در این سری مقالات بر آنیم تا با قبول میل به خود نمایی در خانم ها و همچنین صفت حیا ، راهکار عملی اسلام برای بهداشت روانی زنان را تبیین کنیم :
1. اختصاص غریزه تبرّج به زنان
یكی از ویژگیهای مهم زنان، خصیصه تبرّج و خودنمایی است كه به صورت غریزی و طبیعی در آنان وجود دارد. قرآن در دو آیه از آیات حجاب، از تبرّج و خودنمایی زنان صحبت كرده و آن را محدود به محیط خانواده كرده است. در یك جا میفرماید: (وَلاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَی) (احزاب: 33) ای زنان (در برابر نامحرم) ظاهر نشوید و خودنمایی نكنید؛ مانند خودنمایی دوران جاهلیت نخستین؛ در آیه دیگر میفرماید: (غَیْرَ مُتَبَرِجاتٍ بِزینَهٍ) (نور:60) زنان، (در برابر نامحرمان) با زینتهاوآرایشهایشانخودنمایینكنند.
غریزه خودنمایی و تبرّج از ویژگیهای زنانه است و در مردان کمتر است. به همین دلیل پوشش و حجاب برای زنان واجب شده است.البته این موضوع به این مفهوم نیست که مردان هیچ محدودیتی در پوشش ندارند .
قرآن در این آیات فقط زنان را از تبرّج و خودنمایی و به نمایش گذاشتن جاذبههای جنسی خود در برابر نامحرم نهی كرده و از تبرّج مردان سخنی نگفته است. از ظاهر این مطلب فهمیده میشود كه غریزه خودنمایی و تبرّج از ویژگیهای زنانه است و در مردان کمتر است. به همین دلیل پوشش و حجاب برای زنان واجب شده است.البته این موضوع به این مفهوم نیست که مردان هیچ محدودیتی در پوشش ندارند .
شهید مطهّری درباره آثار این غریزه و نیز اختصاص آن به زنان میگوید: «اما علت اینكه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است، این است كه میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها، مرد شكار است و زن شكارچی؛ همچنان كه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچی. میل زن به خودآرایی از این نوع حس شكارچیگری او ناشی میشود. این زن است كه به حكم طبیعت خاص خود، میخواهد دلبری كند و مرد را دلباخته و در دام علاقه خود اسیر كند، انحراف تبرّج و برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است.»6
وجود این غریزه برای متمایل كردن مرد ـ جنس مذكر ـ به زن ـ جنس مؤنث ـ است تا بدینوسیله، مقدّمات ازدواج و زندگی مشترك را بین آنان فراهم كند.
درباره غریزه خودنمایی و تبرّج، غیر از منابع اسلامی، برخی از دانشمندان نیز مطالب جالبی دارند. خانم جینا لمبروزو (G,Lombroso) روانشناس معروف ایتالیایی، در اینباره میگوید: «در زن علاقه به دلبر بودن و دلباختن، مورد پسند بودن و مایه خرسند شدن بسیار شدید است.»7 در جای دیگری میگوید: «یكی از تمایلات عمیق و آرزوهای اساسی زن آن است كه در چشم دیگران اثری مطلوب بخشیده و به وسیله حسن قیافه، زیبایی اندام، موزون بودن حركات، خوش آهنگی صدا، طرز تكلّم و بالاخره شیوه خرام خود، مطبوع طباع واقع گشته، احساسات آنها را تحریك نموده و روحشان را مجذوب سازد.»8همچنین درباره تأثیر غریزه خودآرایی و تبرّج در زندگی زنان میگوید: «میل به جلب دیگران، بزرگترین و مهمترین محرّك زندگانی زن محسوب میشود.»9
ویل دورانت نیز درباره آثار غریزه تبرّج زن میگوید: «زن میل دارد بیشتر مطلوب باشد، نه طالب، و به همین جهت، در ارجگذاری و تقدیر آن جاذبههایی كه مایه تشدید میل مرد است، استاد است.» بنابراین، اصل وجود این غریزه و اختصاص آن به زن در بین دانشمندان پذیرفته شده است.10
2. پرورش و توجه به غریزه تبرّج در اسلام
غریزه خودنمایی و خودآرایی مانند سایر غرایز آدمی، نیازمند قانونمندی و كنترل است؛ یعنی باید از افراط و تفریط در آن پرهیز شود؛ زیرا عدم كنترل این غریزه، چه از لحاظ افراط و چه از لحاظ تفریط، برای زن زیانبخش است و سلامتی او را به خطر میاندازد. از اینرو، در دین اسلام برای این غریزه حد و حدود ویژهای تعیین شده است و همانگونه كه آزادی بیحد و حصر آن ممنوع گردیده و برای كنترل آن حجاب واجب شده، بیتوجهی به آن نیز مذموم شمرده شده است. به همین دلیل، در برخی روایات، آرایش كردن برای زنان یك ضرورت تلقّی شده و بیتوجهی به آن به معنای نادیده گرفتن غریزه خودآرایی، مورد نكوهش قرار گرفته است. در اینجا به بعضی از این روایات اشاره میشود:
در حدیثی از پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) در مورد ویژگیهای بهترین زنان نقل شده است كه فرمودند: «بهترین زنان شما زنی است كه بسیار با محبت باشد، عفیف و پاكدامن باشد، نزد اقوامش عزیز و محترم باشد، با شوهرش متواضع و فروتن باشد، برای او خودآرایی و تبرّج داشته باشد و در برابر نامحرم عفیف باشد.» در این حدیث، دقیقا به همان تبرّجی كه قرآن آن را برای زن در مقابل نامحرم ممنوع كرده، نسبت به شوهرش سفارش شده است.11
در روایت دیگری، امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: «برای زن سزاوار نیست كه بدون زیور و آرایش باشد، حتی اگر یك گردنبند باشد؛ و سزاوار نیست دستش از رنگ حنا خالی باشد، اگرچه پیر باشد.»12 همچنین میفرماید: «لا تُصَلِّی الْمَرأَةُ عُطُلا»؛ زن بدون زیور و آرایش نماز نخواند.13 امام باقر(علیهالسلام) نیز در روایتی میفرماید: «لَمْ تَزَلِ النِّساءُ یَلْبِسْنَ الْحِلْی»؛ زنان همواره از زیور استفاده كنند.14
در برخی روایات دستوراتی برای زیبا شدن زنان داده شده، است. برای مثال، امام علی(علیهالسلام) میفرماید: «كاری را كه بیش از حد توانایی زن است به او وامگذار؛ زیرا (اگر زنان از كارهای سخت و طاقتفرسا به دور باشند) برای حال آنها و شادابی روحی و دوام زیبایی آنها بهتر است؛ چرا كه زن گل بهاری است (لطیف و حساس)، نه پهلوانی سختكوش.»15
همچنین رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) پس از اینكه به همه زنان، چه شوهردار و چه بدون شوهر، دستور میدهد دایم خضاب كنند (و دست و صورت خود را به حنا و رنگهای زیبا آرایش كنند) میفرماید: «اما زنان شوهردار برای شوهرانشان زینت كنند و اما زنان بدون شوهر، به این دلیل خضاب كنند كه دستشان شبیه دست مردان نشود (و لطیف و زیبا بماند.)»16
همچنین در روایت دیگری آمده است: پیامبر به مردان فرمود: «ناخنهای خود را كوتاه كنید» و به زنان فرمود: «ناخنها را كوتاه نكنید؛ زیرا شما را زیباتر میكند.» حتی آن حضرت از بعضی زنان به خاطر اهمیت ندادن به آرایش و زیبایی، انتقاد كرده است.17
اهمیت زینت كردن و آرایش زنان به حدی است كه پوشش بعضی از لباسها مثل ابریشم و طلا به علت خاصیت زیباییشان به زنان اختصاص یافته است18 امام باقر(علیهالسلام) میفرماید: «خداوند طلا را در دنیا زینت زن قرار داد و بر مردان حرام كرد.» 19 در برخی روایات آمده كه «ائمّه اطهار(علیهمالسلام) زنانشان را با طلا و نقره زینت میكردند و بر این كار اصرار داشتند.»20
از روایات دیگری كه حاكی از اهمیت اسلام به آرایش و تجمّل برای زن است، حدیثی از پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) است كه حتی به زنانی كه شوهران نابینا دارند دستور میدهد خود را با بوی خوش و حنا آرایش كنند. امام صادق(علیهالسلام) فرمود: از رسول خدا سؤال شد: زن چگونه برای شوهر نابینا آرایش كند؟ فرمود: با استعمال عطر و خضاب كردن، كه نوعی بوی خوش است.21
از روایاتی كه در این باب وجود دارند ، و تنها بعضی از آنها در اینجا ذكر شدند ، میتوان نتیجه گرفت كه اگر دین اسلام از تبرّج و خودنمایی زن برای نامحرم نهی كرده، در مقابل به او دستور داده است در صورتی كه در انظار نامحرم نباشد، حتما تبرّج و خودنمایی داشته باشد، به ویژه اگر در محضر شوهرش باشد. بنابراین، دین اسلام غریزه خودنمایی و تبرّج زن را نادیده نگرفته، بلكه به آن اهمیت هم داده است و تلاش كرده زنان علاوه بر دارا شدن زیبایی درونی و اخلاقی، از نظر ظاهری هم جذّاب و زیبا باشند؛ زیرا توجه به آرایش و زیبایی ظاهری نه تنها پاسخی منطقی و صحیح به اقتضای طبیعی و غریزه آنان در جلوهگری و جلب توجه دیگران است، بلكه سبب میشود زن شادتر و بانشاط تر باشد و از این طریق، شادابی و نشاط را به زندگی خانوادهاش نیز وارد كند؛ زیرا یكی از عوامل مهم با نشاط بودن زن، داشتن ظاهری زیبا و دلپسند است كه شوهرش را پیدرپی به وجد آورد و خود نیز از این طریق به وجد آید.
كوشش زن در جذّاب بودن و آرایش كردن برای شوهر، ضمن اینكه نیاز طبیعی زن به خودنمایی و تبرّج را ارضا میكند، وی را از جلوهگری و خودنمایی برای مرداننامحرم نیز بینیاز میسازد؛ زیرا او برای شوهری خودآرایی كرده است كه حقیقتا به او عشق میورزد و در دوستیاش وفادار است.
بدینسان، هم نیاز غریزی او به آرایش و تجمّل اشباع شده و هم از آفاتوانحرافات رهایی یافته و آسیبی بهسلامتروانیاووارد نشده است.
در مقاله ی بعد راجع به افراط و تفریط در غریزه ی تبرج و همچنیمن مطالبی پیرامون غریزه ی حیا می خوانید.
پی نوشت ها:
1 ـ علیبن حسامالدین المتقی، كنزالعمّال فی سننالاقوال و الافعال، انتشارات مؤسسة الرساله، ج 3، ص121.
2 ـ عبدالواحد آمدی، غررالحكم و دررالكلم، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، حدیث 1168.
3 Exhibitionism.
4 ـ یا اَیَّتها النفسُ المُطمَئِنَه اِرجَعی اِلی رَبِّكَ راضیةً مرضیةً» (فجر: 27و 28) تو ای روح آرام یافته! به سوی پروردگار بازگرد، در حالی كه هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است.
5 ـ یَومَ لایَنفَع مال و لابنون الاّ من اتَی اللّه بقلب سلیم (شعراء: 88و 89.
6 ـ مرتضی مطهری، نظام حقوقی زن در اسلام، تهران، صدرا، 1379، ج 19، ص436.
7 ـ جینا لمبروزو، روح زن، ترجمه پری حسام شه رئیس، تهران، دانش، 1369، ص 15.
8 ـ همان، ص 42.
9ـ همان، ص 44.
10ـ ویل دورانت، لذات فلسفه، ترجمه عباس زریاب، تهران، انتشارات سازمان آموزش انقلاب اسلامی، 1369، ص223.
11 ـ «اَلْوَدُودُ الْعَفیفَةُ، اَلْعَزیزَةُ فی اَهْلِها، اَلذَّلیلَةُ مَعَ بَعْلِها، اَلْمُتَبَرِّجَةُ مَعَ زَوجِها، الْحِصانُ مَعَ غَیْرِهِ.»؛ محمدبن یعقوب كلینی، اصول كافی، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1367، ج 5، ص324.
12 ـ «لایَنْبَغی لِلْمَرأةِ اَنْ تُعَطَّلَ نَفْسَها وَلو اَنْ تَعَلَّقَ فی عُنُقِها قَلادَةً، وَ لایَنْبغی لَها اَنْ تَدَعَ یَدَها مِنَ الْخِضابِ وَ لَوْ اَنْ تَمْسَحَها بِالْحَناءِ مَسْحا وَ اِنْ كانَتْ مُسِنَّةً.»؛ شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج 4، ص 459.
13ـ همان.
14 ـ محمدبن یعقوب كلینی، پیشین، ج 6، ص475.
15 ـ «لاتُمَلَّكُ الْمَرْأَةُ مِنَ الْاَمْرِ ما یُجاوِزُ نَفْسَها، فَاِنَّ ذلِكَ اَنْعَمُ لِحالِها وَ اَرْخی لِبالِها وَ اَدْوَمُ لِجَمالِها، فَاِنَّ الْمَرْأَةَ رِیْحانَةٌ لَیْسَتْ بِقَهْرَمانَهٌ.»؛ شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج 20، ص168.
16 ـ «اَمّا ذاتُ الْبَعْلِ فَتَزَیَّنَ لِزَوجِها وَاَمّا غَیرُ ذاتِ الْبَعْلِ فَلا یُشْبِهُ یَدَهُ یَدَ الرِّجالِ.»؛ همان، ج 2، ص97.
17 ـ قال رَسُولُ اللهِ(صلی الله علیه و آله) لِلرِّجالِ: قَصُّوا اَظافیرَكُمْ، وَلِلنِّساءِ اُتْرُكْنَ فَاِنَّهُ اَزْیَنُ لَكُنَّ.»؛ محمدبن یعقوب كلینی، پیشین، ج 6، ص491.
18 ـ شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج 4، ص380.
19 ـ «جَعَلَ اللهُ الذَّهَبَ فی الدُّنْیا زینَةَ النِّساءِ فَحرَّمَ عَلَی الرِّجالِ لُبْسَهُ.» همان، ص 414.
20 ـ محمدبن یعقوب كلینی، پیشین، ج 5، ص324.
21 ـ شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج 20، ص167.
زن ، عامل اصلی روحیه بخشی درخانواده
شما بهعنوان یک زن این توانایی را دارید که روحیه خانواده خود را تقویت کنید یا به شدت تضعیف نمایید. شما هستید که حال و هوای خانه خود را شکل میدهید. اگر شاداب و سرحال باشید، به احتمال زیاد شوهر و فرزندانتان نیز شاداب و سرحال خواهند بود. اگر عبوس و بدخلق باشید، مسلماً آنها نیز عبوس خواهند شد. زیرا آنان با روحیهای که ابتدای روز از شما میگیرند، زندگی روزانه خود را آغاز مینمایند.
در برابر وظایف روزانهتان چه دیدگاه و تفکری دارید؟ آیا از روند یکنواخت زندگی خود خسته و فرسوده شدهاید؟ بهخصوص وقتی که شوهرتان به زحمات شما ارج نمینهد؟ آیا میدانید که خوشبختی شما، بستگی به نحوه نگرش شما به زندگی خودتان دارد؟ جدا از دیدگاههای شوهر و فرزندانتان، شما میتوانید تصمیم بگیرید که چگونه زندگی کنید.
دیدگاهها و نحوه نگرش انسان به واقعیتهای زندگی ، مهمتر از خود وقایع زندگی هستند.
کسب مهارتهای لازم در مراحل مختلف یک زندگی موفق
در یک ازدواج عالی، زن و مرد بیشتر از آنکه درصدد یافتن یک همسر مناسب باشند، باید در جهت کسب صلاحیتها و مهارتهای لازم برای یک ازدواج موفق تلاش نمایند. زیرا زندگی خانوادگی دارای پیچیدگیها و ظرافتهای خاصی است که موفقیت در هر مقطع از آن نیاز به آگاهی و تکنیکهای اجرایی مخصوص به خود میباشد که بدون آموزش کاربردی و مطالعه همه جانبه پیرامون آن نمیتوان به نتایج مفیدی دست یافت. بهعنوان مثال یک زن جوان در ابتدای زندگی نیاز به آموزش مهارتهای ارتباطی لازم در جهت شناخت و رابطه صمیمانه و سالم با همسر خویش داشته و قبل از بهدنیا آوردن فرزند باید به نکات دقیق و بسیار مهم در این رابطه آگاهی داشته باشد.
پس از به دنیا آمدن فرزند وضعیت خانواده کاملاً تغییر مینماید و در این مقطع یک زن کامل بیش از هر چیز به شناخت دقیق مراحل رشد فرزند و نقش پدر و مادر در هر مرحله نیاز خواهد داشت. مسلماً یک مادر آگاه و با مطالعه و آموزش دیده در این موارد، نقش بسیار مهمتر و موثرتری را از یک زن بیاطلاع از این روشها در تربیت فرزند خویش خواهد داشت.
وقتی فرزندان ما بزرگ میشوند متاسفانه نقش همسری و وظایف همسران نسبت به یکدیگر در برابر نقش مادر و پدر بودن رنگ میبازد و کمرنگتر میشود. یک زن کامل با شناخت دقیق از وظایف و جایگاه خویش در این مقطع از زندگی همیشه بهعنوان یک همدل و همراه خوب در کنار همسرش جلوه خاص خود را در زندگی خانوادگی خواهد داشت.
یک زن کامل در قلههای یک زندگی موفق وقتی که فرزندانش ازدواج می کنند و دارای فرزند میشوند کلیه مهارتهای ارتباطی و آگاهیهای لازم را در ارتباط با عروس و داماد خویش کسب کرده و یک مادرزن و مادرشوهر نمونه خواهد بود که بیش از هر کس در نزد فرزندان دوم خویش محبوب میباشد و مسلماً یک مادربزرگ نمونه و موثر و قابل احترام در زندگی نوههای خود خواهد بود.
تعیین اهداف زندگی بهعنوان رویاهای دست یافتنی
در یک صفحه کاغذ نکات مهم زیر را به دقت و با در نظر گرفتن تمام جزئیات مربوط به آن را بنویسید.
اهداف بلندمدت پنج ساله و هدفهای کوتاهمدت شش ماهه خود را مشخص کنید دقت نمایید با خود باید صادق بوده و اهداف عملی و قابل وصول خود را از رویاهای تخیلی و غیرقابل دسترس جدا نمود. نکات مثبت و منفی شخصیت خود را با ذکر جزئیات بیان کنید. نقاط ضعف خود را بپذیرید و بدون احساس ضعف با یک برنامهریزی منظم سعی در کاهش آن نمایید و با باور نقاط قوت خویش با ارائه و تقویت آن در مقاطع خاص ارزشهای شخصیتی خویش را تثبیت و ارتقا دهید.
1- اهداف بلندمدت خود را بنویسید. برای پنج سال آینده چه آرزوهایی دارید؟ آنها را مشخص کنید. زمینههایی از زندگیتان را که بهعنوان یک همسر و یک مادر دوست دارید بهبود ببخشید، بر روی کاغذ بیاورید. شما میتوانید به آرزوهای خود برسید. دستیابی به رویاها برایتان غیرممکن نیست.
همه ما انسانها در جایگاههایی قرار داریم، که به آن رضایت داده و در آن متوقف شدهایم.
2- هدفهای کوتاهمدت خویش را مشخص کنید. آن هدفهایی را که بهعنوان یک فرد، یک همسر و یک مادر به خاطر آن فعالیت میکنید بر روی کاغذ بیاورید. این کار را تجربه کنید. فوراً دست از مطالعه هدفهای بلندمدت آینده بردارید و بر روی هدفهای کوتاهمدت قابل دستیابی خویش متمرکز شوید. سپس برای انجام آنها را در فردا، هفته دیگر، تا پایان ماه و یا حداکثر در طول شش ماه، برنامهریزی کنید. هر چیزی را که در فکرتان وجود دارد بنویسید. سعی کنید به موارد قابل دسترس فکر کنید. بعضی از هدفهای اساسی شما ممکن است خیلی ساده به نظر برسند. همسر یک فروشنده به من گفت: «آرزوهای کوتاهمدت او این است یک خانه تمیز، آرام و بی سروصدا داشته باشد، غذای خوبی بپزد، بهعنوان یک مادر شنونده خوبی برای سخنان فرزندان خویش باشد، بیشتر خوشحال باشد و کمتر اخم کند.» بامداد روز بعد، او روزش را با یک تغییر در رفتار خود آغاز کرد. او عوض شده بود. زیرا وی به خاطر اهدافش کار میکرد.
تغییرات را از خود آغاز کنید.
بهترین و کوتاهترین راه اصلاح جامعه، اصلاح خویش است و در این زمینه ابتدا باید با اعتماد به نفس و پذیرش خویش بهعنوان یک انسان ارزشمند کار را آغاز کرد و آنگاه مأموریت اصلی خویش را در کره زمین دریابید.
1- نقاط قوت خود را بنویسید. تواناییهای ویژهای در شما وجود دارد، استعدادهای رشد نیافتهای که هنوز شکوفا نشدهاند. خواستههای مقدسی که به آنها دست نیافتهاید. به کارهایی که خیلی خوب انجام دادهاید فکر کنید. در گذشته چه چیزیهایی مورد علاقه شما بود و تواناییها و استعدادهای شما که مورد تحسین دیگران قرار داشت چه بودند! چرا انجام کارهای خانه، شما را خوشحال نمیکند و آماده کردن یک غذای خوب و مناسب، شما را به وجد نمیآورد؟ چرا از توانایی و تخصص خاصی که دارید و میتواند در خدمت جامعه باشد، بهره نمیگیرید؟ این استعدادهای نهفته را به کار بگیرید. آنها را رشد دهید. شما میتوانید خیلی بهتر از آن باشید که تا به حال بودهاید! آنچنانکه به جای احساس روزمرگی و بیهوده بودن، شادابی و احساس مفید و موثر بودن و هر روز زندگی مثبتتری را داشتن، سراسر وجود شما را فراگیرد.
هرکسی برای مأموریت خاصی به کره زمین آمده است، مأموریت خویش را بیابید و آن کاری است که هیچکس دیگری بهخوبی شما نمیتواند آن را انجام دهد.
2- نقاط ضعف شما در کجاست؟ تمامی زمینههایی را که در آنها احساس ضعف میکنید، صادقانه بنویسید.
شما احتیاج دارید که نقاط ضعف خود را از زمان کودکی بررسی کنید. این کار ممکن است که کمی ناراحتکننده باشد، یادآوری خاطرات شیرین و تلخ زندگی که اوراق روشن یا تاریک پرونده ذهن ما هستند به ویژه در شش سال اول زندگی یعنی دوران پاک کودکی آثار عمیقی در واکنشهایی که شما در زندگی امروزتان دارید، گذاشته است. شما تمامی ذهنیت خود را قبل از ازدواج همراه خود بهعنوان یک الگوی عملی از پیش تدوین شده با خود به خانه همسرتان آوردهاید. با شناخت و تعدیل زمینههای ذهنی شما از خاطرات گذشته، مسائل امروز زندگی شما را میتوان بهخوبی حل کرد. این موضوع امیدوارکننده است زیرا این مشکلات امروز برای شما بهوجود آمده است و با دیدگاهی جدید و امروزی قابل حل میباشد.
3- ترسها، آزردگیها و لحظات رنجآور زندگی خود را با جزئیات بر روی کاغذ بیاورید. ریشههای ترسها و علل اضطرابها و عامل آزردگیها و شدت رنجهای گذشته را مشخص نمایید.
با محدود کردن آنها از گسترش آن در ذهن و روح خود جلوگیری نمایید. با ارزیابی مجدد و واقعی آن ببینید تا چه حد ارزش حمل و نگهداری و توجه به آن را در طول سالیان دراز در بایگانی ذهن شما داشته است آنان را که میتوانید ببخشید و آنان را که نمی توانید فراموش کنید به رسیدگی در دادگاه بسیار دقیق و قوی محضر الهی واگذار نمایید. با این عمل ذهن و روح خود را از بارهای سنگین و متعفن خاطرات آزاردهنده تخلیه مینمایید.
بخشیدن و گذشت فقط مخصوص انسانهای توانمند و والاست. بزرگی انسان در برخوردش با آدمهای کوچک مشخص میشود.
موفقیتها، تواتمندیها و عوامل ایجادکننده ارزشهای شخصیتی خود را ریشهیابی کنید. با بهدست آوردن اعتماد به نفس و ورود به مرحله عزت نفس و شناخت عواملی که به ایجاد نقاط قوت کنونی شما کمک کردند، توشه سفر روحی خویش را در جاده کمال انسانی پربار سازید. ثبت و تجزیه و تحلیل خاطرات تلخ و شیرین گذشته به شما کمک میکند تا خود را بهتر بشناسید. لازم نیست چیزهایی را که نوشتهاید. به کسی نشان دهید. این خود شما هستید، عیان و آشکار. اینک احتیاجی نیست که نقش بازی کنید. نقاط قوت و ضعف پدر و مادرتان را بررسی کنید و ببینید چه عواملی باعث پیشرفت یا شکست خانواده شما گردید. چه صفتی را در مادرتان و یا در پدرتان دوست داشتید؟ از چه صفت آنها بیزار بودید؟ در مواقع استرس و فشار روحی، چگونه خود را آرام میکردید؟ همه را به دقت بنویسید. اکنون شما تصویری کاملاً واقعی و شناخته شده و ارزشمند از خویش دارید.
خودشناسی مهمترین و اولین گام در تحول روحی انسان در مسیر شناخت حقیقت است.
4- همین حالا شروع کنید، تمامی افکار خود را بنویسید. این کار یک درمان عالی است و ارزش تلاش کردن را دارد. عدم رضایت قلبی و ناخشنودیهایی که در درون شما هست، همانند یک جراحت روحی به طرز عمیقی شما را آزرده میسازد. شاید ناآگاهانه، ولی به هر حال همواره شما را رنج میدهد. زمانی که این جراحتها را با یادآوری ارزشهای روحی و توانمندیهای خود مرهم نهاده و این خارها را از قلبتان بیرون بکشید، آرامش پیدا میکنید و این زمانی است که مشکل را بشناسید و با آن روبرو شوید. راه حلهای کسب آرامش خود بهخود آشکار میشود.
رهایی اولین شرط صعود و عروج روحی انسان است.
منبع : راز موفقیت زنان در خانواده - تدوین : انور پیرزاده ، کارشناس امور تربیتی ، مشاور و مدرس خانواده
زن ،گاهی خانه دار،گاهی اجتماعی
بحث پیرامون زنان به ویژه مادران از دیرباز مد نظر صاحب نظران بوده است. اما ضروری به نظر می رسید که ارتباط وظیفه مهم مادری و رسالت دیگر زن یعنی حضور در اجتماع بهتر تبیین شود تا تداخل و تعارضی در نقشها پیش نیاید.
تاریخچه ی کار زن:
در سال های گذشته فعالیت های خانگی و تولیدی از هم جدا نبودند؛ بسیاری از تولیدات یا در خانه ها و یا در کارگاه های نزدیک خانه انجام می شد و تمام اعضای خانواده به خصوص زنان در امر تولید مشارکت داشتند. به همین دلیل زنان نفوذ قابل توجهی در درون خانواده داشتند و گاه اداره کننده ی اصلی خانواده و درآمدهای ناشی از آن بودند. اما به تدریج و با شروع انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم میلادی و توسعه ی صنایع و انتقال تولید به کارخانه های صنعتی، استخدام فردی جای استخدام خانوادگی را گرفت و افراد مجبور شدند در بیرون ازخانه مشغول به کار شوند. 1
کارخانه داران برای این که زن را از خانه به کارخانه بکشانند و از نیروی اقتصادی او بهره کشی کنند، حقوق زن، استقلال اقتصادی، آزادی و تساوی حقوق زن با مرد را عنوان کردند و آنها بودند که توانستند به این خواسته ها رسمیت قانونی بدهند. چرا که تکامل ماشینیسم و تولید به میزان بیش از حد نیاز واقعی انسانها و ضرورت تحمیل بر مصرف کننده ، بار دیگر ایجاب می کرد که سرمایه داری از وجود زن بهره کشی کند؛ اما نه از نیروی بدنی و قدرت کاری او، بلکه از نیروی جاذبه و زیبایی او و از قدرت افسون گری اش در تسخیر اندیشه ها، اراده ها و مسخ آن ها در تحمیل مصرف بر مصرف کننده.2
بنابراین حضور زنان روز به روز در مشاغل مختلف بیشتر شد و زمینه ی حضور گسترده ی آنان در بیشتر کشورهای غربی فراهم آمد و به تدریج به کشورهای آسیایی در حال توسعه نیز سرایت کرد. به طوری که امروزه آمار و ارقام ، بیانگر حضور بالای زن در بازار کار است.3
به طور مثال آمار اشتغال زنان در کشورهای صنعتی بدین قرار می باشد:4
فنلاند: 41% فرانسه: 4/36% دانمارک: 7/37%
اتریش: 3/32% انگلستان: 7/31%
در کشورهای عربی نیز آمار اشتغال زنان این گونه می باشد:5
امارت: 5/14% قطر: 9/35% مراکش: 7/34% بحرین: 1/32% موریتانی: 43% مصر: 1/30%
نقش مادر در تربیت:
اکنون باید نقش مادر در دو مقطع مهم و حساس- کودکی و نوجوانی- بیان شود تا مادران شاغل به اهمیت آن پی برده و اولویتها را در مسیر انتخاب شغل و تربیت فرزندان به شکل صحیح تشخیص دهند .
الف) مادر و تربیت در کودکی
برخی گمان می کنند که نقش مادر در تربیت از زمانی است که طفل او خوب و بد را تشخیص می دهد و تا حدی قادر به تشخیص مصالح و مفاسد امور می باشد. اما از نظر اسلام تأثیر مادر حتی به دوران بارداری و قبل از انعقاد نطفه نیز مربوط می شود و دوران حمل در سرنوشت طفل بسیار دخیل است.6
حتی برخی شروع زندگی آدمی را از لحظه ی انعقاد نطفه می دانند.7
کودک ماه ها در رحم مادر، با جسم و روح او ارتباط تنگاتنگ برقرار می کند. بعد از آن نیز تا مدتها برای رشد و ادامه ی حیات خود نیاز به مادر دارد و طول می کشد تا بتواند به تنهایی احتیاجات خود را برطرف کند. تمام این امور نیاز به صبر و حوصله ی سرشاری دارد که خداوند به مادر بخشیده تا فرزندانش به سمت کمال پیش بروند و در این وابستگی و احتیاج، حکمتی نهفته است تا کودک پیوسته با مادر ارتباط داشته باشد و تحت تربیت او بزرگ شده و به کمال برسد.8
طفلی که قدم به این دنیا می گذارد این حق را دارد که در کنار مادر باشد و از مهر و محبت او بهره مند شود. هرگاه گریه کرد به او جواب لازم را بدهد، در آغوش او بخوابد و یا شیر بخورد. حال اگر به درخواستهای او کم توجهی شود و پاسخ لازم به واکنش های او داده نشود؛ کودک در آینده از ثبات شخصیتی سالمی برخوردار نخواهد شد و به ناسازگاری اخلاقی روی خواهد آورد.9
وجود مادر در کنار کودک سبب به وجود آمدن احساس اعتماد نسبت به اطرافیان خواهد شد. این احساس برای کودک بسیار مفید است و سبب می شود تا او بهتر بتواند شکستها و ناموفقیتها را در زندگی تحمل کند.10
اگر کودک در خانه از رابطه ی عاطفی خوبی برخوردار نباشد، نمی تواند آن گونه که باید به آموزش محیط پیرامون خود بپردازد تا بتواند استعدادهای خود را ظاهر سازد. تجربه نشان داده است کودکانی که در شیرخوارگاه ها بزرگ شده اند نمی توانند رابطه ی صمیمانه ای با دیگران برقرار کنند.11
بنابراین زندگی کودک به خصوص دو سال اول آن، دوران بسیار سرنوشت سازی است؛ زیرا شخصیت کودک هنوز شکل نگرفته و برای پذیرفتن ، هر صورت و شکلی آماده است.12
پس وظیفه ی هر پدر و مادری است که از این ویژگی انعطاف پذیری استفاده کرده و به تربیت کودکان خود اقدام کنند، پیش از آنکه شخصیت آنها شکل گیرد و دیگر از دست آنها کاری ساخته نباشد.13
ب) مادر و تربیت در نوجوانی
همدلی و ایجاد ارتباط دوستانه و صمیمانه راهی است برای جلوگیری از رو آوردن نوجوانان و جوانان به انحراف، جرم و بزهکاری و مادر به عنوان کسی که رابطه ی مستقیمی با فرزندان خود دارد و سرپرستی خانه با اوست، می تواند این رابطه ی دوستانه را با فرزندان خود برقرار کند. این مادران که با مهربانی و محبت به نیازهای عاطفی دختر و پسر خود پاسخ می دهند، زمینه ساز به وجود آمدن اعتماد به نفس و استقلال در فرزندان خود خواهند شد.14
مادران سرمشق و الگوی فرزندان خود و شکل دهنده ی روح و شخصیت آنان هستند. مادرانی که دچار بیماری از خود بیگانگی هستند فرزندانی همانند خود تربیت می کنند. مادرانی که در خانواده هایی پرورش یافته اند که دختر و زن مورد تحقیر واقع شده اند، فرزندانی تربیت می کنند که آنها نیز دچار عقده ی حقارت می شوند و نتیجه ی این احساس حقارت این است که وقتی دختر به سن بلوغ می رسد در برخورد با جنس مخالف رفتار و حرکات نامناسبی از خود بروز می دهد و زیباییهای خود را در اجتماع عرضه خواهد کرد تا مرحمی بر روح بیمار و جبران کننده عقده درونی اش باشد.
پسران نیز در چنین خانواده هایی بینشی نادرست نسبت به زن پیدا کرده و نسبت به زنان دیگر و همسران خود زورگو و ستمکار خواهند شد.15
پدران و مادران باید این نکته را مدنظر داشته باشند که دختران و پسران هرکدام تربیت متفاوتی را می طلبند. زیرا هرکدام از دختر و پسر باید در آینده نقش خاصی را در خانواده و اجتماع پیاده کنند. یک مادر از کودکی باید به دختر خود بفهماند که او در آینده می خواهد مادر و همسر بشود. بنابراین باید به مرور زمان به فرزند خود اعم از دختر و پسر نکاتی را که در زندگی آینده نیاز خواهد داشت بیاموزد.16
پی نوشت ها:
1- رک: خدیجه سفیری، احمد جعفر نژاد، عوامل درون سازمانی بر ارزیابی از وضعیت شغلی زنان (بخش غیر دولتی)، فصلنامه مطالعات زنان، سال اول، بهار1382، ش1، ص128 .
2- مرتضی، مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، انتشارات صدرا، چاپ سی و یکم، 1380، صص17-16
3- حسن، طغرانگار، حقوق سیاسی- اجتماعی زنان قبل و پس از انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1383، ص35 .
4- باقر، ساروخانی، مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده، (تهران، انتشارات سروش، چاپ اول، 1370)، (تهران، انتشارات سروش، چاپ پنجم، 1382)، ص162 .
5- وضعیت زنان از نگاه آمار، روزنامه جوان، سال پنجم، 13/5/1382، ش1242، ص6
رک: حسین، مظاهری، تربیت فرزند از نظر اسلام، بی جا، انتشارات ام ابیها، چاپ سوم، 1378، صص23 و6.
7- رک: علی اکبر، مظاهری، هشدارهای تربیتی، قم، انتشارات هجرت، چاپ چهارم، 1376، صص31-30 .
8- زهرا، آیت اللهی، زن و خانواده، تهران، روابط عمومی شورای فرهنگی- اجتماعی زنان، چاپ اول، 1381، ج3، صص19-18 .
9- رک: رضا، فرهادیان، والدین و مربیان مسئول، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1377، ص15 .
10- رک: زهرا، درویزه، بررسی رابطه همدلی مادران و دختران دانش آموز دبیرستانی و اختلالات رفتاری دختران شهر تهران، فصل نامه مطالعات زنان، سال اول، زمستان1382، ش3، صص35-33
11- رک: همان .
12- ابراهیم، امینی، اسلام و تعلیم و تربیت، تهران، انجمن اولیاء و مربیان جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول، 1372، ج1، ص126 .
13- علی اکبر، مظاهری، هشدارهای تربیتی، ص191 .
14- رک: زهرا، درویزه، بررسی رابطه همدلی مادران و دختران دانش آموز دبیرستانی و اختلالات رفتاری دختران شهر تهران، فصل نامه مطالعات زنان، ش3، صص32-31 .
15- رک: محمد علی، سادات، راهنمای پدران و مادران، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، 1372، ج1، ص81
16- رک: معصومه، حیدری، آداب رفتار با دختران، کاشان، انتشارات محتشم، چاپ اول، 1379، ص9 .
زن، مظهر تحقق آرزوها
جایگاه و حقوق زن از دیدگاه امامقدس سره
امام خمینى در مناسبتهاى مختلف در بیاناتشان جایگاه و منزلتحقیقى زنان را از دیدگاهاسلام بیان داشتهاند. در دیدگاه امامقدس سره زن داراى مرتبه و منزلتى است که هیچ مکتب و مرامفمینیستى- که زن را تا سطح یک ملعبه و یا ابزار کار نزول داده است- یاراى دسترسى به آن راندارد. ایشان با اشاره به روز زن با بیان منزلتحضرت فاطمهعلیها السلام در باره جایگاه زن مىفرماید:
- فردا روز زن است، روز زنى است که عالم به او افتخار دارد. روز زنى استکه دخترش در مقابل حکومتهاى جبار ایستاد و آن حرف را زد، آن حرفهارا زد که همه مىدانید. (1)
- روز بزرگى است، یک زن در دنیا آمد که مقابل همه مردان است. یک زنبه دنیا آمد که نمونه انسان است، یک زن به دنیا آمد که تمام هویت انسانى دراو جلوهگر است.
در دیدگاه امامقدس سره زن داراى مرتبه و منزلتى است که هیچ مکتب و مرامفمینیستى- که زن را تا سطح یک ملعبه و یا ابزار کار نزول داده است- یاراى دسترسى به آن راندارد.
- مبارک باد بر ملت عظیم الشان ایران بویژه زنان بزرگوار روز مبارک زن;روز شرافتمند عنصر تابناکى که زیربناى فضیلتهاى انسانى و ارزشهاى والاىخلیفةالله در جهان است.
و مبارکتر و پربهاتر انتخاب بسیار والاى روز بیستم جمادى الثانى است، روزپرافتخار ولادت زنى که از معجزات تاریخ و افتخارات عالم وجود است. (2)
من عید سعید مولود اعظم حضرت زهراعلیها السلام را به همه شما خانمها و زنهاىتمام کشورهاى اسلامى تبریک عرض مىکنم و از خداوند تعالى مسالت دارم کههمه زنهاى محترمه را در راهى که خداى تبارک و تعالى مقرر فرموده است.همان راه را بروند و به مقاصد عالیه اسلامى برسند. براى زنها کمال افتخاراست که روز تولد حضرت صدیقه را روز زن قرار دادهاند ، افتخار است ومسؤولیت. (3)
کرامت وجودى زن
در مکتب امام خمینى(قدس سره )زن بسیار تکریم شده و در اوج والایى قرار دارد ، ایشان در این باره مىفرمایند:
اسلام مىخواهد که زن و مرد رشد داشته باشند. اسلام زنها را نجات داده است از آنچیزهایى که در جاهلیتبود. آنقدرى که اسلام به زن خدمت کرده است، خدا مىداند به مردخدمت نکرده است. آنقدر که به زن خدمت کرده. شما مىدانید که در جاهلیت زن چه بوده و دراسلام چه شده. در زمانى که پیغمبر اسلام آمد، زنها را هیچ حساب مىکردند اسلام زنها راقدرت داده است. (4)
زن مربى سعادت
امام به اغراض سوء دیدگاههاى فمینیستى و انتظارى که از زن دارند ، توجه داشته و همواره برجایگاه آنان و تاثیرى که در جوامع دارند تاکید مىورزیدند.
- اگر زنان شجاع و انسانساز از ملت ها گرفته شوند ، ملتها به شکست انحطاط کشیدهمىشوند. (5) اسلام برای شما آنقدر احترام قایل است که براى مردها نیست، اسلام شما را مىخواهدنجات بدهد ، اسلام مىخواهد از این ملعبه اى که اینها مىخواهند شما را قرار بدهند نجات بدهد ، اسلام مىخواهد شما را یک انسان کامل تربیت کند.
- زن انسان است. آن هم یک انسان بزرگ. زن مربى جامعه است. از دامن زن انسانها پیدامىشوند. مرحله اول مرد و زن صحیح، از دامن زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته بهوجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست مىکند و با تربیت صحیح خودشکشور را آباد مىکند. مبدا همه سعادتها از دامن زن بلند مىشود. زن مبدا همه سعادتها بایدباشد. (6)
سعادت و شقاوت کشورها بسته بهوجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست مىکند و با تربیت صحیح خودشکشور را آباد مىکند.
- زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورشده زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن ، مرد به معراج مىرود. دامن زن محل تربیتبزرگ زنان و بزرگ مردان است. (7) زنها مردانشجاع را در دامن خود بزرگ مىکنند. قرآن کریم انسانساز است و زنها نیز انسانساز، اگرزنهاى انسانساز از ملتها گرفته بشود ، ملتها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد ، شکستخواهند خورد ، منحط خواهند شد (8) .
آزادى و تساوى زن و مرد از دیدگاه امام
در منظر امامقدس سره اسلام زنان را سربلند و شایسته مىخواهد و آنچه دین گریزان براى زن قایلند ، چیزى جز تباهى و ملعبه شدن نیست، ایشان مىفرمایند:
مقام زن مقام والاست، عالی رتبه هستند. بانوان در اسلام بلند پایه هستند. (9)
ما مىخواهیم زن به مقام والاى انسانیتخودش باشد ، نه ملعبه باشد، نه ملعبه در دستمردها باشد ، در دست اراذل باشد. (10)
اسلام زن را مثل مرد می داند . همانطورى که مرد در همه شؤون دخالت دارد، زن همدخالت دارد ، همانطورى که مرد باید از فساد اجتناب کند ، زن هم باید از فساد اجتناب کند. زنها نباید ملعبه دست جوانهاى هرزه بشوند ، زنها نباید مقام خودشان را منحط کنند و خداىناخواسته بزک کرده بیرون بیایند و در انظار مردم فاسد قرار بگیرند. زنها باید انسان باشند ،زنها باید تقوا داشته باشند، زنها مقام کرامت دارند، زنها اختیار دارند ، همانطورى که مردهااختیار دارند. خداوند شما را با کرامتخلق کرده است ، آزاد خلق کرده است. (11)
اسلام نظر خاص بر شما بانوان دارد ، اسلام وقتى که ظهور کرد در جزیرةالعرب، بانوانحیثیتخودشان را پیش مردان از دست داده بودند ، اسلام آنها را سربلند و سرافراز کرد، اسلامآنها را با مردان مساوى کرد. عنایتى که اسلام به بانوان دارد بیشتر از عنایتى است که بر مرداندارد. (12)
پىنوشتها:
1) صحیفه نور، ج 12، ص 148.
2) شرح چهل حدیث، ص 486 و 487.
3) شرح چهل حدیث، ص 126.
4) صحیفه نور، ج 17، ص 143.
5) صحیفه نور، ج 15، ص 199.
6) صحیفه نور، ج 16، ص 246.
7) صحیفه نور، ج 13، ص 219.
8) صحیفه نور، ج 15، ص 257.
9) صحیفه نور، ج 15، ص 237 و 238.
10) صحیفه نور، ج 9، ص 137.
11) صحیفه نور، ج 15، ص 232.
12) صحیفه نور، ج 13، ص 221.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید