مهم نیست که افراد افسرده به چه میزان ورزش میکنند بلکه مهم اینست که به طور مرتب روزانه وقتی را برای این امر اختصاص دهند.
این حقیقت برای عموم مردم روشن است که ورزش کردن برای مقابله با بیماریهای جسمی یک روش بسیار مناسب و سودمند است. اما تحقیقات جدید نشان می دهد که تمرینات بدنی باعث افزایش توانائی های مغز نیز شده و به انسان در معالجه بیماریهای روانی مانند افسردگی و اضطراب نیز یاری میرساند .
در مقاله ای که در وب سایت انجمن روانشناسی آمریکا درج آمده اشاره شده است که تمرینات بدنی مداوم و روزمره تاثیر بسیاری در معالجه افسردگی افراد دارد.در حقیقت به پزشکان روانشناس توصیه شده که ورزش را در برنامه معالجات بیماران خود گنجانده و برای آن ارزش ویژه ای قائل شوند.
در یکی از جالب ترین تحقیقات کلینیکی مشخص شده است که ورزش نه تنها در معالجه افسردگی بسیار موثر است بلکه نقش بسزائی در جلوگیری از بازگشت این بیماری دارد و با توقف انجام حرکات ورزشی خطر بروز علائم اضطراب و افسردگی افزایش چشمگیری خواهد داشت.
به گفته یکی از روانشناسان مرکز روانشناسی آمریکا مهم نیست که افراد افسرده به چه میزان ورزش میکنند بلکه مهم اینست که به طور مرتب روزانه وقتی را برای این امر اختصاص دهند.
البته به بیمارانی که از افسردگی شدید رنج میبرند توصیه نمیشود که استفاده از داروهای خود را متوقف کرده و تنها ورزش کنند اما تاثیر ورزش بر آنها بسیار زیاد خواهد بود و اگر این بیماران هر روز تمرینات بدنی انجام دهند شانس بهبودی برای آنان قابل ملاحظه است.
ورزش چگونه در معالجه افسردگی و اضطراب موثر است؟
به عقیده محققین ورزش باعث شادی و نشاط و بالا بردن اعتماد به نفس میگردد زیرا افراد افسرده یا اعتماد به نفس ندارند و یا میزان آن در آنان بسیار پایین است. ورزش احساس رضایت باطنی شخص را بالا برده و فرد حس میکند که به موفقیت هایی دست یافته است.
نکته با اهمیتی که باید در نظر گرفت اینست که به دلیل اینکه افراد افسرده باید انرژی کافی برای مقابله با علائم افسردگی داشته باشند بنابراین در انجام فعالیت های ورزشی نباید زیاده روی کرده و حد اعتدال را رعایت کنند.
برای موفقیت در این زمینه بیماران باید قدمهای آهسته بردارند و برای گرفتن نتیجه بهتر باید با یک متخصص ورزشی مشورت کنند. زیرا ورزش در صورتی برای سلامت روان موثر است که به طریق صحیح بکار برده شود .
فوائد ورزش در بهبود افسردگی به طور فهرست وار ارائه میشود :
احساس کاهش قابل ملاحظه غم و اندوه
• افزایش اعتماد به نفس
• ایجاد احساس موفقیت
• افزایش خلاقیت های فردی
اگر در نظر بگیریم که 20 درصد از مردم دنیا دارای درجات مختلفی از افسردگی باشند و از این بیماری رنج میبرند و 50 در صد از مردم اساسا ورزش نمی کنند بنابراین اغلب افراد افسرده یکی از موثرترین روشهای مقابله با افسردگی را از دست میدهند.
قابل ذکر است که ورزش یکی از ارزانترین روشهای درمان افسردگی نیز میباشد.
نقش ورزش در پیشگیری و درمان افسردگی
هدف:1. بررسی تأثیرگذاری ورزش در پیشگیری و درمان بیماران افسرده
2. ارتقاء سطح دانش افراد از فعالیتهای صحیح ورزشی جهت پیشگیری و درمان بیماریهای روحي- روانی
این روزها تقریباً همه از افسرده بودن حرف میزنند ولی افسرده بودن یعنی چه؟ آیا یک اصطلاح پزشکی نظیر عفونی شدن است و یا به مفهوم بیدل و دماغ بودن نزدیکتر است؟ آیا میتوانید افسردگی را به طور روشن با کلماتی که قابل درک برای دیگران باشد توصیف کنید؟ به احتمال زیاد درخواهید یافت که روشن و واضح بودن در این مورد کاری بس دشوار است زیرا کلمه افسردگی به طرق مختلف توسط آدمهای مختلف به کار میرود. برای بعضیها افسردگی یک حالت است، برای بعضی دیگر یک نوع خاص تجربه. برخی از مردم آن را یک واکنش عاطفی در قبال زندگی ميدانند و برخی افسردگی را یک بیماری بشمار میآورند [1]. روانشناس معروف "مارتین سلیگمن" افسردگی را به عنوان سرماخوردگی روانی ميشناسد. این تشبیه به خاطر شیوع فراوان این اختلال روانی است. در حدود 12 درصد مردم در دورانی از زندگی خود به ویژه در جوانی به درجاتی خفیف از حالات افسردگی مبتلا میشوند[2]. هیچ انسانی از افسردگی و اضطراب، تشویش و نگرانی مصون نیست. هر فردی در طول عمر خود بالاخره طعم ناگوار محرومیت، یأس و سرخوردگی و ماتم را مزمزه میکند[3].
افسردگی حالتی از اندوه، ناامیدی و بیچارگی همراه با کندی و رخوت در فعالیتهای فیزیولوژیکی و روانی است. حالتی مشخص همراه با غمگینی، گرفتگی، بیحوصلگی، کاهش عمیق میل به فعالیتهای لذتبخش روزمره مثل ورزش، تفریح و غذا خوردن است. افسردگی در افراد بالای چهل سال شایع است و با آشفتگی و بیقراری همراه است[4].
97 درصد از بیماران مبتلا به افسردگی از کاهش انرژي شکایت دارند که این کاهش انرژی بر روی حرفه، تحصیل و انگیزه فرد تأثیر میگذارد[5].
اتیولوژی افسردگی:
در اکثر اختلالات خلقی، بینظمی در آمینهای بیوژنیک مشاهده میشود. دو واسطه شیمیایی مهم در این زمینه سروتونین و نوراپینفرین میباشد. کاهش میزان سروتونین سبب تسهیل افسردگی میگردد. به طوری که مهارکنندههای اختصاصی بازجذب سروتونین نظیر فلوگزتین تأثیر خوبی در درمان افسردگی داشتهاند. همین طور کاهش میزان نوراپینفرین نیز در گیرندههای پسسیناپسی باعث افسردگی میشود. دوپامین را نیز در پاتوفیزیولوژی بیماری دخیل میدانند. فعالیت دوپامین در افسردگی کاهش مییابد[6].
شایان ذکر است که تن و روان به یکدیگر کاملاً مرتبط هستند و آزردگی یکی، رنجوری دیگری را به همراه دارد. مسائل جسمانی تأثیر چشمگیری بر روان دارند و نباید به آنها بیتوجه بود. اگر نسبت به غذای خود بیتوجه باشيد، خواب ناکافی و نامرتب داشته باشید و هیچگاه به ورزش و فعالیت بدنی کافی نپردازید، به طوری که عضلانی ضعیف و اندامی ناموزون داشته باشید، مطمئن باشید که در برابر ناملایمات روحی نیز آسیبپذیر خواهید بود و احساس و عواطف شما نیز به سهولت ممکن است دچار صدمه شود[2].
درمان افسردگی:
از آنجا که عوامل مختلفی منجر به افسردگی میشود؛ روشهای درمانی مختلفی برای افسردگی وجود دارد، در مواقعی این درمانها عوامل مسبب افسردگی را هدف میگیرند. اغلب این روشها بدان جهت استفاده میشود که مفید بودنشان به اثبات رسیده و یا پزشک در استفاده از آنها آشنایی بیشتری دارد. دارو درمانی اساس درمان افسردگیهای عمده و اساسی است. مؤثر واقع شدن داروهای ضد افسردگی به اثبات رسیده است، اما انتخاب بهترین داروها و به حداقل رسانیدن عوارض جانبی ناشی از مصرف آنها هنوز مسائل مهمی هستند که باید مدنظر قرار گیرند. درمان از طریق شوک الکتریکی ECT در سالهای اخیر بدنام بوده است اما این شیوه هنوز مؤثرترین روش درمانی برای افسردگیهای جدی است و در تخفیف دادن و یا از بین بردن میل به خودکشی بسيار مؤثر است. در بسیاری از موارد وقتی سایر روشهای درمانی مؤثر واقع نمیشوند، درمان از طریق شوک الکتریکی مؤثر است. روان درمانی همیشه برای افسردگیهایی که به اقدام درمانی نیاز دارند، مناسب است. روان درمانی انواع گوناگونی دارد، از روان درمانی حمایتی گرفته تا روشهایی با هدفهای جاهطلبانهتر، برای برطرف ساختن مؤثر نشانههای افسردگی، پیبردن به دلایل روانشناختی افسردگی و کمک به بیمار برای رسیدن به فراست و تغییر ویژگیهای شخصیتی و رفتارهایی که از بازگشت دوباره افسردگی جلوگیری میکند. سایر روشهای درمانی مانند ورزش کردن، محروم کردن از خواب، نور درمانی و جراحی روانی جای بحث دارند و پژوهش درباره آنها ادامه دارد، به نظر میرسد که هریک از این روشهای درمانی در برخی از بیماران مفید واقع شوند[7].
ورزش ضمن حفظ سلامت و ایجاد ورزیدگی جسمانی سبب پرورش روان و رشد شخصیت و تقویت روحی و افزایش شهامت، استقامت و تعدیل عواطف میگردد و نیز باعث رفع انزواطلبی، ترس، افسردگی و دستیابی به شادابی، نشاط و ظهور امکانات درونی انسان و بهرهمندی از آن میشود[8].
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید