زن يك موجود عاطفی است.غالبا احساساتش بر تعقلاتش غلبه دارد.
خوشباورتر از مرد است.زودتر تحت تاثير قرار ميگيرد.زودتر فريبميخورد.چون روحیحساس و لطيف دارد زود متاثر ميشود.زود شيفته ومجذوب ميگردد زود آزرده خاطر ميشود.در مقابل خواستههای نفسانی ومظاهر فريبنده خيلی زود متاثر ميشود و كنترل احساساتبرايش دشواراست.هنگاميكه عواطفش تحريك شد بدون اينكه در عواقب امورخوببينديشد تصميم ميگيرد.پس اگر مرد بر اعمال و رفتار همسرش نظارتداشته باشد بهصلاح خانواده ميباشد و بدينوسيله ميتواند بسياری ازخطرات احتمالی را دفع كند.
بدين جهت در آيين مقدس اسلام مرد بعنوان قيم و سرپرستخانوادهتعيين شده در مقابلآنها مسئوليت دارد.
خداوند حكيم در قرآن شريف ميفرمايد:
«مردان سرپرست و كارانديش زنانند زيرا خدا بعض كسانرا بر بعضديگر برتری داده است وبرای اينكه از مالهای خويش خرج كردهاند.پسزنان شايسته،فرمانبردار و حافظ غيبند (1) ».
مرد چون به عنوان سرپرستخانواده شناخته شده نميتواند همسرشرا باختيار خود رهاكرده در اعمال و رفتارش نظارتی نداشته باشد.بلكهمسؤوليت ويژهاش اقتضا ميكند كههمواره مراقب او باشد و از دورادور براعمال و حركاتش نظارت كند مبادا در اثر خوشباوری وساده لوحیمنحرف گردد.اگر ديد با افراد ناباب و فاسد معاشرت ميكند با زبان خوش او رامتنبه سازد و ضرر و زيان آنرا برايش تشريح كند.و به هر طور شدهدوستی و رفت و آمد آنها راقطع كند.اجازه ندهد با لباسهای بدن نما وآرايش كامل و بیبند و بار از منزل خارج شود وخودش را در معرضچشم چرانی بيگانگان قرار دهد.اجازه ندهد در مجالس فساد شركتكند.
زن اگر در معاشرتها و رفت و آمدها مطلق العنان و بیقيد و بند باشد و كسیاز وی مراقبتنكند ممكن استبدام ناپاكان و ديو صفتان گرفتار شدهدر واديهای فساد و بد اخلاقی سقوطكنند.
مرد بايد به آمار بانوان بيگناهی كه در اثر عدم مراقبتشوهر تحتتاثير القاآت شيادان وفريبكاران قرار گرفته به واديهای فساد كشاندهشدهاند،مراجعه كند و قبل از اينكه همسرمعصومش نيز گرفتار شود ازخطر جلوگيری كند.
چه بانوان پاكدامن و خانهداری كه در يك شبنشينی غير مشروعيا در يك مجلس عمومیفاسد،فريب خورده آبرو و شوهر و خانه وفرزندانشان را از دست دادهاند؟كسی كه به همسرشاجازه ميدهد كهبدون حجاب كامل اسلامی از منزل خارج شود و در هر مجلسی شركت كندوبا هر كسی طرح دوستی بريزد بزرگترين خيانت را بخودش و همسرشانجام داده است.زيرابدينوسيله آن بانوی بيگناه را در معرض صدها خطرقرار داده كه رهائی از آنها كار آسانینيست.كار پنبه سوختن و كار آتشسوزاندن است كسی كه پنبه را در معرض آتش قرار دهد وانتظار داشتهباشد نسوزاند احمق و سفيه شمرده ميشود.
چقدر نادان و پر توقعند مردانی كه همسران و دختران خويشرابدون حجاب كامل اسلامی وبا وضع زننده از منزل خارج ميسازند و در معرض چشمچرانی جوانان قرار ميدهند و انتظاردارند بدون اينكه متلكیبشنوند و كوچكترين نظر خيانتی بآنها بيفتد به منزل بازگردند!!آزاديهایدروغين و غلط همين آثار و لوازم بلكه بدتر از اينها را در بر دارد.زن اگردرخواستههای غير مشروعش پيروز گشت و قدمی به جلو نهاد و توانستشوهر خويشرا مطيعگرداند روز بروز دائره خواستههايش توسعه میيابد وتا پيروزی كامل ميراند.در آنصورت نهتنها خودش بلكه شوهر وفرزندانش را به بدبختی و سيه روزی خواهد انداخت.
بدين جهت پيغمبر اسلام فرمود:مرد سرپرستخانوادهاشمحسوب ميشود و هر سرپرستینسبتبه زيردستانش مسؤوليتخواهدداشت (2) .
پيغمبر اكرم (ص) فرمود:زنان را به كارهای نيك دستور دهيد قبلاز اينكه شما را به كارهایبد وادار كنند (3) .
حضرت صادق عليه السلام فرمود:سعادت مرد در اينست كهسرپرست و قيم خانوادهاش باشد (4) .
پيغمبر اسلام صلی الله عليه و آله فرمود:هر كس از همسرش اطاعتكند خدا او را برو درآتش خواهد افكند.عرض شد يا رسول الله اين چهاطاعتی است؟فرمود:زن از شوهرشبخواهد كه به حمامهای عمومی وعروسيها و عيدها و مجالس سوگواريها برود و لباسهاینازك و ظريفبپوشد و مرد باو اجازه بدهد (5) .
پيغمبر اكرم فرمود:هر مردی كه زنش آرايش كند و از منزل خارج شود ديوث است و هركس او را ديوث بنامد گناهكار نيست.و هر زنی كهزينت كرده و خوشبو از منزل خارج شود وشوهرش بدان امر راضی باشدخدا در مقابل هر قدمی كه برميدارد برای شوهرش خانهای دردوزخ بناخواهد كرد (6) .
در خاتمه لازم است دو مطلب را يادآور شوم:
مطلب اول-درست است كه مرد بايد از همسرش مراقبت كندليكن بايد از روی عقل و تدبيرو در نهايت متانت و احتياط انجام بگيرد.
بايد حتی المقدور از تندی و خشونت اجتناب كرد.تا ممكن استبصورتامر و نهی نباشدمبادا زن احساس محدوديت و سلب آزادی كند و در قبالآن عكس العمل نشان بدهد و بسااوقات كار به لجبازی و ستيزهگری منتهیشود.بهترين راه موفقيت،حسن تفاهم و جلباعتماد و اظهار محبت وخوش اخلاقی است.بايد همانند يك مربی دلسوز و مهربان با زبانخوشو بصورت خيرخواهی مصالح و مفاسد امور را برای همسرش تشريح كندتا خودش باميل و رغبت كارهای خوب را انجام دهد و از كارهای مضراجتناب نمايد.
مطلب دوم-مرد بايد حد اعتدال و ميانهروی را حفظ كند.
چنانكه بیقيدی مطلق و لااباليگری صلاح نيست همچنين سختگيری ووسواسيگری نيزعواقب خوبی ندارد.زن نيز مانند مرد آزاد آفريده شدهاحتياج به آزادی دارد.بايد در معاشرتهاو رفت و آمدهای بیخطر آزادیداشته باشد.
بايد به او آزادی داد كه به خانه پدر و مادر و برادر و خواهر و ساير خويشانش رفت و آمد كند وبا دوستان شناخته شده و مورد اعتمادمعاشرت نمايد.مگر در موردی كه مفسدهای در برداشته باشد.بهر حالممنوعيتبايد حالت استثنائی و محدوديت داشته باشد،اگر از حدخودگذشت و بصورت سختگيری و سلب آزادی در آمد غالبا عواقب خوبیندارد.ايجاد كدورتو عقده ميكند،صفا و صميميتخانوادگی را بر همميزند.ممكن است زن در اثر فشارها وسختگيريهای زياد جانش بستوهآمده تصميم بگيرد بهر طور شده قيد و بندها را پاره كند وخودش را آزادسازد.حتی ممكن است در اثر ناچاری به طلاق و جدايی هم راضی شود.
به داستان زير توجه فرماييد:
خانم جوانی بنام...در دادگاه حمايتخانواده به خبرنگار اطلاعاتگفت:پنجسال پيش با جوانیبنام...ازدواج كردم.در آنموقع سرم پر ازشور جوانی بود كه متاسفانه چندان دوامی نداشت.اكنون حاصل ازدواج مايك پسر و يك دختر است.چندی استشوهرم عينك بدبينی به چشمزدهو نسبتبه همه بدبين است.در نتيجه زندگی را به كام ما تلخ كرده است.
اجازه نميدهد با هيچكس معاشرت كنم.بدتر اينكه وقتی از خانه خارجميشود در را برویمن و بچهها قفل ميكند و ما تا بازگشت او در قفس خانهزندانی هستيم.حتی اين حق را هم ازمن گرفته كه گاهگاهی بديدن پدر ومادرم بروم.فاميل من هم بخاطر اخلاق شوهرم ديگربديدن ما نمیآيند.
حالا سينهام پر از غصه شده.از يك طرف نگران سرنوشت كودكان خودهستم و از سوی ديگرطاقت ادامه زندگی را ندارم.آمدهام تا دادگاه حمايتخانواده درباره طلاق من تصميم بگيرد (7) .
اين قبيل مردها كه متاسفانه نمونههای فراوانی هم دارند در اثربدبينيهای بيجا يا عادتهایغلط آنقدر بر همسرانشان سختگيری ميكنند كهآن بيچارهها بستوه آمده با اينكه به شوهر وفرزندان خويش علاقه دارند دراثر ناچاری تقاضای طلاق و جدايی ميكنند،آخر چه وجهیدارد كه مردبرای اظهار قدرت و مردانگی همسر بيگناهش را به طوری زندانی كند كهحتیحق ملاقات با پدر و مادر و ساير خويشانش را نداشته باشد؟آيا فكرنميكنند كه گاهی همينسختگيريها اسباب انحراف بعض بانوان پاكدامنرا فراهم ساخته است؟آيا فكر نميكنند كه دراثر همين سختگيريهای غلطچه خانوادههايی از هم متلاشی شدهاند؟
بر فرض اينكه بانوی عاقل و فداكاری بود و با همين وضع ساختليكن بدون شك در چنينخانوادهای صفا و صميميت وجود نخواهدداشت.چگونه ميتوان از بانوييكه خودش را مسلوبالاختيار و زندانیخانه ميداند انتظار داشت كه نسبتبه شوهر و فرزندانش اظهار محبتكندو از روی ميل و رغبت وضع منزل را مرتب سازد؟
تنبيه
زن و شوهر گر چه يك زندگی مشترك خانوادگی را تشكيلميدهند و بايد در اداره امورمنزل تشريك مساعی نمايند ليكن بهر حال دربعض موارد اختلاف سليقه هم دارند.مرد ميلدارد تمام امور خانوادهمطابق خواستخودش انجام بگيرد و زن مطيع او باشد،بر عكس زنهمهمين خواست و تمايل را دارد.در اينجاست كه صدور اوامر و نواهی ازطرفين آغاز ميشود ومخالفتها و كشمكشها شروع میگردد.بهترين راه حل اينست كه زن و شوهر دست از امر ونهی بردارند و در موارداختلاف با مشورت و تبادل نظر به تفاهم برسند،و اگر دست اززورگوئی ولجبازی بردارند غالبا به تفاهم میرسند و مشكلی بوجود نخواهد آمد.ليكنهيچيك از آنها حق ندارد عقيدهاش را بر ديگری تحميل كند و او رامجبور نمايد كهمطابق دستورش عمل كند،و در صورت تخلف حق نداردتوبيخ يا تنبيهش كند.ليكن بعضمردها به بهانه اينكه قيم و سرپرستخانواده هستند چنين حقی را برای خودشان قائلهستند.به خودشان حقميدهند كه مطابق دلخواهشان امر و نهی كنند.و همسرانشان راموظفميدانند كه مطيع دستوراتشان باشند و هرگز تخلف نكنند.و در صورتتخلف او رامورد عتاب و خطاب و توبيخ و تهديد قرار ميدهند.و چنينرفتاری را حق خويش میپندارند.حتی گاهی به ضرب و شتم و اذيت اقداممينمايند.در صورتيكه مرد حق اذيت و آزار و كتكزدن به همسرش راندارد.مردان زمان جاهليت كه از عاطفه و انسانيت كم بهره بودندهمسرانخودشان را مورد اذيت و آزار و ضرب و شتم قرار ميدادند و پيامبر اسلامبرایجلوگيری از اين عمل زشتبه پا خاست و فرمود:هر مردی كهبصورت همسرش سيلی بزند.خدا بفرشته مامور دوزخ (مالك) دستورميدهد كه در دوزخ هفتاد سيلی بر صورتش بزند.وهر مردی كه دستش رابر موهای زن مسلمانی بگذارد (برای اذيت موی سرش را بگيرد) دردوزخدستش با ميخهای آتشين كوبيده ميشود (8) .
رسول خدا صلی الله عليه و آله زدن زنان را نهی كرد مگر درمورديكه تنبيه واجب باشد (9) .
پيامبر گرامی اسلام فرمود:هر مرديكه همسرش را كتك بزند-وبيش از سه ضربه باشد-خدااو را در قيامت در حضور خلائق نگه ميداردو رسوايش ميسازد.و خلق اولين و آخرين چنينمردی را تماشا ميكنند. (10) پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله فرمود:تعجب ميكنم ازمرديكههمسرش را كتك میزند در صورتيكه خودش در كتك خوردن سزاوارتراز همسرشميباشد.ای مردم!زنانتان را با چوب نزنيد،زيرا قصاصدارد. (11)
مرديكه همسرش را كتك بزند بر او ستم كرده و ستمگر،هم در اينجهان و هم در جهانآخرت بكيفر خواهد رسيد.آن هم ظلم به فرد ناتوانيكهبا صدها اميد و آرزو به خانه شوهرآمده.بدان اميد آمده كه در پناه اوآرامش و آسايش بجويد.به مردی پناه آورده كه حامی وغمخوار او باشد ودر مشكلات ياريش كند.زن امانتی است از جانب خدا كه به مردسپردهميشود.آيا كسی با امانت الهی چنين رفتار ميكند؟!امير المؤمنينعليه السلام فرمود:زنان بنزد مردان به امانت گذارده ميشوند.مالك نفع وضرر خودشان نيستند.آنها نزد شماامانتهای خدا هستند.آزارشان نرسانيدو بر آنها سخت نگيريد. (12)
مرديكه همسرش را مورد ضرب و شتم قرار ميدهد بر روح اوضربهای وارد ميسازد و عقدهایبوجود میآورد كه به سادگی قابل رفعنخواهد بود.صفا و محبتخانوادگی را از بين میبرد.مننميدانم با چنين همسر كتك خورده و تحقير شدهای چگونه میتوان روابط همسریبرقراركرد؟واقعا خجالت دارد!!
رسول خدا صلی الله عليه و آله فرمود:آيا يكی از شما همسرش رامیزند سپس او را در آغوشمیگيرد؟! (13)
بنابراين در موارديكه شوهر حقی بر همسرش ندارد شرعا و قانوناو اخلاقا مجاز نيست او رابكاری مجبور سازد و در صورت تخلف به تنبيهو كتك اقدام نمايد.مثلا زن شرعا موظفنيست كه امور خانهداری راانجام دهد.مانند نظافت منزل،طبخ غذا،شستن لباس و ظرفها،بچهداری وهم چنين خياطی،قالی بافی،گلدوزی و ديگر كارها،گر چه بانوان با ميل ورغبتكارهای منزل را انجام ميدهند و در اين باره هم حرفی ندارند،ليكنوظيفه آنها نيست.شوهربايد از همسرش در برابر انجام اين كارها تشكر وقدردانی نمايد.و بدين وسيله او را تشويقنمايد.ولی اگر بعض كارها راانجام نداد يا ناقص انجام داد،مرد حق ندارد او را مورد تنبيه وتوبيخ وضرب و شتم قرار دهد.
اسلام فقط تنبيه را در جائی تجويز ميكند كه حقی از شوهر تضييعميشود.و آن در دو مورداست:
اول-مرد شرعا و قانونا حق دارد از همسرش بهره جنسی بگيردو از انواع تمتعات و لذتهااستفاده كند.زن شرعا و قانونا موظف است دربرابر اين خواسته مرد تمكين نمايد.و خويشتنرا در اختيار او قرار دهد.
اگر زن تمكين نمود مشكلی بوجود نخواهد آمد.اما اگر از انجامخواستههای مرد امتناعورزيد،در اينصورت بهتر است مرد،ابتداء با نرمی و ملايمت و حتی تقديم هديه دل همسرشرا بدست آورد و بكامجوئی نائلگردد.ولی اگر احساس كرد كه زن قصد اذيت و لجبازی دارد وبهيچ وجهتمكين نميكند،و مرد هم تاب تحمل ندارد،در يك چنين موردی مرد حقدارد بهتنبيه متوسل شود.آنهم با رعايت احتياط و حفظ سلسله مراتب درچنين موردی قرآنمیگويد:همسرانی را كه احساس ميكنيد از تمكين دربرابر خواسته شما (تمتعات جنسی)امتناع میورزند،ابتداء آنها را پند وموعظه بدهيد،سپس در بستر از آنها جدا شويد سپس آنهارا بزنيد.پساگر اطاعت نمودند بر آنان ستم روا نداريد.بدرستيكه خدا عالی و بزرگاست (14)
چنانكه ملاحظه میفرمائيد،خداوند متعال در اين آيه،به شوهراجازه ميدهد كه همسرش راكه در برابر خواستههای مشروعش،يعنیلذتجوئی و كاميابی تمكين نميكند و قصد اذيت وتمرد دارند،مورد تنبيهقرار دهند.آن هم در سه مرحله:مرحله اول:پند و اندرز.مرحله دوم:اگرپند و اندرز مفيد واقع نشد يا بسترش را جدا كند يا در بستر پشتبه او كندو بخوابد وبدين وسيله،خشم و ناراحتی خودش را اظهار نمايد.مرحلهسوم:اگر اين عمل هم مؤثر واقعنشد و زن هم چنان به لجبازی و تمردخويش ادامه ميدهد،به مرد اجازه داده شده كه برایاستيفای حق مشروعو قانونی خويش به كتك زدن متوسل شود.اما مرد حتی در اين حالهمحق ندارد از حد مشروع تجاوز نمايد و مرتكب ظلم و ستم شود.مرد بايددر اين مورد بهچند نكته توجه كند.1-هدف از ضرب بايد اصلاح وتربيتباشد نه انتقامجوئی.2-با دستباشديا چوب نازك،چنانكه در روايات آمده با چوب مسواك.3-طوری بزند كه بدن او سياه وقرمزنشود و الا بايد جريمه (ديه) بپردازد.4-از ضربه زدن به جاهائيكه احتمالخطر دارد،مانند چشم و سر و شكم جدا اجتناب نمايد.5-ضرب طوریباشد كه موجب كدورت عميق وعقده غير قابل علاج نگردد،و زن را بهلجبازی و تمرد و طغيان بيشتر وادار ننمايد.6-هموارهاين نكته را درنظر داشته باشد كه میخواهد با اين زن زندگی كند و از محبتهای قلبی وصفا واخلاص او بهره بگيرد.7-توسل به كتك در صورتی تجويز شده،كه زن در برابر عدم تمكين،معذور نباشد.مثلا اگر زن به علتحائضبودن،يا روزهدار بودن در ماه رمضان،يا در حال احرامبودن،يا بيماربودن،از تمكين خودداری نمود مرد حق ندارد او را تنبيه نمايد.
دوم-زن اگر خواست از منزل خارج شود بايد از شوهرش اجازهبگيرد و اگر اجازه نداد شرعاحق ندارد خارج شود.و اگر بدون اجازهخارج شد مرتكب گناه شده است.در حديث آمده كهپيغمبر اكرم صلی اللهعليه و آله نهی كرد كه زن بدون اجازه شوهر از منزل خارج شود وفرمود:
هر زنی كه بدون اذن شوهر از منزل خارج شود همه فرشتگان آسمانی و هرچيزی كه بر اومرور ميكند-از جن و انس-او را لعنت ميكنند تا اينكهبه منزل باز گردد (15) .و اين موضوعحقی است كه شوهر بر گردن زن دارد كهواجب است آن را ادا كند.
ليكن مرد نبايد در اين باره سختگيری كند و همسرش را بدين وسيلهاذيت نمايد.بهتر استدر هر جا كه محذوری نمیبيند اجازه بدهد برود.
تشريع اين حق برای قدرت نمائی و تحت فشار قرار دادن همسر نيستبلكه بدان منظوراست كه مرد بتواند همسرش را از رفتن به جاهای غيرمناسب باز دارد و در حفظ و صيانت اواقدام نمايد.سختگيريهای بيجا نهتنها مفيد نيستبلكه به انس و محبت و اعتماد خانوادگینيز لطمه واردميسازد.و حتی ممكن است گاهی موجب طغيان و تمرد و انحراف او رافراهمسازد.اما اگر رفتن به جائی را غير مناسب و باعث فساد اخلاق وارتكاب گناه تشخيص داد بايدهمسرش را از رفتن بآنجا جدا نهی كند.وبر زن هم واجب است اطاعت كند و از رفتن به آنمجلس خودداری نمايد.
بهر حال اگر زن از دستورات شوهر سرپيچی و تمرد ميكند و بدوناجازه بلكه با نهی شوهرشاز منزل خارج ميشود،مرد حق دارد او رابهمان صورت قبل مورد تنبيه قرار دهد.با حفظهمان مراحل و شرائط.
البته زن میتواند در چند مورد بدون اجازه شوهر از منزل خارج شود وشوهر هم حق ندارداو را منع نمايد.1-خارج شدن از منزل برایياد گرفتن مسائل ضروری دين.2-مسافرت برایحج در صورتاستطاعت.3-خارج شدن از منزل برای پرداختبدهی در صورتيكهبدون خروجامكان پرداخت نباشد.
پینوشتها:
1-سورهی نساء آيه 34
2-مستدرك ج 2 ص 550
3-بحار ج 103 ص 227
4-وسائل ج 15 ص 251
5-بحار ج 103 ص 228
6-بحار ج 103 ص 249
7-اطلاعات 14 فروردين ماه 1351
8 و 9-مستدرك جلد 2 ص 550
10-مستدرك جلد 2 ص 550
11-بحار الانوار جلد 103 ص 249
12-مستدرك جلد 2 ص 551
13-وسائل جلد 14 ص 119
14-سوره نساء آيه 34
15-وسائل الشيعه جلد 14 ص 154
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید