ازدواج نخستین سنگ بنای تشكیل خانواده و بالطبع، جامعه و اجتماع است و میزان اندیشه و تدبر در آن در میزان پیشرفت یا انحطاط و صعود یا سقوط جامعه تاثیر دارد. ازدواج دارای آثار و نتایج بسیاری است; از جمله: ارضای غریزه جنسی، تولید و بقای نسل، تكمیل و تكامل انسان، آرامش و سكون، پاكدامنی و عفاف و نتایج متعدد دیگر.
از اینرو، اسلام - به عنوان یك مكتب آسمانی - آن را نه تنها كاری محبوب و مقدس دانسته، بلكه جوانان را مؤكدا بدان توصیه كرده است. هر ازدواجی دارای اهداف خاص خود است، ولی در این میان، برخی از اهداف كم ارج و كم اهمیت و در نتیجه، ناپایدارند و نمیتوانند برای همیشه و یا حتی مدتی دراز خوشبختی زوجین را تضمینكنند. برخی نیز ارجمند، مهم و در نتیجه پایدارند. بنابراین، شایسته است ازدواج با توجه به این اهداف در نظر گرفته شود.
ازدواج از این نظر كه عاملی برای نجات از آلودگی، موجبی برای نجات از تنهایی و سببی برای بقای نسل است، خودداری از آن همیشه سبب ایجاد بی تعادلی، نابهنجاری رفتاری و زمانی هم فساد شخصیت و حتی بیماری جسمی میگردد. بنابراین، بهترین و بالاترین نعمتها برای هر زن و مرد از نظر اسلام تشكیل خانواده است.
گمان نمیرود از بین مكاتب و مذاهب، هیچ مذهبی به اندازه اسلام درباره ازدواج بحث كرده باشد. ازدواج از نظر اسلام امری مستحب، مورد تاكید و از سنن انبیا علیهم السلام معرفی شده و جوانی كه بدان تن دهد در حقیقت، همگام با آفرینش و سعادتمند است.
ازدواج از نظر اسلام پیمان مقدسی است كه برقراری آن بر اساس مقررات، آداب و رسوم، تشریفات، سنن و قوانین خاصی صورت میگیرد. معمولاً میگویند كه خانواده مسئول بسیاری از عیوب و بدبختیهای جامعه است. این مطلب قابل قبول است، ولی در عبارتی گویاتر و رساتر میگوییم: در واقع، عدم خانواده به معنای واقعی - كلمه است كه مسؤول عیوب و بدبختیهاست و این اغلب بدان دلیل است كه در تشكیل آن فكر و هدف ارزیابی شده وجود نداشته است.
بسیاری از جوانان با افكار از پیش ساخته و اندیشههای رؤیایی وارد زندگی زناشویی میشوند و میخواهند از راه تصادف و شانس، زمینه را برای داشتن یك كانون سالم پدید آورند، در حالی كه تن دادن به ازدواج بدون هدف و روش سنجیده همانند قرار دادن اساس ساختمان بر روی زمینی سست و لرزان است كه محلی برای زندگی اطمینانبخش نخواهد بود. خانواده از قدیمالایام، مركز هرگونه ثروت اجتماعی و كانونی برای تولید و پرورش شخصیتهاست، سرنوشت و حیات آن به سرنوشت و حیات جامعه بستگی دارد و نقش آن در وحدت و عظمتیك جامعه فوقالعاده اساسی است. لذا، چنین مهمی را نمیتوان به مسامحه و سهلانگاری نگریست. انسان در زندگی نیازهایی دارد كه باید تامین شود و همانگونه كه از نظر غذا و دوا و لباس و مسكن نیازمند است، از نظر غریزه جنسی و دیگر غرایز فكری و اخلاقی نیز نیازمند است.
در این مختصر، برآنیم تا در حد مقدور و به اختصار، در زمینه فلسفه و هدف از ازدواج سطوری را به رشته تحریر در آوریم و نیمنگاهی به این سنت مؤكد اسلامی از خلال برخی آیات، روایات و اقوال صاحبنظران بیفكنیم. اما بجاست پیش از شروع این بحث، با چند نكته آشنا شویم:
ازدواج چیست؟
ازدواج قراردادی رسمی برای پذیرش یك تعهد متقابل به منظور تشكیل زندگی خانوادگی است تا طرفین ازدواج در سایه آن، در خط سیر معین و شناخته شدهای از زندگی قرار گیرند. این قرارداد با رضایت و خواسته زن و شوهر و بر مبنای آزادی كامل دو طرف منعقد میگردد و در پرتو آن، روابطی بس نزدیك بین آن دو پدید میآید. این قرارداد، ارتباط و پیوند دوطرفه به وسیله الفاظ و عباراتی معین انجام میگیرد كه آن را «عقد» یا پیمان ازدواج مینامیم.
معنا و مفهوم «عقد»
«عقد» از نظر لغتبه معنای «گره زدن» و خود «گره» است و در اصطلاح، هر چیزی است كه در سایه آن، رابطهای میان دو فرد یا دو گروه ایجاد میشود.
در زبان ازدواج و زناشویی، «عقد» عبارت است از ایجاد پیوندی مشترك بین زن و شوهر كه در سایه آن، حقوق ، تعهدات و مسؤولیتهای دو جانبه پدید میآید. به دیگر سخن، «عقد» قراردادی به منظور مشاركت دو تن در زندگی خانوادگیوایجادنوعیروابطشرعیوقانونی است.
فلسفه و هدف از ازدواج
هدف از ازدواج هم برای مرد و هم برای زن، پاسخ مثبت دادن به سنت الهی و تولید نسل است. لذا، هر دو در این زمینه بر یك عقیدهاند. فلسفه ازدواج براساس این دو مبنا ملاك دین و نجابت است. در نتیجه، هدف از ازدواج و تولید نسل، مقدس میگردد و هیچیك از مادیات ملاكی برای آن به حساب نمیآید.
اصولاً فلسفه خلقت زن و مرد (زوجیت) تولید مثل است، همانگونه كه این زوجیت در سایر حیوانات و حتی گیاهان نیز وجود دارد. نكته اصلی كه باید در ازدواج مورد توجه هر دو طرف باشد دین و كمال است. از اینرو، از روایات نقل شده از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام چنین برمیآید كه هر كس ممكن استبه یكی از این چهار دلیل ازدواج كند: ۱- پول; ۲- دین; ۳- زیبایی; ۴- شهرت و عنوان. بین این چهار هدف، دین از همه بالاتر و بهتر است.
اما به طور كلی، ضرورت های ایجاب كننده ازدواج عبارت است از:
الف- ضرورتهای فردی;
ب- ضرورتهای اجتماعی;
ج- ضرورتهای مذهبی.
در ذیل، به تفصیل از این موارد بحث میكنیم:
الف- ضرورتهای فردی
۱- پاسخ مثبتبه فطرت: انسان به حكم فطرت، دارای غریزه جنسی است و طبیعت و فطرتش ایجاب میكند كه رشد نماید، به سوی كمال برود و وقتیرشدیافتوبهدرجهكمال رسیدارضا و اقناع شود.برایناساس،برایحفظ جان و تعادل نظامات روانی، ضروری است كه آدمی به ازدواج تن دهد.
۲- موجبی برای بروز استعدادها: استعدادها برای بروز و تكامل خود نیازمند محیطی امن و آرامند. ازدواج برای جوان آرامش و آسایش ایجاد میكند، استعدادهای او را به حركت درمیآورد و به او امكان میدهد كه از آن به نیكی بهرهبرداری كند.
۳- موجب امنیت و آسایش: اصولا «بلوغ» یعنی شكوفایی غریزه، چه برای پسر و چه برای دختر كه همراه بحران است. ازدواج این بحران را تسكین میدهد، برای جوان محیط امن و آرام ایجاد مینماید، در سایه وجود عواطف خانوادگی، روح سركش او مهار میشود و موجباتی برای برخورداری او از نیروی فكری فراهم میشود.
۴- موجب نجات از تنهایی: به عقیده دانشمندان و فلاسفه، انسان موجودی مدنیالطبع و بالفطره اجتماعی است. از اینرو، محتاج پناه و یاور و یاری دلدار است. ازدواج این فایده را دارد كه آدمی را از تنهایی و اعتزال نجات دهد و همدلی در كنار او، در بستر او و در آغوش او قرار دهد تا وجودش راعینوجودخودبداندودرغمودردششریك باشد.
ب- ضرورتهای اجتماعی
ازدواج هرچند از یك نظر ، مسالهای شخصی و خصوصی است، ولی از نگاهی دیگر، دارای جنبه و اهمیتی اجتماعی میباشد. بر این اساس، ازدواج از اركان مدنیت و راهی مطمئن برای تامین آسایش جامعه و رفاه بشریت است. سود و زیان ازدواج تنها متوجه زوجین نیست، بلكه افراد اجتماع نیز به گونهای از آن برخوردار میشوند
بیتردید، ازدواج رابطهای است كه طرفین ربط را تا حد زیادی از بیبند و باری و روابط نامشروع و انحرافات اخلاقی و جنسی مصون میدارد. این موضوع به تناسب حال طرفین و محیط اجتماعی و امكان انجام سایر گناهان متفاوت است. همچنین سایر جنبههای شخصی و اجتماعی نیز در این زمینه مؤثر میباشد كه گاهی این عمل سبب مصونیت انسان از نیمی از گناهان و معاصی و گاهی بیشتر است. لذا، در بعضی از روایات ازدواج را وسیله حفظ نیمی از دین و برخی روایات، دو سوم دین بیان كردهاند. (۱)
زندگی هر یك از زن و شوهر منقسم به دو قسم است:
۱- روابط داخلی و خانوادگی;
۲- روابط خارجی و اجتماعی.
بنابراین، زن صالح در خانواده وسیله تحقق سعادت مرد در نیمی از زندگانی او و مرد نیكوكار برای زن وسیله سعادت نیمی از روابط حیاتی اوست; زیرا ازدواج وسیله موفقیت هر یك از طرفین در مقدار زیادی از وظایف عبادی خواهد بود كه در روایات ائمه اطهار علیهم السلام به نیمی از دین تعبیر شده است.
ج- ضرورتهای مذهبی
ضرورتهای مذهبی ازدواج از دوجنبه قابل بررسیاند: از جنبه آیات و از جنبه روایات.
۱- ازدواج در آیات: این سؤال همواره مطرح بوده است كه چرا خداوند انسانها و یا حیوانات و حتی گیاهان را زوج آفرید؟ فلسفه زوجیت انسانها، گیاهان و حیوانات چیست؟ در پاسخ به این سؤال، به اجمال میتوان گفت كه فلسفه زوجیت در انسانها به ازدواج بازمیگردد. اما پس از آن، این سؤال مطرح میگردد كه آیا ازدواج فقط برای تامین غریزه جنسی است؟ آیا برای شروع مسائل اجتماعی است؟ آیا برای ایجاد انس میان دو زوج مخالف با هم است؟ در پاسخ باید گفت كه خیر، هدف از ازدواج این مسائل نیست. فلسفه ازدواج چیز دیگری است و آن امتداد نسل، بقای آن و اتمام تركیبات عاطفی زن و مرد به دلیل تولید مثل میباشد، همانگونه در برخی از آیات به این مطلب اشاره شده است:
خداوند در سوره نساء، آیه ۷ میفرماید: «یا ایها الناس اتقوا ربكم الذی خلقكم من نفس واحدهٔ و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا و نساء كثیرا و اتقوا الله الذی تسائلون به و الارحام ان الله كان علیكم رقیبا»; ای مردم، بترسید از پروردگار خود كه شما را از یك تن آفرید و از او جفتش را بیافرید و از آنان مردان و زنان بسیاری گسترانید و بترسید از خداوندی كه از او و از ارحام پرسش میشود. خداوند بر شما نگاهبان است.
در آیه ۱۱ سوره شوری نیز میفرماید: «فاطر السموات و الارض جعل لكم من انفسكم ازواجا و من الانعام ازواجا یذرؤكم فیه لیس كمثله شیء و هو السمیع البصیر»; او پدید آورنده آسمانها و زمین است. برای شما از جفتخودتان همسرانی قرار داد و از جنس حیوانات نیز جفتهایی آفرید تا بر شما بیفزاید و نسل تكثیر پیدا كند. همانند او چیزی نیست. او شنوای بیناست.
۲- ازدواج در روایات:اسلام در این زمینه، دو دسته را مخاطب قرار داده است و ازدواج را به آنها توصیه میكند:
۱- كسانی را كه به قصد ارضای غریزه شهوت و محافظت از آلودگی ازدواج میكنند، ولی از پیدایش نسل جلوگیری مینمایند.
۲- كسانی را كه علاوه بر ارضای غریزه شهوانی، قصد تشكیل خانواده نیز دارند و در نتیجه، خواهان نسل هستند. اما به طور كلی، دسته دوم بیشتر مورد خطاباند; زیرا خانواده بدون فرزند در همان وصلت و گوشه حجله، بدون استمرار و دنباله خلاصه میشود.
نظر به وجود منافع و اهمیتهای ازدواج است كه اسلام آن را تایید كرده و ضرورت آن را در درجه اول اهمیت و مورد تاكید قرار داده است. ضرورتهای ازدواج از نظر اسلام به قرار ذیل است:
محبوبترین بنا: بنای تشكیل خانواده در اسلام محبوب است، تا آنجا كه هیچ سازمان و بنایی نزد خدا محبوبتر از آن نیست. لذا، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله میفرمایند: «ما بنی بناء فی الاسلام احب الی الله من التزویج»; نزد خداوند هیچ بنایی محبوبتر از خانهای نیست كه از طریق ازدواج آباد گردد. (۲)
۲- عامل حفظ پاكدامنی و كسب اخلاق نیك: ازدواج از نظر اسلام وسیلهای برای پاكدامنی و پاكدامن زیستن است. رسول خدا صلی الله علیه و آله به زیدبن حارثه فرمودند: ازدواج كن تا پاكدامن باشی (۳) و در سخنی دیگر، فرمودند: مردان را زن دهید تا خدا اخلاقشان را نیكو، ارزاقشان را وسیع و جوانمردیشان را زیاد گرداند. (۴) در روایتی دیگر، به زنی كه گفته بود، دیگر ازدواج نخواهم كرد، فرمودند: «ازدواج برای حفظ عفاف لازم است.» (۵)
۳- عامل تكمیل دین: ازدواج غیر از ایجاد نظم در زندگی، وسیلهای برای حفظ و تكمیل دین است. بدان دلیل، ازدواج تكمیل كننده ایمان است كه به وسیله آن، بسیاری از گناهان از وجود آدمی ریشهكن میشود و راه برای سعادتمندی او از هر سو فراهم میگردد. لذا، رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «من تزوج فقد احرز نصف دینه»; (۶) هر كس ازدواج كند نیمی از دینش را باز یافته است. در جای دیگر، فرمودند: «ما من شاب تزوج فی حداثهٔ سنه الا عجشیطانه یا ویله عصم منی ثلثی دینه»; (۷) هر كس در ابتدای جوانی ازدواج كند شیطان فریاد میكند: ای وای، دو سوم دین خود را از شر من حفظ كرد.
۴- موجب ازدیاد نسل: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «تزوجوا فانی مكاثر بكم الامم غدا فی القیامهٔ»; (۸) ازدواج كنید; زیرا من به زیادتی شما نسبتبه امتهای دیگر در قیامت مباهات میكنم. (اینكه امروزه در كشور ما با توجه به احكام ثانویه، به مهار جمعیتحكم میشود مطلب دیگری است كه این مختصر مجالی برای طرح آن نیست.)
۵- موجب ازدیاد مسلمانان: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «ما یمنع المؤمن ان یتخذ اهلا لعل الله یرزقه نسمهٔ تثقل الارض بلا اله الا الله»; (۹) چه مانعی داردكه مؤمن زنیبگیرد تاخداوند فرزندی نصیبش كند كه با كلمه لا اله الا الله زمین را گرانبار كند؟
۶- موجب ازدیاد روزی: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «اتخذوا الاهل فانه ارزق لكم» (۱۰) ; روزی را به وسیله زن گرفتن زیاد كنید. در حدیث دیگری، امام رضا علیه السلام میفرمایند: «اذا جاءكم من ترضون خلقه و دینه فزوجوه»; (۱۱) اگر خواستگاری آمد كه دین و اخلاقش را پسندید او را اجابت كنید. در روایتی پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «من ترك التزویج مخافهٔ العیلهٔ فقد ساء ظنه بالله عزوجل ان الله یقول: ان یكونوا فقراء یغنهم الله من فضله»; (۱۲) هر كس ازدواج را از ترس فقر و تنگدستیترك كندبه خدا سوء ظن برده است، زیرا خداوندمیفرماید:اگر (زنوشوهر) فقیر باشندخدا هر كدام را از كرم خود بینیاز میكند. بنابراین، در هر صورت، روزی زن و مرد با خداست.
۷- نشانه پیروی از سنت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله: حضرت علی علیه السلام فرمودند: «تزوجوا فان التزویجسنهٔ رسول الله فانه كان یقول: من كان یحب ان یتبع بسنتی فان من سنتی التزویج»; (۱۳) ازدواج كنید، ازدواج سنت پیامبر صلی الله علیه و آله است. آن جناب میفرمودند: هر كه میخواهد از سنت من پیروی كند، بداند كه ازدواج سنت من است.
۸- نشانه پیروی از سنت پیامبران علیهم السلام: امام رضا علیه السلام فرمودند: «ثلاث من سنن المرسلین: العطر و اخذ الشعر و كثرهٔ الطروقهٔ»; (۱۴) سه چیز از سنتهای پیامبران است: استعمال عطر، ازاله موهای زاید و ازدواج كردن.
۹- موجب جلب رضایت الهی: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «ما من شیء احب الی الله عز وجل من بیتیعمر فی الاسلام بالنكاح»; (۱۵) هیچ چیز نزد خداوند محبوبتر از این نیست كه خانهای در اسلام به وسیله ازدواج آباد گردد.
۱۰- موجب كسب طهارت معنوی: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «من احب ان یلقی الله طاهرا مطهرا فلیلقه بزوجهٔ»; (۱۶) هر كس میخواهد خدا را پاك و پاكیزه ملاقات كند باید هنگام مرگ متاهل باشد.
۱۱- بهترین بهره و سود: امام رضا علیه السلام فرمودند: «ما استفاد امرء بعد الاسلام فائدهٔ خیرا من امراهٔ مسلمهٔ ...»; (۱۷) پس از ایمان به خدا، هیچ انسانی بهرهای بهتر از همسری مسلمان به دست نیاورده است.
۱۲- گشودن درهای رحمت الهی: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «یفتح ابواب السماء بالرحمهٔ فی اربع مواضع: عند نزول المطر و عند نظر الولد فی وجه الوالد و عند فتح باب الكعبهٔ و عند النكاح»; (۱۸) درهای رحمت آسمان در چهار موقع گشوده میشود: ۱- هنگام باریدن باران; ۲- وقتی كه فرزندی (از سر مهر) به صورت پدرش بنگرد; ۳- زمانی كه در خانه كعبه گشوده میگردد; ۴- در وقت اجرای عقد نكاح. (۱۹) نهی اسلام از عزوبت
از نظر اسلام، ازدواج كاری مقدس و تجرد چیز پلیدی است. این بر خلاف نظر كسانی است كه رهبانیت را پذیرفتهاند و سعی دارند بدان جنبهای مقدس دهند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: آن كس كه این آیین و مذهب همگام با فطرت مرا دوست دارد باید نسبتبه سنت من پایبند باشد; یكی از سنتهای من ازدواج است. (۲۰)
در اسلام، سرباز زدن از ازدواج مساوی با تخلف از سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و حتی از موازین اسلامی است. چنانچه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: هر كس زمینه و امكانی برای ازدواج داشته باشد و در عین حال، از آن سر باز زند از ما نیست.
اسلام برخلاف رهبانان و تاركان دنیا، مجرد ماندن را نه تنها فضیلت نمیداند، بلكه آن را محكوم كرده و شدیدا از آن نهی فرموده است. زنی به حضور امام صادق علیه السلام رسید و گفت: من قصد ندارم شوهر كنم تا مرا نزد خدا فضلی باشد و اجر و ثوابی به من تعلق گیرد.
امام صادق علیه السلام فرمودند: این سخن را رها كن; اگر تنها زیستن فضیلتی بود فاطمه علیها السلام، دختر پیامبر صلی الله علیه و آله، بر این فضل سزاوارتر بود. (۲۱)
بزرگان اسلام عزب ماندن را در صورت فراهم بودن وسایل ازدواج، ناروا و حرام دانسته و زناشویی را محبوب و مقدس شمردهاند. اسلام نیز تجرد را زشت میشمارد و میگوید: «شراركم عزابكم»; (۲۲) بدترین شما كسانی هستند كه در حال عزوبتاند. احادیثیكه ازعزوبتنهی میكنند بسیارند، ازجمله روایات ذیل از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله:
- ازدواج كن و گرنه از گنهكاران محسوب خواهی شد; «تزوج و الا فانت من المذنبین.» (۲۳)
۲- عامل حفظ پاكدامنی و كسب اخلاق نیك: ازدواج از نظر اسلام وسیلهای برای پاكدامنی و پاكدامن زیستن است. رسول خدا صلی الله علیه و آله به زیدبن حارثه فرمودند: ازدواج كن تا پاكدامن باشی (۳) و در سخنی دیگر، فرمودند: مردان را زن دهید تا خدا اخلاقشان را نیكو، ارزاقشان را وسیع و جوانمردیشان را زیاد گرداند. (۴) در روایتی دیگر، به زنی كه گفته بود، دیگر ازدواج نخواهم كرد، فرمودند: «ازدواج برای حفظ عفاف لازم است.» (۵)
۳- عامل تكمیل دین: ازدواج غیر از ایجاد نظم در زندگی، وسیلهای برای حفظ و تكمیل دین است. بدان دلیل، ازدواج تكمیل كننده ایمان است كه به وسیله آن، بسیاری از گناهان از وجود آدمی ریشهكن میشود و راه برای سعادتمندی او از هر سو فراهم میگردد. لذا، رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «من تزوج فقد احرز نصف دینه»; (۶) هر كس ازدواج كند نیمی از دینش را باز یافته است. در جای دیگر، فرمودند: «ما من شاب تزوج فی حداثهٔ سنه الا عجشیطانه یا ویله عصم منی ثلثی دینه»; (۷) هر كس در ابتدای جوانی ازدواج كند شیطان فریاد میكند: ای وای، دو سوم دین خود را از شر من حفظ كرد.
۴- موجب ازدیاد نسل: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «تزوجوا فانی مكاثر بكم الامم غدا فی القیامهٔ»; (۸) ازدواج كنید; زیرا من به زیادتی شما نسبتبه امتهای دیگر در قیامت مباهات میكنم. (اینكه امروزه در كشور ما با توجه به احكام ثانویه، به مهار جمعیتحكم میشود مطلب دیگری است كه این مختصر مجالی برای طرح آن نیست.)
۵- موجب ازدیاد مسلمانان: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «ما یمنع المؤمن ان یتخذ اهلا لعل الله یرزقه نسمهٔ تثقل الارض بلا اله الا الله»; (۹) چه مانعی داردكه مؤمن زنیبگیرد تاخداوند فرزندی نصیبش كند كه با كلمه لا اله الا الله زمین را گرانبار كند؟
۶- موجب ازدیاد روزی: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «اتخذوا الاهل فانه ارزق لكم» (۱۰) ; روزی را به وسیله زن گرفتن زیاد كنید. در حدیث دیگری، امام رضا علیه السلام میفرمایند: «اذا جاءكم من ترضون خلقه و دینه فزوجوه»; (۱۱) اگر خواستگاری آمد كه دین و اخلاقش را پسندید او را اجابت كنید. در روایتی پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «من ترك التزویج مخافهٔ العیلهٔ فقد ساء ظنه بالله عزوجل ان الله یقول: ان یكونوا فقراء یغنهم الله من فضله»; (۱۲) هر كس ازدواج را از ترس فقر و تنگدستیترك كندبه خدا سوء ظن برده است، زیرا خداوندمیفرماید:اگر (زنوشوهر) فقیر باشندخدا هر كدام را از كرم خود بینیاز میكند. بنابراین، در هر صورت، روزی زن و مرد با خداست.
۷- نشانه پیروی از سنت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله: حضرت علی علیه السلام فرمودند: «تزوجوا فان التزویجسنهٔ رسول الله فانه كان یقول: من كان یحب ان یتبع بسنتی فان من سنتی التزویج»; (۱۳) ازدواج كنید، ازدواج سنت پیامبر صلی الله علیه و آله است. آن جناب میفرمودند: هر كه میخواهد از سنت من پیروی كند، بداند كه ازدواج سنت من است.
۸- نشانه پیروی از سنت پیامبران علیهم السلام: امام رضا علیه السلام فرمودند: «ثلاث من سنن المرسلین: العطر و اخذ الشعر و كثرهٔ الطروقهٔ»; (۱۴) سه چیز از سنتهای پیامبران است: استعمال عطر، ازاله موهای زاید و ازدواج كردن.
۹- موجب جلب رضایت الهی: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «ما من شیء احب الی الله عز وجل من بیتیعمر فی الاسلام بالنكاح»; (۱۵) هیچ چیز نزد خداوند محبوبتر از این نیست كه خانهای در اسلام به وسیله ازدواج آباد گردد.
۱۰- موجب كسب طهارت معنوی: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «من احب ان یلقی الله طاهرا مطهرا فلیلقه بزوجهٔ»; (۱۶) هر كس میخواهد خدا را پاك و پاكیزه ملاقات كند باید هنگام مرگ متاهل باشد.
۱۱- بهترین بهره و سود: امام رضا علیه السلام فرمودند: «ما استفاد امرء بعد الاسلام فائدهٔ خیرا من امراهٔ مسلمهٔ ...»; (۱۷) پس از ایمان به خدا، هیچ انسانی بهرهای بهتر از همسری مسلمان به دست نیاورده است.
۱۲- گشودن درهای رحمت الهی: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «یفتح ابواب السماء بالرحمهٔ فی اربع مواضع: عند نزول المطر و عند نظر الولد فی وجه الوالد و عند فتح باب الكعبهٔ و عند النكاح»; (۱۸) درهای رحمت آسمان در چهار موقع گشوده میشود: ۱- هنگام باریدن باران; ۲- وقتی كه فرزندی (از سر مهر) به صورت پدرش بنگرد; ۳- زمانی كه در خانه كعبه گشوده میگردد; ۴- در وقت اجرای عقد نكاح. (۱۹) نهی اسلام از عزوبت
از نظر اسلام، ازدواج كاری مقدس و تجرد چیز پلیدی است. این بر خلاف نظر كسانی است كه رهبانیت را پذیرفتهاند و سعی دارند بدان جنبهای مقدس دهند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: آن كس كه این آیین و مذهب همگام با فطرت مرا دوست دارد باید نسبتبه سنت من پایبند باشد; یكی از سنتهای من ازدواج است. (۲۰)
در اسلام، سرباز زدن از ازدواج مساوی با تخلف از سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و حتی از موازین اسلامی است. چنانچه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: هر كس زمینه و امكانی برای ازدواج داشته باشد و در عین حال، از آن سر باز زند از ما نیست.
اسلام برخلاف رهبانان و تاركان دنیا، مجرد ماندن را نه تنها فضیلت نمیداند، بلكه آن را محكوم كرده و شدیدا از آن نهی فرموده است. زنی به حضور امام صادق علیه السلام رسید و گفت: من قصد ندارم شوهر كنم تا مرا نزد خدا فضلی باشد و اجر و ثوابی به من تعلق گیرد.
امام صادق علیه السلام فرمودند: این سخن را رها كن; اگر تنها زیستن فضیلتی بود فاطمه علیها السلام، دختر پیامبر صلی الله علیه و آله، بر این فضل سزاوارتر بود. (۲۱)
بزرگان اسلام عزب ماندن را در صورت فراهم بودن وسایل ازدواج، ناروا و حرام دانسته و زناشویی را محبوب و مقدس شمردهاند. اسلام نیز تجرد را زشت میشمارد و میگوید: «شراركم عزابكم»; (۲۲) بدترین شما كسانی هستند كه در حال عزوبتاند. احادیثیكه ازعزوبتنهی میكنند بسیارند، ازجمله روایات ذیل از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله:
- ازدواج كن و گرنه از گنهكاران محسوب خواهی شد; «تزوج و الا فانت من المذنبین.» (۲۳)
- بیشتر دوزخیان عزبها هستند; «اكثر اهل النار العزاب.» (۲۴)
- ازدواج كن، وگرنه از راهبان نصارا خواهی بود; «تزوج و الا فانت من رهبان النصاری.» (۲۵)
- ازدواج كن، وگرنه از برادران شیطان خواهی بود; «تزوج و الا فانت من اخوان الشیاطین.» (۲۶)
- بدترین افراد امت من عزبها هستند; «شرار امتی عزابها.» (۲۷)
- دو ركعت نماز زندار بهتر از یك روز نماز و روزه عزب است. «ركعتان یصلیهما المتزوج افضل من سبعین ركعهٔ یصلیها غیر متزوج. » (۲۸)
خودداری از ازدواج عوارضی دارد كه به نمونه هایی از آن اشاره میكنیم:
۱- خودداری از ازدواج زمینه را برای روابط جنسی نامشروع و غیر قانونی فراهم میكند كه نمونه های آن را در كشورهایی كه برای خود آمار و حسابی دارند، می بینیم. بدیهی است كودكی كه به دور از عشق و بدون خواسته والدین یا در اثر یك ازدواج اجباری پدید آید هم مایه غم مرد است و هم موجب تنفر اجتماعی و اینكه آینده چنین كودكانی چه خواهد شد، به خوبی معلوم است.
۲- خودداری از ازدواج موجب بیماریهای وخیمی همچون امراض تناسلی، ورم مفاصل و مانند آن میگردد و این مساله مورد تایید پزشكان امروزی است.
۳- خودداری از ازدواج موجب از دست دادن گرمی و نشاط زندگی است. هر كس در دوران جوانی به ازدواج تن ندهد، در دوران پیری با رنج تنهایی مواجه خواهد شد.
۴- خودداری از ازدواج موجب توسعه و گسترش فساد میگردد. افراد به سوی فساد اخلاقی سوق پیدا میكنند و درهای حیات آنان به دروغ، فحشا و بیبند و باری گشوده میشود. وجود غریزه در آدمی خود دلیلی بر ضرورت ازدواج و خودداری از آن، استقبال از خطرات خودآفرین و زمینهای برای هجوم غمها و نابسامانیهاست.
«تهذیب نفس»; فلسفه بزرگ ازدواج
زن و مرد لازم است در پرتو كانون گرم خانواده به تكامل دستیازند و همدیگر را با برخورداری از «صبر» و «شكر»، كه دو ركن ایمان است، یاری كنند. شرع مقدس اسلام در تشكیل خانواده تنها به ارضای غریزه جنسی نظر ندارد، اگرچه این نكته مهم نیز جزئی از فلسفه ازدواج است و اسلام برای حفظ عفت عمومی در جوامع بشری، به دختران و پسران بالغی كه نیاز به ازدواج دارند امر به پیوند و تشكیل خانواده كرده است، بلكه نكته مهمتری كه اسلام از ازدواج و تشكیل خانواده دنبال میكند عبارت است از: «تهذیب نفس»; زیرا محیط خانه و كانون گرم خانواده را بهترین مكتب برای خودسازی و كسب كمالات میداند. حال اگر از این مكتب ارزنده و حیاتبخش و انسانساز درست استفاده نكنیم و یا آن را از هم بپاشیم، تقصیر از شارع مقدس اسلام نیست، بلكه خودمان مقصر هستیم كه با عوامل گوناگون باعثسردی كانون خانواده یا از هم پاشیدگی آن شدهایم.
خلاصه و نتیجه بحث
از مجموعه بحثها چنین نتیجه میگیریم كه هدف از ازدواج در اسلام به مراتب، بالاتر و مقدستر از آن است كه تنها در حد كامجویی جنسی باشد; زیرا اگر چنین بود هیچ فرقی میان ازدواج انسان و جفتگیری حیوانات نبود و ازدواج مشمول این همه قوانین آسمانی و رهبری پیامبران علیهم السلام و راهنمایان قرار نمیگرفت. پس باید در آن اهداف مهم دیگری نیز وجود داشته باشد; از جمله: ایجاد، بقا و طهارت نسل، تكمیل و تكامل، مودت و صفا و از همه بالاتر، انجام وظیفه الهی. پیمان ازدواج پیمانی مقدس و الهی است. بدینسان، جز در سایه احكام الهی نمیتوان آن را فسخ كرد. ازدواج امری اساسی و مهم است، باید در جامعه رشد و توسعه یابد تا افراد در سایه پایبندی بدان از بسیاری انحرافات و پیشآمدهای ناگوار مصون بمانند.
آن كس كه تن به تشكیل خانواده ندهد، هم به خود جفا كرده است و هم به فردی دیگر از جنس مخالف كه پاكدامن در انتظار همتای مؤمن برای تشكیل زندگی و بهرهمندی از نعمت و آسایش آن است. البته شكی نیست كه در انتخاب همسر باید طرقی اندیشید تا زندگی زناشویی دچار نابسامانی نشود و كودكان پای به جهان نهاده حاصل آن دچار افسردگی و ماتم نگردند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید