با توجه به مسئله ي لزوم ازدواج در بهائيت، به نكاتي جالب توجه در تساوي حقوق زن و مرد به عنوان دو شريك زندگي مي پردازيم.
با نگاهي به گذشته ي بهائيت در مي يابيم كه: ميرزا حسينعلي بهاء -شارع امر بهائي- براي خود چهارهمسر اختيار نمود اما به ديگر مردان بهائي اجازه گزينش بيش از دو ...
با توجه به مسئله ي لزوم ازدواج در بهائيت، به نكاتي جالب توجه در تساوي حقوق زن و مرد به عنوان دو شريك زندگي مي پردازيم.
با نگاهي به گذشته ي بهائيت در مي يابيم كه: ميرزا حسينعلي بهاء -شارع امر بهائي- براي خود چهارهمسر اختيار نمود اما به ديگر مردان بهائي اجازه گزينش بيش از دو همسر را نداده است. از آن جا كه تساوي حقوق بايد بر حكم تعدّد زوجات نيز سايه افكند، و پيش از تساوي حقوق ميان زن و مرد، بايستي اين تساوي ميان تمام مردان برقرار شود؛ اين گونه است كه بهاءالله اجازه داده است درعوض، دوشيزگان بکر را به عنوان خدمتکار در منزل داشته باشند و براي آن هم حد و اندازه اي معين ننموده است! حتي بهاء الله خود، دختر دوشيزه اش رادرايام رياست برادرش يحيي صبح ازل بر بابيان، براي او مي فرستد تا در او تصرف كند!
منظور از دو همسري و تعدّد زوجات در اين مسلك، آن است که در زماني واحد، فرد مي تواند دو همسر داشته باشد و از هر يك صاحب فرزنداني شود! در حاليكه زنان حق هيچ اعتراضي ندارند، او در اجازه به مردان براي چند همسري هيچ توصيه اي به رعايت شرايط عدم تبعيض ميان دوهمسر و تأ كيدي بر شرط عدالت نكرده است و تنها، راحتي و آرامش خودِ مرد را شرط قرار داده است!
بهاء الله حتي در توضيح اين جواز چند همسري به اين نكته اشاره كرده است كه: اگر مرد راحتي خود و همسر اول را مي خواهد به همان يک همسر قناعت کند؛ اما او آزاد است دو همسر انتخاب کند. در اين جا ملاكِ تعدد همسران، راحتي مرد است، اگرچه همسر اول او از اين کار ناراحت باشد! جالب است كه ملاحظه ي انصاف وعدالت ميان دو همسر تحت الشعاع راحتي مرد قرار مي گيرد که دو همسر را بر گزيده است!
جالب توجه است كه بلافاصله پس از اعلام جواز دو همسري، به ايشان اجازه مي دهد دوشيزگان بكر و ازدواج نكرده را در منزل به عنوان خدمتکار داشته باشند! تشريع حکم آوردن دو شيزه به عنوان خدمتکار در خانه پس ازحکم ازدواج با دو زن، داراي معناي خاصي است چرا كه انتخاب خدمتکار براي خانه (چه زن و چه مرد) چه ربطي مي تواند به ازدواج دشته باشد؟!
در اينجا عين عبارات در كتاب اقدس در اين مسئله توجه فرمائيد:
" قد کتب الله عليکم النکاح اياکم ان تجاوزوا عن الاثنين والذي اقتنع بواحده من الاماء استراحت نفسه و نفسها و من اتخذ بکرا لخدمته لا باس عليه..."
آيا يکي از تعاليم مهم بهائي که: اصل تساوي حقوق رجال و نساء است در اين حکم رعايت شده است؟!
بهائيان كه خود مدعي تساوي حقوق زنان و مردان مي باشند، چرا به زن اين اختيار را نمي دهند تا از ازدواج دوم همسر خود جلوگيري نمايد و مرد مي تواند بدون اذن او همسر دوم اختيار کند؟!
آيا آن كه هيچ شرطي براي ازدواج دوم جز راحتي مرد نگذاشته شده است -حتي عدم راحتي زن اول مانع ازدواج دوم مرد نيست- خود ناقض اين تساوي حقوق نيست؟!
آيا اگر زن بهائي به ازدواج دوم مردش راضي نباشد مي تواند جلوي نص صريح کتاب اقدس بايستد و مانع ازدواج دوم همسرش شود؟!
آيا مي تواند از آوردن دوشيزه بکر توسط همسرش به خانه جلو گيري کند؟!
بنا بر تساوي حقوق ميان زنان و مردان بهائي، چرا زنان حق چند همسر گزيني ندارند؟!
چرا بهائيت به زنان هم چون مردان اجازه نمي دهد براي خود دو همسر و چند غلام اختيار نمايند؟!
پس تساوي حقوق ميان بهائيان چه مي شود؟ آيا اين گونه مي خواهند ميان تمامي زنان و مردان جهان تساوي برقرار كنند؟؟؟
منبع: http://mohakeme.com
گذري به مسئله ي ازدواج در بهائيت - قسمت دوم
حال كه لزوم ازدواج و كميّت آن در تفكر بهائي مشخص شد، سؤالي كه مطرح است آن است كه اين ازدواج بايستي ميان چه كساني صورت گيرد؟ يا بهتر بگوئيم: يك بهائي با چه كساني مي تواند ازدواج كند؟
در کتاب اقدس با عبارت کوتاه "قد حرمت عليکم ازواج آبائکم " فقط ازدواج با "زن پدر " تحريم ...
حال كه لزوم ازدواج و كميّت آن در تفكر بهائي مشخص شد، سؤالي كه مطرح است آن است كه اين ازدواج بايستي ميان چه كساني صورت گيرد؟ يا بهتر بگوئيم: يك بهائي با چه كساني مي تواند ازدواج كند؟
در کتاب اقدس با عبارت کوتاه "قد حرمت عليکم ازواج آبائکم " فقط ازدواج با "زن پدر " تحريم شده و از تحريم ازدواج با ساير محارم سخني به ميان نيامده است. اين مسئله اخيراً به موضوع مهم و بزرگي مبدّل شده است چرا كه در قوانين بهائيت، تنها ازدواح با زن پدر تحريم شده و در نتيجه بهائيان ازدواج با محارم مثل خواهر و مادر و خواهر زاده و برادر زاده و خاله و عمه و ... را حرام ندانسته و اين كار براي ايشان كاملاً مجاز شمرده شده است!
اين مسئله تا به حال چندين دفعه به صورت رسمي و در پي شكايات افراد از متجاوزين در ميان بهائيان گزارش شده است كه اخيراً به نقل از روزنامه خراسان مورخ 10 دي 1387 : مردي بهائي به نام هوشنگ خ از شهروندان استان خراسان به شماره تسجيل 13292 -با شكايت دخترش و گزارش حتك حرمت و تجاوز پدرش به او- به دليل زناي با محارم اعدام شد.
گرچه بهائيان ادّعا مي كنند اين يک اتهام بي اساس است و آنها به چنين کاري مبادرت نمي ورزند؛ اما پژوهشگران متون، ،نمي توانند نتيجه بگيرند که ازدواج با محارم بجز زن پدر در بهائيت مجاز نباشد؛ زيرا جز اين در متون بهائي يافت نشده است. بهاءالله در كتب ديگرش چيزي که ناسخ يا ناقض عبارت اقدس باشد بيان نكرده و تحريم ازدواج با محارم را صراحتا منحصر در "زن پدر " اعلام مي كند.
به نقل از کتاب "گنجينه حدود و احکام "، فرزند او عباس عبدالبها که نقش مبيّن متون بهائيت را دارد، در پاسخ اعتراضات به امر بهائي در اين موضوع ، به گونه اي کلي پاسخ مي گويد که: از اين عبارت اقدس بر نمي آيد که ازدواج با محارم به اين يکي منحصر باشد. اما خود او به هيچ متن و عبارتي در آثار پدرش که مکمل اين عبارت باشد اشاره اي نمي کند و مي گويد كه تعيين تکليف در اين زمينه به بيت العدل راجع است! از وارث او، شوقي افندي نيز سخني بر خلاف اين مطلب نيامده است. پس سر انجام، تکليف ازدواج با محارم چه مي شود؟
تا زمان تشکيل بيت العدل فعلي در سال ???? هيچ حکمي در اين زمينه بيان نشد. در رابطه با اين مسئله و در طول اين هفتاد سال هم چنان حرمت ازدواج با محارم منحصر به ازدواج با زن پدر بوده است که در اقدس آمده و هيچ چيزي به آن اضافه نشده است.
بايد ديد امروزه بيت العدل كه شارع مسائل جديد بهائيت است چه تصميمي گرفته و تکليف را به چه نحو مشخص مي كند؟
بيت العدل حدود هيجده سال بعد يعني در 15 ژانويه سال 1981 در پاسخ سؤال يکي از بهائيان که از ازدواج بين فاميلي پرسيده با صراحت اعلام مي كند كه: همچنان تحريم ازدواج با محارم و اقارب منحصر در زن پدر است ...
منشي بيت العدل مي نويسد:
" در اين نامه شما راجع به محدوديت هاي حاکم بر ازدواج با اقارب سواي موردي که ازدواح با زن پدر را ممنوع مي سازد سوال کرده ايد. بيت العدل اعظم همچنين خواسته اند به اطلاع شما برسانيم که آن معهد اعلي هنوز موقعيت را براي صدور قوانين تکميلي راجع به ازدواج با اقارب مقتضي نمي داند! "
و ادامه مي دهد:
"بنابراين، تصميم گيري در اين مورد به عهده خود نفوس مؤمنه محول شد..."! به نقل از کتاب "انوار هدايت صفحه 487 حکم 1289 در موضوع ازدواج بين فاميلي
بنا بر اين بيت العدل نه تنها حکم اقدس در مورد انحصار حرمت ازدواج با اقارب به زن پدر را تاييد کرده و همچنان آن را جاري دانسته و مي گويد هنوز زمان تغيير آن نرسيده است، بلکه کار را به خود بهائيان واگذار مي كند تا طبق شرايط شخصي و محيطي و اقتضائي عمل نمايند امّا به گونه اي که آبروي بهائيت مخدوش نشود!
در ميان محارم و اقارب زن پدر چه ويژگي دارد که فقط ازدواج با او حرام است؟
چرا خود بهاءالله تکليف ازدواج با ساير محارم را مشخص نكرده و موضوع را به بيت العدل ارجاع داده است؟
آيا مي توان نتيجه گرفت كه از زمان تأليف کتاب اقدس تا زمان تاسيس بيت العدل (دوره بهاءالله و عبدالبها و شوقي و مدتي پس از آن تا تشکيل بيت العدل در 1963) و براي مدّتي حداقل هفتاد سال، ازدواح با محارم بجز زن پدر طبق متون منعي نداشته است؟
چرا بيت العدل با وجود فشارهايي که در اين موضوع بر بهائيان وارد بوده هنوز موقعيت را براي صدور قوانين تکميلي ازدواج با اقارب مقتضي و مناسب نمي داند و اين سؤال برخاسته از نقص را براي پيروانش حل نمي کند؟
چرا از آغاز شروع به کار تا زمان حاضر (نزديک پنجاه سال) همچنان از ميان اقارب تنها ازدواج با زن پدر را حرام شمرده است؟
آيا عبارت بيت العدل که "تصميم گيري در اين مورد به عهده خود نفوس مومنه محول شد" به معناي جواز ازدواج با محارم و اقارب نيست که هر کس خودش تصميم بگيرد و اقدام کند که اگر با نزديكانش ازدواج کرد هيچ کار قبيح و حرامي طبق نصوص بهائي مرتکب نشده است؟!!
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید