از ديگر عوامل، مي توان به حسادت اشاره کرد. انسان به جهت حسادت نسبت به ديگري گرفتار اخلاق زشت دروغ مي شود. نمونه و مصداقي که قرآن مطرح مي سازد داستان برادران يوسف(ع) است که براي جلب اعتماد حضرت يعقوب و دست يابي به منفعتي، دروغ بر زبان راندند است. (يوسف آيه ۹ و۱۱)
بي گمان حسادت، عامل بسياري از نابهنجاري ها، و رذايل اخلاقي است و از اين لحاظ مي بايست گفت که حسادت حتي عامل مهم در کفر ابليس و رانده شدن حضرت آدم(ع) از بهشت است.
عامل ديگري که قرآن شناسايي ومعرفي مي کند گناه پيشگي انسان است. در حقيقت دروغ گويي ريشه در گناه دارد از اين رو در آيه ۷ سوره جاثيه مي فرمايد: ويل لکل افاک اثيم; واي بر هر دروغگوي گناهکار. در اين آيه اثيم به عنوان تعليل و علت و عامل دروغ بيان شده است.قرآن مکر زنانه را نيز به عنوان عامل دروغگويي مطرح مي سازد. (يوسف آيه۲۵ تا ۲۸) با توجه به آنچه ذکر شد به نظر مي رسد که عامل اصلي همان مساله توجيه رفتار و اعمال است.
شخص مي کوشد تا با توجيه رفتار خويش و زشت نشان دادن رفتار ديگري خود را تبرئه نمايد. از اين رو مکر، هم مي تواند زنانه باشد و هم غيرزنانه و هم دروغگويان از اين شيوه براي دست يابي به اهداف خاصي بهره مي برند.
با آن که دروغ در ميان همه ملت ها و اديان امري ناپسند و زشت شمرده مي شود (غافر آيه ۲۸) ولي همگان بدان تمسک مي جويند و برخلاف باورها و اعتقادات خويش دروغگويي را گاه به صورت پيشه و گاه به صورت موردي انجام مي دهند.
برخي از افراد بيش از ديگران به دروغ تمايل و گرايش دارند. اين افراد کساني هستند که از نظر شخصيتي، خود را با گناه آلوده کرده اند ولي از آن جايي که نمي توانند به آساني و در همه جا رفتارهاي نابهنجار و غيرقانوني خود را انجام دهند به دروغ گرايش مي يابند تا در پناه دروغ، اعمال و رفتار خويش را توجيه و پسنديده جلوه دهند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید