برخی زنان امروز تمام خوشبختی را در خارج از خانه و در کارهایی که بتواند تساوی شان را با مردان ثابت کند ،می دانند و زندگی صنعتی برای منافع خود ،آنان را تشویق می کند.
افـرادى كـه بـدون فهم و تشخیص ، براى به فساد كشانیدن زن و بیزار ساختن او از وظیفه اصلى مى گویند كه نباید زن ماشین جوجه كشى باشد به عالم انسانیت خیانت مى كنند. آنها هدفى جز ارضاى غرایز جنسى خود ندارند.
احساس مى كنند كه اگر زن به وظیفه اصلى خود بپردازد ، دیگر محیط رسواى اختلاط و بى بند و بارى وجود نخواهدداشت تا از زنان كامجویى كنند.
زنى كه بخواهد مادر و پرستارباشد ، زنى كه براى محیط گرم خانواده ارزش قائل باشد می داند که زندگانى را به رنگ هوس در آوردن ، هنر نیست .هـنـر ایـن اسـت كـه واقـعــا وظیفـه اش را تشخیـص دهد و بکار بندد .هـرچنـد مشكلاتـى هـم دربـرداشتـه باشد.
ویـل دورانت مى نویسد: زنان و مردان باحیثیت ، مشكلات پیش آمده را حل مى كنند زیرا مى دانند كه نظیر این مشكلات در میدان هاى جنگ دیگر زندگى نیز هست .
آنها وقتى پاداش این كار را مى گیرند كه سال هاى سخت از خود گذشتگى و سازگارى متقابل را پـشـت سـر گـذارده انـد و مـحـبـتـى محكم و پایدار به وجود آورده اند كه جوش آن از پرستارى بـچه هاست وقتى است كه همكارى در حوادث گوناگون زندگى ، جاى شور و شهوت جسمانى را فراگرفته و دو روح و دو دل به هم آمیخته است .اگر از این آزمایش معنوى گذشتند ، كمال عشق را درك خواهندكرد.این كمال بدون داشتن فرزند به سختی دست می دهد. باز باید گفت كه ازدواج در درجه ی اول به خاطر فرزند داشتن پدیدآمده است .
ازدواج تـنـها براى این نیست كه زن و مرد را به هم پیوند دهد بلكه مقصودى دیگر هم دارد و آن ایـن كـه زندگى نوع خود را با ایجاد پیوند صداقت و مواظبت میان پدر و مادر و فرزند تامین كند اگرچه آزادى از قیود اجراى وظایف و وصول به غایات طبیعى است و به همین جهت زن بى فرزند ما را قانع نمى سازد كه او معناى حیات و رضایت را دریافته است .
جامعه اى كه زن را به هركارى بگمارد جز به كار اصلى به بیراهه می رود. زنى كه وظیفه مادرى را فداى مقام ، شهرت ،نفوذ و هوس نماید هنرى ندارد.عالى ترین و گرانمایه ترین هنر زن ، هنر مادرى است .
اگـر زنـى بـه جز مادرى كارى پیداكند كه نیروى خود را مصروف آن سازد و حیاتش را به كمال رساند ، عیبى ندارد و طبیعت آن را مى پذیرد اما اگرمقصد و هدفى نداشته باشد و چیزى توجه او را جلب نكند براى آن است كه بر غرض طبیعى عشق پشت پا زده است .به قول نیچه : زن معمایى است كه حل آن بچه داشتن است .
از پیامبر بزرگ اسلامر نقل شده است كه :بهترین زنان شما زنى است كه : زاینده ، مهربان ،پاكدامن ، بـراى دیگران متكبر و براى شوهر متواضع باشد .در برابر شوهر به خودنمایى و جلوه گرى پردازد و در برابر دیگران خود را پوشیده بدارد . زنى كه سخن شوهر را بشنود و فرمان او را اطاعت كند و در خلوت خود را در اختیار همسر خود قرار دهد.انحراف زن از وظیفه اصلى خود در نظر پیشواى اسلام بسیار ناپسند است .
جامعه اى كه زن را به هركارى بگمارد جز به كار اصلى به بیراهه می رود. زنى كه وظیفه مادرى را فداى مقام ، شهرت ،نفوذ و هوس نماید هنرى ندارد.عالى ترین و گرانمایه ترین هنر زن ، هنر مادرى است .
کتاب تربیت کودک در جهان امروز - دکتر بهشتی
زنان ،قربانیان دنیای مدرن
چالش بی هویتی یكی از آثار و نتایج ناشی از جهانی شدن به شمار میآید و شاید بتوان گفت ایدئولوژی جهانی شدن بزرگترین تهدید برای هویت بشر بخصوص جامعه زنان میباشد.
جهانی شدن عمدتاً ارزشها و هنجارهای نظام سرمایهداری را در دیگر جوامع تعمیم میدهد و در ساحتهای اجتماعی جوامع، نوعی بحران هویت را به وجود میآورد.
تزلزل بنیان خانواده و طلاقهای زودرس، كودكان و نوجوانان آواره، زنان بیسرپرست، سوءاستفادههای جنسی و حتی مسائلی از قبیل همزیستی به جای زناشویی و ده ها معضل اجتماعی دیگر، در یك تحلیل دقیق، غالباً ریشه در جابهجایی نقشهای مردان و زنان و غفلت از جایگاه واقعی هر كدام از آنان دارد.
غربیان با اندیشه جهانی شدن و با شعار تشابه حقوقی زن و مرد، دنیای زنان را به چالش كشاندهاند. در دنیای غرب از شعار تشابه بیش از همه زنها صدمه دیدهاند. اولاً به بهانه تشابه زن و مرد، تقسیم مسئولیتهای خانوادگی به طور مساوی میان زن و مرد مطرح شده و مهریه و نفقه به دلیل آنكه توهین به شخصیت مستقل زن به حساب میآید و زن را موجودی وابسته میانگارد، باید از میان برود و زنان به ناچار برای تأمین مالی و برای به دست آوردن شخصیت اجتماعی، به بازارهای كار هجوم آوردهاند.
اما از سوی دیگر، زنان به دلیل دغدغه مسائل خانوادگی و تفاوتهای استعدادی ازامكان رقابت كافی با مردان، به ویژه در سمتهای مدیریتی، عاجز هستند. مهد كودكها و پانسیونها توانسته تا حدودی از دغدغه آنان بكاهد و غذاهای آماده تا اندازهای میتواند خلأ حضور آنان در منزل را پر كند. اما در عمل، زنان بیش از مردان از نظر جسمی و روحی فرسوده میشوند و مجبورند علاوه بر فعالیتهای شغلی فشار كار خانگی را هم تحمل كنند.
از همه مهمتر آنكه زنان شاغل عملاً قدرت ابتكار در میدان خانواده را به عنوان مادر و همسر از دست میدهند. آنان گرچه بر خلاف مادران خود به استقلال اقتصادی دست یافتند اما نقش اصلی خود را در هدایت معنوی شوهر و فرزندان وانهادند.
به این ترتیب، زنان ماندند با زندگیهای بیروح، شرایط نامناسب در محیط كار، فقدان تفاهم و سازگاری با همسران و بالاخره فرزندانی كه در دامن عاطفه مادری پرورش نمییافتند و در اولین فرصت پیوند خویش را از خانواده میگسیختند و والدین را مانعی بر سر راه خویش میدانستند.
همین شرایط به تدریج آسیبهای حاد اجتماعی پدید میآورد كه امروز گریبان تمدن غرب را سخت گرفته و جوامع غربی را با بحرانهای اجتماعی مواجه ساخته است.
گفتنی است غربیان با اندیشه یكپارچگی و یكساننگری این چالشهای به وجود آمده درفرهنگ جوامع خود را به دیگر كشورها و جوامع منتقل میكنند. تزلزل بنیان خانواده و طلاقهای زودرس، كودكان و نوجوانان آواره، زنان بیسرپرست، سوءاستفادههای جنسی و حتی مسائلی از قبیل همجنسبازی یا همزیستی به جای زناشویی و ده ها معضل اجتماعی دیگر، در یك تحلیل دقیق، غالباً ریشه در جابهجایی نقشهای مردان و زنان و غفلت از جایگاه واقعی هر كدام از آنان دارد.
اشتغال زنان به شرط آنکه از وظایف اصلی خود و نیاز های جنسیتی شان غافل نشوند ،به تنهای مشکل ساز نیست اما اگر زن بودن را فراموش کنند ، هم خودشان آسیب می بینند و هم جامعه .
زنان و فراموش کردن وظایف!
غفلت زنان در انجام وظیفه مادری ، خیانتی بزرگ است.
اولین رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان گفت:فراموش كردن وظیفه مادری بزرگترین خیانت یك زن است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس، منصوره طبیب زاده اولین رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان در نخستین همایش هم اندیشی اعضای این شورا گفت:مهمترین عامل در پیشرفت و شكلگیری این شورا اهمیت و دقت نظر ریاست جمهوری وقت آن زمان، یعنی مقام معظم رهبری بودند.
وی افزود:وقتی قرار بود جلسات شورا در محضر حضرت آیتالله خامنهای برگزار شود ، ایشان بهترین ساعات روز را برای برگزای جلسات انتخاب میكردند و با فراغ بال به سخنان اعضای شورا گوش میدادند. با دقت در برنامهها و طرحهای پیشنهادی، بررسیهای لازم را انجام داده و تكلیف شورا را در پرداختن به امور روشن میساختند.
همچنان كه زنان شاغل در جامعه نقشآفرین و تأثیرگذار هستند ، نباید وظیفه مادری خود را فراموش كنند كه غفلت در این امر خیانتی بزرگ است.
طبیب زاده اظهار داشت:بیشترین وظیفه ما به عنوان زنان فرهنگی و اجتماعی در حال حاضر در قبال نسل سومیها ، پاسخگویی به سؤالات این نسل است.
اولین رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان افزود: نسل سومیها و فرزندان انقلاب شاهد غیبت پدر در دوران انقلاب و جنگ بودهاند و به حد كافی آسیب دیدهاند و نباید با غیبت مادرخانواده هم دچار آسیب بیشتری شوند.
وی تأكید كرد: نسل سوم در عین حال كه مادری خلاق، فعال و پركار میخواهد ، نیازمند مادری است كه به معنای واقعی حضورش را در خانه احساس كند.
طبیب زاده تصریح كرد:همچنان كه زنان شاغل در جامعه نقشآفرین و تأثیرگذار هستند ، نباید وظیفه مادری خود را فراموش كنند كه غفلت در این امر خیانتی بزرگ است.
یك زن وقتی میتواند به عنوان یك الگوی مناسب در جامعه مطرح باشد كه در سه بعد پرورش خود ، پرورش خانواده و حضور در جامعه تأثیر گذار و مثمرثمر واقع شود.
طبیب زاده ابراز داشت: پرداختن به هر یك از این ابعاد به تنهایی نمیتواند برای رسیدن به اهداف یك زن نمونه فرهنگی اجتماعی مؤثر باشد.
وی تصریح كرد:در طی بیست سال گذشته به نقطه نظرات و شرایط خوبی در حوزه زنان در این شورا و در كل جامعه رسیدهایم و حفظ این استقلال تنها با تلاش و برنامهریزی همه زنان جامعه میسر خواهد شد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید