فرقي که در قرآن مجيد درباره سحر و معجزه آمده آن است که معجزه حقيقت دارد و شي خارجي را تغيير مي دهد، ولي سحر فقط در فکر و چشم انسان اثر مي گذارد، بدون آنکه شي خارجي را تغيير دهد، مثلا عصاي موسي(ع) واقعا در خارج مبدل به مار و اژدها شد و خواب و خيال نبود و هم چنين ناقه حضرت صالح(ع).
نوشتار پيش رو تأملي بر مسئله «سحر» و «معجزه» و تفاوت هاي اين دو از نگاه قرآن کريم است که آيت الله سيد «علي اکبر قريشي» يکي از نمايندگان مردم آذربايجان غربي در خبرگان رهبري در کتاب «نگاهي به قرآن» به بيان اين موضوع پرداخته است.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران ، آيت الله سيد «علي اکبر قريشي»، مؤلف کتاب «نگاهي به قرآن»، در اين کتاب با اشاره به آيات قرآن کريم در باب سحر و معجزه، مي نويسد: سحر و معجزه هر دو در حد خود حقيقت و صحت دارند و نمي توان گفت که سحر و جادو، خيال است و واقعيت ندارد، يکي از تفاوت هاي سحر با جادو آن است که سحر علم است و قابل تعليم و تعلم است و نمي تواند از اقسام معجزه باشد، ولي معجزه آن است که مردم از آوردن مثل آن عاجز باشند و نتوانند نظير آن را بياورند، مانند مار شدن عصاي حضرت موسي(ع) يا زنده شدن مرده به دست حضرت عيسي(ع).
فرقي که در قرآن مجيد درباره سحر و معجزه آمده آن است که معجزه حقيقت دارد و شي خارجي را تغيير مي دهد، ولي سحر فقط در فکر و چشم انسان اثر مي گذارد، بدون آنکه شي خارجي را تغيير دهد، مثلا عصاي موسي(ع) واقعا در خارج مبدل به مار و اژدها شد و خواب و خيال نبود و هم چنين ناقه حضرت صالح(ع).
اما درباره ساحران فرعون، آمده است که آن ها در فکر مردم اثر گذاشتند بدون آنکه در خارج ريسمان ها و چوب ها حرکت کنند؛ مثلا در آيه 66 و 67 سوره مبارکه «طه» آمده است: «قال بل القوا فاذا حبالهم و عصيهم يخيل اليه من سحرهم انها تسعي فاوجس في نفسه خيفة موسي، قلنا لا تخف انک انت الاعلي، موسي گفت: شما بيندازيد و آن ها انداختند. ناگاه ريسمان ها و چوب هاي آنها به خيال موسي آمد که حرکت مي کنند. موسي از فريفته شدن مردم خوف کرد، گفتيم: نترس تو غالب هستي.» در اين آيه آمده است «يخل اليه» يعني به خيال و نظر موسي چنان مي آمد که آن ها به شدت حرکت مي کنند، با آنکه آن ها اصلا حرکت نداشتند و سحر فقط در خيال موسي و ديگران، آن اثر را گذاشته بود.
وي در ادامه مي نويسد: در آيه 116 سوره مبارکه «اعراف» آمده است: «قال القوا فلما القوا سحروا عين الناس واسترهبوهم وجاؤ بسحر عظيم، موسي گفت: سحر خود را بياوريد و ريسمان هاي خود را بيندازيد و چون انداختند. چشمهاي مردم را سحر کردند و مردم را ترسانيدند و سحر بزرگي آوردند.» «سحروا اعين الناس»، نشان مي دهد که سحر آن ها فقط در چشم تماشاگران اثر گذاشته بود نه اينکه ريسمان ها را حرکت دهد، پس اثر «سحر» فقط در فکر و ديد انسان است نه آنکه واقعا خارج را تغيير دهد.
هم چنين خداوند در آيه 102 سوره مبارکه «بقره» درباره «هاروت» و «ماروت» مي فرمايد: «و ما انزل علي الملکين ببابل هاروت و ماروت و ما يعلمان من احد حتي يقولا انما نحن فتنه فلا تکفر فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه، يهود به آنچه نازل شده بود بر دو فرشته در بابل که هاروت و ماروت بودند، تابع شدند و آن ها به کسي سحر را ياد نمي دادند مگر آنکه بگويند: ما امتحان هستيم، به آنچه از ما آموخته اي کافر مباش و آن ها از آن دو ياد مي گرفتند سحري را که با آن، ميان مرد و زنش جدايي و عداوت مي انداختند.» از اين آيه نيز فهميده مي شود که اثر سحر، فقط در فکر و ذهن انسان است نه آنکه بتواند شي خارجي را تغيير دهد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید