افشاي سوءاستفاده جنسي از کودکان توسط کشيشها در اروپا و ايالات متحده، کليساي کاتوليک رم را با بحران عظيمي مواجه کرده است. در نتيجه بسياري از کاتوليکها به انتقاد از ساختار و قوانين حاکم بر کليساي کاتوليک پرداختهاند. از سوي ديگر بسياري از اعضاي روحاني کليساها و کشيشها نيز خواهان انجام اصلاحات در کليساي کاتوليک شدهاند.
اگرچه در سالهاي اخير کشيشهاي آلماني با اتهامات متعددي روبهرو شدهاند اما به باور بسياري از کاتوليکها اين بحران، بحراني جهاني ونه ملي است. بسياري از کاتوليکها در صدد ايجاد تغيير در فرهنگ تثبيت شده کليسا هستند. به موجب اين فرهنگ ديرينه، کشيشها به لحاظ اعتبار و منزلت در درجه بالاتري نسبت به کشيشنشين*ها قرار دارند.
اولويت اصلي بسياري از کاتوليکها، بازگرداندن فضاي روحاني و معنوي به کليساها و پايان بخشيدن به سلطهاي فرهنگي است که براي کشيشها جايگاه والاتري در نظر ميگيرد وآنها را به لحاظ ديني در مرتبه بالاتري در مقايسه با ساير کاتوليکها قرار ميدهد. به باور آنها بحران سوءاستفاده جنسي از کودکان، بخشي از يک بحران عميقتر و همچنين ريا وتزوير موجود در ميان کشيشهاست، هر چند آنها معتقدند هنوز هم براي رهايي از اين بحرانها فرصت کافي باقي مانده است. در آلمان ـ سرزمين مادري پاپ بنديکت ـ کشوري که بحران آزار واذيت جنسي از ماه ژانويه به اين سو تشديد شده است.
گزارشها حاکي از آن است که بسياري از کشيشنشينها اقدام به ترک کليسا کردهاند. بسياري از کاتوليکهاي مومن و متعصب از رسواييهاي اخير متحير و سردرگم شدهاند و درصدد يافتن راه حلي براي بازگرداندن اعتبار اخلاقي به کليسا هستند. هانس کونگ يکي از روحانيون کاتوليک که از سوي کليساي رم نيز بشدت مورد انتقاد قرار گرفته است در نامه سرگشادهاي که اخيرا در 18 آوريل به اسقفهاي کاتوليک نوشته است، رسواييهاي اخير را «بدترين بحران به وجود آمده براي اعتبار کليسا» از زمان عصر اصلاحات دانسته است. کونگ در اين نامه طرحهاي خود را براي انجام اصلاحات بيان و پاپ را متهم کرده است که در سال 2001 با ارسال نامهاي محرمانه به اسقفها از آنان خواسته است تا موارد تخلف و سوءاستفادههاي جنسي کشيشها را افشا نکنند.
تنها را ه بازگشت اعتبار
ولفگانگ استرم با فراخوان بسياري از کاتوليکها در يک مجموعه ورزشي در حومه مونيخ با صدور بيانيهاي از رهبران کليسا خواسته است صراحتا به گناهان و اعمال خلاف خود اعتراف کنند.
وي در اين مورد ميگويد، من از رهبران کليساها ميخواهم که با صداقت در برابر مردم بگويند مسووليت اين بحرانها و رسواييهاي اخير بر عهده ماست و ما اشتباهات خود را ميپذيريم. اين تنها راهي است که ميتوان آبرو واعتبار از دست رفته را به کليسا بازگرداند.
با توجه به بحراني که در جامعه کشيشان به وجود آمده است بسياري از اعضاي عادي شوراي کاتوليک در صددند با حضور در جامعه به ترميم وجهه مخدوش شده کليسا بپردازند. استرم نيز همانند بسياري از کاتوليکهاي آلماني مشکلي با ازدواج کشيشها ندارد و معتقد است قوانين الزامآور تجرد در ميان کشيشها بايد تغيير کند.
روديگر براگمن يکي از کاتوليکهاي آلماني نيز ميگويد، بحرانهاي اخير يک سوال مهم و اساسي را به ذهن هر فرد متبادر ميسازد که آيا بايد کليسا را ترک کرد يا در عضويت آن باقي ماند؟ من معتقدم که بايد در کليسا باقي ماند؛ چرا که اين روش تنها راه کمک به بازگشت مجدد اعتبار و آبروي کليساست. با ترک کليسا ديگر صداي اعتراضآميز ما به گوش کسي نخواهد رسيد. اما در مقطع کنوني من ديگر نميتوانم اين رسواييها را همانطور که هست بپذيرم. معضلات و ناهنجاريهاي پيشروي ما بسيار گسترده است و ما بايد به تعاليم حضرت مسيح رجوع کنيم نه نهاد کليسا و کشيشهاي حاضر در آن.
اظهارنظر آندراس باتلف يکي ديگر از کشيشها در اين مورد بسيار جالب است.
وي معتقد است که وجهه و تصوير يک کشيش به عنوان فرد مقدسي که رسيدن به کمال و درجه روحاني او براي ساير افراد غيرممکن است هماکنون از بين رفته است که اين امر به نظر من يک موهبت به حساب ميآيد؛ البته به شرط آنکه ما بتوانيم خود را از ارتباط دوطرفه مريد و مرادي رهايي ببخشيم. اين ايده که کشيشها برتر و بهتر از ساير مردم هستند، ايدهاي است که تاريخ مصرف آن گذشته است. اين نظر با روح قوانين شوراي دوم واتيکان مبني بر کشيش بودن تمام معتقدين به دين مسيحيت سازگار و متناسب است.
فرانک فلين از دانشگاه واشنگتن در اين زمينه معتقد است که موضوع اصلي و مورد نظر کاتوليکها پايان دادن به شکل کنوني مسيحيت است که در آن برخي از مسيحيان در کليسا مقدستر از ديگران به حساب ميآيند، امري که در سالهاي ابتدايي تشکيل کليسا به هيچ عنوان وجود نداشت.
در باواريا که پايگاه اصلي کاتوليکهاست و در آن هم کليساهاي محافظهکار و اصلاحطلب فعاليت ميکنند، ماجراي رسوايي کشيشها در ماه ژانويه بسيار خبر ساز شد.
پدر باتلف ميگويد: تا پيش از اين بسياري بر اين باور بودند که افراد تبهکار را تنها در جامعه آمريکا ميتوان پيدا کرد اما هماکنون اين ماجراها به منازل مردم آلمان کشيده شده است. پروندههاي مطرح شده در چند وقت اخير تلاش رهبران کليسا براي سرپوش گذاشتن بر رسواييهاي اخلاقي کشيشها را با ناکامي مواجه کرده است.
افشاي پي در پي رسواييهاي جديد موجب ايجاد نوعي فضاي توام با ترس، تهمت و افترا و همچنين شرمساري و تشويش بسياري از کاتوليکها شده است.
سوءاستفاده از کليسا
در ژانويه گذشته کشيش يک مدرسه پسرانه مذهبي در برلين از داستانهاي متعدد سوءاستفاده جنسي پرده برداشت که داراي پيامدهاي زنجيرهاي منفي در کشور آلمان بود. چند هفته پيش نيز شواهد و مدارکي هولناک مبني بر آزارجنسي در کليسايي در منطقه باواريا افشا شد. پس از آن موضوع کشيش پيتر هولرمن مطرح شد که در آن وي به عنوان «فردي که داراي تمايلات جنسي نسبت به کودکان است» معرفي شده بود.
روز 21 آوريل نيز اسقف والتر ميکسا که در ابتدا اتهام تنبيه کودکان بيسرپرست و استفاده از منابع مالي صندوق کودکان بي سرپرست به نفع خود را انکار ميکرد در نهايت استعفاي خود را تقديم پاپ کرد. با تشديد بحران در زمستان گذشته اسقف مارگت کسمن از شخصيتهاي برجسته پروتستان نيز به دليل اتهام رانندگي در حالت مستي دستگير شد. چند روز پس از آن نيز وي از مقام خود کنارهگيري کرد. نکته قابل توجه اينجاست که بسياري از محافل کاتوليک نيز نارضايتي خود را از عدم استعفاي رهبران خود اعلام کردهاند.
برنارد بوتلر يکي از ناشرين مطرح در آلمان که خود در مدارس مذهبي رشد و پرورش يافته است با اشاره به موضوع استعفاي پروتستانها ميگويد ما هنوز هم منتظر ارسال علائمي مشابه از سوي کليساي کاتوليک در مونيخ هستيم. به نظر ميرسد تزوير و رياکاري در کليسا نهادينه شده است. رهبران ما به اسم خدا در کليسا حضور دارند و فعاليت ميکنند. اين رهبران نمايندگان بانکهاي خصوصي نيستند!
* کشيشنشينها کساني هستند که در کليسا اقامت کرده و به خدمت خداوند درميآيند تا پس از طي مراحلي به مقامات روحاني دست يابند.
نويسنده : کريستين ساينس مانيتور
مترجم : عليرضا ثمودي
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید