خداي متعال در قرآن مي فرمايد: الله يتوفي الانفس حين موتها والتي لم تمت في منامها فيمسک التي قضي عليها الموت و يرسل الاخري الي اجل مسمي ان في ذلک لايات لقوم يتفکرون؛ خداوند جان ها را به هنگام مرگشان و آن را که نمرده است در خوابش مي گيرد. و آن را که مرگش فرا رسيده نگه مي دارد و ديگري را تا اجل معيني رها مي کند.
و در روايات متعدد هم آمده است که؛ خواب برادر مرگ است .
چه رابطه اي ميان خواب با روح و مرگ وجود دارد؟ چرا خواب به برادر مرگ تشبيه شده است؟ تشابه و تفارق خواب با مرگ در چيست؟ نقش جان و روح رؤيا تا چه حد است. و هزاران سؤال ديگر که اي کاش امت آخرالزمان و مخصوصا مسلمانان به جاي پرداختن به بسياري از علوم که نه نفعي به حال آنان دارد و نه ضرري، به مسئله رؤيا و خواب اهميت مي دادند که جزئي از ولايت و علوم باطني و راهگشاي قسمتي از آلام و دردهاي بشري در اين عصر و تمام اعصار است.
آيه ابتداي کلام و چند آيه ديگر حامل اسرار گران بهايي پيرامون رؤيا و خواب است که به زبان رمز و اشاره ولي عميق از آن سخن رانده شده است . کلمه توفي معناي اخذ و تماميت را مي رساند و همان وفاي کامل است . پس در ابتداي اين آيه مسئله تماميت در گرفتن جان و مرگ نفس ، مطرح مي شود. اما در چند کلمه بعد صحبت از امساک به ميان مي آيد و چون وابستگي زياد انسان و شدت علاقه او به تعلقات دنيا سبب امساک انسان از تقديم روح به حق تعالي مي شود، خداوند جنبه کثرتي انسان را در آيه لحاظ نموده و لغت امساک را مقابل يتوفي که اخذ تام و مرگ کامل است آورد.
آري خواب برادر مرگ است اين دو برادر (خواب يا مرگ) نسبت به يکديگر چگونه اند ؟ چقدر به هم نزديک هستند؟ کدام برادر (خواب و مرگ ) بزرگ تر است؟ اگر مرگ چشمي به سوي ملکوت و بي نهايت دارد خواب نيز چنين است . تفکر بلند و عقل سليم رؤيا را به دور دست ها رهنمون مي کند، همان طور که مرگ انسان را به حيات بي نهايت راهنماست اگر کسي از رؤيا فقير باشد از سفر و سير در آفاق و انفس در دنيا و بلکه در آخرت هم بي بهره است
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید