در اولين مرحله از حيات در جهان روحي پس از مرگ که شبيه حيات زميني است ارواح تغييرات را تجربه مي کنند و ...........
اگر در اين انديشه باشيم که جهان روحي پس از مرگ يک جهان بسته و محدود براي استراحت و آرامش ارواح پس از يک دورۀ حياتي بوده و يا محلي براي جزاي بدکاران است و آن را جهاني در حال سکون و بي حرکت بدانيم شعور انساني خود و عظمت خلقت خداوندي را کوچک و ناچيز شمرده ايم که نشان از درک ضعيف و گرفتار مادي ما دارد زيرا حيات همواره به سمت ترقي در حرکت است و هرگز نمي ايستد و اين قانون حرکتي در جهان روحي و همۀ جهان ها وجود دارد انسان پس از مرگ وارد يک مرحلۀ حياتي جديد مي گردد که در اولين مراحل بسيار شبيه اين حيات مادي مي باشد با اين تفاوت که در جهان روحي براي شروع نيازهاي اوليه مانند حيات مادي وجود ندارد و روح در تأمين نيازهاي خود به سادگي و بدون هيچ زحمتي قادر و توانمند است و از آنجايي که ارواح در جهان روحي مانند زمين نياز به خوردن و آشاميدن ندارند مشکلاتي از قبيل تهيه آذوقه و غيره هم ندارند البته چنانچه بر حسب عادات زميني ارواحي که تازه وارد جهان روحي شده اند نياز به غذا را در خود احساس کنند مي توانند آن غذا را آماده کنند اما بدون اينکه از آن غذا بخورند طعم و مزۀ آن غذا را در دهان خود احساس مي کنند زيرا ارواح مانند جسم مادي داراي دستگاه گوارش نيستند و مواد لازم حياتي خود را از راه تنفس که در هواي جهان روحي موجود است تأمين مي کنند .
در جهان روحي ارواح مشغول يک زندگي هدفمند مي گردند و همانند زمين کاملاً آزاد هستند و در امور خود تصميم گيرنده هيچ نيروي خارجي بر آنها تحميل نمي گردد و يک زندگي آزاد و مستقل دارند .
نيروي خير و شر در جهان روحي نيز وجود دارد و خوبي و بدي همچنان پيرامون حيات در گردش است ارواح در جهان روحي نيازي به استراحت هاي طولاني ندارند و در آنجا مانند زمين شب و روز نيست هوا هميشه روشن است همانند سحر يک حالت روشن تر از گرگ و ميش دارد و در شب کمي تيره تر از گرگ و ميش اما شفافيت روشني به مراتب فراتر از اين جهان مادي است ارواح براي جابجايي در جهان روحي نيازي به وسيله ندارند و از قدرت فکر در قالب تجزيه و ترکيب بهره مند هستند ارواح در جهان روحي داراي عواطف و احساسات بالاتري نسبت به اين جهان مادي هستند و در آنجا عشق به شکل زيبا و حقيقي وجود دارد و همچنين موسيقي در جهان روحي طنين انداز است و بطور کلي ارواح در جهان روحي به تدريج تغييرات را تجربه مي کنند و اينطور نيست که ناگهان وارد يک جهان ناشناخته و کاملاً بيگانه از نظر ساختاري بشوند که غير قابل درک باشد و در خصوص استفاده از قدرت عقل و تأثير آن در ماده که اصل وجودي حيات در جهان روحي است نيز ارواح به محض ورود به جهان پس از مرگ قادر به استفاده از آن هستند زيرا در ابتداي خلقت شرايط حضور در جهان هاي متفاوت در وجود روح نهاده شده و قابليت حضور در تمام مراحل حياتي را داراست .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید