هنگامي که بوش از جنگ خود عليه تروريسم با عنوان «جنگ صليبي» ياد نمود ، با مخالفت شديد در داخل و خارج از مرزهاي کشور روبه رو شد و بلافاصله حرف خود را پس گرفته و عقب نشيني کرد.
اکنون بسياري از مردم نگرانند که در مورد عراق ، انتخاب نامناسب واژه هاي فوق الذکر، ممکن است بيش از حد حقيقت داشته باشد. آژانس هاي کمک رساني ، شامل گروههايي مي شوند که رهبران آنان انتقادات تند و شديدي از اسلام کرده اند. اين گروه ها همچنين از دوستان رئيس جمهور امريکا هستند. کاخ سفيد با اظهار اين مطلب که قانونا نمي تواند براي اين گروه ها تعيين تکليف کند نسبت به اين موضوع خود را بي تفاوت نشان داده است ، اگرچه اين متخصصان حقوقي با اين اظهارنظر مخالفند. با اين وصف از ديدگاه بسياري از مسلمان و مسيحيان ، دعوت به مذهبي ديگر در اين مقطع حاد و انفجارآميز در کشور عراق و در حالي که بسياري از مسلمانان انگيزه هاي ايالات متحده را زير سوال برده اند، فقط مي تواند به خشم و نفرت بيشتر منجر شده و سياست امريکا در منطقه و همچنين در عراق را تضعيف کند. دکتر سيد حسين نصر، استاد مطالعات اسلامي دانشگاه جورج واشنگتن در اين باره مي گويد: «دعوت به مسيحيت در پي پيروزي نظامي بر يک کشور عرب و اظهارات خصمانه آشکار از سوي کشيش فرانکلين گراهام و ديگران ، براي نقشه هاي ايالات متحده که مدعي است ناجي مردم عراق است ، بدترين نتيجه ممکن را به بار خواهد آورد.» اگرچه حقوق مذهبي در اعلاميه جهاني حقوق بشر تعريف و تنظيم شده ، مسائلي مانند دعوت براي تغيير کيش از طريق درست و نادرست حل و فصل شده است.
از طرفي ديگر نه کشورهاي مسلمان و نه ميسيونرهاي مسيحي نقش بين المللي را نخواهند پذيرفت.
عراق علي الخصوص حالتي انفجارآميز دارد چرا که اين کشور اخيرا از يوغ ديکتاتوري رهايي يافته و در حال حاضر تحت اشغال است و آن کساني که خيال دعوت به آيين مسيحيت را در اين منطقه دارند، چهره هايي شناخته مي باشند: رهبر سابق مذهب باپتيست هاي جنوبي که به پيامبر اسلام اهانت کرده يا کشيش گراهام ، رئيس [مسيحيان] ساماراتن که آيين اسلام را يک «آيين شيطاني» ناميده است.
اظهارات اين دو تن در تمامي جهان اسلام سر و صداي زيادي به پا کرد تا به آنجا که گروهي از ميسيونرهاي باپتيست در 10کشور که جمعيت اکثر آنان را مسلمانان تشکيل مي دادند، نامه اي به مقر اصلي تشکيلات کليسا در امريکا فرستاده و از آنها تقاضاي خويشتن داري نمودند. آنها همچنين در اين نامه يادآور شدند که چنين اظهاراتي باعث «افزايش نفرت و خشونت عليه مسيحيان» خواهد شد و به کار و امنيت شخصي آنها (ميسيونرها) ضربه خواهد زد. کشيش گراهام با حکومت امريکا رابطه نزديکي دارد؛ او همان کسي است که مراسم مذهبي آغاز به کار جورج بوش را اجرا نمود؛ او براي برگزاري مراسم دعا و نيايش جمعه خوب در پنتاگون حضور يافت و همين اقدام اين تصور را براي مسلمانان بوجود آورده است که دعوت به آيين مسيحيت بخشي از طرحهاي پنتاگون براي شکل دادن به جامعه عراق به طريق فرهنگ غربي است.
سابقه تاريخي
چنين تلاش هايي تصورات ميسيونرهاي مذهبي دوران استعمار پس از ورود نيروهاي فرانسوي و انگليسي به خاورميانه در قرن نوزده و بيست را زنده مي کند. بايد اضافه نمود که دعوت مصرانه و فعال جهت گرويدن به آيين (مسيحيت) باعث ايجاد تنش بين حقوق (مختلف افراد و جوامع) شده است.
اين تنش هنگامي افزايش مي يابد که در مکاني که قبلا اختناق و خفقان حکومت مي کرد به ناگاه اقتدار حکومت فرو ريخته و امکان تبليغات محقق شود ؛ براي مثال با سقوط کمونيسم ، گروههاي مذهبي غربي به سرعت خود را به درون شوروي رساندند تا از طريق ارائه کمک ، به تبليغ دين و فراخواندن مردم به کيش خود بپردازند ، اگر چه سرانجام اين گروهها با فرياد اعتراض رهبران سياسي و معنوي روبه رو شدند. در سالهاي اخير ، مبلغان مذهبي ، منطقه آفريقاي شمالي ، خاورميانه و آسيا را در صدر اهداف تبليغاتي خود قرار داده اند اما در جهان اسلام «محدوديت ها در کشورهاي مسلمان براي تبليغات مذهبي از کشور پاکستان ، جايي که به ميسيونرهاي مذهبي ويزا داده مي شود تا عربستان سعودي ، جايي که هيچ گونه فعاليتي مجاز نيست ، تفاوت مي کند.» اين بخشي از اظهارات دوودلي ، وودبري ، استاد اسلام شناسي در حوزه الهيات فولر در پاسوداناي کاليفرنيا است که سالهاي زيادي را در افغانستان و پاکستان بسر برده است.
وودبري دو واکنش متفاوت را در منطقه تجربه کرده است.
او مي گويد: «با لاينحل ماندن جنگ بين اسرائيلي ها و فلسطينيان و پيش آمدن جنگ عراق ، مخالفت مسلمانان با پذيرش دعوت ميسيونرها براي گرويدن به مسيحيت افزايش يافته است.» قابل ذکر است که مسيحيان از قرن اول در منطقه خاورميانه حضور داشته و از زندگي صلح آميزي با مسلمانان براي مدت هاي طولاني برخوردار بوده اند. بعضي ها بر اين باورند که مشکلات از سوي مسيحيت برتري طلب و استيلاجوي غربي بوجود آمده است که از ثروت خود به طرق فريبکارانه استفاده مي کند. دکتر سيدحسين نصر مي گويد: «آنچه که مسلمانان را خشمگين مي کند اين است که دعوت براي تغيير مذهب از سوي ايالات متحده با امتيازات مادي همراه است.
به مردم فقير، به طرق مختلف در باغ سبز نشان داده مي شود: داروهاي پزشکي براي فرزندانشان ، واکسن براي دام ها و سپس از آنها انتظار مي رود که در مراسم دعا و نيايش (مسيحيان) شرکت کنند.» از سويي ديگر اتهاماتي مبني بر فريبکاري از طرف ميسيونرهاي مذهبي نيز وجود دارد. ماه ژوئن گذشته مجله «مادر جونز» به جزييات ماجراي تربيت ميسيونرها در يک مرکز آموزشي در کاليفرنيا پرداخت.
اين مرکز آموزشي کارمندان خود را آموزش مي دهد که به کشورهايي که در آن تبليغات مذهبي غيرقانوني بوده ، وارد شده و از طريق جلب اعتماد مردم در گام نخست و سپس دعوت به سوي آيين و کيش [مسيحيت] در گام بعدي بپردازند. براي مثال مي توان به تاسيس کارگاه هاي کوچک لباس دوزي و سپس تلاش در راستاي دعوت مسلمانان به آيين مسيحيت اشاره کرد. با اين اوصاف نمي توان از اين نکته چشم پوشي کرد که آژانس هاي ميسيونري به تاسيس مدارس ، بيمارستان ها و تامين خدمات و کمک هايي دست مي زنند که در صورت عدم حضورشان وجود نداشته و در دسترس نمي بود اما دعوت مردم به سوي آيين مسيحيت از سوي غربي ها، در عراق چه تبعاتي ممکن است داشته باشد؟ دکتر ويت که رياست مطالعات سه ساله جنگ ميان مذاهب بومي و مذاهب ميسيونري در نقاط مختلف جهان را مورد بررسي و تحقيق قرار داده است ، مي گويد: «عراق نيز صحنه ديگري از مشکل زنجيره وار و پيوسته اي است که در آن گروههاي مذهبي غربي که ميدان جديدي براي بازاريابي تفکرات مذهبي پيدا کرده اند با گروههاي محلي که آماده پذيرش اين تفکرات نيستند، رودرروي يکديگر قرار مي گيرند.»
رشوه براي تغيير مذهب
به گفته دکتر ويت در روسيه ، 10 سال فراخواني و دعوت بلندپروازانه براي تغيير مذهب و تبليغات ديني باعث به وجود آمدن مزاياي زيادي در تسهيلات خيرخواهانه و پذيرفتن دين و مذهب از سوي اردوگاه کفر شده است.
اما از سويي ديگر همين مساله به ايجاد «اشکال مختلف رشوه دهي براي تغيير مذهب» و اين تفکر غربي که تغيير مذهب به آساني امکان پذير است نيز دامن زد. اين (موضوع) با آداب و رسوم ارتدکس روسي و مسلمان روسي ، جايي که به دنيا آمدن و رشد در يک مذهب ، بخشي از هويت است ، در تضاد است.
به گفته دکتر ويت ، اين فراخواني براي تغيير مذهب به ايجاد نفرت در ميان روسها انجاميده که احساس مي کنند غرب «پس از پيروز شدن در جنگ سرد ، اکنون به شکلي درصدد غارت و چپاول مذهبي است». دکتر ويت مي افزايد: «اين طرز نگرش در روسيه به شدت گسترش يافته است و چنانچه اين نوع تبليغات و فراخواني به سوي آيين ديگر در عراق نيز فعال شود ، باعث گسترش نفرت خواهد شد.»اين وضعيت در عراق مي تواند پيچيده تر باشد چرا که اين کشور در حال حاضر زير نظر حکومت نظامي است و لازم است اختلافات مذهبي داخلي و سياسي بين مسلمانان شيعه و سني حل و فسخ شوند. طبق اظهارات دکتر ويت ، حل اختلافات فوق الذکر ، بدون در نظر گرفتن حضور گروههاي مسيحي که فقط مي توانند به تنش در اين ماجرا بيافزايند ، به زمان نياز دارد. وودبري نيز مثل ويت محتاط است.
او مي گويد: زمان عمل نيز بسيار مهم است ، در حال حاضر نسبت به مسيحيان و امريکاييها سوئظن شديدي وجود دارد.» او مي افزايد: «هر چه انجام مي شود بايد با همکاري مسيحيان عراقي و سازمان مسيحي عرب انجام شود.» بعضي ها بر اين عقيده اند که کاخ سفيد بايد دوستان رئيس جمهور را محدود نموده تا نشان دهد که نيروهاي امريکايي براي تبليغات مذهبي به عراق نيامده اند. ويت مي گويد: «براي اين کار مبناي قانوني وجود دارد. در مفاد قوانين نظامي نيز محدوديت هاي شديد مجاز مي باشند؛ اما اين قوانين ، به طور عمد کنار گذاشته مي شوند؛ در طول جنگ اول خليج (فارس) ، فرانکلين گراهام هزاران جلد از عهد جديد به زبان عربي را به سربازان امريکايي تحويل داد تا به مردم بومي در عربستان بدهند. اين اقدام ، قوانين عربستان سعودي و موافقت بين دو کشور مبني بر ممنوعيت تبليغات مذهبي را نقض کرد. هنگامي که ژنرال نورمن شورشتکف از ارتش امريکا خواست تا به گراهام تلفن کرده و از او شکوه کند ، گراهام به وي گفت که او تابع دستورات مافوق است.
او بعدها به روزنامه نيوزدي اظهار داشت که چنانچه مشخصا از وي خواسته مي شد که از اين کار دست بردارد، او اطاعت مي کرد.» نگراني بزرگتر براي بعضي ها اين است که با توجه به اعتقادات رئيس جمهور (بوش) و ورود مسيحيان محافظه کار به عنوان يک نيروي سياسي در دولت او، حکومت او ممکن است از چنين تلاش هاي تبليغاتي حمايت کند. هر چه باشد بوش با ابتکار خود در داخل کشور اقداماتي را به عمل آورده ، اگر چه کنگره هيچ لايحه اي در مورد اختيار دادن به گروه هاي تبليغاتي ، به تصويب نرسانده است.
منبع: / سايت خبري / جام جم آن لاين
نويسنده : جان لمپ من
مترجم : علي اکبر جعفري
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید