در اينجا يك مرتبه قسمتي از اشكال گذشته براي نويسنده حل شده، و از خود نوشته هاي جناب بهاء: خداي سيد باب و محبوب و مقصود او را پيدا كرديم، و معلوم ميشود سيد باب در همه ي طاعات و عبادات و امور و شئون خود، بجناب بهاء متوجه ميشده، و او را قبله ي حاجات و عبادات خود قرار ميداده است.
و طوريكه گفتم: اين مطلب را از پيش خود نمينويسم، بلكه طبق شرح و نوشته ي خود جناب بهاء است.
و البته پيرامون بهاء كلمات نازله و آسماني جناب بهاء را تصديق خواهند نمود، ديگران هم خود ميدانند، تصديق كنند يا تكذيب.
آري جناب بهاء در كتاب بديع (ص 352 ص 4) از قول سيد باب عبارتهاي ذيل را نقل ميكنند:
و بشنوند قول نقطه اولي را در كره اخري از لسان أبدع أبهي و از ضجيج و ناله و حنين آن حضرت شرم نمايند... و هذه صورة ما نزل من جبروت الله العلي العظيم بسم الله الأقدس العلي الأعلي هذا كتاب نقطة الاولي الي الذينهم آمنوا بالله الواحد الفرد العزيز العليم و فيه يخاطب الذينهم توقفوا في هذا الأمر من ملأ البيانيين - اين آياتي است از قول سيد باب كه جناب بهاء ساخته است (اين خطاب هشت صفحه ميباشد) و سيد در اين كلمات اهل بيان را مخاطب قرار داده و آنان را نسبت بايمان ببهاء تحريص كرده و مقام ايشان را معرفي ميكند.
و در صفحه (354) گويد: فو عمري لو ذكرت ذكر الربوبية ما أردت الاربوبيته علي كل الأشياء و ان جري من قلمي ذكر الالوهية ما كان مقصودي الا اله العالمين و ان جري من قلمي ذكر المقصود فهو كان مقصودي و كذلك في المحبوب انه قد كان محبوبي و محبوب العارفين و ان ذكرت ذكر السجود ما ارت الا السجود لوجهه المتعالي العزيز المنيع و ان اثنيت نفسا ما كان مقصود قلبي الا ثناء نفسه و ان امرت الناس بعمل ما اردت الا العمل في رضائه في يوم ظهوره... الخ - قسم بجان خودم كه در هر جائي كه كلمه ربوبيت را بزبان آوردم مقصودم ربوبيت جناب بهاء است بر جميع اشياء و اگر كلمه الوهيت از قلم من جاري شد منظور من بهمان ايشان بوده است كه اله جهانيان است و اگر كلمه محبوب و يا مقصودي ذكر كردم جناب بهاء مقصود و محبوب من است و هم محبوب عارفين است و اگر موضوع سجود بميان آمد قصد نكردم مگر اينكه در مقابل وجه متعالي و عزيز و منيع او سجده بشود و اگر كسيرا توصيف و ثناء بنايم مقصودم ثناء و مدح او بوده است و اگر كسيرا بعلي دعوت كردم اراده نكردم مگر اينكه آن عمل برضاي او انجام بگيرد.
و امثال اين جملات در كتابها و نوشته هاي بهاء زياد ديده ميشود، و ما نتيجه اي از نقل آنها بجز سياه كردن صفحات سفيد قلوب خوانندگان محترم نمي بينيم.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید