چگونه برای کودکان خاطره سازی کنیم؟
افسوسِ گذشتن روزگار کودکی، بسیاری از ما را گاه و بی گاه در آغوش می گیرد؛ مثل گل سرخی که با همه لطافت و زیبایی اش خارهایی هم دارد. اما این خاطرات برای خیلی ها بی هیچ نشانی از آن روزهاست؛ بی هیچ نشانی از مادربزرگ، پدربزرگ و حتی مادر و پدری که آن روزها همراه مان بوده اند. خیلی از ما وقتی یاد آن روزگار می افتیم، پناه می بریم به آلبوم عکس های مان و آرزو می کنیم در آنها نشانی باشد از آن روزها. گاهی چیزی پیدا می کنیم و گاهی دست خالی برمی گردیم....
«نفس عمیق» این هفته ohxمی خواهد با همسرانی که فرزندی در راه دارند یا صاحب فرزندی شده اند و یا حتی با پدربزرگ و مادربزرگ خوش ذوقی که نوه شان را بزرگ می کنند؛ از درست کردن جعبه خاطرات کودکی بگوید، جعبه ای که می تواند درون خود چیزهایی را جای دهد که گاه با دنیایی از پول و ثروت قابل مقایسه نیستند.
گاهی وقت ها هیجان های قبل از تولد نوزاد باعث می شود از کنار این روزهای پرهیاهو خیلی ساده بگذریم و حتی به خاطر سیل اضطراب هایی که در اطراف مان است، خیلی از خاطرات این روزها را به یاد نیاوریم؛ در حالی که می توانیم حجم زیادی از جعبه خاطرات کودکی فرزندان مان را با همین روزها پر کنیم. می پرسید چگونه؟ با ما همراه شوید.
● روزنگاری
روزی که متوجه شدید بچه ای در راه است، چه روزی بوده؟ چه ساعتی؟ چه ماهی از سال؟ در حال انجام چه کاری بوده اید؟ نوشتن همه اینها می تواند جالب باشد.این یادداشت می تواند هم از طرف مادر نوشته شود، هم از طرف پدر. حتی می توانید جداگانه درباره احساس تان از ورود او به زندگی خانوادگی تان بگویید. از اینکه چه آرزوهایی برای او دارید، حتی خودتان را چه پدر یا مادری می بینید؟ فکر می کنید پدر خوبی باشید؟ فکر می کنید مادر مهربانی باشید یا سخت گیر؟ نوشتن همه اینها می تواند به خودتان هم آرامش بدهد. یک نمونه از این قبیل نامه ها را بخوانید، جالب است:
«دختر یا پسر گل ام! راست اش هنوز نمی دانم تو پسری یا دختر. همین امروز برگه آزمایش را گرفتم و تو تازه یک ماهه شده ای. تنهایی به آزمایشگاه رفته بودم و آن قدر هیجان داشتم که انگار پاهایم روی زمین نبود! با اینکه فکر نمی کردم داشتن بچه این همه هیجان زده ام کند اما این اتفاق افتاده بود. روی صندلی آزمایشگاه با چشم های بسته مدام قیافه تو را تصورمی کردم! راستی قرار است شبیه کی بشی؟ شبیه بابا؟ سبزه و قدبلند یا شبیه من: کمی سفید با چشم های قهوه ای؟ راستی بابا در سفر است و هنوز از آمدن تو خبر ندارد...»
شاید بگویید من هیچ وقت اهل نوشتن نبودم. خب یاد بگیرید و این یک فرمول ساده است که اول دست شما را می گیرد و کمک می کند به اینکه بنویسید و بعد کم کم فراموش می شود چون شما یاد گرفته اید، چگونه بنویسید:
▪ تاریخ (روز،ماه، سال، ساعت)
▪ مکان(شهر، خانه، حتی آدرسی که در آن زندگی می کنید)
▪ اتفاقی که امروز افتاده
▪ حسی که دارید
● خاطرات تصویری
شما می توانید برگه های آزمایش، تصاویر سونوگرافی و نوار ضربان قلب او را به این جعبه اضافه کنید. برای نگهداری بهترشان حتی می توانید یک دفتربزرگ نقاشی تهیه کنید و آنها را کنار یادداشت روزانه بچسبانید. کار دیگری که اتفاقا خیلی جالب است و بسیاری از آن غافل ایم، فیلم برداری است. خیلی از ما وقتی کودک پا به دنیا می گذارد، شروع می کنیم به فیلم برداری لحظه به لحظه که به جای خودش خوب است اما شما می توانید این فیلم برداری ها را زودتر شروع کنید، با گرفتن فیلم از مادر خانواده، پدر خانواده، مادر بزرگ و پدر بزرگ و عمه و خاله و دایی و حتی می توانید از آنها بخواهید با بچه ای که هنوزمتولد نشده حرف بزنند.
این کار یک امتیاز ویژه دارد. متاسفانه خیلی از ما در دوران کودکی عزیزانی را از دست می دهیم که بعدها افسوس آنها را می خوریم و دل مان می خواهد از آنها بدانیم و آرزو می کنیم کاش حس آنها را به خودمان می دانستیم. این فیلم برداری ها می تواند کمی جای خالی که وجود دارد را برای ما پر کند. حتی این کار محدود به افراد نمی شود. شما می توانید از خانه قدیمی پدربزرگ و مادربزرگ که برای فروش گذاشته شده، خانه قدیمی خودتان، شهری که تا قبل از ورود «کوچولو» در آن زندگی می کردید را درون تصاویر عکاسی و فیلم برداری جای دهید.
● مراسم اسم گذاری
شاید هر از چند گاهی اسمی به ذهن تان می رسد. آنها را چه می کنید؟ اگر جایی در دفترچه ای یادداشت کنید، می توانید بعدها با خواندن بعضی از آنها و اینکه چه چیزی موجب رد یا قبول شان شده یادی از گذشته کنید. این کار برای فرزندتان هم جالب خواهد بود، وقتی با خودش تصور می کند اگر به جای اسم سینا، اسم اش امیرعلی یا محسن یا.... بود. البته به مواردی که می توان قبل از تولد در جعبه خاطرات جای داد اضافه کنید: تصاویری از اولین تخت و کمد، مراسم آورده شدن سیسمونی، تصاویر مربوط به روز رفتن به بیمارستان و....
● یادگارهای بعد از تولد
خب، در این روز و روزگار، اکثر ما تصاویر زیادی از بچه های مان داریم؛ آلبوم های فراوان، فیلم های کوتاه و بلند. هر چند همه اینها خوب است اما کافی و کامل نیست. نگاهی به آلبوم خودتان بیندازید. خیلی از عکس های کودکی های ما یا از مراسم تولد است یا عکس های رسمی در آتلیه، در حالی که می توان عکس های زنده تر و واقعی تری داشت. حتی می توان فیلم های جالب تری گرفت. نمی دانم شما آن ویدیو کلیپی را که پدری یواشکی از پسرش که در حال دزدی از یخچال است، فیلم گرفته، دیده اید؟ این صحنه هاست که باید یادگار بماند، صحنه هایی که نه تنها می خنداندمان که صدای قهقهه مان را تا ۱۰ خانه آن طرف تر با خود می برد و یک خاطره واقعی است. گرفتن فیلم های پنهانی، گرفتن عکس بدون اینکه به «بچه» پزی داده شود، در حال خراب کاری یا نقاشی کردن و یا حتی دزدی از یخچال یا وقتی که کفش پدر و مادرش را پوشیده حتما امتحان کنید و بی خیال آتلیه و عکس های غیرواقعی و بدون حس شوید. حرف از عکس و فیلم شد. شما می توانید این آرشیو را حتی کامل تر کنید. چگونه؟ خیلی از آلبوم ها برگه و جایی برای توضیح عکس دارند. حتما این برگه ها را پر کنید، مخصوصا با اتفاق های خاص!
● جای پای تو
خیلی از ما وقتی دست و پای نوزادی را می بینیم خنده مان می گیرد و باور نمی کنیم ما هم روزی در این ابعاد دست و پا داشتیم. دفتر نقاشی که اول مطلب خریداری اش را به شما توصیه کردیم را یادتان هست؟ هر ماه دست و پای نوزادتان را روی برگه های سفیدش بگذارید و دور آنها خط بکشید. یک کار جالب دیگر ثبت تغییرات قدی بچه ها است، اگر در اتاق شان خط کش هایی را نصب کنید که در مغازه های فروش وسایل سیسمونی وجود دارد. هر از چند گاهی او را کنار این خط کش بگذارید و قدش را یادداشت کنید و حتی عکس او را بگیرید.
● خاطرات مدرن
دنیای اینترنت هم پر شده از یادگاری هایی برای آینده. فکر کنید فرزند ۲ ساله شما ۲ سال و ۹ ماه است وبلاگ یا سایت دارد و این وبلاگ یا سایت قرار است ۱۷، ۱۸ ساله یا بیشتر شود. اگر اهل اینترنت هستید، می توانید پنجره این جعبه خاطرات کودکی را در دنیای مدرن باز کنید.
سارا جمال آبادی
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید