است و هر پنج سال يک بار در اسرائيل و با حضور نمايندگان بهائيان سراسر جهان برگزار مىشود ــ در روز سوم همايش، درست هنگام اعلام اسامى اعضاى جديد کادر مرکزى بهائيان جهان، يکى از سران بهائيت به نام اولينگا و چند نفر ديگر از سران فرقه به ديدار رئيسجمهور اسرائيل رفتند، که اين امر از اهميت اين انتخابات براى رهبران اسرائيل حکايت مىکند. [??]
راديو اسرائيل گزارش اين اجلاس بهائيان را به شکلى وسيع، هم در بخش عبرى و هم به ساير زبانها (از جمله عربى) پخش کرد و مطبوعات معروف اسرائيل، همچون “جروزالمپست”، نيز شرح مفصلى درباره اهداف اين نشست چاپ کردند. [??]
در اينجا بىمناسب نيست که به جلوههاى ديگرى از روابط اين فرقه و صهيونيسم، که همدلى و همسويى دو طرف را در مقابل يکديگر نشان مىدهد، اشاره شود. از جمله اين تعاملات، حضور اعضاى هيأت نمايندگى اسرائيل در ساير کشورها در مجامع مختلف بهائى است که در زير بعضى از موارد آن به نقل از نشريات بهائيت ذکر شده است:
?ــ هنگامى که شوقى افندى، آخرين رهبر بهائيان، در لندن از دنيا رفت و قرار شد در همان شهر دفن شود، دولت اسرائيل به سفارت خود در انگلستان دستور داد در اين مراسم حضور فعالانه داشته باشد. لذا در غياب سفير کبير اسرائيل در لندن، کاردار سفارت به نام گيرشون اولر در مراسم تشييع شرکت جست. [??]
به نوشته منابع بهائى در مراسم تشييع و تدفين، کاردار اسرائيل همچون يک صاحبعزا با قدم آهسته و گردنى خميده، پا به پاى سران بهائيت حضور داشت و از چهرهاش غم و تأثر مىباريد. [??]
?ــ به گزارش نشريه رسمى بهائيان ايران، در ماه جولاى سال ???? (تيرماه ????) تعداد هفده هزار نفر، از ساختمان بهائيان در امريکا بازديد کردند. در اين گزارش به عنوان چهرههاى سرشناس بازديدکننده از موشه انتريونى، ساکن اسرائيل و نماينده دولت اسرائيل براى شرکت در يک کميته ادارى نيز نام برده شده است تا شايد اسباب تجديد روحيه براى بهائيان سرخورده و مأيوس باشد. [??]
?ــ بهائيان امريکا براى غرس نوعى گل سرخ به نام ماريان آندرسون در محوطه ساختمان مرکزى خود در آن کشور مراسمى برگزار کردند. در اين مراسم جمعى از شخصيتها، از جمله ژنرالکنسول اسرائيل حضور داشت و سخني نيز ايراد کرد. “آقاى جاکوب بارمور، ژنرالکنسول اسرائيل، در ضمن بيانات خود آرزو کرد که گل سرخ ماريان آندرسون به زودى در مقامات مقدسه بهائى در جبل کرمل نيز که شهرت جهانى يافتهاند، غرس شود. “[??]
?ــ در ارديبهشت ???? اجلاس تعيين کادر مرکزى بهائيان جهان در حيفا برگزار شد. در اين مراسم کليه حاضران به مناسبت فوت رئيسجمهور اسرائيل، اسحاق بنزاوى، يک دقيقه سکوت کردند و پيام تسليت فرستادند که در نشريه “جروزالمپست” اين تسليت درج شد. [??]
بهائيت و جنگهاى اعراب و اسرائيل
الفــ جنگ ششروزه اعراب و اسرائيل: در ژوئن ???? (خرداد ????) با حمله سريع و سنگين ارتش اسرائيل جنگ سوم ميان اعراب و اسرائيل درگرفت که به شکست ارتشهاى عربى منجر شد و بخش وسيعى از اراضى اسلامى همچون صحراى سينا، ارتفاعات جولان، کرانه باخترى رود اردن و بيتالمقدس به اشغال صهيونيستها درآمد.
بهائيان در خلال اين جنگ برخلاف شعارشان مبنى بر “صلح جهانى” به جاى محکوم کردن صهيونيستها به عنوان “آغازگر جنگ و متجاوز” در کنار ارتش اسرائيل قرار گرفتند و همهگونه حمايت را از صهيونيستها به عمل آوردند و از آن جمله به گزارش ساواک در تاريخ ??/?/???? مبلغى در حدود ??? ميليون تومان (که آن موقع رقم بسيار هنگفتى بود) به وسيله بهائيان ايران جمعآورى گرديد که بهظاهر براى بيتالعدل در حيفا ارسال شد، “ولى منظور اصلى آنها از ارسال اين مبلغ، کمک به ارتش اسرائيل” بود. ساواک در ادامه افزوده است: “مقدار قابل ملاحظهاى از اين پول به وسيله حبيب ثابت تعهد و پرداخت شده است. “[??]
بــ نبرد رمضان: در اکتبر سال ???? که مقارن با ماه مبارک رمضان بود، ارتش کشورهاى اسلامى در عملياتى برقآسا همچون صاعقه بر صهيونيستها فرود آمدند، تا اراضى خود را پس بگيرند. نيروهاى مصرى در مدتى کوتاه از کانال سوئز عبور کردند و ديوار عظيم بارلورا، که از سوى صهيونيستها تسخيرناپذير خوانده مىشد، پشت سر گذاردند. در ساير جبههها نيز سوريه و اردن صهيونيستها را گوشمالى دادند و براى نخستينبار افسانه شکستناپذيرى ارتش اسرائيل را باطل ساختند. در اين اوضاع، نشريات بهائيان به تکاپو افتادند و عليه جنگ و ويرانى به مبارزه برخاستند. آنان که در جنگ سال ???? سکوت اختيار کرده بودند، اين بار قلم در دست گرفتند و در سر مقاله نشريه رسمى محفل ملى بهائيان ايران با عنوان “نزاع و جدال منفور درگاه کبرياست” چنين نوشتند: “بشر غافل خيلى زود اثرات شديد جنگهاى گذشته را از نظر دور داشته و تحت عناوين مختلفه به بهانهجويى پرداخته و مىکوشد تا براى اطفاى آتش اغراض خويش دوباره هوا را مسموم سازد و ابناي نوع خود را به ديار نيستى و هلاکت رهسپار نمايد. ” و در ادامه مقاله مفصل در مذمت جنگ سخن کنند. [??]
بهائيان چنان از شکست صهيونيستها سرخورده و ناراحت شده بودند که حتى مجله ورقا، نشريه ويژه نونهالان بهائى، را نيز از مويههاى خويش بىنصيب نگذاشتند و در شماره ?? آبانماه (اولين شماره پس از جنگ) در مقالهاى مفصل، که ظاهراً يک دختربچه بهائى به نام سويدا معانى (از بهائيان ايرانىتبار ساکن اسرائيل) فرستاده بود، شديداً براى خانوادههاى صهيونيست که فرزندانشان را به ميدانهاى جنگ فرستاده بودند، نوحهسرايى کردند و با استفاده از عبارات عاطفى کوشيدند احساسات اطفال بهائى را به نفع صهيونيستها تحريک کنند و اين کودکان را از همان ابتدا با محبت صهيونيستها و کينه مسلمانان پرورش دهد. در بخشى از اين مقاله آمده است: “در اين چند روزه جنگ، وضع مردم خيلى رقتبار بود، مادرها و بچههايشان نگران و پريشان، منتظر وصول اخبار جنگ بودند…. وقتى خبر قتل کشتهشدگان و شماره آنها منتشر مىگرديد، اشکها سرازير مىشد و همگى داغدار بودند… و غروبها که مادران دست فرزندانشان را گرفته تنهايى به گردش مىرفتند، حالت محزونى از چهره همگى نمودار بود. “[??]
ممنوعيت فعاليت بهائيان در مصر توسط جمال عبدالناصر
دقيقاً به علت همين همسويىها و همدلىها ميان صهيونيستها و بهائيان، و تلاش بهائيان براي کسب اطلاعات در کشورهاى اسلامى، بود که اعراب و مسلمانان، سخت به اين فرقه حساس شدند و از جمله:
الفــ در سال ???? در خلال مجمع عمومى مؤتمر اسلامى بيتالمقدس، يکى از شرکتکنندگان ايرانى از فعاليتهاي اطلاعاتى بهائيان براى اسرائيل سخن به ميان آورد که کشورهاى عربى مسأله را جدى نگرفتند.
بــ پس از شکستهاى سنگين اعراب از اسرائيل و روشن شدن حضور و فعاليت بهائيان در کشورهاى اسلامى براى کسب اطلاعات به نفع رژيم صهيونيستى بود که اتحاديه عرب در برابر اين فرقه موضعگيرى کرد و موضوع بهائيت در دستور کار “دفتر تحريم اعراب عليه اسرائيل” قرار گرفت. اين دفتر مأموريت داشت که تمام شرکتها و مجتمعهاى صنعتى و اقتصادى خارجى را، که با اسرائيل منافع مشترک دارند، شناسايى کند و نام آنها را براى تحريم در اختيار کشورهاى عربى قرار دهد.
خبرگزارى رويتر در ?? ژانويه ???? از دمشق، به نقل از محمد محجوب، مسئولدفتر تحريم اعراب عليه اسرائيل، اعلام کرد که در کنفرانس ماه آينده، مبارزه با گروه بهائى از سوى اين دفتر به طور جدى بررسى خواهد شد. او در ادامه اين فرقه را يک جنبش طرفدار اسرائيل و صهيونيسم خواند. [??] همين مضمون را خبرگزارى خاورميانه، همان روز به نقل از محمد محجوب مخابره کرد.
کنفرانس يادشده روز ?? فوريه در قاهره برگزار، و تصميمات آن، روز ?? فوريه منتشر شد. اين اجلاس درخصوص بهائيت تصميم مهم ذيل را اتخاذ کرد:
“و قرر المکتب ايضاً فرض حظر على نشاط البهائيين فى الدول العربيه و اغلال محافلهم بعد ان ثبت ان الصهيونيه تستر ورائهم. ”
(يعنى: همچنين دفتر [تحريم اعراب عليه اسرائيل] مقرر داشت که بايد دولتهاى عربى از تحرکات بهائيها و تشکيل محافل آنها شديداً جلوگيرى کنند، زيرا [براى اعضإ؛ ببث? مسلم شد که] صهيونيسم پشت آنان پنهان شده است). [??]
جــ مجمع الفقه الاسلامى وابسته به سازمان کنفرانس اسلامى بالاترين مرجع دينى در جهان اسلام است که فقهاى ?? کشور اسلامى از تمامى مذاهب و فرق حتى وهابيت در آن عضويت دارند. اين مجمع در جلسات ? تا ?? فوريه ????/ ?? تا ?? بهمن ???? خود طى مصوبهاى، “ادعاى رسالت بهاءاللّه و نزول وحى بر وى” و ديگر معتقدات بهائيان را مصداق “انکار ضروريات دين” شمرد. [??] در ?? ژانويه ???? مطابق ?? جمادىالاول ???? نيز قطعنامهاى به امضاى فقهاى شيعه و سنى عضو مجمع منتشر شد که در آن بهائيان به اجماع مسلمانان، کافر و خارج از دين اسلام شمرده شدهاند و از دولتها و ملتهاى اسلامى درخواست شده است اقدامي مقتضي در برابر آنان انجام دهند. [??]
حمايت رسانههاى اسرائيل از بهائيت
رسانههاى رژيم صهيونيستى در کنار مسئولان سياسى، قضايى و اقتصادى خود از اين تشکيلات به طور وسيع حمايت کردهاند. اين حمايت مقطعى نبود، بلکه در گذر زمان ادامه داشته است و دارد.
اين امر مؤيد آن است که حمايت اسرائيل از بهائيت جلوههاى ديگر نيز دارد؛ از جمله رسانههاى اسرائيل با کمترين بهانهاى به تعريف و تمجيد از بهائيت برميآيند و اخبار مربوط به آن را پوشش مىدهند. در ذيل بعضى از اين موارد، از منابع بهائى نقل شده است.
?ــ در نشريه اخبار امرى، از قول محفل روحانى ملى بهائيان امريکا، گزارشى آمده است مبنى بر اينکه در روز ?? دسامبر سال ???? بخش انگليسىزبان راديو اسرائيل برنامهاى در مورد بهائيت پخش کرد و در خلال آن دوبار با روحيه ماکسول (همسر شوقى) درباره تاريخچه باب و بهاء و دفن اجساد آنان در فلسطين اشغالى توضيحاتى داد. سپس با لروى آيواس، از سران بهائيت، نيز در مورد اماکن بهائى در اسرائيل گفتوگو کرد. در ابتداي برنامه مجرى آن در اظهاراتى جانبدارانه گفت: “اکنون کشور اسرائيل نه تنها مرکز ديانت کليمى و مسيحى است، بلکه ديانت چهارمى که ديانت بهائى است نيز مرکزش در اين سرزمين است. “[??]
?ــ لطفالله حکيم بهائى يهودىتبار، که پيشتر در محفل ملى بهائيان ايران مشغول بود، بعدها به اسرائيل رفت و در تشکيلات مرکزى بهائيان در بيتالعدل فعاليت نمود. او به طور مرتب، اخبار بهائيت و مطالب منتشر شده در نشريات اسرائيل در مورد بهائيت را به منظور تقويت روحيه بهائيان براى ترجمه و انتشار در مجلات بهائى به ايران مىفرستاد. از جمله در مهرماه ????، پس از کودتاى انگليسى ــ امريکايى ?? مرداد و سرنگونى دولت دکتر مصدق، در نشريه رسمى بهائيان ايران آمده است: “جناب دکتر لطفالله از ارض اقدس [= اسرائيل] چنين مرقوم داشتهاند: اين ايام در اسرائيل جرايد، چه به زبان عبرى و چه عربى و چه انگليسى، مقالات مفصل راجع به ديانت بهائى و مقام اعلى درج مىنمايند. ساختمان مقام اعلى [= قبر منسوب به عليمحمد باب شيرازى] هيجان غريبى بين مردم انداخته، به طورى که همهروزه صدها نفوس از سياحان و از اهالى اسرائيل براى زيارت آن مقام مقدس مىآيند. اى کاش ممکن بود از همه جرايد براى شما ارسال مىنمودم. امروز در روزنامه يوميه [جروزالم پست] Jerusalem Post شرح مفصلى با عکس مقام اعلى درج شده، عجالتاً اين روزنامه را براى محفل مقدس روحانى ملى و محلى مىفرستم که اگر صلاح بدانند، ترجمه نموده، انتشار دهند. “[??]
سپس در مجله رسمى محفل ملى بهائيان ايران، متن کامل مقاله بسيار جانبدارانه اين نشريه صهيونيستى، که در شماره ?? اکتبر ???? (?? مهر ????) چاپ شده[??] درج گرديد.
?ــ نشريه هفتگى “جروزالمپست” نيز در شماره ?? آوريل ???? خود، انتخاب اولين دوره اعضاى کادر مرکزى بهائيان جهان، موسوم به بيتالعدل، و اسامى منتخبان و خبر حرکت آنها براى شرکت در کنفرانس لندن را درج کرده است. اين نشريه همچنين سکوت يکدقيقهاى بهائيان به مناسبت مرگ رئيسجمهور اسرائيل (اسحاق بن زاوى) و نيز پيام تسليت آنان را منتشر کرده است. [??]
?ــ روزنامه انگليسىزبان “جروزالمپست” در دو صفحه کامل کتاب حسن باليوزى (موقر) به نام “عبدالبهاء” را شرح و تفسير کرده است. جالب است که مقدمه اين مطلب را يک بهائى به نام بهيه آدمس نوشته است. جالبتر اينکه مقاله ديگرى نيز “که توسط يک روزنامهنگار معروف اسرائيلى” در مورد بهائيت تهيه شده بود همراه “عکسهاى جالبى” در همين شماره درج گرديد. از همه جالبتر آنکه “بعضى از روزنامههايى که به زبان هبرو [= عبرى] نيز منتشر مىشود، خلاصهاى از آن را درج کردند. “[??]
بهائيان نيز به بهانه مناسبتهاى مختلف، مراسم گوناگونى برگزار مىکردند که همين امر مستمسک لازم را براى تبليغ بهائيت در اختيار نشريات اسرائيل قرار مىداد. به نوشته يکى از بهائيان ايرانى به نام فريده سبحانى، که براى حضور در اين برنامه به اسرائيل سفر کرده بود، “جرايد مختلف اسرائيل هر يک به نحوى با عکس و تفصيلات درباره اين روز تاريخى و همچنين درباره امر جهانى بهائى به قلمفرسايى پرداختند. از جمله روزنامه “جروزالمپست”[??] مقاله مشروحى… انتشار داد و روزنامه “استاندارد” مقاله مشروح خود را با عنوان “پيام اميدبخش… ” شروع کرد. در اين گزارش اضافه شده که به اين مناسبت سازمان توريستى اسرائيل نيز چندينبار جشنهاى باشکوهى در زيباترين هتلهاى حيفا برپا کرد و از جمله “در ميهمانى ديگرى، مشهورترين هنرمندان اسرائيل، سرودها و ترانههاى بسيار زيبايى به افتخار دوستان بهائى خواندند. “[??]
همه اين امور از هماهنگى گسترده نشريات صهيونيستي براى تبليغ بهائيت حکايت مىکند و صد البته اين امر فقط به اسرائيل محدود نمىشود و به مافياى رسانههاى صهيونيستى در سطح جهان تعميم مىيابد که شرح آن در اين مجال نمىگنجد.
همچنين بخشى ديگر از حمايتهاى اسرائيل از اين مسلک را مىتوان در توزيع خدمات به نشريات بهائى منتشر شده در ايران دانست. فىالمثل اين نشريات از طريق اسرائيل براى بهائيان در سراسر جهان ارسال مىشد. در اين زمينه نامهاى از فردي بهائى به نام آقاى عزتالله زهرايى، ساکن فرانسه (شهر سنکلو)، در آهنگ بديع از مجلات بهائيان ايران درج گرديده که در قسمتى از آن نوشته شده است: “شمارههاى مجله زيباى شما، مرتباً از طريق ارض اقدس [= اسرائيل] به اين جانب مىرسد. “[??]
توريسم بهائى؛ مددکار اقتصاد ورشکسته اسرائيل
تشکيلات مرکزى بهائيان در اسرائيل مىکوشيد با جلوه دادن بيش از پيش به اماکن متعلق به خود، علاوه بر بهائيان، افراد غيربهائى را نيز به مراکز خويش بکشاند تا از اين راه، زمينه جلب آنها به بهائيت را فراهم آورد. رسانههاى صهيونيستى در فلسطين اشغالى و ساير نقاط جهان نيز با نمايش اين بناها سعى ميکردند جاذبه توريستى براى اسرائيل فراهم سازند. از جمله در نشريه رسمى محفل ملى بهائيان ايران آمده که يک کمپانى معروف فيلمسازى در امريکا فيلمى به نام “اسرائيل از دريا” ساخته که در آن مناظر مربوط به قبر باب و مرکز بهائيت را به نمايش گذارده است. اين گزارش افزوده که اين فيلم چندى قبل در تلويزيون امريکا در ايران ــ که پيش از انقلاب در کانال ? فعال بود ــ نيز به نمايش درآمده است. [??]
همچنين دفتر نمايندگى توريسم اسرائيل در امريکا (نيويورک) متن مفصل و تبليغى در مورد بهائيت و اماکن آن در فلسطين اشغالى به زبان انگليسى منتشر کرد. اين مطلب، بيش و پيش از آنکه يک بروشور تبليغى براى معرفى جاذبههاى توريستى اسرائيل، و از جمله جاذبههاى گردشگرى بهائى باشد، به متن تبليغى بهائى شبيه است. در قسمتى از آن آمده است: “ديانت بهائى، که مروج صلح و اخوت بين افراد جامعه بشرى است، در سال ???? با ظهور باب در ايران آغاز گرديد و باب خود را مبشر [آمدن] نفسى اعز و اشرف از خود [= حسينعلى بهاء] معرفى نمود…. “[??]
حضور گسترده بهائيان سراسر جهان در اسرائيل نيز منبع درآمد خوبى براى رژيم صهيونيستى محسوب مىشد. تشکيلات بهائيت نيز سعى ميکرد بهائيان را براى سفر به اسرائيل و ديدار از اماکن متعلق به خود تشويق کند و اين امر به اشکال مختلف انجام ميشد. به عنوان مثال با ايجاد بهانههايى، همچون يکصدمين سال ورود بهاء به عکا، بهائيان را به اسرائيل فرامىخواند. همچنين پس از تشکيل يک کنفرانس بينالمللى بهائى در نقطهاى از جهان، شرکتکنندگان در آن کنفرانس را به “ارض اقدس” مىبردند و بعضى مواقع نيز، در قالب کاروانهاى نُه نفره از هر کشور، وابستگان خويش را به اسرائيل مىبردند و بالاخره آنان، که براى تبليغ بهائيت در خارج از وطن خود، عزم مهاجرت مىکردند، در آغاز سفر براى تشويق، در سفري چند روزه به اسرائيل مىرفتند و چون معمولاً افرادى که در بالا برشمرديم از گروههاى مرفه و داراى تمکن مالى بودند، سفر آنها به اسرائيل براى دولت اين کشور نيز از نظر اقتصادى و توريستى سودمند بود. در اين زمينه روزنامه “جروزالمپست” ــ که عملاً به ارگان تبليغى بهائيت تبديل شده بود ــ در شماره ?? اوت ???? خبر داده است که دستجات مختلف بهائيان از کنفرانس پالرموى ايتاليا به اسرائيل آمدهاند و متذکر شده است که “اين عده بزرگترين اجتماع زائرين بهائى را که تاکنون به اراضى مقدسه مسافرت نمودهاند تشکيل مىدهند. “[??]
هرچه زمان ميگذشت، تبليغات بهائيان براى سفر به اسرائيل مؤثرتر واقع ميگشت و سفر بهائيان به اراضى اشغالى رو به فزونى ميگذاشت. تا آنجا که شوقى افندى در تلگراف مورخ ? اکتبر ???? به کنفرانس دهلى گفته است: “تعداد نفوسى که از دور و نزديک براى زيارت مقام اعلى مىآيند، روزبهروز در تزايد است و چندين روز، عده آنان از هزار نفر تجاوز مىنمود. “[??] اما اشتهاى صهيونيستها سيرىناپذير بود و بايد اماکن بهائى فعاليت بيشتري در جذب توريست انجام ميدادند و همينطور هم شد. تا آنجا که شش سال بعد، يعنى در سال ????، به گفته سران بهائيت: “در ظرف اين يک سال، عدد زائرين و سياحان” بازديدکننده از اماکن بهائى “به بيش از يکصدهزار بالغ گرديده است. ” بدينترتيب، بهائيت در عرصه جذب توريست و کمک به اقتصاد شکننده اسرائيل نيز فعاليت بسزا و در خور توجهى داشته است.
بهائيت و اسرائيل، پس از پيروزى انقلاب اسلامى
در سي سال اخير نيز بهائيان و رژيم صهيونيستى روابط خود را ادامه داده و به آن عمق و گستردگى بيشترى بخشيدهاند. در زير به نمونههايى از اين تعاملات اشاره شده است:
?ــ به گزارش خبرگزاريها، رئيس مجلس رژيم صهيونيستى روز ?? تير ???? از مرکز بهائيت در شهر حيفا بازديد کرد و ضمن حمايت از فعاليتهاى اين فرقه، خواستار آزادى عمل بيشتر پيروان آن در ايران شد. [??]
?ــ در روز سهشنبه اول خرداد ???? مصادف با ?? صفر سالروز رحلت پيامبر اکرم(ص) و امام حسن مجتبى(ع)، رژيم صهيونيستى به مناسبت تجمع بهائيان براى افتتاح ساختمان مرکزى اين فرقه در حيفا مراسم جشن و پايکوبى مفصلى به راه انداخت.
به گزارش خبرگزاريها ساخت اين مجموعه ??? ميليون دلارى با حمايت مستقيم اسحاق رابين، نخستوزير وقت رژيم صهيونيستى، از سال ???? آغاز شد. نکته شايان توجه، دعوت گسترده از خبرنگاران راديو ــ تلويزيونهاى جهان براى پوشش خبرى اين مراسم بود. برگزارکنندگان مراسم از خبرنگاران خواستار نشر مطالب مختلفى به نفع رژيم صهيونيستى و بهائيت بودند که از آن جمله اين مطلب بود که “دولت اسرائيل با نهايت افتخار مىتواند ميزبان همه بهائيان جهان ــ بهويژه بهائيان ساکن در کشورهاى اسلامى ــ باشد. “[??]
اين دعوت مبين آن است که رژيم صهيونيستى با توجه به فرار صهيونيستها از فلسطين اشغالى و نياز مبرم به افزايش جمعيت وفادار به خود، چون بهائيان را نيز در شمار نيروهاى خودى و همچون صهيونيستها فرض مىکند، از آنان براى مهاجرت به اسرائيل دعوت به عمل مىآورد.
?ــ در شهريور سال ???? آريل شارون، نخستوزير رژيم صهيونيستى و قصاب صبرا و شتيلا، از هند ديدار کرد. او در اين سفر، از مرکز بهائيان در دهلى، که به نام نيلوفر آبى شهرت دارد، براى ساعاتى بازديد نمود. [??] بازديد از اين مرکز، اهميت بهائيت براى رژيم صهيونيستى را نشان مىدهد.
?ــ در يکى از اين حمايتهاي جديد، ايهود اولمرت، نخستوزير اسرائيل، براى توجيه عقبنشينى دولتش از تهديد جمهورى اسلامى به حمله نظامى، ارادت خود را به جامعه بهائى اعلام، و روغن ريخته را نذر امامزاده کرد. وى روز يکشنبه ?? دى ???? در سخنرانى خود، که تعدادى از سران اين فرقه ضاله نيز در آن حضور داشتند، ضمن ردّ اخبار منتشرهشده در مورد حمله ارتش رژيم صهيونيستى به تأسيسات ايران، به سران بيتالعدل بهائيان اطمينان داد که به احترام مقدسات بهائيها در ايران از حمله به اين کشور منصرف شده است!
به گزارش يک روزنامه اسرائيلى، بهائيان يادشده به دعوت وزارتخارجه اسرائيل در اين جلسه حضور يافتند و در ميان آنها چهرههاى سرشناس بهائى و ازجمله يک ايرانى وابسته به آن فرقه نيز به چشم مىخوردند. [??] بايد به آقاى اولمرت يادآور شد: به دشت آهوى ناگرفته، مبخش!
?ــ بهائيان نيز متقابلاً با همه توان در خدمت صهيونيسم و زائده آن يعنى اسرائيلاند و علاوه بر جمعآورى کمک مالى و ارسال آن به اين رژيم، با ورود غيرقانونى و قاچاق کالاهاى اسرائيلى به داخل ايران سعى ميکنند اقتصاد رو به موت آن رژيم را شکوفا کنند. براي مثال، به گزارش جرايد، بيش از ??? هزار عدد لنز عينک ساخت رژيم اشغالگر قدس در کارخانه “شايان عدسى” واقع در شهرک صنعتى جعفرآباد کاشان کشف شد. شايان ذکر است که اين کارخانه به منصور ــ م، بهائى ساکن کاشان، تعلق دارد. او، که قاچاقچى لنز عينک ميباشد، آنها را از اسرائيل وارد کرده است. وى لنزهاى ساخت کارخانجات اسرائيل را در جعبههاى معمولى و با مارک يک شرکت لنزسازى خارجى قاچاق کرده است. گفتنى است فرزند ارشد رئيس تشکيلات بهائيت در ايران معروف به نيکى نيز يکى از دلالان عينک در ايران به شمار مىرود. [??]
سخن آخر
شواهد فراوان فوق، که از آغاز مقاله تا اينجا مطرح شد، به روشنى و به نحوى ترديدناپذير، از ارتباط ديرين، عميق، گسترده و فزاينده بهائيت و صهيونيسم، بهويژه رژيم اشغالگر فلسطين، حکايت دارد.
عجيب است که بهائيان در سايتها و رسانههاى مربوط به خويش، در مقابل سؤال (يا اعتراض) نسبت به پيوند اين فرقه با اسرائيل، با جسارت “کبکوار”! ادعا مىکنند که هيچ رابطهاى بين اين فرقه با صهيونيسم و اشغالگران فلسطين وجود ندارد و تمرکز بيتالعدل اعظم بهائيان در اسرائيل پديدهاى کاملاً تصادفى است! و هيچ ارتباطى به علائق و منافع مشترک دو طرف ندارد!
اين شواهد فراوان و انکارناپذير، بيشوپيش از همه، حجت را بر افراد عادى بهائيت تمام مىکند که حکم پيادهنظام، سپر، خاکريز و گوشت دم توپ را براى سران فرقه دارند. آنان بايد بدانند که رهبران آنها چه وابستگى و پيوستگى عميقى با صهيونيستهاى غاصب و خونآشام دارند؟ و از تشکيلات خود بخواهند که بابت اين همه وابستگى به جنايتکاران اشغالگر، به جاى بعضى مغالطههاى خندهآور، توضيح قانعکننده بدهند.
با توجه به روابط وسيع و صميمانه و اعتماد مشترکى که ميان صهيونيسم و بهائيت وجود دارد، طبيعى است که جهان اسلام و آزادگان عالم، به حضور اعضاي اين تشکيلات در بين خود با ديده سوء ظن بنگرند و با آنان رفتاري طردآميز پيش داشته باشند. متقابلاً بديهى است که وقتى بهائيت، کاکل خود را اينگونه محکم به زلف صهيونيسم گره مىزند، نمىتواند ادعا کند که استقرار مرکزيت اين تشکيلات در اسرائيل، صرفاً به دليل قرار داشتن قبور سران فرقه در فلسطين اشغالى است و به همين دليل اسرائيل قبله اهل بهاء شده است.
با وجود اين پيوند عميق، بديهى است که بهائيان ناگزيرند در هزينههايى که اسرائيل و صهيونيسم جهانى (در برابر خروش انقلابى مظلومان و محرومان جهان) مىپردازند، سهيم و شريک باشند. لذا سال گذشته در نبرد شکوهمند حزبالله لبنان با ارتش صهيونيستى که با پيروزى رزمندگان اسلام پايان يافت، بندر حيفا، که مرکز بهائيان در آن قرار دارد، آماج حملات موشکى دلاورمردان حزبالله قرار گرفت و مىتوان حدس زد که تلاش حکومت اسرائيل براى جلب مساعدت بهائيان به منظور جلوگيرى از فرارشان (همراه يهوديان) از اسرائيل، در اقدام اخير نخستوزير آن کشور (اولمرت) به دلدارى خالهمآبانه سران بهائيت، بىتأثير نبوده است.
پي نوشت
[?]ــ آهنگ بديع، نشريه جوانان بهائي ايران، سال ????، ش? و ?، ص???
[?]ــ خاطرات حبيب، ص??؛ نيز رک: آهنگ بديع، سال ????، ش?، ص??
[?]ــ اخبار امري (نشريه رسمي محفل ملي بهائيان ايران)، تير ????، ش?، صص?ــ?
[?]ــ همان، بهمن ــ اسفند ????، ش??ــ??، صص???ــ???؛ راجع به دوستي و روابط موشه شارت (اولين وزير خاره رژيم صهيونيستي) با عبدالبهاء نيز، روحيه ماکسول (همسر شوقي) در کتاب مشهورش: “گوهر يکتا”، اشاره گذرايي دارد.
[?]ــ خاطرات حبيب، همان، ص???
[?]ــ همان، ص??؛ فلسطين در آن زمان جزء ايالت سوريه و بخشي از امپراتوري عثماني بود و هنوز به نام فلسطين خوانده نميشد.
[?]ــ رک: “جستارهايي از تاريخ بهائيگري در ايران”، تاريخ معاصر ايران، سال ?، ش??، پاييز ????
[?]ــ اخبار امري، فروردين ????، ش??، ص???؛ آهنگ بديع، سال ????، ش?، ص??
[?]ــ اطلاعات سياسي ــ ديپلماتيک، سال ?، ش??، ?? خرداد ??، ص?
[??]ــ همانجا.
[??]ــ شوقي افندي، قرن بديع، تهران، مؤسسه ملي مطبوعات امري، ج?، ص???
[??]ــ همان، ص???
[??]ــ قرن بديع، ج?، ص???
[??]ــ همان، ج?، ص???
[??]ــ اخبار امري، سال ????، ش? و ? (آبان و آذر)، ص?
[??]ــ اخبار امري، آبان ????، ص???؛ بهائينيوز، سپتامبر ????؛ همچنين رک: سيد محمدباقر نجفي، بهائيان، چاپ اول، طهوري، ????، صص???ــ???
[??]ــ شوقي افندي، توقيعات مبارکه، تهران، مؤسسه ملي مطبوعات امري، بديع ???، ص???
[??]ــ آهنگ بديع، سال ????، ش?، ص?
[??]ــ همان، سال ????، ش?، ص?
[??]ــ همانجا.
[??]ــ همان، سال ????، ش?، ص?
[??]ــ اسماعيل رائين، انشعاب در بهائيت پس از مرگ شوقي رباني، تهران، مؤسسه تحقيقاتي رائين، ص??
[??]ــ شوقي افندي، توقيعات مبارکه، همان، ص???
[??]ــ اخبار امري، شهريور ????، ش?، ص??
[??]ــ جواد منصوري، تريخ قيام ?? خرداد به روايت اسناد، مرکز اسناد انقلاب اسلامي، چاپ اول، ج?، ص??? به نقل از: اخبار امري، سال ????، ش?، صص ? و ??
[??]ــ اخبار امري، مرداد ــ شهريور ????، ش?ــ?، صص?ــ?
[??]ــ همان، مرداد ــ شهريور ????، ش?ــ?، صص?ــ?
[??]ــ همان، فروردين ????، ش??، ص???
[??]ــ سالنامه جوانان بهائي ايران، ج? (???ــ??? بديع)، ص???
[??]ــ آهنگ بديع، سال ????، ش??ــ? (ويژهنامه شوقي افندي)، ص???
[??]ــ اسماعيل رائين، همان، صص???ــ???، به نقل از قرن بديع، قسمت چهارم، ص???
[??]ــ اخبار امري، خرداد ــ تير ????؛ براي شرح ماجرا رک: نامه مفصل هيأت ينالمللي بهائي، مورخ ? ژوئيه ???? (?? تير ????) به محفل روحاني ملي بهائيان ايران (اخبار امري، سال ????، ش? (شهريور ماه).
[??]ــ اخبار امري، سال ????، ش? (شهريور ماه)
[??]ــ همانجا.
[??]ــ همان، سال ????، ش?ــ? (آذر ــ دي).
[??]ــ آهنگ بديع، سال ????، ش??ــ? (ويژهنامه شوقي)، ص???
[??]ــ اخبار امري، آذر ????، ش?، ص???
[??]ــ همان، مرداد ????، ش?، ص?
[??]ــ آهنگ بديع، سال ????، ش?، ص??
[??]ــ خواهر عباس افندي که دشمن وي بود.
[??]ــ اخبار امري، سال ????، ش?ــ? (آذر ــ دي)، ص?
[??]ــ همان، فروردين ????، ش??، ص?
[??]ــ آهنگ بديع، سال ????، ش??، ص???
[??]ــ جواد منصوري، همان، ج?، سند شماره ?/?? و ص???
[??]ــ اخبار امري، مرداد ــ شهريور ????، ش?ــ?، ص???
[??]ــ متن کامل خبر در اخبار امري امريکا، ش??? و ترجمه آن توسط ذکرالله خادم در اخبار امري ايران درج شده است.
[??]ــ اخبار امري، سال ????، ش? (تيرماه) صص?ــ?
[??]ــ همان، ش?ــ? (ارديبهشت ــ خرداد)، صفحات اوليه.
[??]ــ همان، ش? (تيرماه)، صص?ــ?
[??]ــ همان، ش? و ? (ارديبهشت ــ خرداد)، ص??
[??]ــ همانجا.
[??]ــ همان، ارديبهشت ــ خرداد ????، ش? و ?، ص??
[??]ــ همان، سال ????، ش? (شهريور).
[??]ــ همان، آبان ????، ش?، صص???ــ???
[??]ــ همان، خرداد ????، ش?، ص???؛ و آهنگ بديع، سال ????، ش? و ?، ص?
[??]ــ آهنگ بديع، سال ????، ش? و ?، ص??
[??]ــ همان، سال ????، ش ??ــ?، ص???
[??]ــ همان، ص???
[??]ــ اخبار امري، سال ????، ش? و ?، ص???
[??]ــ آهنگ بديع، سال ????، ش?، ص??
[??]ــ اخبار امري، ????، ش? و ?، (آبان ــ آذر)، ص???
[??]ــ جواد منصوري، همان، ج?، ص??? و سند ?/??
[??]ــ اخبار امري، سال ????، ش??، سخن ماه (نزاع و جدال منفور درگاه کبرياست)، صص???ــ???
[??]ــ اورقا (نشريه نونهالان بهائي ايران)، سال ????، ش? (آبان)، صص??ــ??
[??]ــ محمدرضا نصوري، “پيوند و همکاري متقابل بهائيت و صهيونيسم”، صلنامه انتظار موعود، ش??، ص???؛ به نقل از بولتن خبري سازمان راديو ــ تلويزيون ملي ايران، دفتر مرکزي، خبر ???، ?? دي ?????
[??]ــ همانجا.
[??]ــ مجمع فقه اسلامي، مصوبهها و توصيهها: از دومين تا پايان نهمين نشست، ترجمه محمد مقدس، قم، ????? ق، صص??ــ??
[?]ــ مع مؤتمرات مجمع الفقه الاسلامي (المؤتمرات الفقهيه)، محمد علي تسخيري، دار احياء التراث العربي، بيروت، ج?، صص ???ــ???
[??]ــسيدمحمدباقر نجفي، بهائيان، تهران، طهوري، ????، صص???ــ???؛ به نقل از اخبار امري، سال ????، ش ? و ? (ارديبهشت ــ خرداد).
[??]ــ اخبار امري، ش?ــ? (مهر ــ آبان ????)، صص??ــ??
[??]ــ براي ديدن متن کامل اين مقاله، رک: سيدمحمدباقر نجفي، همان، صص???ــ???
[??]ــ اخبار امري، آبان ــ آذر ????، ش ? و ?، ص???
[??]ــ همان، فروردين ????، ش?، ص??
[??]ــ در متن اصلي: پست اورشليم.
[??]ــ آهنگ بديع، سال ????، ش ? و ?، صص???ــ???
[??]ــ همان، سال ????، ش ? و ?، ص???
[??]ــ اخبار امري، ش?، تير ????، ص???
[??]ــ سيدمحمدباقر نجفي، همان، صص???ــ???؛ به نقل از: اخبار امري، سال ????، ش ? (تيرماه)
[??]ــ اخبار امري، آبان ــ آذر ????، ش?ــ?، ص???
[??]ــ پيام شوقي مندرج در آهنگ بديع، سال ????، ش??ــ??، ص???
[??]ــ روزنامه جمهوري اسلامي، ?? تير ????
[??]ــ پايگاه اطلاعرساني موعود: www. Mouood. com
[83]ــ مهرداد صفا، “افعي در هند”، روزنامه جامجم، ??/?/????، ص?
[??]ــ روزنامه جمهوري اسلامي، سال ??، ش????، چهارشنبه ?? دي ??، ص?
[??]ــ کيهان، ? و ?? شهريور ????
منبع: ماهنامه زمانه - ????
نويسنده: پويا شکيبا
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید