در اوت ميلادي يک کشيش آلماني به نام «مارتين لوتر» Martin Luther وقتي در شهر روم بود از شکوه و جلال دربار پاپ و سوء اخلاق روحانيون ايتاليا سخت برآشفت. مدت کوتاهي بعد از اين پاپ لئون دهم که براي تعمير و اتمام بناي کليساي سن پير پول کافي نداشت بر آن شد که به وسيله عفو گناه هاي افراد مختلف پولي به دست آورد تا به مصرف تعمير کليساي سن پير برساند. او ناگهان اعلاميه اي ديد که از جانب پاپ بر در و ديوارها نصب کرده اند و در آن نوشته شده است که افراد مي توانند با دادن پول به دفتر پاپ جهت تعمير کليسا، علاوه بر آنکه گناهانشان بخشوده مي شود در عالم برزخ به غضب الهي دچار نخواهند شد و در آن وادي شاد و خشنود خواهند شد و در نتيجه به بهشت خواهند رفت. لوتر با ديدن اين اعلاميه در کوچه ها و بازارهاي شهر روم براي مردم سخنراني کرد و اعلام کرد که پاپ حق بخشش گناهان را ندارد، فقط خداوند است که مي تواند گناهان انسان ها را عفو کند و او مي گفت که فقط انجيل را بايد معتبر شمرد و براي نجات يافتن همان بس که انسان به مسيح ايمان داشته باشد. ابتدا پاپ به اين اعمال لوتر اعتنايي نکرد و به خيال ايجاد اختلاف بين کشيش ها موضوع را جدي نگرفت ولي وقتي لوتر روي عقايد خود پافشاري کرد پاپ تکفيرنامه اي را عليه او منتشر کرد.
اما مارتين لوتر در کليساي «وي تم برگ» تکفير نامه را پاره کرد و سپس در آتش انداخت ?? دسامبر ???? و به اين طريق رشته رابطه پاپ با لوتر از هم گسست.
او مدعي بود که مي توان انجيل را به هر زباني ترجمه کرد و لازم نيست که حتما انجيل به زبان لاتين نوشته شود و کشيشان بايستي براي جلوگيري از بروز فساد در دستگاه کليسا ازدواج کنند. به علت اينکه مارتين لوتر به پاپ که رئيس کاتوليک ها بود در مورد اجراي مقررات ديني اعتراض يا پروتست داد به مذهبي که او آورد، پروتستان protestant اعتراضيون مي گويند البته پروتست اعتراض در زمينه ديگري هم بود. در آن زمان شارلکن امپراتوري که بر اسپانيا و آلمان حکومت مي کرد قصد داشت که لوتر را که به وسيله يکي از شاهزادگان ساکسوني آلمان در قلعه «وارتبورگ» Wart burg واقع در آلمان پنهان کرده بود، دستگير و تسليم پاپ نمايد تا پاپ او را بسوزاند ولي عده زيادي از شاهزادگان آلماني و مردم که طرفدار «رفرماسيون» Reformation يا اصلاحات مذهبي بودند نسبت به دستگيري لوتر اعتراض کرده و عصيان بر ضد کليساي کاتوليک روم را آغاز کردند که در واقع يک پيام و شورش عمومي بر ضد فساد کليسا به شمار مي رفت.
لوتر در مدتي که در آلمان پنهان بود انجيل را به زبان آلماني ترجمه کرد. با توجه به اين مقدمه مي خواهيم بدانيم که آيا اين عکس العمل لوتر اولين جرقه اي بود که بشکه باروت کليساي کاتوليک را منفجر کرد و يا اينکه قبل از او نيز کساني بوده اند که در واقع الهام بخش لوتر و در واقع پروتست هاي اوليه و اعتراضات نخستين عليه پاپ بوده اند.
ريشه هاي جنبش پروتستاني
ريشه هاي جنبش اصلاح طلبي و اعتراض در رفرم ديني را مي توان در اقدامات «جان ويکليف» مصلح ديني انگليس و «ژان هوس» Jonh Huss اهل بوهم در چک واقع در مرکز اروپا دانست. جان ويکليف يک کشيش انقلابي بود که کتاب مقدس را به انگليسي ترجمه کرد تا مردم خود بخوانند و دريابند و آنچه را کليسا مي گويد کورکورانه نپذيرند. او ضمنا رسالاتي در باب فساد در کليسا نوشت که بعد از مرگش سوزاندند و از ميان بردند. چون دست کليساي روم به او نمي رسيد نتوانستند او را به دادگاه کليسا بکشانند. در يعني سال بعد از مرگش زماني که ژان هوس اهل چک را به سبب مخالفت با کليسا مجازات مي کردند طبق تصميم شوراي کليساي روم استخوان هاي ويکليف را از گور درآورده و سوزاندند.در يک دانشمند چک به نام «ژان هوس» يک رشته سخنراني در دانشگاه پراگ ايراد کرد که پايه اش همانند سخنان ويکليف بود. هوس رئيس دانشگاه بود و سخنان او کليسا را سخت برانگيخت و برآن شد که او را در تکفير کند. در شهر کنستانس سوئيس شورايي از اسقف هايي تشکيل شد که از روم آمده بودند. پادشاه آلمان به شرط تضمين جان ژان هوس او را به کنستانس فرستاد. در شوراي مذهبي کنستانس از او خواسته شد که توبه کند ولي او از عقايد خود دست نکشيد.لذا در زماني که استخوان هاي ويکليف را مي سوزاندند ژان هوس را هم زنده سوزاندند با آنکه ژان هوس زنده سوزانده شد ولي افکارش زنده بود و منجر به شورش هايي شد که شوراي تفتيش عقايد انکيزيسيون، همه مخالفان دستگاه کليسا را مجازات کرد. فردي مثل لوتر با توجه به مبارزاتي که قبلا در اين زمينه شده بود دست به اقدام زد.
لوتر و شخصيت او
لوتر در سال در «ايس لبن» Eislebebn يکي از نواحي ايالت ساکس آلمان به دنيا آمد. پدرش کارگر معدن بود. لوتر در آغاز تحصيل ناچار شد مانند اکثر طالبان علم که بي بضاعت بودند به کارهاي سخت تن در دهد. اما اندکي بعد مردي خيرخواه مخارج او را در دارالفنون «ارفورت» Erfurth به گردن گرفت و لوتر در آن مدرسه به تحصيل فلسفه و حقوق و ادبيات و موسيقي پرداخت.در ?? سالگي يک روز هنگامي که گردش مي کرد ناگهان هوا توفاني گشت و رعد و برق شد.لوتر در آن حالت وحشت و اضطرابي که داشت نذر کرد که اگر از خطر نجات يابد صومعه نشين شود و براي کليسا خدمت کند. پس از مدتي در ?? ژوئيه ???? به صومعه فرقه آگوستين در «وي تم برگ» Wite Mberg رفت و به کسب معلومات ديني پرداخت تا آنکه به رتبه کشيشي نائل شد. علم و فصاحت او به حدي رسيد که مقام استادي حکمت الهي در دارالفنون «ارفورت» را کسب کرد. لوتر مردي حساس و بلند فکر بود. اما هميشه اضطرابي دروني داشت و پيوسته از گناه و شيطان و از عدل خداوندي مي ترسيد و بيم داشت کشيشي که به رسم کاتوليک ها اعترافات او را مي شنيد مي کوشيد که خاطر مشوش او را آرام سازد و او را به عنايات الهي اميدوار سازد. او به اين نتيجه رسيد که بايد به عيسيع اميدوار بود که تسلي بخش است و هراس را از دل ها مي زدايد و به اين گفته «سن پل» Saint paul حواري اميدوار شد که مي گفت: «انسان عادل و با انصاف نجات يافته ايمان خويش است.» و چون به اين گفته سن پل بسيار تاکيد مي کرد اتکاي او به حضرت مسيح بيشتر مي شد. از اين جهت بود که گفت انسان ها فقط بايد به مسيح و اعمال او اعتقاد داشته باشند. او در آلمان پيروان زيادي پيدا کرد. لوتر براي آنکه عقايد خويش را مدرن سازد يکي از شاگردانش را به نام «ملانش تون» Melanchton مامور ساخت تا عقايدش را منتشر کند.
ايجاد وضعيت جديد در اروپا
بر اثر انتشار عقايد لوتر اختلافات مذهبي در اروپا به قدري رشد يافت و زياد شد که عاقبت اروپاي غربي را از لحاظ مذهبي مانند جهات سياسي به دو قسمت و دو اردوگاه تقسيم شد. کليساي قديم يوناني و ارتدوکس روسيه و شرق اروپا خود را از اين اختلافات دور نگهداشت. از نظر پيروان آن کليسا، خود کليساي روم هم از جاده اعتقاد حقيقي نسبت به مسيح به کلي دور و منحرف شده بود. اندکي نگذشت که يک فرد مذهبي سوئيسي به نام «اولريش تسوينگلي» طرفدار لوتر گرديد و سپس در فرانسه «ژان کالون» ???????? به صورت موثرترين اصلاح گر پروتستان درآمد. عقايد لوتر و کالون با آنکه پروتستانتيسم بود با يکديگر تفاوت داشت. کالون عقيده داشت که کليسا بايد از اعمال کاتوليکي خود پيراسته گردد. پيروان کالون از اسقف ها نفرت داشتند و خواستار برکناري آنها بودند. به همين سبب به پيروان کالون «پيوريتان» purintan يا صاحب مذهب خالص مي گويند که از هرگونه پيرايه اي به دور است. کالون مرکز فعاليت مذهبي خود را در سوئيس قرار داد. لوتر در وفات نمود اما جنگ مذهبي بين طرفداران پروتستان و کاتوليک در اروپا در چندين مرحله آغاز شد. ولي در انگلستان نه تنها جنگي رخ نداد بلکه هانري هشتم از اوضاع آشفته کليساي کاتوليک استفاده کرد و مذهبي آورد که رئيس آن را خودش تعيين مي کرد. در انگلستان پادشاه چندزنه يعني هانري هشتم از فرصت استفاده کرد و با پاپ مخالفت کرد و جانب پروتستان ها را گرفت. به قول نهرو در نگاهي به تاريخ جهان هانري هشتم از اين جهت حامي پروتستان ها شد که مي خواست جانب خودش را بگيرد. او به املاک وسيع کليسا در انگلستان چشم داشت و پس از آنکه روابط خود را با کليساي روم قطع کرد تمام دارايي و املاک گرانبهاي کليساها و صومعه ها و سازمان هاي مذهبي را توقيف و مصادره کرد.دليل خصوصي و شخصي قطع رابطه هانري هشتم با پاپ روم اين بود که او مي خواست همسرش کاترين را طلاق دهد و با زن تازه اي ازدواج کند و پاپ بر طبق مقررات کليساي روم با اين امر موافقت نمي کرد. هانري هشتم در استقلال مذهبي انگليس را اعلام کرد و دستور داد که سراسقف کليساي کانتربوري انگليس را به دستور او تعيين کنند. او به رغم نظر پاپ زوجه خود کاترين را طلاق داد و با «آن بولين» Anne Boleyn ازدواج کرد و مذهب مستقلي به نام «انگليکان» Anglican ايجاد کرد که مقررات آن آميزه اي بود از آئين کاتوليک، پروتستان هاي لوتري و عقايد مذهبي کالون. پروتستان هاي فرانسه را که عقايدشان مخلوطي از عقايد لوتر و کالون بود به نام «هوگو نت» Hugue Notes مي گفتند.
جنگ هاي مذهبي در اروپا
يعني در مدت سال هر يک از ممالک فرانسه و آلمان و به فاصله سال يک رشته جنگ هاي مذهبي واقع شده که مدت دوام هر يک از آنها ?? سال بوده است. جنگ هاي ??ساله فرانسه و جنگ هاي ساله آلمان اطول کشيد و فقط بين اين دو رشته جنگ هاي مذهبي ?? سال فاصله بوده است.در نتيجه رويارويي عقايد لوتري ها وکالوني ها با کاتوليک ها در فرانسه منجر به جنگ هاي خونيني شد که در نتيجه در يعني در زمان سلطنت شارل نهم به تحريک ملکه مادر يعني «کاترين دومديسي» در ?? اوت در روز «عيد بارتلمي» Saint Barthelmy عده زيادي پروتستان و هوگونت قتل عام شدند تا آنکه در زمان سلطنت هانري چهارم در ?? آوريل به وسيله فرمان نانت آزادي مذهب پروتستان اعلام شد.
منابع:
? کليات تاريخ، ه.ج.ولز ترجمه مسعود رجب نيا، بنگاه ترجمه و نشر کتاب تهران،
? جلد اول کتاب نگاهي به تاريخ جهان، نهرو، ترجمه محمود تفضلي، اميرکبير تهران،
? تاريخ قرون جديد نوشته آلبرماله ترجمه فخرالدين شادمان، ابن سينا، تهران،
? بزرگان فلسفه، هنري توماس، ترجمه فريدون بدره اي، بنگاه ترجمه و نشر کتاب تهران،
? نگاهي گذرا بر جريانات بزرگ تاريخ جهان نوشته سيروس غفاريان، دانشنامه بزرگ فارسي، تهران
نويسنده : سيروس غفاريان
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید