بیماری MS چیست ؟
بیماری MS یک بیماری دستگاه عصبی مرکزی بوده و در این بیماری پوشش محافظ اعصابی که در داخل و اطراف مغز نخاع قرار دارند تخریب می شود که این خود باعث ایجاد طیف گسترده ای از علائم مثل از دست دادن کنترل عضلات هماهنگی بین آنها تا اختلالات بینائی می شود.
این بیماری در زنان شایعتر از مردان بوده و همچنین در نقاطی از دنیا مثل اروپای شمالی، آمریکا و کانادا نیز از شیوع بالاتری برخوردار است. همچنین افرادی که در خانواده خود بیمار مبتلا به MS را دارند، ریسک بالاتری برای ابتلا به این بیماری را نسبت به سایر افراد جامعه دارند.علت بروز این بیماری چیست ؟
تاکنون دلیل پیدایش این بیماری مشخص نشده است ولی بنظر می رسد که بروز این بیماری ارتباطی با پاسخهای خود ایمنی داشته باشد. چیزهائی مثل یک ویروس ممکن است باعث تحریک سیستم ایمنی شده و بدن را وادار به تولید پادتنهائی کند که به اشتباه به عناصر خودی بدن حمله میکنند، در بیماری MS این پادتنها به میلین ( Myelin ) که پوشش اعصاب می باشد حمله کرده و آنها را نابود می کنند. میلین باعث می شود که پیامهای عصبی به سرعت در طول عصب منتقل شود. حال اگر این ماده تخریب شود بر روی عصب نقاطی بدون میلین بنام پلاک بوجود می آید و با گسترش این پلاکها انتقال پیام عصبی در طول عصب کند شده و یا با مشکل مواجه می شود که خود باعث بروز علائم بیماری MS می شود.البته علاوه بر ویروس ، محققان معتقدند که پاسخهای خود ایمنی ( یعنی عملکرد دستگاه ایمنی علیه میزبان و نه یک عامل خارجی ) می تواند در اثر عوامل محیطی و یا ژنتیکی نیز اتفاق بیفتد.
علائم بیماری MS چیست ؟بیشتر بیماران در سنین 40-20 سال متوجه علائم بیماری MS می شوند. نوع این علائم و چگونگی پیشرفت آنها نیز بستگی به محل پلاکها در دستگاه عصبی مرکزی بیمار دارد. آسیب میلین مربوط به اعصابی که پیام عصبی را به ماهیچه ها می برند باعث ایجاد علائم حرکتی می شود ولی درگیری اعصابی که باعث انتقال حس می شوند سبب اختلال حواس مربوطه می شود. علائم معمولاً با خستگی غیر قابل توضیح و گنگ شروع می شود و بدنبال آن ضعف کلی بدن ایجاد می شود. البته این ضعف ممکن است فقط در یک پا و یا یک دست رخ دهد. بعضی از بیماران دچار تاری دید و یا دیددوگانه ( دود بینی ) می شوند. همچنین علائمی مثل کرختی و سوزن سوزن شدن صورت، دستها و پاها، بدن، اختلال تعادل ، لرز گیجی، اختلال در بلع و یا اختلال در صحبت کردن، از بین رفتن کنترل مثانه هم در بیماری MS مشاهده می شود.
بیماران زیادی که مبتلا به MS می باشند، دچار درد مزمن هم هستند و گروه کمی از این بیماران دردهای حاد را نیز تجربه می کنند که این دردهای حاد، ناگهانی و شدید بوده و اغلب در صورت و یا ناحیه کمر ایجاد می شوند.
روند بیماری MS کلاً غیر قابل پیش بینی است. این بیماری دارای مرحله علامتدار و فعال و مرحله نهفته می باشد. بعضی از بیماران پس از مرحله علامتدار و فعال بیماری وارد یک مرحله نهفته طولانی می شوند که در آن علائم بسیار خفیف می باشد. ولی بعضی دیگر با وارد شدن در هر مرحله فعال، طول مدت مرحله نهفته آنها کوتاهتر و کوتاهتر می شود و یا کلاً وارد مرحله نهفته نمی شوند. این بیماران که فاز نهفته کوتاهی دارند به احتمال بیشتری دچار ناتوانی های دائمی مثل فلج می شوند. گرما و استرس هم می توانند باعث بدتر شدن علائم بیماری شوند. بسیاری از بیماران مبتلا به MS، افسرده هم می شوند گرچه محققان مطمئن نیستند که آیا افسردگی از علائم این بیماری است و یا فقط پاسخی به یک بیماری مزمن به شمار می رود. بیماری MS بطور کلی تأثیری بر روی طول عمر بیمار ندارد.
چگونه این بیماری تشخیص داده می شود ؟
پزشکان موقعی به MS مشکوک می شوند که بیمار نسبتاً جوان با علائم حرکتی و یا حسی که مرتباً حالت فعال و سپس خفته بخود می گیرد مواجه شوند. پزشکان مانند هر بیماری دیگری باید یک تاریخچه پزشکی دقیق را در کنار معاینه فیزیکی فرد قرار داده تا بتوانند به تشخیص MS نزدیک شوند. البته برای رسیدن به یک تشخیص قطعی باید مجموعه ای از تستها را برای کنار گذاشتن سایر بیماریهای مشابه انجام داد. بهترین وسیله برای نشان دادن نقاطی از دستگاه عصبی مرکزی ( مغز و نخاع ) که میلین در آنها از بین رفته است و پلاک ایجاد شده MRI می باشد.
پزشک همچنین ممکن است « آزمایشات پتانسیل برانگیخته » را که می توان روی اعصاب و حواس مختلف مثل بینائی، شنوایی ، ... انجام داد، درخواست کنند. در این آزمایشات این اعصاب تحریک شده و سرعت انتقال پیام الکتریکی در آنها اندازه گیری می شود. بیماران مبتلا به MS پاسخ کندتر و آهسته تری نسبت به تحریک اعصاب از خود نشان می دهند. پزشک همچنین ممکن است آزمایش بررسی مایع مغزی- نخاعی ( که از طریق کمر این مایع گرفته می شود و بر روی آن آزمایشاتی انجام می گیرد ) را درخواست نماید. مایع مغزی – نخاعی در افراد مبتلا به MS حاوی سطوح بالای پروتئین و WBC سفید بالاتر از حد معمول می باشد. این بیماری مسری نبوده اما نقش ژنتیک در ایجاد آن تایید شده است. در حال حاضر هیچ درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد اما شیوه های درمان موجود در تغییر سرعت روند بیماری مؤثر هستند.
بیماری ام.اس (مولیتپل اسكلروزیس) یكی از شایعترین بیماریهای سیستم اعصاب مركزی (مغز و نخاع) است و در اثر تخریب غلاف میلین ایجاد می شود. میلین غلافی است كه فیبرهای عصبی را احاطه می كند و در انتقال سریع امواج عصبی نقش بسیار مهمی دارد. در حالت طبیعی با وجود این غلاف امواج عصبی به سرعت منتقل شده و موجب توانایی بدن در ایجاد حرکات هماهنگ و موزون میگردند.
در بیماری ام.اس این غلاف عصبی به تدریج تخریب می شود و بدین ترتیب امواج عصبی از مغز به خوبی منتقل نمی شود و علایم مختلف بیماری ام.اس ظاهر می شود. این بیماری مسری نبوده و از دسته بیماریهای ارثی هم محسوب نمیشود، اما نقش ژنتیک در ایجاد آن تایید شده است. در حال حاضر هیچ درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد اما شیوه های درمان موجود در تغییر سرعت روند بیماری مؤثر هستند.
علایم بیماری ام.اس
علایم بیماری ام.اس، بسته به اینكه چه منطقه ای از سیستم اعصاب مركزی گرفتار شده باشد، بسیار متغیر هستند و الگوی بیماری ام.اس از هر فردی به فرد دیگری متفاوت است. این علایم حتی در یك فرد خاص در طول سیر بیماری تغییر می كند.
علایم شایع این بیماری شامل:
۱- اختلالات بینایی : تاری دید ، دو بینی ، حركات غیر ارادی و سریع چشم و به ندرت از دست دادن كامل بینایی.
۲- اختلالات تعادل : لرزش ، عدم تعادل در راه رفتن ، سرگیجه ، ضعف و كرختی اندامها ، اختلال در انجام حركات موزون.
۳- سفتی عضلات
۴- اختلالات حسی : گزگز و مور مور ، احساس سوزش، بی حسی و درد.
۵- اختلالات تكلم : صحبت كردن آهسته و شمرده ، تغییر حالت تكلم ، كشیدن كلمات و اختلال بلع.
۶- خستگی.
۷- مشكلات مثانه و اختلال در اجابت مزاج
- اختلالات مثانه شامل : تكرر ادرار ، فوریت در ادرار كردن، دفع ناقص مثانه یا دفع غیر ارادی.
- اختلالات اجابت مزاج شامل : یبوست و به ندرت بی اختیاری.
۸- مشكلات جنسی : ناباروری ، كم شدن میل جنسی.
۹- حساسیت به گرما : گرما در بسیاری از موارد باعث تشدید علایم می شود.
۱۰- اختلالات شناختی : اختلال در حافظه كوتاه مدت ، اختلال در تمركز و قدرت تصمیم گیری.
باید توجه داشت که علاوه بر علایم آشکار، نشانه های پنهانی چون خستگی ، اختلالات حافظه و تمركز هم در بیمار ایجاد میشود که چندان مورد توجه اطرافیان قرار نمیگیرد.
درمان بیماری MS چیست ؟
هنوز درمان قطعی برای MS پیدا نشده است. امروزه ترکیب درمان داروئی و درمان فیزیکی برای کاهش علائم و یا حتی به مرحله نهفته بردن بیماری توصیه می شود. درمان بیماری MS توسط یک تیم شامل متخصص مغز و اعصاب و متخصص درمان فیزیکی انجام می گیرد. استفاده از داروهای استروئیدی مثل متیل پردنیزون و پردنیزون برای تخفیف علائم بیماری مفید می باشند البته اگر در یک دوره کوتاه مدت مصرف شوند. استروئیدها همچنین می توانند به بهبود اشکالات بینائی در این بیماران کمک کنند. سایر داروها مثل « بتا اینترفرون » و « گلاتیامر » هم می توانند تعداد حمله های حاد بیماری را کاهش دهند. داروهای اخیر که تزریقی هستند باعث جلوگیری از حمله سیستم ایمنی به پوشش اعصاب میلین می شوند. سایر داروها هم ممکن است برای رفع علائم همراه بیماری مثل افسردگی، مشکلات ادراری و یا اسپاسم عضلات مورد استفاده قرار گیرند. اسپاسم عضلات بخوبی به تزریق « سم بوتولینوم » پاسخ می دهد که با رفع اسپاسم، درد ناشی از آن نیز بر طرف می شود. بیماران با مشکلات شدید مثانه ممکن است برای تخلیه ادرار خود به نصب لوله ادارای نیاز پیدا کنند. درمانهای فیزیکی و شغلی نیز به بیمار کمک می کندکه محدوده حرکات خود، قدرت عضلات و انعطاف پذیری آنها را حفظ کنند و همچنین تکنینهائی را برای جبران اختلال هماهنگی بین حرکات در تعادل را بیاموزند تا بتواند علیرغم ناتوانائی هائی که دچار آن شده اند، کارکرد خود را حفظ کرده و به شغل خود ادامه دهند. برای رفع خستگی نیز علاوه بر بعضی از داروها، تنظیم روش زندگی خود برای قرار دادن دوره های مکرری از زمان جهت استراحت و تجدید قوا می تواند مفید باشد.
نکاتی در مورد مراقبت بیمار مبتلا MS از خود
هنوز محققان راهی را که بتوان از ابتلا به MS جلوگیری کرد، پیدا نکرده اند. اگر فردی تشخیص MS روی او گذاشته شد، در قدم اول و مهمترین مورد حمایت خوب خانواده، دوستان و اعضای تیم درمانی از وی می باشد تا او خود را تنها احساس نکند. البته نکاتی را هم خود بیمار مبتلا به MS باید رعایت کند از جمله استفاده از یک روش صحیح و سالم برای زندگی، مصرف منظم داروهای تجویز شده، برنامه منظم برای فعالیت فیزیکی و ورزش، داشتن استراحت به میزان کافی که می تواند فرد را به وضعیت بهتری از سلامت رهنمون شود. همچنین کاهش سطوح استرس فرد بیمار می تواند در کاهش علائم او مؤثر باشد. همچنین اجتناب از فعالیت زیاد در محیطهای بیرون خصوصاً در هوای زیاد گرم که می تواند باعث تشدید بیماری شود، لازم است. حمام سونا، وان حاوی آب خیلی گرم، دوش با آب گرم گرفتن همگی می توانند باعث بدتر شدن علائم شوند که پرهیز از آنها مفید بنظر می رسد.
بيماري MS بيماري است كه مجموعه اي از عوامل در ابتلا و بروز آن ، دخيل مي باشند.اين بيماري نياز به استعداد ژنتيكي و زمينه ژنتيكي خاص دارد . ژن هاي ايمني و ساير ژن ها در بيماري ، نقش دارند . سيستم ايمني بدن و پيدايش و پيشرفت بيماري ، نقش مهمي دارد.سلول هاي T پادتن ها ، آنتي بادي و ماكروفاژها در بروز بيماري نقش دارند.عوامل محيطي مثل ويروس ها ، باكتري ها ، آلودگي ها و سموم محيطي و يكسري عوامل ناشناخته نظير استرس ، فشار و هيجانات روحي ، زندگي ماشيني ، داروها ، غذاها و … نيز مطرح مي باشند.
در حال حاضر در دنياي پزشكي ،مسايلي نظير ژنتيك ، سرطان ريال ايدز و …مورد توجه خاص قرار گرفته كه بيماري MS نيز در اين رديف مي باشد. بويژه در طول 5-6 سال اخير ، ديدگاه هاي درماني MS تغيير يافته است و قطعاً در آينده نيز مطالب جديدتري افزوده خواهد شد.
محورهاي درمان :
پيشگيري اوليه : يعني جلوگيري از ابتلا به بيماري و مربوط به مراحلي است كه فرد هنوز دچار بيماري نشده و بيماري در او بروز نكرده است كه در هر بيماري ، مهم است . در مورد M S هنوز پيشگيري اوليه مشخص نيست . در اين زمينه ، برروي عوامل ژنتيكي و دستكاري هاي ژنتيكي ، بررسي فراواني شده ولي هنوز موفقيت آميز نبوده است . در حال حاضر ، در مورد واكسن M S هم اقداماتي در دست انجام است ولي هنوز واكسني پيدا نشده است .سيرباليني و انتخاب درمان :
بيماري MS ، سير خاصي دارد . مي تواند بصورت عود كننده ، دوره اي و حمله اي باشد. الگوي غالب بيماري فرمي است كه در آن ، علائم يك دوره بهتر و يك دوره بدتر مي شود. در فرمي ديگر ممكن است اول پيشرفت كند و بعد بهتر شود. در عودها و دوره هاي حمله بيماري ، دو دارو استفاده مي شود:
· كورتيكو استروئيدها.
· پلاسمافرز كه جايگزين پلاسما مي شود.
محور سوم در درمان ، توجه به جلوگيري از پيشرفت بيماري است . در M S ، قسمت هايي از مغز و نخاع بنام ميلين كه مسئول انتقال صحيح پيام هاي عصبي از سراسر بدن هستند تخريب مي شوند.
مسئله مهم اين است كه جلوي اين تخريب گرفته شود ، جهت جلوگيري از پيشرفت بيماري و يا كند كردن پيشرفت و يا جلوگيري از حملات ، داروهاي زير تجويز مي شوند:
· اينتر فرون ها
· ايمونو گلوبولين داخل ورديدي (IVIg )
· كوپاكسون
و ساير داروها كه روي سيستم ايمني اثر دارند.
محور چهارم اين است كه چگونه اين تخريب را جبران و بازيابي كنيم ؟ زيرا مهم ترين بخشي كه در MS از بين ميرود ، ميلين مغز و نخاع است .
محورپنجم درمان علامتي(Symptomatic Therapy)مي باشد.علائم شايع بيماري خستگي ، افسردگي ، اضطراب ، اختلال حافظه ، مشكلات اداري و جنسي ، لرزش ، عدم تعادل ، سفتي پاها.
محور ششم ، سازگاري در رابطه با بيماري مزمن M S است . در تمام بيماري هاي مزمن بايد روش هايي رابه بيمار ياد دادكه بتواند با بيماري سازگار شود. غير از اين درمان دارويي ، درمان هاي ورزش ، توان بخشي ، تغذيه مناسب ، توكل به خدا و اميد در اين زمينه مفيد است .
وقتي تشخيص MS مسجل شد ، پزشك متخصص بيماري مغز و اعصاب (نورولوژيست ) آن را تائيد مي كند . بدين ترتيب موارد زير توصيه مي شود:
1. درمان را هر چه سريعتر شروع مي كنيم ، e ariy treatment ، حتي اگر تشخيص محتمل باشد.
2. برحسب شرايط ، بايد درباره بيماري به بيمار توضيح دهيم ، لازم است بيمار از بيماريش مطلع باشد و بداند بيماريش مزمن است . ممكن است مداوم باشد و چندين سال طول بكشد . بايد بداند چگونه با بيماري كنار بيايد ، چه كارهايي بكند تا بهتر شود ، چه درمان ها و داروهايي برايش انجام شود .
3. به نوعي از پيشرفت بيماري جلوگيري كنيم .
4. حملات حاد و عودها را كنترل كنيم .
5. سير و روند بيماري را تغيير دهيم . جلوي پيشرفت بيماري را بگيريم .
6. آنچه از دست رفته را بازيابي كنيم .
7. علائم و عوارض باقيمانده را كنترل كنيم .
محورهاي درمان :
پيشگيري اوليه : هنوزموفق نشده اند كه ژن ها را طوري تغيير دهند كه مانع از بروز M S شوند.
يا اينكه بتواند فرد مستعد به MS را از بدو تولد شناسايي كنند و با دستكاري ژن ها ، مانع از بروز بيماري شوند.
سير باليني : بيماري اكثراً حمله اي و دوره اي است . در دوره هايي عود مي كند با ضعف پاها ، عدم تعادل ، سرگيجه ، استفراغ ، دوبيني، گزگز دست ها و صورت . همه علائم بيماري مربوط به عود نيست . حمله يا عود ، بروز يكسري مشكلات در بيمار است كه براي پزشك قابل شناسايي باشد و حداقل 24 h يا 48 h ادامه پيدا كند . اگر علائم تنها چند دقيقه باشد و بعد رفع شود ، عود نيست و ممكن است بطور طبيعي در هر بيماري رخ دهد. در مورد عود ، دو روش درماني مرسوم است :
يك دوره درماني با كورتن (متيل پردنيزولون)، تزريقي ، 5-3 روز . كورتن فقط در مرحله حاد مصرف مي شود. روي پيشرفت و جلوگيري از عود تأثير ندارد ولي باعث مي شود حمله حاد بيمار زودتر بهبود يابد و التهاب را رفع مي كند.
در عودهاي خيلي شديد و علائم زياد و عدم پاسخ به كورتن ، درمان تعويض و جايگزيني پلاسماي خون است . نكته مهم اين است كه هنوز به هيچ وجه مصرف كورتن در درازمدت توصيه نمي شود.
جلوگيري از پيشرفت : اينترفرون ها از پيشرفت MS جلوگيري مي كنند . اينترفرون ها بطور طبيعي در بدن وجود دارند و مي توانند مفيد يا مضر باشند . در دوران MS ، در سراسر دنيا ، سه نوع اينترفرون (INF ) موجود است :
اينترفرون B
يا بتا اينترفرون كه شامل داروهاي ۱-آونكس ۲-ربيف ۳- بتافرون يا بتاسرون مي شوند.
در MS ، اينترفرون INF اهميت دارد و كنترل تخريب و فعاليت سلول هاي تخريبي را بعهده دارد. آونكس بصورت زير جلدي يا زيرپوستي ، يك روز در ميان ، 15 بار در ماه و آونكس عضلاني ، هفته اي يك عدد. Rebif زير جلدي ، 12 تا در ماه ، يك روز در ميان. بتاسرون نيز زير جلدي و تزريق آن هفته اي سه روز مي باشد. (گفتني است اين داروها بعد از تزريق حالت كسالت و سرما خوردگي مانند ايجاد ميكنند كه براي رفع آن دو ساعت قبل از تزريق و بفاصله چهار ساعت به چهار ساعت يك قرص استامينوفن يا آسپرين كدئين براي مدت يك روز بايد خورد ضمن اينكه سعي كنيد بعد از ظهر تزريق را انجام دهيد و پس از آن به استراحت بپردازيد)
كاربردهاي باليني اينترفرون :
بيماران هر يك از فرم هاي اينترفرون كه در بالا ذكر شد را مي توانند مصرف كنند. در حال حاضر ، در مورد اينكه كداميك موثر تر است ، اقدامات زيادي در حال انجام است . آخرين مطلب در سمينار اخير آمريكا اين بود كه بنظر مي رسد اگر اينترفرون با دوز بالاتر و دفعات بيشتر استفاده شود ، بهتر است ولي هنوز ثابت نشده است . در مورد عوارض دارو ، در طي اين 12 سالي كه INF در دنيا مصرف شده ، هنوز عارضه اي كه منجر به قطع دارو شود ، گزارش نشده است . در بروشور دارو ذكر شده كه دارو بايد حداقل دو سال مصرف شود . طبق سمينار بين المللي MS ، عقيده بر اين است كه تا وقتي بيمار مي تواند INF را استفاده كند و عارضه اي ندارد و برايش مفيد بوده و مادامي كه درمان موثرتر و بهتري مطرح نشده ، مي تواند از آن استفاده كند . اولين دارو اينترفرون و بعد از آن ، داروهاي شيمي درماني مطرح مي باشند.
(انديكاسيون) كاربردهاي باليني داروهاي شيميايي : افرادي كه بيماريشان در حال پيشرفت سريع است و عودهاي شديد عدم پاسخ به اينترفرون .
از جمله اين داروها ، متوكسانترون ( Mitoxantrone ) كه حداكثر 2-3 سال مي توان مصرف نمود . روش مصرف : هر سه ماه يكبار و همراه سرم مي باشد.
كوپكسان (1 : ( Co polymer حد اثر بخشي و موارد مصرف آن مانند اينترفرون ها است . مزيت آن بر اينترفرون ، اين است كه عوارض موضعي و مقطعي را ندارد ، نظير تب ، لرز ، درد استخوان ، سفتي پا ، راه مصرف آن زير پوستي ، روزانه بصورت تزريقي مي باشد. در بازار دارويي ايران موجود نيست .
ايمونوگلوبولين داخل وريدي Ivig : مطالبات كه مصرف ماهانه جلوي پيشرفت بيماري را مي گيرد ولي مولفين ، هنوز معتقدند كه به اندازهINF موثر نيست . ساير داروها , ايموران (IMURAN ) ، متوتوكسات ، سيكلوفسفاميد و كلادويريدين (ciadiribine ) و … مي باشند كه تاحدي موثرند اما كمتر از Ivig و ساير داروهايي كه ذكر شد . بيشتر بصورت درمان تركيبي بكار مي رود مثلاً :
INF + اندوكسان therapy) (combination
در حال حاضر ، در زمينه جبران از دست رفته ها هم كار كرده اند ، تلاش در جهت سنتز ميلين و تحريك سلول هاي مغز استخوان و مغز براي ساخت ميلين ، در حال انجام است . البته اين اقدامات هنوز در حد مراحل تحقيقاتي است و به بازار نيامده است .
درمان هاي علامتي :
خستگي مشكل شايعي در اين بيماران است ، تقريباً همه بيماران آن را تجربه مي كنند . آماندتادين جهت درمان آن توصيه شده است .امولين ، مدافيلين و (درايران نيست ) باعث كاهش خستگي مي شوند.آنچه مهم است اينست كه بيمار بداند چه چيزي او را خسته مي كند يا بيشتر خسته مي كند . نكته مهم اين است كه 10 دقيقه كار كند و 5 دقيقه استراحت كند . به هيچ وجه خودش را خسته نكند چه از لحاظ جسمي و چه از لحاظ روحي . راه سوم روش هاي توانبخشي و ورزش ها براي جلوگيري از خستگي است . راه چهارم اينكه بنحوي برنامه ريزي كند كه انرژي زيادي براي انجام كار صرف نكند .
افسردگي ، در اين بيماران بسيار شايع است . استرس و هيجانات روحي در پيدايش علائم نقش دارد. هر چند كه علت بروزشان نيست . بيمار هميشه بايد آرام باشد ، گروه درماني بسيار مفيد است . تا جائي كه ممكن است دلشوره ها را كاهش دهد .
اختلال حافظه : با مرور زمان و پيشرفت بيماري ، آتروفي قحر رخ مي دهد . INF و كوپكسان علاوه بر جلوگيري از پيشرفت ، مانع آتروفي قحر شده و آن را به تأخير مي اندازد . بيماران ، تمركز و توجه كافي ندارند. بخشي از اين مسئله مربوط به آتروفي قحر است . براي تقويت حافظه روش هاي زيادي وجود دارد،اولين كار،كاهش اضطراب است واينكه توجه وتمركز خود را به آنچه مي خواهيم معطوف كنيم .
مشكلات ادراري و جنسي : در بيماري MS شايع است . تكرر ادرار شايع ترين مشكل ادراري است . روش هاي زيادي در درمان وجود دارد. اكسي بوتينين در موارد خاص بكار مي رود و موثر است.جهت رفع مشكلات جنسي،روش هاي دارويي،روانشناسي و وسايل(device)استفاده مي شود.
لرزش : همه بيماران MS ، لرزش را تجربه كرده اند. اكثراً لرزش ها خوب به دارو پاسخ مي دهند. در لرزش مخچه اي كه عمدتاً همراه عدم تعادل است ، هنوز درمان قطعي ودرستي براي آن يافت نشده است .
مشكلات چشمي : دوبيني ،تاري ديد، كه درمان خاص خودش را دارد.
اسپاستيسيتي يا سفتي پا : مهمترين روش درمان ريال استفاده از روش هاي كششي و ورزش هاي توانبخشي است . داروها نيز در درمان بكار مي روند . اسپاستيسيتي و سفتي پاها مي تواند باعث خستگي بيش از حد شود . ورزش ، توانبخشي و تغذيه نيز از روش هاي درمان است .
تغذيه :
آيا تغذيه در درمان MS ، جايي دارد ؟ هيچ رژيم غذايي مشخص و ثابت شده اي وجود ندارد .
توصيه اكيد اينست كه قطع هيچ ماده غذايي منطقي نيست ، اما ببمار بايد تعادل رژيم غذايي balance diet ) داشته باشد تا بتواند انرژي خود را تأمين كند و افزايش وزن نامعمول پيدا نكند (چاق نشود) و كالري بميزان كافي دريافت كند. مصرف روغن هاي مايع غيراشباع مانند روغن آفتابگردان ، مايع و زيتون براي بيمار مفيد است ولي قطعي نيست . رژيم غذايي حاوي ميوه جات ، سبزيجات تازه ، ويتامين ها ، مايعات مناسب 3-4 ليتر در روز ، بعلت داشتن مواد آنتي اكسيدان توصيه مي شود. استفاده از درمان هاي جايگزين توصيه نمي شود.
مسائلي كه بيمار MS بايد بداند :
1. فعاليت شديد كه باعث افزايش درجه حرارت بدن شود ، نبايد انجام دهيد . گرما ، هدايت عصب را مختل مي كند . لازم است بيمار همواره خودش را خنك نگه دارد .
2. حمام آب داغ نگيريد.
3. استرس و فشار روحي و جسمي نداشته باشيد.
4. وزن متعادل داشته باشيد .
5. پياده روي و نرمش و ورزش و شنا در آب ملايم داشته باشيد. اما ورزشي كه دما را زياد بالا ببرد و يا سونا ممنوع است . ورزش هاي هوازي انجام دهيد.
6. خواب خوبي داشته باشيد .
7. منتظر عود حمله و عوارض بيماري نباشيد.
8. MS يك بيماري تنها نيست . مكانيسم بيماري و اثرات آن در هر فرد متفاوت است . هر كس بيماريش مختص خودش است . يكسري معيارها براي پيشگويي است ولي قطعي نيست .
9. آرامش داشته باشيد.
10. به پزشك خود اعتماد كنيد.
11. سوالاتي كه داريد از پزشك خود بپرسيد.
12. هميشه اميدوار باشيد ، شايد روزي به تنهايي بتوانيد MS را از پاي در آوريد.
تغذيه در مالتيپل اسكلروزيس سلامتي به مقدار زيادي به آنچه كه شما روزانه مي خوريد بستگي دارد . خوب خوردن ضرورت براي همه است ، اما مخصوصاً براي افراد مبتلا به MS مهم است .
آنچه كه در اين فصل مي خوانيد در ارتباط با يك رژيم غذايي متعادلي است كه به شما انرژي مي دهد و كمك مي كند تا بهتر بتوانيد با عفونتها مبارزه كنيد و از توانايي طبيعي بدن شما در بهبود زخمهايتان پشتيباني مي كند و مشكلات شما را كاهش مي دهد.
رژيم غذايي خود را با هرم غذايي تطبيق دهيد :
ما عادت داريم در ارتباط با 4 گروه غذايي صحبت كنيم . اخيراً يك هرم غذايي ارائه شده است كه به طور واضح بخش هاي يك رژيم غذايي متعادل و خوب را نشان مي دهد . اگر شما سفارشات اين هرم را دنبال كنيد ، 55 تا 65% انرژي روزانه شما از كربوهيدراتها مانند ميوه ها ، سبزيجات و نشاسته بدست مي آيد ، 15% انرژي شما از پروتئين ها كه در گوشت ها ، گوشت مرغ ، ماهي ، تخم مرغ ، لوبيا ، لبنيات و گردو و فندق و 25% ديگر از چربي ها بدست مي آيد. از شيريني جات گاهي اوقات استفاده مي شود.
راهنمايي براي انتخاب غذاي روزانه :
1- نان – حبوبات – برنج – 6 تا 11 وعده
2- ميوه ها 2 تا 4 وعده روزانه
3- سبزيجات 3 تا 5 وعده روزانه
4- مرغ – گردو و فندق
5- لوبيا 2 تا 3 وعده روزانه
6- گوشت و ماهي – تم مرغ
7- لبنيات 2 تا 3 وعده روزانه
8- چربي ها – شيريني ها – روغن ها با احتياط استفاده شود.
از غذاهاي هرم غذايي استفاده كنيد :
اين هرم غذايي ابزار مورد احتياج شما را براي دريافت يك رژيم غذايي سالم تهيه مي كند،اما چطور مي توانيد اين دستورات را به مرحله عمل درآوريد؟ منظور از يك وعده چيست ؟
يك وعده از نان و حبوبات و … :
يك وعده = برشي از نان به ميزان 1 اونس (28 گرم ) يا 2/1 تا 4/3 فنجان از برنج پخته شده ، سيب زميني و لوبيا است . يا يك اونس (در حدود 4/3 فنجان ) از حبوبات آماده براي خوردن است .
اگر چه اندازه هر وعده بنظر كوچك ميرسد ، شما 11-6 وعده در مدت يك روز دريافت كنيد . حداقل 55% و بيشتر از 65% رژيم غذايي شما بايد از غلات بدست آيد.
واضح ترين مورد پيشنهاد شده در هرم افزايش در مصرف نشاسته و كاهش درمصرف مواد پروتئيني مي باشد. منظور از تغيير اين است كه شما گوشت كمتري بخوريد مخصوصاً گوشت قرمز و بيشتر نان ، برنج و مواد نشاسته اي مصرف كنيد.
همه انواع حبوبات از گندم ، جو دو سر ، جو و گندم سياه بايد به رژيم غذايي شما اضافه شود. چونكه تمام غلات سبوسدار ، حبوبات ، نان ها و برنج داراي فيبر ، ويتامين ها و مواد معدني بيشتر از محصولات سفيد (بدون سبوس ) مي باشند و مصرف آنها صرفنظر از تمام صحبت هايي كه در مورد مواد نشاسته اي وجود دارد از جمله اينكه چاق كننده هستند، براي شما بهتر است .
از مواد نشاسته اي استفاده كنيد . مواد نشاسته اي خوب هستند چونكه انرژي زيادي را توليد مي كنند . از مواد نشاسته اي بدون قند و چربي در فواصل غذاها استفاده كنيد.
يوگا و ام اس
بسياري از مبتلايان به ام اس به انجام تمرينهاي يوگا پرداخته و گزارشهاي زيادي مبني بر مفيد بودن اين تمرينها وجود دارد از اثرات مثبت يوگا ميتوان كاهش در سفتي عضله ها و بدست آوردن آسايش روحي را نام برد. در كمال تعجب مطالعه رسمي روي ام اس و يوگا هنوز صورت نگرفته است. در نشست اخير عصب شناسان گروهي از بيماران ام اس انتخاب شده و به سه دسته تقسيم شدند براي گروه اول كلاس تمرينهاي يوگا در نظر گرفته شد براي گروه دوم تمرينهاي عادي شامل دوچرخه سواري (دوچرخه هاي ثابت) در نظر گرفته شد و براي گروه سوم نيز هيچ تمريني در نظر گرفته نشد. پس از شش ماه وضع اين بيماران مورد بررسي قرار گرفت و نتيجه اين بود كه دو گروه اول و دوم كاهش چشمگير در ميزان بي رمقي خود را گزارش كردند
داروهاي رايج در بيماري ام اس
داروهاي نام برده شده در زير داروهاي رايجي است كه براي تخفيف بيماري ام اس در دنيا بكار ميرود اينكه كدام دارو براي چه كساني مناسب است بطور كامل در حيطه نظر پزشك متخصص معالج شماست لذا قصد من از ترجمه اين متن كه از سايت انجمن ام اس آمريكا دريافت كردم آشنا كردن بيماران با انواع اين داروها و افزايش آگاهي و دانش آنهاست نهايتا اينكه به هيچ وجه اينكار جنبه تبليغاتي نداشته و منظور توصيه هيچ دارويي نيست.
نوانترون:
نوانترون دارويي است كه براي درمان ام اس پيشرونده (حاد) ثانويه – عود كننده پيشرونده - يا ام اس عود كننده فروكش كننده كه به مرور بدتر ميشود. بكار ميرود . اين دارو براي درمان ام اس پيشرونده اوليه بكار برده نمي شود. اشخاصي كه از نوانترون استفاده ميكنند عود بيماري كمتري را خواهند داشت و بمدت بيشتري ميتوانند تحرك داشته باشند.
نوانترون بوسيله سرم در رگ دست تزريق ميشود و هر سه ماه يكبار تزريق صورت ميگيرد براي مدت دو تا سه سال يعني 8 تا 12 دوز اگر چه با توجه به وضعيت بيمار تعداد دوزها ميتواند تغيير كند.
آونكس:
آونكس نوعي اينترفرون بتا مي باشد. اينترفرونها پروتئيني هستند كه بطور طبيعي در بدن توليد ميشوند تا با عفونتهاي ويروسي در بدن مبارزه كنند ضمنا به تنظيم سيستم ايمني كمك ميكنند. آونكس از گروه مشابه اسيد آمينه است كه, مشابه بلوكهاي پروتئين ساخته شده بوسيله بدن هستند. تصور ميشود ام اس بيماريي است كه در آن سيستم ايمني بدن عليه ميلين (عايق پوشاننده فيبرهاي عصب) واكنش نشان ميدهد و آنرا تخريب ميكند. اعتقاد بر اين است كه آونكس واكنش سيستم ايمني بدن را تنظيم كرده باعث كاهش حمله عليه ميلين ميشود.
بتاسرون:
بتاسرون (اينترفرون بتا – 1 ب ) ساخته شده از پروتئين خشك , استريل و تصفيه شده , بوسيله تكنيكهاي نوتركيب DNA ايجاد و براي تزريق آماده شده است. اينترفرون بتا-1 ب بوسيله تخمير باكتري يايي Escherichia coil كه داراي خصوصيت ژنتيكي پلاسمين مهندسي شده و حاوي ژن انساني interferon beta ser17 است. ژن محلي از فيبروبلاست انساني بدست آمده و بگونه اي اصلاح شده تا جايگزين اسيد امينه طبيعي براي پس ماند سيستئين در position 17 شود.
ربيف:
ربيف ( اينترفرون بتا-1 a ) بوسيله فرآيند تكنولوژي زيستي كه آن را شبيه اينترفرون بتا 1 طبيعي كه در بدن يافت ميشود ساخته مي شود. اينترفرونها پروتئين هايي هستند كه بطور طبيعي در بدن بوجود مي آيند و داراي پروتئين ضد ويروس هستند كه به هدايت سيستم ايمني كمك ميكند. آنها به سلولهاي دفاعي بدن براي مبارزه با بيماريها و كاهش تورم (در سيستم مركزي اعصاب) كمك ميكنند.
تيزانيدين tizanidine :
نام تجاري: پاتانول زانافلكسpatanol Zanaflex (Elan/Athena Neurosiences )
مورد استفاده: مديريت و بسامان كردن افزايش سفتي عضله ها و انقباض عضلاني متناوب و شديد.
Tizanidine اولين درمان جديد خوراكي طي بيست سال گذشته ( بعد از بكلوفن) است كه براي كنترل و بسامان كردن افزايش سفتي عضلات همراه با انقباض عضلاني ناشي از ام اس يا جراحت ستون فقرات ساخته شده است0
ویتامین D و اثر آن بر بیماری MS
پژوهشگران معتقدند مصرف ویتامین D نه تنها باعث پیشگیری از بیماری MS میشود، بلکه علایم آن را نیز تخفیف میدهد. محققان تغذیه اعلام کردند تجویز شکل فعال ویتامین D به موشهای مبتلا به بیماری شبیه MS نه تنها باعث پیشگیری از بیماری گردید بلکه باعث تخفیف علایم MS در آنها نیز شد. بر اساس مطالعات جدید ، همچنین حفظ سطح خونی مناسب ویتامین D در بیماران مبتلا به MS از سرکوب فعالیت بیماری اهمیت دارد و در پیشگیری از عوارض کمبود ویتامین D همچون پوکی استخوان و در پی آن شکستگی نیز موثر است.
بر اساس مطالعات قبلی هم مشاهده شده بود که شیوع بیماری MS در مناطقی که کمبود ویتامین وجود دارد، بالاتر است. بیماری MS یا مولتیپل اسکلروز نوعی بیماری اعصاب است که در جوانی آغاز میشود و با فلج شدن حسی و حرکتی بیماران ظاهر میشود و میتواند سیری تشدید شونده و مهلک و یا سیری آهسته و مزمن داشته باشد.علت این بیماری رسوب نوعی پروتئین در بخشهایی از مغز است. اما عامل دقیق این رسوبگذاری هنوز دقیقا دانسته نشده است. در اثر بیماری مالتیپل اسکلروسیز (Multiple sclerosis ؛به لاتین:Encephalomyelitis disseminata) یا ام اس (MS) نواحی از مغز و نخاغ دمیلینه شده و این نواحی به مرور زمان گسترش مییابد. در اثر این بیماری، اغلب عصبهای بینایی ،عصبهای نخاعی و Cerebellar Conections آسیب میبینند که منجر به نوروپاتی نوری، آتاکسی و …و نهایتاً مرگ میشود. این بیماری اغلب در سنین بین 20 تا 45 سالگی بروز میکند و در بین زنان شایعتر است. علت اصلی این بیماری هنوز مشخص نیست، اما این بیماری در اغلب موارد دارای توارث ژنتیکی میباشد و فرزندان افراد مبتلاً به MS، دارای ریسک زیادی برای ابتلا به MS میباشند. گمان میرود این بیماری با این آنتی ژنها در ارتباط باشد.بر این اساس یک ژن فرضی برای این بیماری در نظر گرفته شده است که MSSG نامیده میشود. همچنین بتازگی مشخص شده است که جهش در ژن PTPRC ،که بر روی کروموزوم 1، قرار دارد، نیز در بروز MS نقش دارد. پروتئین PTPRC یا CD45 یک رسپتور غشایی است که در غشاء همه سلولهای خونی، بجز گلبولهای قرمز بالغ، وجود دارد. این رسپتور، نقش تیروزین فسفاتازی دارد ودر غیر فعال کردن JAK-کیناز، نقش دارد.
درمان و پیش آگهی بیماری MS
درمان
در مبتلایان به نوع عود کننده-بهبود یابنده تزریق عضلانی اینترفرون B1-a به صورت هفتگی یا تزریق زیرپوستی اینترفرون
B1-b به صورت یک روز درمیان سبب کاهش میزان عود بیماری خواهد شد. تزریق زیر پوستی روزانه گلاتیرامراستات نیز موثر است. اینترفرون B1-a و گلاتیرامراستات علاوه بر پیشگیری از عود بروز, ناتوانی شدید را نیز در موارد عود کننده به تاخیر میاندازد. ایمونو گلوبین وریدی IVIG نیز ممکن است سبب کاهس میزان عود بیماری شود. اما اطلاعات در این زمینه هنوز کامل نیست.
شایعترین عوارض اینترفرون ها سندرمی شبیه سرماخوردگی ودر مورد ا ینترفرون B1-b واکنش در محل تزریق است. گلاتیرامراستات عموما بدون عارضه است اما ممکن است سبب بروز واکنش در محل تزریق شود. ودر حدود 15 درصد از بیماران پس از تزریق دچار حملات گذرای برافروختگی تنگی نفس احساس گرفتگی سینه طپش قلب و اضطراب میشوند. هرسه دارو جهت استفاده در اسکلروز مولتیپل عود کننده مورد تایید هستند اما بهای آنها باید در مقایسه با کاهش نیاز به مراقبت های پزشکی و کاهش غیبت از کار در نتیجه استفاده از این دارو ها رخ میدهند در نظر گرفته شود.
کورتون ها ممکن است سبب تسریع بهبود حمله حاد شوند اما بر میزان بهبودی نهایی موثر نیستند. استفاده طولانی مدت از کورتون ها مانع عود نمیشود و به سبب عوارض متعدد نباید مورد استفاده قرار گیرد. روش پذیرفته شده ای جهت استفاده از کورتون ها وجود ندارد . ACTH ( کورتیکوتروپین ) بدین منظور دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرد.
روش مشخصی جهت درمان مناسب حالت اولیه یا ثانویه وجود ندارد. اخیرا نشان داده شده است که اینترفرون B1-b سبب کاهش سرعت پیشرفت بیماری در MS پیشرونده ثانویه بر اساس معیارهای بالینی و MRI میشود اما در مورد تاثیر گلاتیرامراستات در این موارد اطلاعات کافی وجود ندارد. داروهای سایتوتوکسیک مانند سیکلوفسفامیاد ازاتیوپرین مjوjروکسات cladribine mitoxantrone ممکن است سب کاهش سرعت پیشرفت بیماری در موارد پیشرونده ثانویه شوند اما تاثیر این داروها قطعا ثابت نشده است. پالس مقادیر بالای methy prednisolone یعنی 1 گرم روزانه در برخی موارد موثر است و عوارض طولانی مدت کمتری نسبت به داروهای سیتوتوکسیک دارد.
درمان موثری جهت موارد پیشرونده اولیه وجود ندارد و صرفا از اقدامات علامتی استفاده میشود. حفظ سلامت عمومی و درمان نباید در درمان مبتلایان به اسکلروز کولتیپل فراموش شود. ورزش و درمان فیزیکی دارای اهمیت
است اما از ورزش بیش از حد به خصوص در دوره عود باید پرهیز کرد. خستگی پذیری زودرس مشکلی عمده در بسیاری از بیماران است و گاه با مصرف آمانتادین و یا یکی از داروهای ضد افسردگی مهار کننده برداشت اختصاصی سروتونین بهبود مییابد. درمان گرفتگی عضلانی و نیز درمان مشکلات مثانه و روده ای اغلب مورد نیاز میباشد. متاسفانه درمان دیگر مشکلات این بیماری مانند اختلالات شناختی لرزه و اتاکسی معمولا موفقیت آمیز نیست.
MS در زنان حامله
کلیه داروهای ذکر شده در صورتی که فایده آنها برای مادر روشن شده باشد میتوانند در طول حاملگی ادامه داده شوند. این بیماران ممکن است به داروهای ضد اسپاسم پیشگیری جهت عفونتهای ادراری و روان درمانی نیز نیاز داشته باشند. به خانمهایی که مبتلابه MS هستند باید آگاهی لازم در مورد افزایش میزان عفونتهای دستگاه ادراری, یبوست, و تشدید خستگی و مشکلات حرکتی در طی حاملگی داده شود. زنانی که مبتلا به فلج پاها یا هر چهار اندام هستند در معرض خطر زایمان زودرس هستند. زنانی که ضایعه ای در مهره ششم خود دارند در معرض خطر مشکلاتی هستند( اصطلاحا دیس رفلکسی اوتونومیک).
گرچه بعضی زنان علایم پیشرونده نسبتا کمی در طول دوره حاملگی دارند اما شعله ور شدن بیماری در طول سه ماه اول پس از زایمان شایع استدر اینحالت شیر دادن از سینه ممکن است قطع گردد و بیمار برای مراقبت از نوزاد نیاز به کمک داشته باشد.
پیش آگهی
بیمار حد اقل تا حدودی پس از حمله حاد بهبود مییابد اما پیش گویی زمان حمله بعدی غیر ممکن است. خصوصیاتی که نشان دهندهپیش آگهی مناسب تر میباشند عبارتند از جنس مونث شروع قبل از 40 سالگی و تظاهر با علایم چشمی یا حس پیکری در مقابلعلایم محچه ای و هرمی. در نهایت بیمار تا حدودی دچار ناتوانی خواهد شد اما ناتوانی در نزدیک به نیمی از بیماران 10 سالپس از شروع علایم خفیف تا متوسط است.
تازه ترین کشف دانشمندان در مورد بیماری MS
بر اساس فرضیه بهداشت دانشمندان متوجه شدند روابطی میان برخورد مستقیم کودک با نوزادان دیگر در زمان نوزادی و ابتلا به بیماری ها در زمان بزرگسالی و تاثیر آن بر سیستم ایمنی بدن وجود دارد. دلیل ابتلا به MS عفونت های ویروسی می باشد.
برای ارزیابی این مطلب می بایست رابطه برخورد کودک با خواهر و یا برادر در سالهای ابتدایی زندگی و خطر ابتلا به بیماری MS در بزرگسالی ، مکانیزم ایمنی بدن و همچنین الگوی ابتلا به ویروس تغییر یافته "اپیستین-بار"(EBV) را مورد بررسی قرار داد.
افرادی که مورد آزمایش قرار گرفتند بصورت کنترل شده از میان مناطق آسیب دیده سونامی و استرالیا در سالهای 1999 تا 2001 و بر اساس سن و جنس، 136 مورد مبتلا به MS و 272 مورد کنترل شده انتخاب شدند.
بر اساس نتایج حاصله برخورد و تماس مستقیم با کودکان زیر 2 سال در 6 سال اول زندگی با کاهش خطر ابتلا به MS همراه بوده است. در واقع میزان تماس کودکان با کودکان دیگر در زمان نوزادی با عکس العمل و تاثیرپذیری بدن در مقابل ویروس EBV رابطه معکوس دارد. البته رابطه معکوس میان ارتباط بیشتر با همسالان و ابتلا به MS هیچ ارتباطی با چگالی ویروس EBV ندارد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید